نگاهى به انواع سازمانهاى بينالمللى و ماهيت آنها حسن امينيان مقدمه معمولاً سازمانهاى بينالمللى ماهيت سياسى، اقتصادى، فرهنگى و اجتماعى دارند، وليكن ما در اين مقاله بيشتر دربارة سازمانهاى فرهنگى بحث مىكنيم. اين سازمانها در سطح جهان به دو دسته تقسيم مىشوند: 1. سازمانهاى فرهنگى بين المللى 2. سازمانهاى منطقهاى يا بين المللى تعداد سازمانهاى […]
نگاهى به انواع سازمانهاى بينالمللى و ماهيت آنها
حسن امينيان
مقدمه
معمولاً سازمانهاى بينالمللى ماهيت سياسى، اقتصادى، فرهنگى و اجتماعى دارند، وليكن ما در اين مقاله بيشتر دربارة سازمانهاى فرهنگى بحث مىكنيم. اين سازمانها در سطح جهان به دو دسته تقسيم مىشوند:
1. سازمانهاى فرهنگى بين المللى
2. سازمانهاى منطقهاى يا بين المللى
تعداد سازمانهاى بينالمللى فرهنگى نسبت به سازمانهاى بينالمللى سياسى يا اقتصادى كمتر است، بنابراين در بحث سازمانها از سازمانهاى بينالمللى فرهنگى كمتر سخن به ميان مىآيد و در كتابها كمتر به آنها اشاره ميشود. نكتة ديگر اينكه برخى از سازمانها در نگاه اول به نظر مىرسد فرهنگى نباشند اما وقتى هدف يا وظايف آنها مورد بحث و بررسى قرار مىگيرد، جز سازمانهاى فرهنگى به شمار مىآيند.
تعريف سازمانهاى بينالمللى
سازمانهاى بينالمللى بهگونههاى مختلف تعريف شدهاند، اما بهترين و جامعترين تعريف به شرح زير است:
سازمان بينالمللى به جمعى از كشورهايي اطلاق مىشود كه براساس پيمان مؤسسان تشكيل شده است و اعضاى آن اهداف مشتركى در چارچوب نهادها و كارگزاريهاي خاص با وظايف معين و مستمر دارند.
با توجه به تعريف فوق مىتوان ويژگيهاى سازمانهاى بينالمللى را به شرح زير خلاصه كرد:
1. سازمانهاى بينالمللى از اجتماع چند كشور تشكيل مىشوند.
2. سازمانهاى بينالمللى براساسپيمانمؤسسان (Constituent Treaty) ايجاد مىشوند.
3. اعضاى سازمان اهداف مشتركى را دنبال مىكنند.
4. فعاليت سازمان در چارچوب نهادها و كارگزاريهاى خاص صورت مىگيرد.
5. وظايف سازمان معين و مستمر است.
در اينجا، هر كدام از اين ويژگيها به طور خلاصه توضيح داده ميشوند:
الف: اجتماع كشورها
سازمانهاى بينالمللى اصولاً از اجتماع كشورهايى تشكيل مىشوند كه پيمان مؤسسان سازمان را تصويب كردهاند. هر يك از كشورهاى عضو با اعزام نمايندههايى به سازمان از مواضع و منافع خود دفاع مىكنند.
هر چند اعضاى تشكيلدهندة سازمانهاى بينالمللى معمولاً از كشورهاي عضو هستند، با اين همه سازمانهايى با موجوديت غير دولتى وجود دارند. سازمان بينالمللى كار، اتحادية بينالمللى مخابرات تلگرافى، قضات ديوان بينالمللى دادگسترى از اين جمله هستند.
اعضاى برخى از سازمانها نمايندگان دولت نيستند، بلكه نمايندة مردم هستند. اين پديده در پى تحولات اخير سازمانهاى بينالمللى و بهخصوص در ادامة رشد و توسعة سازمانهاى اروپايى ظهور كرده است.
