سیدرضا اورنگ در پی درگذشت حجتالاسلام والمسلمین علی شیخالاسلامی، استاد زبان و ادبیات فارسی، نویسنده، پژوهشگر و مترجم در یادداشت ارسالیاش به صلح خبر نوشته است:
«فرهنگ کهن ایرانی در جهان شناختهشده است و همگان به آن احترام گذاشته و میگذارند. زیرا اگر نبود آثار غنی فرهنگی و ادبی ایرانزمین، خورشید جهان ادبیات هرگز نمیتوانست اینگونه پرتوافشانی کند. مگر میشود کسی در جهان از شعر بگوید و بنویسد، اما نام حافظ، مولوی، سعدی و… را بر زبان و قلم خویش جاری نکند؟
ایران را در جهان، بیش و پیش از هر چیز با شعر و ادبیات آن میشناسند. شاعران و ادیبان بزرگی در جهان ریزهخوار سفره ادبیات ایران بودهاند که گوته بزرگ یکی از آنان است.
امروز نیز شعر فارسی در جهان شهره است و استادان بزرگی در دانشگاهها آن را تدریس کره و به نسل جدید منتقل میکنند.
در سده حاضر نیز ادیبان و شاعران بزرگی در ایران پای به عرصه حیات گذاشته و ادب و فرهنگ ایرانزمین را به چشم عالم کشیدهاند.
بزرگانی مانند بدیعالزمان فروزانفر، جلالالدین همایی و شاگردان آنان، چون دکتر محمد معین، دکتر جعفر شهیدی، دکتر عبدالحسین زرینکوب و دهها بزرگ دیگر که نامشان زینتبخش تاریخ ادبیات ایران و جهان است.
بسیاری از این بزرگان با به جا گذاشتن آثار گرانسنگ و شاگردان دانشمندی از جهان رفتند و نام نیک از خویش به یادگار گذاشتند.
برخی از بزرگان و استادان مسلم ادبیات ایران نیز که افتخار شاگردی بزرگان را داشتند، جهان خاکی را وا گذاشتند تا به جهان باقی برسند.
روز عید فطر نیز بزرگ دیگری از جهان ادبیات پر کشید و در جنت الماوا آشیانه ساخت. استاد بزرگوار زندهیاد دکتر علی شیخالاسلامی از مفاخر ادبیات معاصر ایران بود که خدمات بیشماری به ادب پارسی کرد و شاگردان بسیاری را ادب آموخت و ادیب کرد.
عجیب است که چنین مردان و زنان بزرگوار و دانشمندی از جهان میروند، اما کمتر رسانهای حتی خبر فوت آنان را اعلام میکند!
در ایامی که مدام خبر مرگ افرادی در عرصه هنر دست به دست میشود، اما خبر درگذشت بزرگانی چون دکتر شیخالاسلامی که تمام عمر خود را به پای ادب پارسی گذاشتند، چندان رسانهای نمیشود! چقدر ادبیات فارسی مظلوم است و ادیبانش مظلومتر! آیا در جهان با ادبیاتمان شهرهایم یا با هنرهای دیگر؟ آیا نام فردوسی و مولوی و حافظ و سعدی و… ورد زبان جهانیان است یا اسم فلان ستاره و کارگردان ایرانی؟!
اواسط دهه ۶۰ بود که افتخار شاگردی استاد شیخالاسلامی و دیگر بزرگان ادب پارسی نصیب من شد، افتخاری که آن را با هیچ چیز عوض نکرده و نخواهم کرد. اقبال بلند من بود که در پیشگاه بزرگان عرصه ادب ایران زانوی تلمذ بر زمین بزنم و از گنج دانش آنان گوهری برگیرم.
روز اول ترم جدید که درس «حافظ ۱» داشتیم، منتظر بودیم تا استاد به کلاس وارد شود و حلقه درس را تشکیل دهد. در باز شد و در میان تعجب دانشجویان، مردی روحانی با لبخندی بر لب وارد شد.
ابتدا فکر میکردیم اشتباهی رخ داده و استاد کلاس را اشتباه آمده است، اما وقتی بر زبانش نام حافظ جاری شد، متوجه شدیم که خطا از ما بوده. سحر کلامش خیلی زود همه را مسحور کرد.
«الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها/که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها». اولین بیت از اشعار حافظ بود که در کلاس خواند و معنی و تفسیر کرد. بسیار زیبا و استادانه شعر را تفسیر و ظرایف آن را بازگو کرد. همیشه حافظ را میخواندم و از غزلیاتش لذت میبردم، اما استاد دریچه جدیدی برای شناخت بهتر حافظ و اشعارش پیش روی من گشود. از آن روز به بعد حافظ در ذهن و دل من جایگاهی ویژه پیدا کرد. بیشک اگر استاد شیخالاسلامی درس حافظ را نمیگفت، هرگز دید من نسبت به این شاعر بزرگ، اینچنین تغییر نمیکرد.
چنان شیرین درس میداد و سخن میگفت که اصلا گذشت زمان را حس نمیکردم. بعد از هر تفسیر نیز لبخندی بر لب میآورد و دستی به ریش تنک خویش میکشید که تاییدی بود بر پایان معنی و تفسیر یک بیت.
روزی در کلاس درس خاطرهای تعریف کرد که هم جذاب و شیرین بود و هم حقیقتی را روشن میکرد.
استاد گفت: روزی در دانشگاه بیتی از حافظ را تفسیر میکردم. در پایان گفتم، هر کس این بیت لسانالغیب را عرفانی نداند، بیسواد است و فلان و بهمان! مدتی بعد متوجه شدم استادی دیگر که او نیز حافظ را درس میداد، همان بیت را خوانده و گفته بود: هرکس که این بیت حافظ را عرفانی بداند، بیسواد است و فلان و بهمان!
دو ترم شاگرد استاد بودم و حتی دقیقهای نیز در کلاسهایش تاخیر نداشتم. بسیار از ایشان آموختم و به کار بستم.
خدا را شاکرم که در طول زندگی افتخار شاگردی زندهیاد استاد شیخالاسلامی و بسیاری دیگر از بزرگان ادب پارسی را داشته و ریزهخوار خوان گسترده دانششان بودهام.
امیدواریم رسانهها، به خصوص صدا و سیما در شناساندن این بزرگان ادبیات ایرانزمین کوتاهی نکرده و تمام توان خویش را به کار بگیرند تا ادیبان این سرزمین که گنجینههایی گرانسنگ هستند به دست فراموشی سپرده نشوند.
خداوند استاد علی شیخالاسلامی و دیگر بزرگان تاریخ ادبیات ایران را بیامرزد و در بهشت جنان ماوا دهد.
انتهای پیام