ورزش > مدیریت ورزش – فرهنگستان فوتبال نوشت: هفته گذشته سرانجام با استعفای محمد سرافراز از مدیریت صداوسیما موافقت شد تا ۱۸ماه ریاست او بر این این سازمان پایان یابد. گزارش پیش رو سعی میکند وضعیت برنامههای ورزشی تلویزیون در دوران مدیریت سرافراز را بررسی کند. دورانی که ظاهرا برنامهسازهای ورزشی تلویزیون خیلی از آن دل خوشی […]
ورزش > مدیریت ورزش – فرهنگستان فوتبال نوشت: هفته گذشته سرانجام با استعفای محمد سرافراز از مدیریت صداوسیما موافقت شد تا ۱۸ماه ریاست او بر این این سازمان پایان یابد.
گزارش پیش رو سعی میکند وضعیت برنامههای ورزشی تلویزیون در دوران مدیریت سرافراز را بررسی کند. دورانی که ظاهرا برنامهسازهای ورزشی تلویزیون خیلی از آن دل خوشی ندارند:
وضاح خنفر فلسطینی- اردنی، دومین مدیر شبکه الجزیره بود. وقتی استعفا کرد و رفت صندلی او را به شیخ حمد آل ثانی سپردند؛ مردی از خاندان سلطنتی و بدون هیچ گونه سابقه ی رسانه ای! بیشتر یک ژنرال نفتی بود و وقتی از وضاح درباره ی او پرسیدند گفت: «دوره های آموزشی مدیریت رسانه را در کالجی در لندن و از همه مهم تر در دفتر کار من دیده است.» این شیخ قطری سال ۲۰۱۱ مدیر الجزیره شد. رسانه ای که با پوشش انحصاری و متفاوت جنگ افغانستان به سال ۲۰۰۱ میلادی شهرت بین المللی قطر را بیشتر کرد و با نمایش بی ملاحظه ی واقعیت های جنگ عراق و پیامدهای اشغال نظامی آن کشور، آمریکایی ها را حسابی عصبانی کرد. همان زمان هم دستش از جیب امیر قطر درآمد و سال ۲۰۰۶ سودده شد. یک رسانه که با داشتن حدود پنجاه میلیون مخاطب جهانی با بی بی سی رقابت میکند. این شبکه را خیلی ها قدرت نرم قطر می دانند؛ اما همه ی این قدرتمندی زیرکانه به این شبکه محدود نمی شود و آن ها به هر لطایف الحیلی بود جام جهانی ۲۰۲۲ را هم میزبان شدند تا هم از زبان بین المللی دیپلماسی خاموش یا همان ورزش بهره بگیرند و هم با زبان جهانی رسانه برای خودشان مشتری جذب کنند. این شد که شیخ نفتی الجزیره شبکه های ورزشی مجموعه خود را مستقل کرد و سال ۲۰۱۲ توانست beIN Group Media را راه بیندازد تا گوی سبقت را از کانال های ورزشی اروپا هم بدزدد و سود این غول رسانه ای خاورمیانه افزایش قابل توجهی پیدا کند.
در ماتریس کارکردهای مدیریتی یک رسانه یکی از رویکردهای چهارگانه ی هر رسانه موضوع تفریح و سرگرمی است که بنا به حرف علمای موضوع، این مقوله هم مانند بقیه ی رویکردهای این ماتریس به برنامه ریزی، سازماندهی و ساماندهی، هدایت و کنترل نیاز دارد. اما این همه ی ماجرا نیست. همان علمای رسانه می گویند هرگاه مدیری بتواند این کارکردها را پوشش دهد آن گاه در تحقق هدف های رسانه ی خود موفق عمل کرده است.
محمد سرافراز رفت. آن مرد، با حاشیه هم رفت. انگار مدت ها بود «میان ماندن و رفتن، درنگ می کشتش»! مردی که گمان می رفت بتواند سازمان پرطمطراق و عریض و طویل صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را از دوره ی رکودی که در پنج ساله ی دوم مدیریت ضرغامی دچارش شده بود، نجات دهد. چون سابقه ی خوبی از خود برجای گذاشته بود. سال ها بیخ گوش سه رییس سازمان کار کرده بود. آن هم در معاونتی که آیینه ی جهانی ایران ماست. با اندک نیرو و امکانات، آی فیلم تکراری اما پرهوادار را به مردم نشان داد تا خیلی ها از پی نوستالژی بازی هم که شده به تماشا بنشینند. پرس تی وی را بدل کرده بود به یک رسانه ی اثرگذار و در روزهایی که کسی جام جم ها و صدای آشناهای آسیا و اروپا و آمریکا و بقیه ی جاها را جدی نمی گرفتند، پِرِس در قامت یک شبکه ی خوب خودنمایی می کرد. به نظر می آید اما این بالاترین سطح مدیریت مردی بود که در آستانه ی اشرفیه متولد شد و در بیروت دکتری گرفت. مردی که نمی خواست جدی بگیرد سبک نوین زندگی ایرانی را که باید بر پایه های دین و ملیت ایرانی و اسلامی ساخته شود. صورت مدرن و گیرایی داشته باشد و بتواند با حرف های درست و قالبی جذاب بقیه را با خود همراه کند.
چون حرف ما ورزشی است، بگذارید از ورزش بگوییم:
آن مرد نمی خواست قبول کند ورزش هم از لازمه های مولفه ی سرگرمی در این بنای بزرگ است. مردی که شاید ورزش را دوست نداشت و شاید سلیقه ی شخصی اش را در چیدمان مدیریتی شبکه ها به آنتن سرایت داد. وقتی ورزش یکی از مولفه های تفریح و سرگرمی قلمداد شود، باید جدی هم گرفته شود. چیزی که توی این هجده ماه مدیریت محمد سرافراز هیچ وقت جدی دیده نشد.
گزارش به قلم حسین شریفی، کارشناس ارشد ارتباطات و خبرنگار ورزشی
256 41
Let’s block ads! (Why?)
RSS