ب. تصويب پيمان مؤسسان
لازمة تشكيل يك سازمان بينالمللى علاوه بر اجتماع كشورها، تصويب پيمان مؤسسان با نام ميثاق يا منشور يا اساسنامه و غيره توسط اعضاست. هرگونه اجتماع كشورها بدون تصويب پيمان مؤسسان نمىتواند منجر به تشكيل يك سازمان بينالمللى شود. در غير اينصورت، اجتماع گروهى از كشورها بدون تصويب اساسنامه نظير همايشهاى بينالمللى خواهد بود كه براى مدتي معين با موضوعي مشخص تشكيل شده و پس از تبادلنظر شركتكنندگان خاتمه مىيابد. تصويب پيمان مؤسسان دو نتيجة مهم دارد: 1. اعلام موجوديت سازمان، 2. احراز شخصيت حقوقى و بينالمللى.
ج. اهداف مشخص
اهداف سازمان در واقع قلمرو وظايف سازمان را مشخص مىكند. سازمانها بر اساس اهدافى كه دنبال مىكنند به دو دستة بزرگ تقسيم ميشوند:
1. سازمانهاى بينالمللى با اهداف عام مانند سازمان ملل متحد
2. سازمانهاى بينالمللى با اهداف خاص مانند سازمانهاى نظامى (ناتو، ورشو، سنتو)، سياسى (جنبش عدم متحد، كنفرانس اسلامى)، اقتصادى (جامعة اقتصادى اروپا، اوپك)، فرهنگى (يونسكو و…)
د. وجود نهادها و كارگزارىهاى خاص
علاوه بر اجتماع كشورها، برخوردارى از پيمان مؤسسان و اهداف مشخص وجود نهادها و كارگزاريهاى خاص نيز لازمة تشكيل سازمانهاى بينالمللى است. چنانچه سازمان بينالمللى از اجتماع كشورها تشكيل شده باشد و از پيمان مؤسسان و اهداف مشخص برخوردار باشد ولى نهادها و كارگزاريهاى اجرايى نداشته باشد، يقيناً آن سازمان نميتواند اصول اساسي را اجرا كند و به اهداف اوليه سازمان دست يابد. سازمانهاى بينالمللى با توجه به اهداف خود، تركيب اعضاء و نحوة راىگيرى اركان متفاوتى دارند. سازمانهاي بينالمللي با هر هدف و تركيبى كه تشكيل شده باشند، حداقل دو ركن اساسى دارند: 1. دبيرخانه، 2. مجمع عمومى (شورا). هماهنگ كردن فعاليت كشورهاى عضو و ثبت مكاتبات و تبادل مراسلات بر عهدة دبيرخانه و تشكيل گردهمايى كشورهاى عضو بر عهدة مجمع عمومى است.
ه. معين و مستمر
تلاش دائم و مستمر اعضاى يك سازمان پشتوانة تحقق اهداف آن سازمان است. از آنجا كه سازمانهاى بينالمللى با مسائل فراگير جهانى مرتبط هستند، حل اين مسائل مستلزم فعاليت دايمى و هميشگى آنهاست. بدين جهت، اغلب سازمانها مدت مشخصى را براى فعاليت خود تعيين نكردهاند.
بخش دوم: طبقهبندى سازمانهاى بينالمللى
در حال حاضر سازمانهاى بينالمللى متعدد هستند. ژرژابى صعب در كتاب «مفهوم سازمان بينالمللى» تعداد اين سازمانها را در سال 1976 به بيش از 300 سازمان بينالدولى و 3000 سازمان غير دولتى تخمين مىزند.
در طبقهبندى سازمانهاى بينالمللى چهار معيار كلى وجود دارد: تركيب، هدف، اختيارها و نوع اعضاء.
الف. طبقهبندى براساس تركيب
براين اساس، سازمانها به سازمانهاى جهانى و سازمانهاى منطقهاى تقسيم شدهاند. اين معيار گاهي مشكلساز ميشود، زيرا سازمانها اصولاً به طور اختياري تشكيل مىشوند و همواره ممكن است برخى از كشورها از عضويت در آنها خوددارى كنند.
بانك جهانى يكى از اين نمونههاست. كشورهايى كه اصول اقتصادى و مالى حاكم بر آتن را مردود مىدانند، عضويت در اين بانك را نمىپذيرند. بنابراين، اين بانك جامعيت جهانى ندارد. اوپك را نمىتوان سازمان منطقهاى دانست، زيرا برخى از اعضاى آن از منطقة خليج فارس و برخى ديگر از امريكاى جنوبى و افريقا هستند.
