صلح خبر – ترجمه از امیر ابوالمعصوم: همین طور که زمان می‌گذرد و ما بزرگ‌تر می‌شویم، احساس جاه طلبی فطری مان نیز همراه با ما رشد می‌کند و سبب می‌شود تا اهدافی را برای خودمان وضع کنیم. وقتی در سنین کودکی یا نوجوانی هستیم، اصولاً سعی می‌کنیم تا یک رابطه‌ی دوسویه را بین خواسته‌های والدین و خواسته‌های خودمان ایجاد کنیم. گاهی این ارتباط به درستی عمل می‌کند و گاهی مواقع با یکدیگر تقابل دارند.

هدف صحبت‌های من در این مقاله این است که همراه با پیشرفت در زندگی و بزرگتر شدن، بیشتر به سمت اهداف فردی و ذهنی مان سوق داده شویم. خصوصاً، وقتی که دوران دبیرستان را تمام می‌کنیم. از این زمان است که از دست اولیای امور خلاص شده و نهایتاً می‌توانیم اهداف فردی خودمان را دنبال کنیم و در این راه تنها مشوق ما، انگیزه‌های درونی مان است که می‌توانند قدرت کنترل زندگی مان را افزایش دهند.

دستیابی به اهداف فردی احساس بی نظیری دارد

اگرچه به همین منوال، شکست خوردن در این راه می‌تواند روح و روان ما را شدیداً به هم بریزد. هر چه که باشد، این اهداف شخصی هستند و در نهایت مجرم و محکوم اصلی خود ما هستیم. صد البته که زندگی تمام آدم‌ها پر از شکست است: بعضی از این شکست‌ها ریز و درشت هستند، بعضی هایشان درس‌های مهمی به ما می‌دهند؛ اما در هر حال شکست باعث می‌شود که احساس کنیم ضعیف هستیم و هیچ قدرتی از خودمان نداریم. همین مسائل می‌تواند انگیزه هایمان را از ما سلب کند و قدرت کنترل زندگی مان را کاهش دهد.
وقتی مسائل زندگی طبق برنامه ریزی‌های ما پیش نمی‌روند، احساس عمیقی از فقدان قدرت کنترل زندگی به ما دست می‌دهد که حقیقتاً می‌تواند درون آدمی را فرو بریزد. این فقدان می‌تواند بر نوع رفتار ما تأثیرگذار باشد؛ مثلا سبب می‌شود دیگر مثل قبل خوشحال نباشیم، و به خاطر این حجم از شکی که حالا به خودمان داریم، حجم وسیعی از استرس به ما منتقل شود. خوشبختانه، این مشکلات بدون راه حل باقی نمانده اند و شما می‌توانید با برنامه ریزی و حرکت گام به گام، بر این مشکل نیز فائق بیایید.

۱ – خودتان را همان گونه که هستید بپذیرید و برای خودتان ارزش و اعتبار بیشتری قائل شوید

(وقتی شروع به شکایت کردن می‌کنید، در حقیقت از خودتان یک قربانی می‌سازید.
موقعیت را ترک کنید، آن را تغییر دهید و یا مهم‌تر از همه، آن را بپذیرید. هرانتخاب دیگری در این زمینه، حماقت است. _ ایکارت تول)

نکته‌ی کلیدیِ این بخش این است که باید بدانید هر اخلاق و صفتی در هر فرد می‌تواند از دو جنبه‌ی مختلف بررسی شود: مثبت و منفی. اگر شما خودتان را به عنوان فردی استوار می‌بینید که به راحتی تسلیم عقاید دیگران نمی‌شود، ممکن است دیگران شما را لجباز بخوانند. اگر شما فردی جاه طلب باشید، ممکن است شما را طمع کار بخوانند و اگر فردی فروتن باشید، به شما می‌گویند که بویی از جاه طلبی نبرده اید.

همچنین، اگر شما فردی محتاط باشید، ممکن است شما را به عنوان یک بیمار پارانویا که دچار بدبینِی افراطی است و یا یک بزدل در نظر بگیرند. به طور اساسی، همه چیز بستگی به بستر، زمان و موقعیتِ ابراز آن صفت خاص برمی گردد. همچنین محیط اطراف شما نیز تأثیرگذار است، ممکن است این محیط بخواهد چنین صفاتی را پاداش قرار داده و یا آن‌ها را سرکوب کند.

