به گزارش صلح خبر، هدهد تنها شبکه بینالمللی شیعی در حوزه کودک و نوجوان است که از طریق ماهواره فعالیت میکند. این مجموعه شبکهها توسط دفتر آیتالله سیستانی راهاندازی شده است.
در مطلب مدیر شبکه هدهد آمده است:
«پنجاه سال پیش، تصور تماشای تلویزیون در هر نقطه و حتی در حال حرکت، یک رویا علمی تخیلی بود. اما در حال حاضر، پیشرفت تکنولوژی بسیاری از رویاها را عملی کرده است.
حتی شرایط به گونهای پیش رفت که فضا و محیط رسانههای نسل گذشته و جدید با سرعت باورنکردنی در حال حرکت است.
در این بین رسانههای جدید تلویزیونی با بهرهگیری از فضای مجازی هم با قدرت هرچه تمامتر قد علم کردند و از نسل تازه دستگاههایی که محتوای آنها را مشاهده میکنیم، به طیف وسیعی از خدمات آنلاین جدید، یک موج نوآوری در دهه گذشته در سرتاسر مبحث «تلویزیون» گسترده شده است.
همه چیز بسیار سریع رشد پیدا کرد. شاید باور نکنید که یوتیوب جشن ۱۳ سالگی خود را برگزار خواهد کرد و Netflix (شبکه استریم آنلاین ویدئو) در اروپا شش سال پیش راهاندازی شده است و این اتفاقات به سرعت چشم بر هم زدنی گذشت.
صنعت به ظاهر قرص و محکم «تلویزیون» مدتی پیش با چالشی عظیم روبهرو شد. زمانی که سهام مربوط به شرکتهای تلویزیونی افت شدیدی را شاهد بود، کاهش قابل توجه مشترکان در ESPN (شرکت وابسته به دیزنی) هم موجب نگرانی صنعتگران و فعالان رسانه تلویزیون شد.
این وضعیت وخیم اقتصادی، منجر به فروش گسترده داراییهای شرکتهای تلویزیونی و رسانههای غول پیکری مانند «کامکست» (Comcast)، «دیزنی» (Disney)، «فوکس قرن بیست و یکم»(۲۱st Century Fox) و «تایم وارنر» (Time Warner) شد.
پاسخ به اینکه چه اتفاقی برای این صنعت رخ داده، بسیار پیچیده است، اما به تعبیر یک تحلیلگر برجسته صنعت رسانه، «صنعت تلویزیون از لحاظ ساختاری ضعیف است».
به این ترتیب، تعجبانگیز نیست که «ان.بی.سی یونیورسال» (NBC Universal) (متعلق به کامکست و GE) طی اطلاعیهای اعلام کرد که سرمایهگذاری قابل تأمل ۴۰۰ میلیون دلاری در رسانههای نوظهور دیجیتال Buzzfeed و Vox Media خواهد داشت و قطعا این سرمایهگذاری عظیم، نقش اساسی در جذب نسل جوان علاقهمند به رسانههای دیجیتال را به رسانههای کلاسیک دربرخواهد داشت.
با وجود همه اینها، شبکههای تلویزیونی هنوز با مشکلات جدی روبهرو بودند. آنها نمیتوانستند جوانانی را که در زمان پخش برنامههای تلویزیونی، تماشاگر آنها نبودند را جذب رسانههای خود کنند و این به معنی از دست دادن بسیاری از مخاطبان و ضعف گسترده در صنعت تلویزیون است.
تغییر رویکرد نسل جدید جامعه، در ارتباط با رسانههای کلاسیک و رسانههای نوین، دلیلی بر کاهش درآمدزایی رسانههای کلاسیک در مقابل رسانههای نوین شده و آگهیدهندگان شبکههای کلاسیک (که در واقع هزینههای فعالیت تلویزیونها را تأمین میکنند)، بر اساس آمار و نظرسنجیها رغبت در سرمایهگذاری در این رسانهها را از دست دادند.
پس از اعلام سرمایهگذاری شرکت «ان.بی.سی یونیورسال»، خبرهایی منتشر شد که شبکه A&E (وابسته به شرکت دیزنی و هیرست) هم مبلغ ۲۵۰ میلیون دلار برای گسترش رسانههای نوین سرمایهگذاری کرده است. همچنین اعلام شد که شرکت News corp برای همین منظور سرمایهگذاری ۷۰ میلیون دلاری داشته است.
همچنین خبرهایی از خرید شرکت Thrillist توسط شرکت Viacom منتشر شد. تریلیست یک شرکت رسانهای دیجیتال است که شامل سه محصول «غذا»، «نوشیدنی» و «خدمات مسافرتی» است.
چنانچه اخبار منتشره حاکی است که فقط شرکتهای فعال در زمینه رسانههای نوین مانند Thrillist Vice, and Buzzfeed در این زمینه سرمایهگذاری نکردهاند. مثلا شرکت «دیزنی» با سرمایه گذاری ۵۰۰ میلیون دلاری در Maker studios شوک بزرگی را در صنعت رسانه های نوین ایجاد کرد و اکنون این شبکه ویدیویی ماهانه میلیاردها بیننده در یوتیوب دارد.
در این شرایط میتوان این استنباط را داشت که این سرمایهگذاریهای عظیم شرکتهای بزرگ رسانهای، در واقع قدم بزرگی در تغییر نگرش مخاطبان، دوام و البته درآمدزایی صنعت رسانه است که البته مورد استقبال عموم مخاطبان در سراسر جهان هم قرار گرفته است.
آنچه که امروزه رخ داده، در اصل تغییر نگرش از سرمایهگذاری در «رسانههای کلاسیک» به «رسانههای نوین» است. این در حالی است که بسیاری از صنعتگران رسانههای نوین، درآمدهای حاصل از آن را در رسانه کلاسیک هزینه میکنند!
یکی از مهمترین دلایل سرمایهگذاری در رسانههای کلاسیک با توجه به درآمدهای پایین آن، وجود «مخاطبان کلاسیک» است که هنوز به رسانههای نوین منتقل نشده و به آنها ایمان ندارند.
بنابراین تحلیل، تنها دلیلی که این فضا شکل گرفته، این است که درآمدزایی در رسانههای نوین نسبت به رسانههای کلاسیک بسیار بیشتر است. با این وجود، فراوانند رسانههای کلاسیکی که مجبور به عرضه محصولات خود در رسانههای نوین خواهند بود تا بتوانند به حیات روزمره خود ادامه دهند. با این توصیف واقعا امروزه ما چقدر به رسانههای نوین توجه کرده و چه استراتژی و راهکارهایی برای انتقال به مرحله بعدی خواهیم داشت؟!
سرمایهگذاری ما در این حوزه، آیا مطابق پیشرفت حاصل از تکنولوژی رسانههای نوین است؟!
به راستی در سال ۲۰۲۳ رسانههای کلاسیک چه مقدار مخاطب میتواند داشته باشد؟!
اگر منطقی بیندیشیم، پژوهش در رسانههای نوین و تشکیل گروههای پژوهشی که بتوانند ذائقه مخاطب را به درستی سنجیده و آن را به راهکارهای عملی تبدیل کنند یکی از مواردی است که امروزه بسیار ضروری و ناگزیر است.
در نهایت توصیه اکید به تصمیمسازان و نهادهای قدرت این است که پیش از آنکه قطار رسانههای نوین که با سرعت نور در حال حرکت است، غیرقابل دسترس شود، باید به آن بیش از گذشته توجه کنیم تا حداقل بتوانیم فاصلههایمان را با آن کمتر کنیم.
احسان حلمی»
انتهای پیام