ب. طبقهبندى براساس اهداف
بر اين اساس مىتوان انواع سازمانهاى سياسى، فرهنگى، ادبى، ورزشى و غيره را در نظر گرفت. اين طبقهبندى نيز جامع نيست زيرا اغلب سازمانهاى بينالمللى اهداف چندگانهاى را دنبال مىكنند و فعاليت آنها محدود به هدف خاص و واحدى نيست.
ج. طبقهبندى بر مبناى اختيارات
براين اساس سازمانهاى بينالمللى به سازمانهاى تصميمگيرنده و سازمانهاى عملكننده (اجرايى) و يا به سازمانهاى مشورتى و سازمانهاى تعيين معيار طبقهبندى ميشوند. اين طبقهبندى نيز اشكال دارد. به عنوان مثال، مجمع عمومى را نمىتوان يك دستگاه مشورتى و شوراى امنيت را به عنوان يك دستگاه اجرايى به شمار آورد.
د. طبقهبندى براساس نوع اعضاء
اين طبقهبندى نسبت به ساير طبقهبنديها فراگيرتر و دقيقتر است، زيرا به بازيگران اصلى سازمانهاى بينالمللى يعنى اعضاى تشكيلدهندة آن توجه داشته است. به همين جهت، طبق اين طبقهبندى سازمانهاى بينالمللى به دو گروه تقسيم شدهاند:
1. سازمانهاى بينالدولى، 2. سازمانهاى غيردولتى.
سازمانهاى بينالدولى
اين سازمانها به لحاظ قلمرو جغرافيايىشان بهنوبة خود به دودسته تقسيم مىشوند:
1. سازمانهاى بينالدولى جهانى، 2. سازمانهاى بينالدولى منطقهاى
به طور كلى با توجه به ارتباطى كه اين سازمانها (سازمانهاى بينالدولى جهانى) با سازمان ملل متحد دارند، مىتوان آنها را به دو گروه سازمانهاى وابسته به خانوادة ملل متحد و سازمانهاى خارج از ملل متحد تقسيم كرد.
سازمانهاى بينالدولى جهانى وابسته به خانوادة ملل متحد
الف) انجمن بينالمللي ارتباطات (اتحادية بينالمللي پست، اتحادية بينالمللي مخابرات، سازمان بينالمللي كشتيرانى و…)
ب) سازمانهاى فرهنگى ـ اجتماعى كه در عرصة بينالمللي فعاليت ميكنند (يونسكو، سازمان جهاني بهداشت)؛
ج) سازمانهاى پولى ـ مالى كه در عرصة بينالمللي فعاليت ميكنند (بانك بينالمللى توسعه و ترميم، مؤسسة بينالمللى توسعه و…)
د) سازمانهاى تجارى ـ صنعتى كه در عرصة بينالمللي فعاليت ميكنند (سازمان توسعة صنعتى ملل متحد، سازمان خواربار و كشاورزى و…)
هـ) سازمانهاى آموزشى ـ پژوهشى كه در عرصة بينالمللي فعاليت ميكنند (دانشگاه ملل متحد، مؤسسه بينالمللى توسعه تحقيقات و آموزش و…)
سازمانهاى بينالدولى جهانى خارج از خانوادة ملل متحد
برخي از اين سازمانها عبارتند از: (انجمن بينالمللى توانبخشى معلولان، سازمانهاى شهرهاى متحد، اتحادية بينالمللى حفاظت از طبيعت و منابع طبيعى، اتحادية بينالمللى فرهنگستانها).
تعريف سازمانهاى فرهنگى
سازمانهاى بينالمللي فرهنگى ـ اجتماعى با توجه به تقسيمبندى ياد شده جزو سازمانهاى بينالدولى جهانى وابسته به خانوادة ملل متحد محسوب مىشوند. اين سازمانها عهدهدار حمايت از حقوق اجتماعى افراد (مانند كميسارياى عالى پناهندگان سازمان ملل متحد، صندوق جمعيت ملل متحد، صندوق كودكان ملل متحد)، حفظ ميراث فرهنگي جوامع (يونسكو، سازمان جهانى مالكيت معنوى)، كمك به بهداشت و تغذية افراد (سازمان جهاني بهداشت، برنامة جهانى غذا) هستند. در اين زمينه مىتوان به مؤسسة بينالمللي توسعة تحقيقات و آموزش ملل متحد، دانشگاه ملل متحد و كميسيون حقوق بينالملل اشاره كرد. به طور كلى قلمرو فعاليت سازمانهاى فرهنگى در زمينههاى زير است:
1. حمايت از حقوق اجتماعى افراد
2. حفظ ميراث فرهنگى جوامع
3. كمك به بهداشت و تغذية افراد
4. سازمانهايى كه ماهيت آموزشى و تحقيقاتى دارند و در زمينة مسائل مختلف پزشكى، معمارى و كشاورزى فعاليت ميكنند
سازمانهاى فرهنگى به دودستة اساسى تقسيم مىشوند:
1. سازمانهاى فرهنگى وابسته به جامعة جهانى (سازمان ملل متحد)
2. سازمانهاى فرهنگى، اجتماعى و منطقهاى.
