به گزارش مجله مدیا صلح خبر ۱۰ فیلم کارآگاهی که باید در تعطیلات عید ببینید مجله دیجیکالا -علی ادیب: فیلم کارآگاهی را عموما میتوان به عنوان زیرمجموعه آثار جنایی یا تریلرها طبقهبندی کرد. فیلمهایی که بر یک جنایت حلنشده (اغلب موضوع یک دزدی، قتل یا آدمربایی) تمرکز میکنند و در عین حال یک شخصیت اصلی […]
به گزارش مجله مدیا صلح خبر
۱۰ فیلم کارآگاهی که باید در تعطیلات عید ببینید
مجله دیجیکالا -علی ادیب: فیلم کارآگاهی را عموما میتوان به عنوان زیرمجموعه آثار جنایی یا تریلرها طبقهبندی کرد. فیلمهایی که بر یک جنایت حلنشده (اغلب موضوع یک دزدی، قتل یا آدمربایی) تمرکز میکنند و در عین حال یک شخصیت اصلی کارآگاه دارند که جنایت را دنبال میکند و سیر وقایع بر حل معما یا تغییر شرایط او اثرگذار است. در بسیاری از آثار کارآگاهی ممکن است توانایی، قدرت و اعتماد به نفس شخصیت کارآگاه در مرکز توجه قرار گیرد، اما ممکن است این اصول متعارف در همه فیلمها به شکل یکسان دنبال نشوند.
تعقیب سرنخها، بررسی شواهد، بازجوییها، تعقیب مجرمها و گاهی اوقات صحنههای اکشن میتوانند به این آثار راه پیدا کنند. بعضی از فیلمهای کارآگاهی را بیشتر میتوان به عنوان یک اثر جنایی یا گنگستری ارزیابی کرد و بعضی دیگر آثاری معمایی هستند که در آنها تعلیق و رمزوارگی حرف اول را میزنند.
در ادامه به ۱۰ اثر شاخص کارآگاهی میپردازیم که بد نیست در تعطیلات پیشرو به تماشای آنها بپردازید:
۱. بیخوابی (Insomnia)
احتمالا یکی از ویژگیهای مرکزی فیلم سینمایی بیخوابی اثر کریستوفر نولان شخصیتپردازی کارآگاه فیلم یعنی کارآگاه ویل درومر باشد. مردی که از هیچ زاویهای یک قهرمان بیعیب و ایراد نیست حتی اگر با اعمال پایانیاش به نوعی رستگاری دست یابد.
ابهام اخلاقی در ساخت شخصیت اصلی در فیلم بیخوابی در کنار روایت گیرا از جنایتکاری هوشمند که به سختی دم به تله میدهد در کنار بازیهای درگیرکننده آل پاچینو و رابین ویلیامز از بیخوابی فیلمی ساخته که شایسته قرارگرفتن در لیست فیلمهای باکیفیت کارآگاهی است.
بد نیست به این نکته هم اشاره کنیم که بیخوابی براساس فیلمی نروژی به همین نام ساخته شد. فیلم نروژی محصول سال ۱۹۹۷ بود و در سال ۲۰۰۲ توسط نولان بازسازی شد.
فیلم سینمایی بیخوابی داستان دو کارآگاه پلیس را روایت میکند که در منطقهای از آلاسکا (در ششماه از سال که همیشه روز است) در جستوجوی یک قاتلاند. در ادامه وقایعی رخ میدهد که یکی از کارآگاهان را در شرایط بسیار پیچیده روانی قرار میدهد و جستوجوی قاتل را هم دشوارتر از قبل میکند.
۲. زودیاک (Zodiac)
زودیاک براساس یک کتاب جنایی به همین نام نوشته رابرت گری اسمیت ساخته شده است و پرونده یک قاتل زنجیرهای تحت نام زودیاک قاتل که بین سالهای ۱۹۶۰ تا اوایل ۱۹۷۰ دست به قتلهای سریالی میزد را بررسی میکند.
دیوید فینچر با ساخت زودیاک از دید بسیاری از کارشناسان سینمایی یکی از آثار تحسینبرانگیزش را ارائه داد. گرچه پایانبندی زودیاک ممکن است برای برخی از مخاطبان خوشایند نباشد با وجود این فیلم در تمام بخشهای خود هنوز درگیرکننده باقی میماند.
