فرهنگ > سینما – کتایون کیخسروی چهرههای سینمایی و در درجه اول بازیگر جماعت تا یک جایی سلبریتی به حساب نمیآیند و تا اینجا همه چیز خوب است. تا وقتی خبری از جایزه در فلان جشنواره داخلی و خارجی نباشد و تصویرت به عنوان یک چهره هنری روی جلد یکی از مجلهها نرفته باشد ارتباط با رسانه […]
فرهنگ > سینما – کتایون کیخسروی
چهرههای سینمایی و در درجه اول بازیگر جماعت تا یک جایی سلبریتی به حساب نمیآیند و تا اینجا همه چیز خوب است. تا وقتی خبری از جایزه در فلان جشنواره داخلی و خارجی نباشد و تصویرت به عنوان یک چهره هنری روی جلد یکی از مجلهها نرفته باشد ارتباط با رسانه و خبرنگار اتفاق فوق العادهای است و میتواند پلی برای دیده شدن یا حداقل بهتر دیده شدن باشد. البته داریم بازیگران بسیاری در تئاتر و سینما که سالها روی بورس بودهاند اما به خاطر روابط عمومی ضعیف و فقدان ارتباط با رسانهها اسمی از آنها در راس اخبار نیست و به اندازهای که باید کارهایشان برجسته نمیشود. این قشر از بازیگران هم دو دستهاند. یا خودشان دوست دارند در رسانهها پرحرفی نکنند و برخی دیگر هم تنها به واسطه اخلاق تندشان به تدریج با رسانهها فاصله گرفتهاند.
اما همه آنهایی که در این دو گروه جایی ندارند و اول راه ایستادهاند تا یک جایی با هیچ چیزمشکل ندارند و اساسا انسانهای راحتی شناخته میشوند که درجه حساسیتشان روی اعداد پائین تنظیم شده و دنبال پرخاشگری نمیروند. برخورد خوش، پذیرش راحت به درخواست برای مصاحبه و پاسخگویی به پرسشهایی که شاید برخی از آنها از اساس غلط باشد یا ریشه در تحقیق ناچیز و بیاطلاعی مصاحبه کننده دارد – و اهالی سینما کم و بیش با آن درگیر بوده اند- از جمله اتفاقاتی است که بسیاری از بازیگران سینما تا قبل از چهره شدن و رسیدن به درجه سلبریتی بودن هیچ مشکلی با آنها ندارند اما به محض یافتن خودشان روی جلد مجلات و تکثر انتشار تصاویرشان در شبکههای اجتماعی به عنوان یک چهره سرشناس همه چیز طور دیگری برایشان پیش خواهد رفت.
در واقع برخی بازیگران سینمای ایران به محض رسیدن به چنین درجهای حتی اگر ذاتا خوش اخلاق، ماخوذ به حیا و خوش برخورد باشند مقابل همه چیز و همه کس گارد میگیرند و تصور میکنند اگر تام اتفاقات روزمره زندگیشان را به شکل قبلی انجام دهند اشتباه کردهاند. این رفتار از عینک افتابی زدن در لحظه خروج از منزل و در تمام موقعیت هاو حاضر نشدن در محافل عمومی آغاز میشود و کم کم نشانههایش در رفتار و مواجهه با رسانهها به مخاطب انتقال پیدا میکند تا جایی که هوادار قدیمی تصور میکند، فلان چهره محبوبش برخلاف آنچه از دور میبیند به آندازه عمل و هنرش او را جذب خود نمیکند.
لیلا حاتمی که از دل یک خانواده هنری و کاملا محبوب بیرون آمده و از کودکی با سینما بزرگ شده طی سالهای اخیر به واسطه بازیهای درخشان و بلوغ هنری و البته سبک زندگیاش تبدیل به چهرهای محبوب در سینما شده و طرفداران بسیاری دارد. حاتمی را طی سالهای اخیر به واسطه نقشهایش و البته آنچه از خودش دریافتهایم فردی آرام، ساده و متین دیدهایم که برای جا گرفتن در قلوب مخاطبان سینما و حتی عامه مردم به اندازه کافی شانس داشته و میتوان عوامل متعددی برای محبوبیتش پیدا کرد.
بااین حال همین چهره محبوب در برخورد و مواجهه با رسانهها به اندازه آنچه از او سراغ داریم با نشان دادن واکنشهای عصبی و پرخاشگرانه علامت تعجب بزرگی مقابل چهره دوستدارانش قرار داده که «واقعا این لیلا حاتمی خودمان است؟ همان لیلای کوچک دلشدگان؟ همان لیلای آرام لیلا؟ همان دختری که قران خواندند ش بالای سر رزمنده مجروح، مخاطب سینما را به سمت قرآن میکشاند؟ همان زن مظلوم و مهجور پرسه در مه، دوارن عاشقی و خیلی از فیلمهایی که در تکرار خودش هم شیرین بود یا آنچه در «من» ایفا کرده؟»
لیلا حاتمی برای مصاحبه وسواس دارد و خیلی سخت گفتوگو میکند. او دنبال پرسشهای اساسی است چرا که احتمالا میخواهد پاسخهای اساسی برای مخاطبان حرفهایش ردیف کند و حتما به همین خاطر است که به سوالهای سطح پائین و اشتباه – به زعم خودش – پاسخ نمیدهد یا جوابی برای آنها ندارد. تا اینجای کار ایرادی نیست و میشود این مشکل را به شکل متمدنانه تری حل کرد اما پرخاشگری و حمله به مصاحبه کننده در کجای فرهنگ روابط بین چهرهها و رسانهها قرار دارد که باید شاهد بروزچنین ناهنجاری از بازیگری مطرح باشیم؟
جایی از مصاحبه حاتمی میگوید حوصله دارد – که میدانیم ندارد و شاید بهتر بود در آن شرایط عصبی تن به مصاحبه نمیداد – و حالا که آلودهاش کردهاند باید خبرنگار مصاحبه را ادامه بدهد تا له شدن آلوده شدن خانم بازیگر تلطیف شود. پرسش اساسی اما اینجاست. چه کسی و چرا قصد له کردن و آلوده کردن شما را داشته و چرا از پاسخهای سر بالا و اعتراض و قهرهای خودتان چنین برداشتی داشتهاید؟
لیلا حاتمی امروز قصه ما احتمالا نمیداند یا شاید فراموش کرده که بعد از اتفاقات کن، وقتی آلوده حاشیه سازیهای تندروها و کج اندیشان افراط گرا شده بود، همین رسانهها پشتش درآمدند و نگذاشتند هجمهها محاصرهاش کند. احتمالا آن روز اگر همین بلندگوها مقابل صورتش ردیف میشد تا حقانیتش را ثابت کند از سر بیسوادی خبرنگاران ردیف نشده بود و حالا که همه چیز آرام شده و محبوبیت حباب امنی پیرامون خانم بازیگر ایجاد کرده، میشود به رسانه و خبرنگارش تاخت که چرا وقتی من حوصله ندارم، اصرار دارید تا از من مصاحبه بگیرید؟
57245
This entry passed through the Full-Text RSS service – if this is your content and you’re reading it on someone else’s site, please read the FAQ at fivefilters.org/content-only/faq.php#publishers.
RSS