سازمانهاى فرهنگى نيزمانند ديگر سازمانها، مثل سازمانهاى اقتصادى، توسعهاى، صنعتى، سياسى و نظامى، سازمانهاى تخصصى بوده و ويژگيهاى خاص خود را دارند.
به طور كلى سازمانهاى تخصصى، از جمله سازمانهاى فرهنگى وابسته به سازمان ملل داراى ويژگيهايي هستند كه مادة 57 منشور سازمان ملل متحد آنها را چنين تصريح ميكند:
«مؤسسات تخصصى مختلف كه به موجب موافقتنامة بين كشورها تأسيس شده و طبق اساسنامههاى خود در زمينههاى اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى، آموزشى، بهداشتى و ساير رشتههاى مرتبط داراى مسئوليتهاى وسيع بينالمللىاند، طبق مقررات مادة 63، وابسته به سازمان ملل خواهند بود.»
از تعريف فوق مىتوان ويژگيهاي كلى سازمانهاى تخصصى (فرهنگى) را به قرار زير استخراج كرد:
1. وجود ارتباط از طريق انعقاد موافقتنامه، شرط اساسى انعقاد موافقتنامه، بينالدولى بودن آن است؛
2. داشتن مسئوليتهاى وسيع بينالمللى در زمينههاى مختلف؛
با عنايت بهويژگيهاى فوق كه طى آن مشخصات سازمانهاى فرهنگى چه از نوع جهانى چه از نوع منطقهاى تبيين مىشود مىتوان به اين سازمانها اشاره كرد:
سازمان ملل متحد
اركان فرعى
1. كميسارياى عالى متحد براى پناهندگان؛
2. صندوق جمعيت ملل متحد.
– از زير مجموعه سازمانهاى تخصصى وابسته به سازمان ملل متحد
1. سازمان جهاني بهداشت؛
2. سازمان تربيتى، علمى و فرهنگى ملل متحد (يونسكو)؛
3. سازمانهاى جهانى مالكيت معنوى.
در سازمانهاى منطقهاى
الف) سازمانهاى آسيايى و افريقايى، جنبش عدم تعهد، سازمان كنفرانس اسلامى.
همان گونه كه ملاحظه مىكنيم سازمانهاى فرهنگى وظايف خطيرى از قبيل حمايت از حقوق اجتماعى، حفظ ميراث فرهنگ بشرى، كمك به بهداشت و تغذية افراد و… را بر عهده دارند. با اين توصيف هماكنون بهسراغ معرفى اين سازمانها، مىرويم.
سازمان تربيتى، علمى و فرهنگى ملل متحد (U.N.E.S.C.O)
– مرورى بر تاريخچه
سابقة همكارى بينالمللى در زمينة امور فرهنگى و آموزشى به اوايل قرن بيستم باز مىشود. نخستين تلاش در اين زمينه در سال 1913 توسط دولت هلند صورت گرفت. دولت مزبور با دعوت از كشورها براى شركت در يك همايش بينالمللى در مورد آموزش و پرورش، پيشنويس اساسنامة يك سازمان بينالمللى آموزشى را نيز تهيه و تنظيم كرده بود. اين همايش كه قرار بود در سال 1914 برگزار شود، بهعلت جنگ جهانى اول مسكوت ماند. با تشكيل جامعة ملل، دولتهاى بلژيك و فرانسه پيشنهاد كردند كه يك كميسيون همكارى علمى به عنوان ركن مشورتى شورا و مجمع ايجاد شود. تشكيل چنين كميسيونى با الحاق يك كميتة اجرايى در سال 1930 تقويت شد. در جهت پرثمر كردن فعاليتهاى كميسيون، دولت فرانسه نيز در سال 1924 مؤسسهاى به نام «مؤسسة بينالمللى همكارى علمى» تأسيس كرد كه تا جنگ جهانى دوم به فعاليت خود ادامه مىداد.