در خط روایی فیلم داستان قتلها هم از زاویه دید یک کارتونیست و هم از طریق تلاشهای کاراگاهان پلیس دنبال میشود. در نهایت فیلم هم همچون واقعیت با ابهامات بسیاری همراه است و به نظر میرسد در روند ساخت زودیاک واقعگرایی بر ساخت یک درام معمول ارجح بوده است.
زودیاک فیلمی است نسبتا طولانی با داستانی پرپیچ و خم از تعقیب طولانی و ماراتنگونه یک جنایتکار با جزییات فراوان جنایی و قضایی.
۳. محرمانه لس آنجلس (L.A. Confidential)
در دهه ۱۹۵۰ که در لسآنجلس فساد و جنایت در حال گسترش است سه کارآگاه از دپارتمان پلیس لسآنجلس (یکی کاملا محتاط، یکی خشن و دیگری سست) که هر کدام روش خود را در ایجاد عدالت دارد روی مجموعه قتلهایی کار میکنند. داستان فیلم از دیدگاه سه پلیس به جرایم سازمانیافته مرتبط با مواد مخدر، فحشا و سیاست ارتباط مییابد.
فیلم سینمایی محرمانه لس آنجلس به کارگردانی کرتیس هنسن بر اساس رمانی به همین نام نوشته جیمز الروی ساخته شده است. این اثر نئونوآر و جنایی جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را در سال ۱۹۹۷ از آن خود کرد.
در محرمانه لسآنجلس بازیگرانی، چون گای پیرس، راسل کرو، کوین اسپیسی، کیم بیسینگر و دنی دویتو به ایفای نقش میپردازند و در مجموع شاهد اثری پربازیگر هستیم.
این اثر سینمایی به شکل قابل توجهی مورد تحسین منتقدین و همچنین تماشاگران قرار گرفته است و در هفتههای اول اکران موفقیت تجاری خود را تثبیت کرد. محرمانه لس آنجلس از آن دست فیلمهای کارآگاهی است که نه لزوما از زاویه دید یک کارآگاه یا یک قهرمان بلکه از دیدگاه چندین نیروی پلیس داستان را پیش میبرد و غافلگیریهای تکاندهندهای را در بخشهای پایانی تدارک میبیند.
۴. محله چینیها (Chinatown)
محله چینیها یک نئونوار مشهور، یک فیلم کارآگاهی مطرح و اثری شاخص در تاریخ سینما است. فیلمی به کارگردانی رومن پولانسکی فیلمساز برجسته لهستانی و با بازی بهیادماندنی جک نیکلسون و فی داناوی.
محله چینیها درامی است همزمان دارای ویژگیهای روانشناختی، ویژگیهای اثری اسرارآمیز، مختصات یک فیلم کارآگاهی و کیفیت هنری فیلمی که یک کارگردان لهستانی همچون پولانسکی را به عنوان کارگردان دارد.
در محله چینیها جیک گیتس با بازی جک نیکلسون، یک کارآگاه خصوصی است که به نظر باهوش و حرفهای میرسد. اوضاع بد نیست تا اینکه زنی تحت نام خانوم مالوری که میگوید هزینه بالای استخدام گیتس اصلا برایش مهم نیست، او را برای تحت نظر گرفتن شوهرش استخدام میکند. گیتس با بیمیلی میپذیرد، اما از همان لحظه به بعد بدون آنکه بداند وارد هزارتویی شده که در ادامه فیلم تماشاگران و او را هر لحظه بیش از پیش گیج میکند. فیلم در کنار خط روایی پرکشش و پرتعلیق، نوعی رمزآلودگی خاص و ویژه دارد که هرگز تا لحظه نهایی فیلم هم آن را افشا و رمزگشایی نمیکند.
۵. هفت (Seven)
فیلم سینمایی هفت ساخته دیوید فینچر که چهرههای نامآشنایی، چون برد پیت، مورگان فریمن و کوین اسپیسی را به خدمت گرفته روایتگر داستان دو کاراگاه بخش جنایی است که یک قاتل سریالی عجیب و مرموز را دنبال میکنند. این فیلم کارآگاهی هم از نظر تجاری و هم از نگاه منتقدان به عنوان اثری موفق ارزیابی شد. این اثر سینمایی تقریبا ده برابر بودجهاش فروخت و در عین حال به دلیل خط روایی، حال و هوای تیره و تار کلی و تدوین مورد توجه قرار گرفت.