این حقیقت به اندازه‌ی تاریخ بشریت قدمت دارد

ما تصورات مخصوص خودمان را از خودمان داریم، و دیگران نیز دیدگاهی متفاوت نسبت به ما دارند، و خود واقعی ما چیزی مابین این دو است. به عبارت دیگر برای این که قدرت کنترل زندگی تان را افزایش دهید، نباید انتقادات دیگران را زیادی جدی بگیرید. همچنین نباید خودخواهانه رفتار کرده و آن‌ها را کاملاً نادیده بگیرید. فقط باید خودتان را قبول کرده و سعی کنید شکاف‌های ایجاد شده در اخلاقتان را از بین ببرید.

برخی افراد حس می‌کنند که باید به فردی تبدیل شوند که می‌تواند تحسین همگان را برانگیزد؛ رک بگویم، چنین چیزی امکان ندارد. سعی کنید بر روی تبدیل شدن به کسی تمرکز کنید که تحسین خودتان را برانگیزد، نه دیگران را! اگر هدفتان تحت تأثیر قرار دادن دیگران باشد، نهایتاً خود واقعی تان را گم می‌کنید و همان طور که قبل‌تر نیز گفتم، شکست هایتان با تأثیرات مخرب بیشتری همراه خواهند بود.

۲ – نحوه‌ی مدیریت هزینه هایتان را یاد بگیرید

یکی دیگر از دلایلی که ممکن است سبب اضطراب ما در زندگی روزمره شود، احساس ضعفی است که در هنگام عدم وجود پول یا عدم توان کنترل پول پدید می‌آید. وقتی زندگی مستقل خودتان را آغاز می‌کنید، همیشه و در هر ماه هزینه‌های غیر قابل انتظار بسیاری برایتان خودنمایی خواهند کرد، و از آنجایی که این هزینه‌ها به راحتی می‌توانند به قرض کردن از دیگران منجر شوند، پس بهتر است که از الان فکرش را بکنید و برای چنین شرایط وخیمی آماده باشید. چه بخواهیم چه نخواهیم، پول یکی از ابزار قدرت است و بدون این عنصر، ما احساس عدم اعتماد به نفس و عدم امنیت می‌کنیم، و ممکن قدرت کنترل زندگی مان را حتی از دست بدهیم.

اگر پول یکی از دلایل استرس و اضطراب شماست، پس دو راه حل اساسی و کاربردی را به شما پیشنهاد می‌کنم:

راه حل اول این است که به دنبال راه‌هایی برای کسب پول بیشتر بگردید. برای این منظور، می‌توانید از رئیستان درخواست حقوق بیشتر کنید و انتظارات او را در مقابل برآورده کنید؛ و یا به راحتی می‌توانید تقسیم بودجه تان را از نو انجام دهید. در این روش شما می‌بایستی تمامی خرج و مخارج اصلی تان را حساب کرده، و سپس زندگی روزمره‌ی خود را با الباقی بودجه بگذارنید.

وقتی به یک عدد ثابت و درست رسیدید، می‌توانید چند تکنیک دیگر را نیز در پی آن‌ها در پیش بگیرید. برای مثال میلیون‌ها اپلیکیشن برای کمک به پس انداز پول وجود دارند که می‌توانند کمک شایانی به شما کنند.

همچنین شما می‌توانید از طریق خرید آنلاین هزینه هایتان را کاهش دهید، و یا می‌توانید به خرید محصولات دست دوم روی بیاورید. حتماً لازم نیست که برای خرید از محصول تازه یا برند خاصی استفاده کنید تا برایتان به درستی کار کند. به علاوه، شما می‌توانید محصولاتی را که از آن‌ها استفاده نمی‌کنید را در بازار به قیمت خوبی بفروشید.

وقتی به اندازه‌ی کافی پول به دست آوردید، می‌توانید آن را در یک حساب پس انداز قرار دهید، تا آرام آرام رشد کند. باز هم می‌گویم، لطفاً همه‌ی پول‌های خود را در حساب پس انداز قرار ندهید، چرا که برای مثال تعمیر وسایل خانگی یکی از هزینه‌هایی است که خبر نمی‌کند و ناگهان سر می‌رسد.