در اثناى جنگ جهانى دوم وزيران آموزش و پرورش متفقين، كه همگي در لندن اقامت گزيده بودند و به فعاليتهاى فرهنگى ميپرداختند، با تصويب قطعنامهاى در 12 ژوئية 1945 از دولت بريتانيا خواستند كه براي ايجاد يك سازمان دائمي آموزشي و فرهنگي همايشي در لندن برگزار كند. اين همايش در همان سال برپا شد و چهل و چهار كشور از جمله اعضاى دائم شوراى امنيت در آن حضور داشتند. در 16 نوامبر معاهدهاي امضا شد كه بر پاية آن «سازمان تربيتى، علمى و فرهنگى ملل متحد (يونسكو)» تأسيس ميشد. مقر اين سازمان پاريس اعلام شد.
اهداف سازمان يونسكو
– طبق مادة يك اساسنامة سازمان، هدف يونسكو كمك به صلح خبر و امنيت در جهان از طريق ترويج و تشريك مساعى ميان ملل در امور تعليم و تربيت، علوم و فرهنگ است؛
– تقويت احترام جهانى به عدالت؛
– حاكميت قانون، حقوق بشر و آزاديهاى اساسى؛
لازم بهذكر است كه اين اهداف نيز بهموجب منشور ملل متحد براى مردم جهان بدون تمايز از حيث نژاد، جنس، زبان يا مذهب مورد تأييد قرار گرفتهاند.
تشكيلات يونسكو
يونسكو داراى سه ركن است: 1. كنفرانس عمومى، 2. شوراى اجرايى، 3. دبيرخانه.
كنفرانس عمومى
كنفرانس عمومى به عنوان عاليترين مرجع تصميمگيرى در سازمان از نمايندگان تمام كشورهاى عضو تشكيل مىشود. اين كنفرانس هر دو سال يكبار بهمنظور تعيين خط مشى و برنامه و بودجة سازمان تشكيل جلسه مىدهد. عضويت در يونسكو منوط بهنظر موافق شوراى اقتصادى و اجتماعى و موافقت دو سوم اعضاى شركت كننده در كنفرانس عمومى است. همچنين هر كشور عضو مىتواند با يك پيش آگهى يكساله از سازمان خارج شود. در 31 دسامبر 1984 ايالات متحد امريكا و يكسال بعد در 31 دسامبر 1985 انگلستان و سنگاپور بهدليل سياستهاى مستقل يونسكو از عضويت يونسكو خارج شدند.
شوراى اجرايى:
اين شورا مركب از 51 عضو است كه كنفرانس عمومى از ميان نمايندگيهاى كشورهاى عضو انتخاب مىكند. اساسنامة اولية يونسكو پيشبينى كرده كه اعضاى اجرايى، نمايندة دول متبوع خود نخواهند بود؛ بلكه به نمايندگى از طرف كنفرانس عمومى در شورا فعاليت خواهند كرد. اما در سال 1954 اساسنامة شورا به پيشنهاد ايالات متحد امريكا تغيير كرد و از آن پس اعضاى شورا به نمايندگى از طرف دولتهاى متبوع خود در شورا شركت مىكنند. لازم بهذكر است كه اصلاح اساسنامه از اين نظر تأسفبار است كه شوراى اجرايى يونسكو به جاى اينكه انجمنى از شخصيتهاى علمى برجستة جهان باشد، به اجتماعى از نمايندگان دولتها با منافع متفاوت و متضاد تبديل شده است.
– دبيرخانه
مدير كل يونسكو، رياست دبيرخانه را كه بيش از 2500 كارمند بينالمللى در آن اشتغال دارند بهعهده دارد و به پيشنهاد شوراى اجرايى و تصويب كنفرانس عمومى بهمدت 6 سال انتخاب مىشود. مدير كل، مسئول اجراى برنامههاي يونسكو است. مقر يونسكو در پاريس است.
