فرهنگ > سینما – فروش سینمای ایران در ماههای اخیر به قدری زیاد شد که عده ای این فروش را مستقیما به تبلیغات شبکه های ماهواره ای مرتبط دانستند.مهرداد فرید سخنگوی شورای عالی تهیه کنندگان،در گفت و گویی به برخی جنبه های این تبلیغات پرداخته است. کتایون کیخسروی:فروش فیلمهای نوروز 95 چنان غافلگیرکننده بود که همه اهالی […]
فرهنگ > سینما – فروش سینمای ایران در ماههای اخیر به قدری زیاد شد که عده ای این فروش را مستقیما به تبلیغات شبکه های ماهواره ای مرتبط دانستند.مهرداد فرید سخنگوی شورای عالی تهیه کنندگان،در گفت و گویی به برخی جنبه های این تبلیغات پرداخته است.
کتایون کیخسروی:فروش فیلمهای نوروز 95 چنان غافلگیرکننده بود که همه اهالی سینمای ایران به دنبال علتهای این فروش می گشتند.در پیگیری این دلایل می توان برای بحث تبلیغات ماهوارهای سهم عمده ای قائل شد.این تبلیغات هر چند توانست فروش فیلمهای سینمای ایران را بالا ببرد،اما برای سینماگرانی که فیلمهایشان روی پرده بود مشکلاتی به وجود آورد.مشکلاتی که پای آنها را به دادگاه کشاند و برایشان دردسر درست کرد.به این بهانه و برای اینکه با وجه دیگری از این پدیده آشنا شویم با مهرداد فرید سخنگوی شورای عالی تهیه کنندگان سینمای ایران به گفت و گو نشستهایم:
موضوع تبلیغات فیلمهای سینمای ایران در شبکههای ماهوارهای تبدیل به معضل بزرگ این روزهای سینما شده. بعد از توقیف «عادت نمیکنیم» برای دو فیلم دیگر هم مشکلاتی به وجود آمد.
اولا اینکه حکم میکنند فیلمها برای نمایش تبلیغ نکنند، اصلاً خلاف رویه خردمندانه و عاقلانه است.چطور میشود کسی محصولی را تولید کند و بعد، اجازه معرفی کردنش را نداشته باشد؟ این خلاف رونق اقتصاد و حتی خلاف اقتصاد مقاومتی است که مقام معظم رهبری روی آن تأکیددارند .ضمن اینکه ظاهراً این تبلیغات از طرف یک شرکت ثالث انجام میشود. فیلمساز فیلمش را میسازد و بهحق پخش بیرون از ایران را به یک شرکت واگذار میکند .حالا آن شرکت برای اکران در امریکای شمالی و اروپا تبلیغ میکند.به نظرم این، کار بسیار عجیبوغریبی است که وقتی با فیلمساز قرارداد میبندند در قراردادش قید کنند حق نداری فیلمت را تبلیغ کنی .این رویه در هیچ جای دنیا معمول نیست. به نظر من تمام مسئولان نظام ازجمله مسئولان اقتصادی و حتی مدیران تراز اول که چشمانداز 20 سال آینده را روشن کردهاند نمیتوانند چنین توقعی از فیلمساز داشته باشند. شما ببینید کالاهای دیگر که ماهیت غیرفرهنگی دارند اجازه تبلیغ پیدا میکنند،الا محصولات سینمای ایران.یعنی میآیند در قراردادِ من فروشنده قید میکنند حق نداری برای چندین میلیون ایرانی خارج از کشور تبلیغ کنی.