۳ – جایگاهتان را به خوبی بشناسید

(پول و موفقیت مردم را عوض نمی‌کنند، آن‌ها فقط چیز‌هایی که از قبل وجود داشتند را تقویت می‌کنند. _ ویل اسمیت)

بحث همچنان بر سر پول است، و این اصلاً درست نیست که بخواهیم بگوییم ارزش شما یا هر آدم دیگری براساس پول سنجیده می‌شود و صد البته، این هم درست نیست که بگوییم تمامی اطرافیان، شما را بر اساس میزان حقوقتان می‌سنجند. اما همچنان، پول به عنوان وسیله‌ای برای پاداش و یک مدرک موثق، می‌تواند میزان ارزش و کاربرد پذیری دانسته‌ها و مهارت‌های شما را بسنجد و قدرت کنترل زندگی تان را افزایش دهد.

بنابراین، هروقت احساس کردید که کنترل زندگی تان از دست شما خارج شده، بهترین کار این است که بر روی یک مسئله‌ی قابل اندازه گیری تمرکز کرده، و از این طریق اعتماد به نفستان را بازگردانید.‌

می‌دانم که این تمرین اصلاً کار متعارفی نیست، اما احساس می‌کنم که برای مخاطب هایم، کار مفیدی محسوب می‌شود. شما برای تقویت قدرت کنترل زندگی تان می‌توانید ارزش دانسته‌ها و مهارت‌های خود را بسنجید، و بفهمید که دقیقاً در کجای یک معیار میانگین قرار دارید. صدالبته که این نتیجه نمی‌تواند میزان موفقیت شما را نسبت به دیگران بسنجد، چرا که ما می‌دانیم بسیاری از افراد ممکن است در بطن فقر متولد شوند و بدین منظور، این مسئله به عنوان یک آپشن برای آن‌ها در نظر گرفته شده است.

اگرچه، شما می‌توانید با دریافت اطلاعاتی نسبت به جایگاهتان، یک نقطه شروع جدید برای خودتان ترسیم کرده و روند پیشرفتتان را آغاز کنید. این کار، مثل پیشرفت کردن در یک بازی کامپیوتری می‌ماند، هرچه بیشتر پیشرفت کنید، به مرحله‌های بالاتری نائل می‌شوید. اساساً، شما شروع به بهبود کیفیت و ارزش‌های زندگی خود می‌کنید و از این طریق، تصویر واضح تری از موفقیت و احساس دستیابی به اهدافتان خواهید داشت.

اگر می‌خواهید قدرت تمرکز زندگی و روند پیشرفت خود را کمتر معطوف به پول و درآمدتان کنید، می‌توانید از طریق کمک به فقرا و مستضعفان، از حجم این مسئله بکاهید. منظور کلی من این است که این پدیده می‌تواند مدرک موثقی از روند پیشرفت شما باشد، همین!

بنابراین لازم نیست از این متغیر، به عنوان راهی برای رقابت با دیگران استفاده کنید و یا به دیگران اثبات کنید که چقدر با ارزش هستید. این کار فقط برای اقناع خودتان است؛ این که به خودتان بفهمانید که بر روی تمام ابعاد زندگی تان خود کاملا کنترل دارید.

همچنین لازم نیست که زندگی تان را بر اساس این معیار ارزش گذاری، بنا کنید؛ اگر شما به کشاورزی علاقه دارید، پس می‌توانید هدفی مبنی بر افزایش حجم زمین و افزایش کیفیت محصولاتتان وضع کنید. فقط کافی است که هدف شما یک مسئله‌ی باارزش جهانی باشد.

۴ – زندگی تان را با نظم بیشتری همگام کنید

وقتی شما احساس می‌کنید که دیگر قدرت کنترل زندگی تان را ندارید، پس حالا وقت آن رسیده که با حجم بالایی از وسواس به جنگش بروید. برای این منظور هر چیزی که می‌توانید را سازماندهی کنید. قبلاً به شما گفته بودم که می‌توانید با سازماندهی هزینه‌ها و فروش موارد بدون استفاده تان، هزینه هایتان را کنترل کنید. اگرچه می‌توانید قدم فراتری در این مورد برداشته، و برنامه‌های روزانه و خانگی تان را نیز سازماندهی کنید.