علاوه بر اركان فوقالذكر، اساسنامة يونسكو بهمنظور همكاريهاى علمى، فرهنگى و تربيتى كشورها، تشكيل كميسيونهاى مركب از نمايندگان دولتها، سازمانهاى غير دولتى و دانشجو را توضيح مىدهد. لازم به يادآورى است كه يونسكو داراى دفاتر منطقهاى و كميسيونهاى ملى نيز هست. دفاتر منطقهاى يونسكو به عنوان بخشى از دبيرخانة سازمان و بهمنظور جلوگيرى از تمركز بيش از حد كارها در دبيرخانة مركزى، در چهار منطقة آسيا و اقيانوسيه (بانكوك)، افريقا (داكار)، امريكاى لاتين (سانتياگو) و كشورهاى عربى (بيروت) تأسيس شدهاند.
دفاتر منطقهاى در عين برخوردارى از استقلال داخلى تحت نظارت دبيرخانة يونسكو قرار دارند.
اين دفاتر برحسب نوع فعاليت و اختيارات خود مىتوانند دفاتر زير منطقهاى ديگرى به وجود آورند. اما كميسيونهاى ملى يونسكو در كشورهاى عضو تشكيل مىشوند و اين كميسيونها رابط بين يونسكو و سازمانهاى تربيتى، فرهنگى و آموزشى كشورهاى عضو هستند.
كميسيونهاى ملى، مسئول پيگيرى اجراى هدفها و برنامهريزيهاى يونسكو در كشور ذيربط و مركز عمل، اداره و هماهنگى برنامههاى يونسكو در محدودة جغرافيايى صلاحيت خود هستند. تأسيس كميسيون ملى در هر كشور عضو، اقدامى دولتى است كه به اقتضاى تصميم دولت مربوط، ممكن مىشود و از لحاظ حقوقى كاملاً مستقل، نيمه دولتى يا كاملاً وابسته به دولت خواهد بود.
– عضويت ايران در يونسكو
دولت ايران در 15 تير 1327 هـ . ش. (1958م.) با تصويب اساسنامة يونسكو به عضويت اين سازمان درآمد. ايران عضو دفتر منطقهاى يونسكو در آسيا و اقيانوسيه نيز است. لازم بهذكر است كه همكارى ايران با يونسكو از طريق كميسيون ملى يونسكو در ايران صورت مىگيرد. اساسنامة كميسيون ملى در ايران در 14 ارديبهشت 1328 به تصويب دولت وقت رسيد. پس از انقلاب اسلامى هيئت وزيران در 29 شهريور 1366 اساسنامة اصلاحى كميسيون مزبور را تصويب كرد.
برخى سازمانهاى فرهنگى منطقهاى
قبل از معرفى چند سازمان كه در كنار اهداف و مقاصد اوليهاى كه دارند بعضاً اهداف فرهنگى نيز براى آنها متصور است، بايد متذكر شويم كه اين سازمانها صرفاً و تخصصاً يك سازمان فرهنگى نيستند، اما با توجه به اهداف اساسى كه دارند و اگر بپذيريم فرهنگ، زيرساخت اولية اقتصاد، سياست و يا حتى نظام است، مىتوان به اين سازمانها نيز اشارهاى ولو گذرا داشت.
سازمان وحدت افريقا
اين سازمان در مه 1963 در آديس آبابا، پايتخت اتيوپى تأسيس شد.
اهداف سازمان وحدت افريقا
اهداف اين سازمان به موجب مادة دوم منشور سازمان عبارت است از:
الف – پيشبرد اتحاد و همبستگى دولتهاى افريقايى؛
ب – برافكندن هر نوع استعمار از افريقا.
اعضاى سازمان وحدت افريقا
سى دولت امضاكنندة منشور اين سازمان عبارتند: از 19 دولت معروف به قدرتهاى مؤثر – به جز توگو به اضافة زئير – و 6 كشور معروف به قدرتهاى كازابلانكا بجز مراكش كه موريتانى را به رسميت نمىشناسد و دولتهاى بوروندى، ليبى، رواندا، سودان، تانزانيا و اوگاندا. از آن پس اين دولتها به سازمان پيوستهاند: زامبيا، موريس، مالاوى، لسوتو، گامبيا، گينة استوايى، سوازيلند، كنيا و نيز توگو و مراكش.
سازمان يك كميتة هماهنگى براى جنبشهاى آزاديبخش در افريقا برپا كرده كه مركز آن در دارالسلام است. به موجب مادة دوم منشور اين كميته كمكهاى مالى و نظامى ميكند.