این ساخته دیوید فینچر نه صرفا به دلیل بازیهای احساساتبرانگیز بلکه از زاویه دید کلیتر به دلیل نمایش پتانسیلهلی دیوید فینچر در کارنامه کاری او اهمیت یافت. فیلم همچنین از جمله آثار بسیار تاثیرگذار ژانر جنایی در سینمای معاصر امریکاست. در میان ۱۰ فیلم این فهرست دو فیلم از فینچر قرار گرفته که میتوان ادعا کرد هر دو از این نظر شباهت دارند که قاتلهای سریالی مرموز و زیرکی را به سینما معرفی میکنند.
۶. شاهین مالت (The Maltese Falcon)
احتمالا هیچ لیستی از فیلمهای کارآگاهی کامل نخواهد بود مگر آنکه فیلمی هم در میان لیست قرار گیرد که همفری بوگارت در آن در قامت یک کارآگاه به ایفای نقش پرداخته باشد و خب چه فیلمی بهتر از شاهین مالت برای نمایش کیفیت بوگارت؟
شاهین مالت براساس یک رمان کارآگاهی نوشته دشیل همت ساخته شد. در حالی که داستان در سال ۱۹۳۰ منتشر شد، اقتباس سینمایی از این اثر در سال ۱۹۴۱ توسط جان هیوستن اتفاق افتاد. در شاهین مالت یک کارآگاه خصوصی با بازی همفری بوگارت با سه مجرم عجیب سر و کار دارد که به دنبال تصاحب یک مجسمهاند. برخی معتقدند شاهین مالت و شخصیت بوگارت را باید به نوعی سرچشمه بسیاری از فیلمهای نوآر و در عین حال آثاری در نظر گرفت که در آنها کارآگاه خصوصی نقش مرکزی دارد.
از هر زاویه که شاهین مالت را بررسی کنیم با فیلمی بزرگ طرفیم که دیدن آن واجب است. اگر به فیلم کارآگاهی علاقه دارید، اگر عاشق فیلمهای نوار هستید و اگر به فیلمهای جنایی علاقهمندید به هر حال نباید دیدن شاهین مالت را از دست بدهید.
۷. فارگو (Fargo)
داستان کلی فیلم از این قرار است: افسر پلیس محلی مارج گاندرسون با بازی فرانسیس مکدورمند بررسی پرونده چند قتل را برعهده میگیرد که در شهر فارگوی داکوتای شمالی رخ دادهاند.
فارگو از چند زاویه اهمیت دارد و به اثری شاخص تبدیل شده است. از طرفی یکی از بهترین فیلمهای برادران کوئن است که یکی از بهترین بازیهای مکدورمند را هم به همراه دارد؛ از سوی دیگر ترکیب منحصر به فردی از ژانرها و فضاها است؛ یک کمدی سیاه، یک اثر جنایی و یک فیلم کارآگاهی، نوعی فیلم نوار که به جای فضاسازی پرکنتراست سیاه و سفید شهرهایی، چون لس آنجلس در فضای سرد و برفی و یکسره سفید داکوتا در جریان است.
فارگو دو جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی و جایزه اسکار بهترین ستاره نقش اول زن را تصاحب کرد و سالها بعد شاهد ساخت یک مجموعه تلویزیونی نیز بر اساس این اثر سینمایی بودیم.
۸. خاطرات قتل (Memories of Murder)
فیلم سینمایی خاطرات قتل به کارگردانی و نویسندگی بونگ جون هو اثری است محصول کره جنوبی که در سال ۲۰۰۳ ساخته شد. پیشتر در سال ۲۰۰۰ بونگ جون هو اولین اثر سینمایی خود را به نام «سگهایی که پارس میکنند هرگز گاز نمیگیرند» ساخت، اما خاطرات قتل، بونگ جون هو را به شهرت بیشتر رساند.
خاطرات قتل بر اساس داستانهای واقعی ساخته شده و روایتگر اولین قتلهای سریالی در طول سالهای ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۱ است که در شهر هواسئونگ در کره جنوبی اتفاق میافتند. در پاییز ۱۹۸۶ میلادی جسد زنی در مزرعهای خارج از شهر هواسئونگ کشف میشود. پارک دوو (با بازی سونگ کانگ هو) کاراگاه محلی به همراه تیم ضعیف و بدون مهارتی که دارد مسئول رسیدگی به این پرونده میشود تا زمانی که کاراگاه جوان و کاربلدی به نام سئو تائون (با بازی کیم سانگ کیونگ) از سئول برای کشف واقعیت به کمک پارک میآید.