دلیل اصلی و فایده‌ی مهم این مسئله این است که وقتی در یک محیط سازماندهی شده و منظم قرار بگیرید، احساس بهتری خواهید داشت و مشکلات غیر قابل مترقبه و مشکلات تحمیلی، کمتر برایتان پیش می‌آیند در نتیجه قدرت کنترل زندگی تان هم به طور چشمگیری افزایش پیدا خواهد کرد.

شما می‌توانید تمامی قوطی‌های داخل آشپرخانه را تمیز کنید و بر رویشان برچسب بچسبانید. همچنین می‌توانید کابینتی مخصوص برای نامه هایتان در نظر بگیرید. حتی می‌توانید از تقویمی برای نوشتن و یادآوری کار‌های مهم استفاده کنید، یا برای همین منظور، یک اپلیکیشن دانلود کنید.

اساساً، وقتی رد کار‌های روزانه تان را بگیرید و آن‌ها را به خوبی انجام دهید، مطمئن باشید که آرامشی خاص به شما و زندگی تان حکم فرما می‌شود و ابداً اجازه‌ی ورود استرس به زندگی تان را نخواهد داد. در حقیقت، حس داشتن کنترل بر روی زندگی تان، علت تمامی این احساسات مثبت است.

البته، باید در نظر داشته باشید که نظم بیش از حد نیز می‌تواند به خودی خود، به عنوان یک منبع مجزا از استرس عمل کند، پس از میزان آن بکاهید. همه چیز را ننویسید و یا بر روی تمام قوطی‌ها برچسب نزنید. اساساً باید قدرت کنترل زندگی تان را به میزان خاصی افزایش دهید. اگر این میزان مؤثر و مفید واقع شد، پس می‌توانید به این روند ادامه دهید. اگر هم برعکس عمل کرد، پس بهتر است آن را حذف کنید.

نکته‌ای که همچنان پابرجاست: وقتی همه چیز در جایگاه مخصوص به خودش قرار بگیرد، احساس خیلی بهتری خواهید داشت. به علاوه، به خاطر زحمتی که برای ایجاد این نظم کشیده اید، تمایل بیشتری به حفظ آن پیدا خواهید کرد.

۵ – تمرین بدنی داشته باشید

(در طول زندگی یکسان نمانید، هر روز بهتر از دیروز باشید!)

تمرین کردن و به عبارتی دیگر ورزش کردن، فواید بی شماری دارد. اولاً این که، راه خوبی برای مقابله با استرس است. دوم این که به بدن شما کمک می‌کند تا همگام با میزان پیشرفت شما در آن ورزش، میزان انرژی بیشتری تولید کند، و چیزی که تا قبل از این پر از استرس و خسته کننده به نظر می‌آمد، حالا دیگر این طور نیست.

سوم این که برای حال و احوال روحی و سلامتی جسمی شما مفید است. چهارم این که به علت بهبود وضع ظاهری شما، سبب می‌شود اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید؛ و باز هم می‌گویم که دستیابی به این اهداف و افزایش قدرت کنترل زندگی، به طور کلی احساس خوبی را در انسان می‌پروراند.

تنها مشکل این مسئله این است که ممکن است شما برای ورزش کردن، وقت کافی برای اختصاص دادن به خودتان نداشته باشید که البته به طور کلی اصلاً چنین چیزی مد نظر ما نیست. لزومی ندارد که شما تبدیل به یک بدنساز، ورزشکار یا مبارز حرفه‌ای شوید. تمام چیزی که مورد نیاز است، این است که سطح مشخصی از ورزش جسمی را به زندگی تان تزریق کنید تا احساس بهتری داشته باشید، شمایل بهتری پیدا کنید و از خودتان راضی باشید.

البته شما می‌توانید از مشاوران تغذیه نیز کمک بگیرید و با در پیش گرفتن رژیم‌های غذایی خاص، نتیجه‌ی ورزش و تمارین‌های بدنی خود را چندین برابر کنید. یکی دیگر از راه‌های مفید برای افزایش قدرت کنترل زندگی تان، استفاده از برنامه‌های ورزشی است که نیاز به باشگاه ندارند. این نوع ورزش‌ها به راحتی در خانه قابل انجام هستند و همچنان نتایج راضی کننده‌ای دارند.