سازمان همبستگى امريكاى لاتين
در ژانوية 1966، هيئتهاى نمايندگى امريكاى لاتين و درياى كارائيب كه در كنفرانس همبستگى حزبهاى كمونيست سه قارة آسيا، افريقا و امريكاى لاتين در هاوانا شركت كرده بودند، اين سازمان را به وجود آوردند.
اين سازمان كه مركز آن در كوبا بود، با پيروزى كاستر و نظرية انقلاب دهقانى او، روشهاى احزاب كمونيستى قديمى امريكاى لاتين كه تا 1964 با روشهاى او مخالف بودند، همهگير شدند.
سازمان پژوهشهاى هستهاى اروپا
اين سازمان در سال 1954 به ابتكار يونسكو تأسيس شد و مقصود از آن، تشويق پژوهشهاى علمى محصن در زمينة انرژى هستهاى است. كشورهاى عضو عبارتند از اتريش، بلژيك، دانمارك، جمهورى فدرال آلمان، فرانسه، يونان، ايتاليا، هلند، نروژ، اسپانيا، سوئد، سوئيس و انگلستان. يوگسلاوى نيز عضو اين سازمان بود، اما به دلايل مالى از آن كنار رفت و در مقام ناظر قرار گرفت. فرانسه، آلمان و انگلستان 65 درصد بودجه آن را مىپردازند.
سازمان كنفرانس اسلامى
– تاريخچه
در پى شكست اعراب در جنگ شش روزه (1967) از رژيم اشغالگر قدس، رژيمهاى محافظه كار عرب در موضعى تدافعى ناچار شدند براى خاموش ساختن آتش احساسات تودههاى مسلمان كشورهاى خود، اقدامى ولو ظاهرى و نمايشى انجام دهند. لذا كشورهاى مزبور درصدد ايجاد سازمان كنفرانس اسلامى برآمدند. تشكيل سازمان به ابتكار ملك فيصل پادشاه عربستان صورت گرفت. سران كشورهاى اسلامى در گروههاى خود در رباط (مراكش) در سپتامبر 1969 به اين سازمان موجوديت بخشيدند.
سازمان كنفرانس اسلامى تا سال 1984 داراي 43 عضو از كشور اسلامى بود. عضويت دو كشور افغانستان و مصر نيز به دليل اشغال نظامى افغانستان توسط شوروى سابق و امضاى معاهدة كميپ ديويد با اسراييل توسط مصر، از جانب كنفرانس به حال تعليق درآمده بود، اما در اجلاس چهارم سران كشورهاى اسلامى در كازابلانكا (1984) مجدداً از مصر، براى تجديد عضويت خود در كنفرانس دعوت به عمل آمد.
همچنين در اجلاس هجدهم، وزراى امورخارجة كنفرانس اسلامى در رياض (1989) تصميم گرفته شد كه كرسى افغانستان به مجاهدان افغانستان واگذار شود.
در حال حاضر، اين سازمان داراي 52 عضو كشور مسلمان است.
طبق اساسنامة سازمان كنفرانس اسلامى اهداف اين سازمان عبارتند از:
الف. ارتقاى همبستگى اسلامى ميان كشورها؛
ب. تحكيم همكارى ميان كشورهاى عضو در زمينههاى فرهنگى، اجتماعى، علمى، اقتصاد و….
پ. تلاش در جهت محو تبليغات و جدايىهاى نژادى؛
ت. از بين بردن استعمار در هر شكل آن؛
ث. انجام اقدامات لازم به منظور حمايت از صلح خبر بينالمللى و امنيت متكى بر عدالت؛
ج. هماهنگ ساختن همة كوششهايى كه به منظور حفاظت از اماكن مقدس صورت مىگيرد؛
چ. پشتيبانى از مبارزههاي مردم فلسطين در كسب حقوق و آزاد ساختن سرزمينشان؛
خ. ايجاد محيط مساعد بهمنظور افزايش همكارى و تفاهم بين كشورهاى عضو و ساير كشورهاى جهان.
تشكيلات سازمان
سازمان كنفرانس اسلامى داراى چهار ركن به قرار زير است:
– كنفرانس سران كشورهاى اسلامى؛
– كنفرانس وزراى امورخارجه؛
– دبيرخانة سازمان؛
– ديوان بينالمللى عدل اسلامى.