اما قبول دارید این تبلیغات ماهوارهای روی مردم داخل کشور هم تأثیر داشته و بخشی از رونق گیشه در سال جدید را به این مسئله ربط میدهند؟
البته که اینطوری است. چون نمیشود اینها را از هم جدا کرد.اینیک مسئله غیرقابلتفکیک است. نمیتوانند به منِ فیلمساز برای ساخت فیلمی بگویند مراقب باش برای خارج تبلیغ نکنی، چون آثارش به شما برمیگردد؟ مگر میشود؟ الآن دنیا تبدیل به دهکده جهانی شده است .مگر میتوانیم طوری عمل کنیم که جدا از بقیه دنیا باشیم؟مگر ایران دور خودش دیوار کشیده است؟
این بحث شرکت ثالث که به آن اشاره کردید را نمیشود مدیریت کرد؟یعنی راهکاری ندارد؟
آن شرکت میگوید مسائل داخلی شما به ما ربطی ندارد .آنها میگویند ما کالایی را خریدهایم و میخواهیم به دست مصرفکننده برسانیم .نمیشود که دستوبال یک نفر را ببندند و بگویند در اقیانوس شنا کن.این از بحث اقتصادیاش.در بحث فرهنگی باید بگویم مگر ما از ابتدای انقلاب بحث صدور انقلاب را نداشتیم؟ مگر بحث صدور انقلاب رساندن مضامین فرهنگی به اقصی نقاط جهان نبود؟ مطمئناً بحث صدور اسلحه که نبوده و صحبت سر این است که مبانی فرهنگی منتشر شود و دلهای پاک با در اختیار گرفتن مضامین دل بسپارند به آرمانهای انسانی. یکی از ابزارهای این کار رسانهها هستند.سینما هم یک رسانه پرنفوذ و مؤثر است و برعکس مطبوعات که تأثیر آنی دارد، میتواند روی مقوله فرهنگسازی بسیار مؤثر باشد. بحث ما این است که بدترین فیلمی که در ایران ساخته میشود از بهترین فیلم خارجی بهتر است. این فیلمها در ذیل سایه ولایتفقیه و پرچم ایران ساخته میشود. چه چیزی بهتر از این فیلمها برای تماشاگر داخلی، و حتی خارجی است که آنها را از پای سریال های مبتذل شبکههای ماهوارهای بلند کند و به سینما بکشاند؟ این مسئله میتواند حتی برای تماشاگر خارج از ایران هم کارکرد داشته باشد و بافرهنگ و قواعد ایران آشنایش کند. بگذارید یک مثال بزنم. شما از استاد شهید مرتضی مطهری پاک و پاکیزهتر میشناسید ؟ فردی که امام خمینی(ره) آثار و رویه ایشان را تائید کردند .کتاب نظام حقوق زن در اسلام که یکی از کتابهای معروف استاد مطهری است به شکل ستون هفتگی در مجله زن روز زمان پهلوی منتشر میشد .آیا مجله زن روز آن زمان از شبکه GEM پاکتر بود؟ همه میدانند مجله زن روز آن دوره اوج ابتذال بود و کسی بدتر از آن یادش نمیآید .حالا استاد مطهری در همین مجله ستونی در اختیار گرفته بود.
یعنی مطالب را از روی کتابشان برمیداشتند یا خودشان با آن مجله در ارتباط بودند؟
نخیر .کتاب وجود داشت اما بروید از پسر ایشان بپرسید که میگویند بهصورت هفتگی، جایی را از مجله گرفته بود .او همان شخصی است که امام (ره) اینهمه تائیدش کرده است. استاد مطهری این کار را انجام میداد چون دنبال تریبون بود .وقتی میدید بخش بزرگی از مردم این مجله را میخریدند میگفت چرا نباید از این تریبون استفاده نکنم؟ برای اینکه میخواست سخن حق را به گوش مردم برساند و زن را ازنظر اسلام معرفی کند. حالا چطور ما که محتوای فیلمهایمان مورد تائید جمهوری اسلامی است نمیتوانیم فیلمهایمان را تبلیغ کنیم؟ مثلاً فیلم «ایستاده در غبار».کسی روی محتوای این فیلم شک دارد؟ چرا از بلندگوی کفر و استکبار برای تبلیغش استفاده نکند؟ چرا نویسنده ما از بلندگویی که برای ما نیست استفاده نکند ؟چی از این بهتر که از این فرصتها استفاده کنیم؟
حالا باید چهکار کرد؟
فکر میکنم دادستان محترم تهران که گفتهاند فیلمها نباید تبلیغ کنند با این مصداق و موضوع آشنایی نداشته است.در خانه سینما تشکلهای صنفی مثل انجمن کارگردانان و شواری عالی تهیهکنندگان جلساتی را تشکیل دادهاند که خود من در این جلسات حاضر بودم. قرار است خدمت مقامات قضایی برسیم و مضامین و مفاهیم اقتصادی، حقوقی و فرهنگی این مسئله را برایشان تبیین و تبادلنظر کنیم تا این مشکل حلوفصل شود. اینکه بگویند باید جلوی این مسئله گرفته شود به لحاظ حقوقی امکانش نیست .حالا اینکه مسئولان فیلمهای «ایستاده در غبار» و «رسوایی 2» میآیند و صادقانه میگویند که ما این کار را نکردیم، نمیتوانیم محکومشان کنیم.