اگر از دردِ بعد از باشگاه که برای یک یا دو هفته ادامه دارد، می‌ترسید و از این بابت انگیزه‌ی خود را برای ورزش کردن از دست می‌دهید، پس می‌توانید با اضافه کردن پله‌ای فعالیت‌های بدنی به زندگی روزمره تان از حجم این درد بکاهید. مثلاً می‌توانید روزانه تا محل کارتان پیاده روی کنید یا دوچرخه سواری کنید، به جای آسانسور از پله‌ها استفاده کنید و یا آب بیشتری بنوشید. یا حتی می‌توانید با ۲۰ دقیقه تمرین یوگا صبح‌ها بعد از بیدار شدن و شب‌ها قبل از خوابیدن نیر خودتان را برای باشگاه رفتن آماده کنید.

۶ – رژیم سالم تری را پیش بگیرید

در ادامه ورزش کردن، شما نیاز به رژیم غذایی سالم تری دارید. همان طور که در مورد قبل نیز گفتم، شما می‌توانید با کمک یک متخصص تغذیه، رژیم غذایی مناسب خود را پیدا کرده و آن را عملی کنید؛ و یا می‌توانید از غذای آماده خودداری کرده و از این به بعد، مصرف غذای خانگی تان را بیشتر کنید. این هم یکی از تکنیک‌های بهبود سبک زندگی است، اگر چه تأثیر مستقیمی بر روی افزایش قدرت کنترل زندگی تان ندارد، اما می‌تواند به سبک زندگی شما رنگ و بوی تازه‌ای ببخشد.

۷ – به سوی بهسازی حرکت کنید

بهسازی میتواند معانی بسیاری داشته باشد. مثلا می‌تواند به معنای تغییر در فلسفه‌ی جهان بینی شما باشد، می‌تواند فراگیری یک نوع مهارت جدید، یا تغییر سبک زندگی به سادگیِ باشد. از این رو، تمام موارد گفته شده در این مقاله نوعی از بهسازی هستند. هدف کلی بهسازی، کار و تلاش برای بهتر و کامل‌تر شدن است. به همین منظور شما برای افزایش قدرت کنترل زندگی تان می‌توانید عملکرد خود را در محل کار بهبود ببخشید و یا مهارت‌های خانه داری بیشتری را فرا بگیرید.

این بخش نیازی به صرف و هزینه‌ی مالی ندارد، شما می‌توانید حتی از طریق گذراندن دوره‌های آنلاین، چنین مواردی را فرا بگیرید. همین طور که بهسازی شما مراحل بیشتری را طی می‌کند، می‌توایند مشکل زندگی تان را خودتان به تنهایی حل کنید. در این صورت، احساس می‌کنید که کنترل بیشتری بر روی زندگی تان دارید و احساس بی بدیلی به شما القا می‌شود.

۸ – کمتر بر دیگران تکیه کنید

(شما می‌توانید هر کاری که دلتان می‌خواهد را انجام دهید، اما نمی‌توانید تمامی کار‌ها را در آنِ واحد انجام دهید.)

و در نهایت برای افزایش قدرت کنترل زندگی تان، سعی کنید که برای حل مشکلات خود، تکیه‌ی کمتری بر روی دیگران داشته باشید. هرچه این تکیه و وابستگی کمتر باشد، احساس قدرت شما بیشتر می‌شود. البته کمک خواستن اشکالی ندارد، به هر حال شما نمی‌توانید همه‌ی کار‌ها را به تنهایی انجام دهید.

به همین دلیل است که روند بهسازی از اهمیت بسیاری برخوردار است، چون می‌تواند به احساس رضایت شما از خودتان منجر شود. با این روند، شما احساس آزادی عمل بیشتری خواهید داشت؛ و همچنین با فرا گرفتن مهارت‌های بیشتر می‌توانید به دیگران نیز کمک کنید و بیشتر و بیشتر مورد تقدیر آن‌ها قرار بگیرید و قدرت کنترل زندگی تان را هم بیشتر و بیشتر کنید.

پس باید بدانید که شما ظرفیت انجام کار‌های بسیار زیادی را دارید، اما نیازی نیست که در خصوص تمام آن‌ها از دیگران کمک بخواهید؛ و همچنین برای درخواست کمک خجالت نکشید. کل هدف این ماجرا این است که زندگی شما را آسان‌تر کرده و قدرت کنترل زندگی شما را افزایش دهد، نه این که به ایجاد مشکلات بیشتر و بزرگتر منجر شود.

منبع: lifehack