كنفرانس سران
اين نهاد عاليترين ركن سازمان به شمار آمده و اجلاسهاى خود را هر چند سال يك بار (هر سه سال) در پايتخت يكى از كشورهاى عضو برگزار مىكند. از بدو تأسيس تا سال 1998 هشت كنفرانس به ترتيب زير برگزار شده است:
1. رباط (1969) 2. لاهور (1974) 3. طائف (1981) 4. كازابلانكا(1984) 5. كويت
(1987) 6. داكا (1991) 7. كار (1994) 8. تهران (1998).
كنفرانس وزراى خارجه
اين نهاد همه ساله يك اجلاس عادى در يكى از كشورهاى عضو برگزار مىكند. از بدو تأسيس تا سال 1991، كنفرانس وزراى خارجه اجلاس عادى داشته است. البته كنفرانس مىتواند در صورت لزوم اقدام به تشكيل اجلاس فوقالعاده نمايد.
دبيرخانة سازمان
دبيركل، رياست كاركنان سازمان را به عهده دارد و انتخاب وى براساس رأى اكثريت كشورهاى عضو انجام مىگيرد. در ابتداى دورة تصدى، دبيركل به مدت دو سال انتخاب مىشد كه قابل تمديد نيز بود؛ ولى بعداً اين مدت به چهار سال – كه قابل تمديد است – افزايش يافت.
دادگاه بينالمللى عدل اسلامى
اين ركن پيش از اجلاس پنجم سران كنفرانس اسلامى در كويت (1987) وجود نداشت. در آن اجلاس با اصلاح مادة 3 منشور كنفرانس، دادگاه مزبور به عنوان ركن چهارم كنفرانس اسلامى تعيين شد. اين دادگاه از هفت قاضى تشكيل شده است كه از بين وزراى خارجة كنفرانس اسلامى براى مدت 4 سال انتخاب مىشوند. لازم به يادآورى است كه اصلاح مادة 3 و اساسنامة دادگاه هنوز به تصويب دو سوم كشورهاى عضو سازمان كنفرانس اسلامى نرسيده است و تاكنون فقط هفت كشور يعنى كويت، عربستان، ليبى، اردن، قطر، مصر و عربى اسناد مربوط به تصويب را به دبيرخانه ارسال كردهاند.
نهادهاى ديگر سازمان كنفرانس اسلامى
علاوه بر اركان اصلى فوقالذكر، سازمان كنفرانس اسلامى داراى چهار نوع نهاد ديگر است:
ارگانهاى فرعى: مركز اسلامى توسعة تجارت (كازابلانكا) مركز تحقيقات و بررسى، تاريخ فرهنگ و هنر اسلامى (استانبول) مؤسسة اسلامى علوم و تكنولوژى و توسعه (جده).
ارگانهاى تخصصى: بانك توسعة اسلامى (جده)، سازمانهاى علمى، فرهنگى و تربيتى اسلامى (جده)، سازمان خبرگزاريهاى بينالمللى اسلامى (جده)؛
سازمانهاى وابسته: سازمان شهرها و پايتخت اسلامى (مكه)، اتحادية جهانى بانكهاى اسلامى (قاهره)، اتاق اسلامى تجارت، صنعت و تبادل كالا (كراچى).
كميتههاى تخصصى، كميتة قدس (رباط)، كميته دايمى تبليغات و امور فرهنگى (سنگال).
نظرات و تجربیات شما
-
زیبا بود.
-
آخه بابا این یعنی چی… نگاهى به انواع سازمانهاى بین المللى و ماهیت آنها… 🙁
-
عکسهای خبری سایت بسیار زیبا و در بیشتر مواقع نایاب هستند. موفق باشید.
-
نوشته های اندیشه خوبه 🙂
-
با قدرت ادامه دهید… پایان شب سیه سپیدد است… 🙂
-
همین طور ادامه بدین … موفق باشید.
-
سایت خوبی دارید. مخصوصا نوشته نگاهى به انواع سازمانهاى بین المللى و ماهیت آنها جالب بود.
-
همیشه هم این نگاهى به انواع سازمانهاى بین المللى و ماهیت آنها صحیح نیست…:-)
-
تلاشتان قابل تقدیر و سپاس است. اما جای کار زیادی دارد.
سایت پارسی وی اگه همین طور ادامه بده خیلی موفق خواهد بود.