علی مغازهای – پژوهشگر موسیقی نواحی – در گفتوگو با صلح خبر درباره قانون اخذ ۱۰ درصد درآمد کنسرتها در کلانشهرها میگوید: هر توجیهی برای هرگونه برداشت از فروش بلیت کنسرت و درآمد ستاره در میان باشد، عاقبت آن، تیشه زدن به ریشه هنر و ستاره است و این عمل عواقب ناگواری را در جامعه به بار میآورد.
او با اشاره به اینکه ظاهراً طراحان در اثبات درستی این قانون هدفگذاریهایی برای حمایت از موسیقیهای نواحی و موسیقی در مناطق محروم مطرح کردهاند، اظهار میکند: این قانون در اصل خود عامل نفی خود است. یعنی قانونی که نقض غرض است. چاقویی است که توسط دولت برای بریدن دستهی خود تیز میشود. قانونی که نفی آن در خود آن اثبات پذیر است یا اثباتش نافی منفعتش است.
مغازهای در توضیح صحبتهای خود میافزاید: بر کسی پوشیده نیست که ستاره موسیقی نواحی نمیتواند در شهر خودش کنسرت درآمدزایی برگزار کند و همیشه برای کسب درآمد به کلانشهرها میآید، حال به جای اینکه از این ستاره حمایت شود، میخواهند از او پول بگیرند با این استدلال که این پول در آینده برای حمایت از خود او در شهر خودش صرف خواهد شد.
این پژوهشگر موسیقی نواحی بیان میکند: اگر چه در توجیه این قانون به درآمدهای بالای برخی موسیقیها و کنسرتهای پرمخاطب پاپ اشاره میشود، اما در هیچ منطق و منظری در هیچ کجای جهان کنسرتهای پاپ ملاک یا نماینده کل ستاره ها موسیقی نیستند.
مغازهای میافزاید: کنسرتهای تجاری و سرگرم کننده نه یک پدیده هنری که در واقع پدیدههای نوظهور اجتماعیای هستند که برآمده از فقدان فرصتهای تخلیه انرژی در جوانان جامعه و انباشت تقاضاهای بیپاسخ مانده نسل جوان و حتا نسل پیشین است.
وی درباره شرایط و چگونگی مواجهه با موسیقیهای تجاری میگوید: ساز و کار سالم و سازنده برای مواجهه با این پدیدهها نه تنها تعمیم دادن آن به کلیت موسیقی نیست بلکه حتا بهرهبرداری یا سهمخواهی اقتصادی فرصتطلبانه از آنها هم نیست. در واقع دولت باید با کمک و مشاوره جامعهشناسان و برنامهریزی بلندمدت فرهنگی و اجتماعی، رویکردی متناسب با تب و التهاب زودگذر جوانان در گرایش به این دسته از آثار موسیقایی طراحی شود. در واقع با یک نگاه سطحی و فرصتطلبانه به درآمد بالای این ژانر موسیقایی نمیتوان برای کل موسیقی کشور نسخه پیچید.
مغازهای در ادامه سخنانش میافزاید: در فضا و شرایط کنونی جامعه، به دلیل نبود یک رابطه کیفی و همدلانه از سوی دولت با ستاره ها موسیقی و نبود سازوکار عادلانه حمایت از هنر و ستاره ها موسیقی، به اندازه کافی به موسیقی و فرهنگ و هنر جامعه آسیب وارد میشود و حالا با این قانون علاوه بر اینکه بهای بلیت کنسرتها گرانتر میشود، تبعات مخرب دیگری از جمله رشد موسیقیهای تجاری و غیر هنری در کنار افول موسیقیهای هنری و جدی را شاهد خواهیم بود که لطمات و صدمات بسیار جبران ناپذیری بر پیکره فرهنگی و هنری کشور محسوب خواهد شد و لکه سیاه آن برای همیشه در تاریخ موسیقی کشور بر جای خواهد ماند.
این پژوهشگر موسیقی نواحی بیان میکند: سالهاست مدیران کشور موسیقی اقوام و نواحی ایران را هنر یا موسیقی مظلوم مینامند اما باید این حقیقت را قبول کنند که در عمل به حرف و ادعای خود باور نداشته و علاقهای به رفع مشکلات آن ندارند، چون حتا حاضر نیستند برای رسیدن به تصویب نیات به ظاهر خیرخواهانه خود، از انجمنها یا واحدهای صنفی موسیقی یا حتا کارشناسان موسیقی کمک فکری و همراهی مشورتی بخواهند.
وی میافزاید: امروز با چنین قوانین و تصمیماتی حلقه طنابی دور گردن همین موسیقی نحیف اقوام و نواحی میاندازند. در حالی که بر خلاف این قانون، باید قانونی تصویب میکردند که دولت به هر کنسرت موسیقی نواحی از محل بودجهها و منابع خود، ده درصد کمک کند نه اینکه از درآمد اندک همان ستاره ها که با تلاش شبانهروزی خود توانستهاند تا حدی رشد کنند تا روی پای خود بایستند، با فشار و قانون ده درصد هم بردارند.
وی در پایان میگوید: تا جایی که میدانیم اکنون دستکم ۲۰۰۰ نفر از ستاره ها موسیقی منتظر پاسخ وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی به نامه خود در خصوص وضعیت موسیقی و هنرشان هستند. من هم امیدوارم پاسخ وزیر آنان را قانع کند. چه با جواب دادن چه با بیجواب گذاشتن.
به گزارش صلح خبر، به تازگی محمد اللهیاری – مدیرکل جدید دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی – در گفتوگویی اظهار کرده که قرار است تبصرهای به این قانون اضافه و در مجلس تصویب شود که موسیقی دستگاهی، کلاسیک و نواحی از این قانون مبرا شوند.
انتهای پیام