فیلم خاطرات قتل مورد تحسین منتقدین و کارگردانهای متفاوتی از جمله کارگردان مشهور امریکایی کوئنتین تارانتینو قرار گرفت. اثری که ترکیبی فوقالعاده از یک فیلم کارآگاهی و یک کمدی سیاه بود. خاطرات قتل به عنوان یکی از مشهورترین آثار سینمای کره جنوبی شناخته میشد، اما مدتی بعد بونگ جون هو با ساخت فیلم سینمایی انگل (Parasite) لقب مشهورترین و تحسینشدهترین فیلم کرهای را به اثر جدیدش اختصاص داد.
۹. هری کثیف (Dirty Harry)
فیلم سینمایی هری کثیف به کارگردانی دان سیگل و با بازی کلینت ایستوود یک فیلم کارآگاهی شاخص در میان آثار این حوزه در دهه ۱۹۷۰ میلادی است. این اثر سینمایی تاثیر مشهودی بر بسیاری از فیلمهای سینمایی پس از خود داشت و اساسا نقش زیادی در ساخت مفهوم پلیس سرسختی که به شیوه خود عدالت را اجرا میکند داشت.
هری کثیف داستان افسر پلیسی به نام هری کالاهان را روایت میکند که به دنبال یک قاتل خطرناک و روانپریش است که به چنگ قانون نمیافتد. هری کثیف یک موفقیت جدی تجاری و هنری در زمان اکران بود و در نهایت با چهار اثر دیگر که در سالهای بعد ساخته شد شروع مجموعه فیلمهای هری کثیف بود که تا پایان دهه هشتاد ادامه یافتند.
بازی تاثیرگذار ایستوود در نقش کارآگاهی سرسخت با شیوههایی انتقادبرانگیز که ممکن است برای یک پلیس قابل قبول نباشد در کنار خط روایی هیجانانگیز فیلم در نهایت اثری ماندگار را در تاریخ فیلمهای کارآگاهی رقم زد.
۱۰. مخمصه (Heat)
دور از واقعیت نیست اگر بگوییم که هیچکس به خوبی مایکل مان بازی دزد و پلیس را نمیشناسد. او در فیلم سینمایی مخمصه که در سال ۱۹۹۵ میلادی کارگردانی کرد آلپاچینو و رابرت دنیرو را روبروی هم قرار داد. یک ترکیب منحصر به فرد از کارآگاهی آشفتهحال در عرصههای مختلف زندگی شخصی و روابط بینفردی، عصبی با شخصیتی خاکستری و نهچندان تحسینبرانگیز روبروی یک جنایتکار باهوش و بااصول که بسیار سمپاتیبرانگیز است.
نیل مک کالی (با بازی رابرت دنیرو) همراه با دستیارانش در آخرین سرقت مسلحانه خود از یک بانک توسط پلیس غافلگیر میشوند و یکی از اعضای گروه مککالی توسط وینگرو (با بازی کوین گیج) کشته میشود. مککالی تصمیم میگیرد وینگرو را به قتل برساند، اما با دخالت پلیس نمیتواند این کار را انجام دهد. کاراگاه وینست هانا پلیس دایره جنایی (با بازی آلپاچینو) مامور رسیدگی به این پرونده است.
از صحنههای بسیار تاثیرگذار فیلم صحنهای است که هانا مککالی را به یک کافه دعوت میکند. این اولینباری است که دنیرو و پاچینو رودرروی هم قرار میگیرند. گرچه این صحنه تنها چند دقیقه طول میکشد، اما یکی بهترین نمونههای رودررویی کارآگاه و شخصیت بزهکار در درامهای جنایی است.
مخمصه را میتوان بهترین فیلم مایکل مان و یکی از ماندگارترین فیلمهای سینمای جنایی به حساب آورد، اما در نظر گرفتن آن به عنوان یک فیلم کارآگاهی از زاویه شخصیت ویژهای است که پلیس فیلم یعنی آل پاچینو به نمایش میگذارد. پاچینو این بار هم شخصیت یک قهرمان را ندارد و پلیسی است که احتمالا در کار و زندگی شخصی نسبت به شخصیت تبهکار بهمریختگی و آشفتگی بیشتری دارد. همین موضوع تضاد معمول و همیشگی میان دزد و پلیس را به سطحی دیگر تغییر میدهد و مواجهه میان این دو شخصیت را حتی جذابتر از قبل میکند.
منبع :Bartarinha