اصلاً در رویه اثبات جرم، یکبخشی عنصر معنوی است و اینکه میآیند و میگویند ما در جریان نیستیم، باید لحاظ شود.من فکر میکنم عدهای کمر همت بستهاند تا سینمای ایران را زمین بزنند. وقتی سینمای ایران بالنده میشود ، جایزه میگیرد و انبوهی از مردم به تماشایش مینشینند این چیزی است که دادستانی باید به آن شک کند؟ دادستانی باید به این شک کند کدام جریان میخواهد سینمای ایران را به یغما ببرد ؟ این چیزی است که مشکوک است و باید نگرانش بود وگرنه اینکه سینما بالنده وزنده است و مردم برای دیدن فیلمهایش حتی خارج از ایران صف میایستند خیلی خوب است. این خواسته مقام معظم رهبری است که در بحث اقتصادی و فرهنگی چنین شرایطی به وجود بیاید. ما میلیونها ایرانی بیرون از ایران داریم که باید به مضامین فرهنگی که فرهیختگان داخل کشور تولیدش میکنند دسترسی داشته باشند .حال چهبهتر که این مسئله به شکل غیر قاچاق باشد .اگر این آثار دانلود شود یا بهصورت دیویدی قاچاق تکثیر غیرقانونی شود و من فیلمساز زمین بخورم، این خواسته دادستان محترم و قوه قضائیه است؟ آیا دوست دارند فعالیتها و بالندگی خاموش شود؟ همانطور که در سالهای اخیر دیدهاید بسیاری از اهالی فرهنگ خانهنشین شدهاند و حالا که خیلیهایشان دست بهزانو گرفتهاند و میخواهند بلند شوند باید دوباره زمین بخورند؟
شورای عالی تهیهکنندگان نمیخواهد درباره این مسئله موضعگیری کند؟
ما بهعنوان شورای عالی تهیهکنندگان در خانه سینما تنها دنبال تبیین این موضوع هستیم، دنبال تشویش اذهان نیستیم تا به نگرانیهای اجتماعی بیافزایم .ما دنبال این هستیم که این مشکل به نحوی حل فصل شود و شرایط به شکل متعادل و آرام پیش برود .ما میخواهیم سوءتفاهمها از بین برود .به همین خاطر باید جلساتی با مسئولان قوه قضائیه ، کمیسیون فرهنگی مجلس که البته هنوز تشکیل نشده ، دولت و آقای جنتی داشته باشیم تا اهل فرهنگ نگرانیهایشان را مطرح کنند .این موضوع باید از زوایای اقتصادی، حقوقی ، فرهنگی و حتی سیاسی باز شود. باید شورای عالی امنیت ملی هم در جریان باشد. ما کشور امنی داریم که در سینماهایش مردم صف میایستند تا فیلم تماشا کنند .این یعنی که از زندگی راضیاند .اینکه من در خانهام بمانم و بترسم که بیرون بیایم یعنی کشور امن نیست .وقتی جایی کنسرت، کتاب خوب، مراکز تفریحی وجود نداشته باشد یعنی مشکل دارد اما وقتی کتاب خوب در اختیارم باشد، به دیدن تئاتر بروم و دست بچهام را بگیرم و برویم سینما یعنی کشور امنی داریم و شرایط نرمال است.این شرایط به خارجیها پیغام میدهد که بیائید در ایران سرمایهگذاری کنید ، بیائید اینجا کار کنید .اینها باید خواسته شورای امنیت باشد و نباید نگران این باشند که چند تا شبکه فارسیزبان فیلمهای ما را تبلیغ کردند پس یعنی فاجعهای رخداده است.
نقش صداوسیما در بروز این مشکلات تا چه حد بوده؟
صداوسیما رفته از آقای سعید ملکان تهیهکننده فیلم «ابد و یک روز» شکایت کرده به دادسرای فرهنگ و رسانه.آنها باید فکر کنند که چرا؟ آخر این کار درستی است؟ ما باید دست کسی که بهترین فیلم سال 94 را ساخته ببوسیم. باید دستش را بالا ببریم و تشویقش کنیم .باید بگوییم درود بر تو که فیلمت را در خارج از ایران همه دارند میبینند .باید این کار را بکنیم یا شرایطی برایش پیش بیاوریم که بترسد و دیگر دنبال ساختن این فیلمها نباشد و اصلاً برود دنبال یک کار دیگر؟وقتی صداوسیما میخواهد با شبکه فارسیزبان رقابت کند این راهش نیست که سعید ملکان را بیاندازند زندان بلکه باید دستش را بفشارند و بگویند بیا و برای ما هم فیلم بساز.
ظاهراً فروش بالای فیلمهای سینما در سهماهه نخست سال زیاد به مذاق صداوسیما خوش نیامده که حالا بهعنوان شاکی وارد عمل شده.
من میگویم جای رقابت در عرصه فرهنگ اصلاً در دادگاه نیست.آقای رئیس صداوسیما که رفتی شکایت کردی بیا دست سعید ملکان را ببوس و از او خواهش کن برای شما هم فیلم بسازد.
58245
Let’s block ads! (Why?)
RSS