امروز: سه شنبه, ۶ آذر ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الثلاثاء 25 جماد أول 1446 | 2024-11-26
کد خبر: 118861 |
تاریخ انتشار : 08 آبان 1395 - 20:51 | ارسال توسط :
ارسال به دوستان
پ

به گزارش مجله اجتماعی پایگاه RSS ؛ اجتماع > اجتماعی – مرد جوانی که به جرم کودک‌ربایی دستگیر شده می‌گوید که آرزو داشت پدر شود و برای همین دست به ربودن پسربچه ۵ ساله زد. پنجشنبه گذشته مرد جواني در يكي از خيابان‌هاي جنوب غرب پايتخت در حال گذر بود كه چشم‌اش به پسربچه 5ساله‌اي افتاد. او كه عاشق […]

به گزارش مجله اجتماعی پایگاه RSS ؛

اجتماع > اجتماعی – مرد جوانی که به جرم کودک‌ربایی دستگیر شده می‌گوید که آرزو داشت پدر شود و برای همین دست به ربودن پسربچه ۵ ساله زد.

پنجشنبه گذشته مرد جواني در يكي از خيابان‌هاي جنوب غرب پايتخت در حال گذر بود كه چشم‌اش به پسربچه 5ساله‌اي افتاد. او كه عاشق بچه‌ها بود و رؤياي پدر شدن در سر داشت، با ديدن پسربچه نقشه كودك‌ربايي كشيد تا برايش پدري كند. او به سمت پسربچه كه در حال بازي بود رفت و او را بغل گرفت تا با خود ببرد اما درست سربزنگاه پدر و مادر كودك كه براي خريد به مغازه‌اي در همان حوالي رفته بودند رسيدند و وقتي پسرشان را در آغوش مردغريبه‌اي ديدند فرياد كشيدند تا مانع فرار او شوند. مرد كودك ربا كه با ديدن پدر و مادر پسربچه به‌شدت ترسيده بود، كودك را رها كرد و پا به فرار گذاشت.

در چنين شرايطي پدرومادر كودك با كمك اهالي محل به تعقيب متهم پرداختند و مانع فرار او شدند. دقايقي بعد با حضور پليس، متهم در اختيار مأموران قرار گرفت.مرد 35ساله ديروز به شعبه هفتم دادسراي امور جنايي تهران منتقل شد و وقتي پيش روي قاضي مرشدلو قرار گرفت به كودك‌ربايي اقراركرد. وي گفت: من سال86 ازدواج كردم اما چون نمي‌توانستم بچه‌دار شوم همسرم از من طلاق گرفت.

من عاشق بچه بودم و هميشه حسرت پدرشدن در دلم بود. هروقت در خيابان بچه‌اي مي‌ديدم به سمت‌اش مي‌رفتم و با او بازي كرده و تصور مي‌كردم پدرش هستم اما در حقيقت اينطور نبود و من نمي‌توانستم به آرزوي بزرگم برسم. روز حادثه هم در حال گذر از خيابان بودم كه ناگهان چشمم به كودك زيبارويي افتاد. پسربچه واقعا زيبا بود و همان لحظه دلم خواست برايش پدري كنم.

ندايي در درونم مرا وسوسه كرد تا كودك را ربوده و به خانه‌ام ببرم. دلم مي‌خواست او را بزرگ كنم و پسربچه مرا پدر صدا بزند. همين شد كه به سمت كودك رفتم و او را درآغوش گرفتم. به او گفتم مي‌خواهم برايش پدري كنم كه پسربچه با تعجب به من گفت:باباي من تونيستي. وقتي اين جمله را با صداي كودكانه‌اش گفت دلم به حالش سوخت، دلم نمي‌خواست بچه‌اي را ناراحت كنم براي همين رهايش كردم. همان لحظه هم پدر و مادرش رسيدند و مرا تحويل پليس دادند.به گزارش همشهري، اين متهم كه اعتياد هم دارد با دستور قاضي در اختيار كارشناسان پزشكي قانوني قرار گرفت تا سلامت رواني وي بررسي شود.

Let’s block ads! (Why?)

RSS

اگر خبر یا گزارشی دارید از بخش خبریار RSS برای ما ارسال نمایید.

خبریار RSS

قوانین خبریار RSS

  1. لطفا در ارسال اخبار و تصاویر و گزارش های خود قوانین و مقرارت را رعایت فرمایید.
  2. از ارسال مطالب خلاف عفت عمومی یا تصاویر موهون اکیدا خودداری فرمایید.
  3. در صورت مشاهده تخلف پس از تذکر ، حساب کاربری موردنظر بلافاصله حذف می گردد.

گروه وبگردی RSS 

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید