به گزارش مجله سرگرمی صلح خبر دخانیات ایرانی در سفرنامه پزشک اتریشی ناصرالدین شاه پایگاه فرادید: دکتر پولاک برای تدریس پزشکی و داروسازی به دستور امیرکبیر به دارالفنون دعوت شد. او ۴ سال در ایران قرارداد تدریس داشت و از ۱۱۹۴ در ایران بود و از سفرهایش به شهرهای ایران نوشتههایی جمعآوری کرد که روایتی […]
به گزارش مجله سرگرمی صلح خبر
دخانیات ایرانی در سفرنامه پزشک اتریشی ناصرالدین شاه
ادوارد یاکوب پولاک در دورهای از زندگیاش، طبیب خاص ناصرالدین شاه بود. او ویژگیهایی داشت که سفرنامهاش از ایران را ویژه و متمایز از کتابهای مشابه ساخت. دکتر پولاک ذهنی روشمند، جزئینگر و تحلیلی داشت.
او درباره شاه قاجار، پایتخت و شهرهایی که در ایران دیده نکات جالب توجهی را نوشته است. ذهن او طبقهبندی مدونی داشته و در توصیف اماکن، ظرافتهای جذاب و لحن طنزآمیزی را لحاظ کرده است. سفرنامه دکتر پولاک در شناساندن ایران به اروپاییان نقش بسرایی داشته و هنوز برای بسیاری از شرقشناسان جالب است.

از آن گذشته برای تمام واردان به این کشور و مسافران اروپایی راهنماییها و اشاراتی دارم که در خوراک چه نکاتی را رعایت کنند و پرهیز از چه چیزها را لازم بشـمرند؛ زیرا دیـدهام که چه بسـیار از آنان در اثر جهل بدین نکات به بیماری دچار آمدهاند و پس از مدت کوتاهی مقهور آن شدهاند؛ درحالی که با اندکی احتیاط میتوانستند از این فرجام بگریزند.
آنچه میگویم حاصل تجربه من است. کوتاهی من در رعایت اصول بهـداشتی در بدو امر باعث شد که تا لب گور برسم، و فقط تصادف سبب شد که از چنگ مرگی نزدیک بگریزم. بسیاری نصایح مرا پذیرفتند و رهایی یافتند، دیگران بدان عنایت نکردند و به مرگی که بر ایشان پیشبینیکرده بودم گرفتار شدند.»

ایرانی به مقدار زیاد میتواند عواطف و هیجانات خود را مکتوم نگاه دارد؛ از چهرهاش هیچ معلوم نیست که در درونش چه میگذرد.
ایرانی میتواند مدتها خشم و ناراحتی را در خود مخفی نگاه دارد تا لحظه مناسب برای تسویه حساب و انتقام فرارسد.
ایرانی از اصل مسلم «هیچ گاه حیرت مکن» پیروی میکند، هرگاه تحت تأثیر مزاج آتشـین خود قرار گیرد میداند چه کند که کسی مراتب اعجاب وی را در نیابد، وی شعر شناس است و ساز و آواز را خوش دارد، اما اغلب فکر و اندیشه را فدای کلمه و وزن میکند. شوخ طبع است، ولی در تفکر خود از منطق پیروی نمیکند.
ایرانی دوست دارد میهمانی بدهد، فرودستترین نوکران نیز حاضر است تمام حقوق ماهانهاش را صرف یک پذیرایی از دوستان کند. با وجود این از مفهوم میهمان نوازی خبر ندارد. وی فقط از آن جهت میهمانی میدهد که آنها نیز متقابلاً میهمانش کنند، یا بدان دلیل که از تنها غذاخوردن حوصلهاش سر میرود.
ایرانی با وجود اینکه هر جملهای را مؤکد ادا میکند، به راستگویی چندان پایبند نیست و از هنگامی که سعدی گفت: «دروغ مصلح خبرت آمیز به از راست فتنهانگیز»، هر دروغ و دغلی را مصلح خبرتآمیز قلمداد میکند.
ایرانی میل خاصـی به خیالبافی و چیزهای پنهانی و اسـرارآمیز دارد؛ هر انجمن پنهانی توجه او را به خود جلب میکند، برای هر فرقه جدـد دینی فورا طرفداران بسیاری پیدا میشود؛ به همین ترتیب هم هست که مثلا فراماسونری مورد علاقه خاص او قرار میگیرد. فراماسونری را در فارسی «فراموشخانه» میگویند.

دخانیات ایرانی
حشیش
در اطراف تهران درویشها چند مزرعه را موقوف به کشت حشیش کردهاند. بهترین بنگ از هرات میآید و عرضه آن علنی نیست، بلکه توسط افغانها و درویشها به صورت گلولههای بزرگ سبز کمرنگ به وزن تقریبی شصت تا نود گرم به صورت مخفیانه فروخته میشود.

تنباکو
تاتوره
پسـر بچهای دوازده ساله را که به لکنت زبان دچار بود پدرش نزد من آورد، زیرا این ناراحتی مانع بود که بتواند ادعیه عربی را که بر هر ایرانی از سـیزدهسالگی فرض است، به وضوح تلفظ کند. با خوراندن تخم تاتورهای که تازهتازه نرم و ساییده شده بود و همچنین کمپرس آب سرد بر روی سـر، توانسـتم در دو ماه قادرش سازم که ادعیه مقرر را بخواند.
بذر البنج
مردم گیاه
منبع : Bartarinha




