امروز: جمعه, ۹ آذر ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الجمعة 28 جماد أول 1446 | 2024-11-29
کد خبر: 310852 |
تاریخ انتشار : 03 مهر 1398 - 15:32 | ارسال توسط :
0
1
ارسال به دوستان
پ

به گزارش مجله فرهنگی صلح خبر «پیش از آنکه مال شما باشیم» اثر لیسا وینگیت با ترجمه شیرین احمدی منتشر شد. به گزارش صلح خبر، این کتاب در ۵۵۸ صفحه با قیمت ۴۷۵۰۰ تومان در انتشارات علمی عرضه شده است. در معرفی ناشر از نویسنده و کتاب آمده است:  لیسا وینگیت روزنامه‌نگار و نویسنده یکی […]

به گزارش مجله فرهنگی صلح خبر

«پیش از آنکه مال شما باشیم» اثر لیسا وینگیت با ترجمه شیرین احمدی منتشر شد.

به گزارش صلح خبر، این کتاب در ۵۵۸ صفحه با قیمت ۴۷۵۰۰ تومان در انتشارات علمی عرضه شده است.

در معرفی ناشر از نویسنده و کتاب آمده است:  لیسا وینگیت روزنامه‌نگار و نویسنده یکی از 30 رمان پرفروش‌ نیویورک تایمز است. کارهای او برنده یا نامزد دریافت جوایز زیادی شده است، از جمله جایزه کتاب اوکلاهما، جایزه کارول و جایزه کریستی.

رمان «پیش از آنکه مال شما باشیم» به مدت یک سال، در فهرست پرفروش‌ترین آثار نیویورک‌تایمز قرار گرفت و پرفروش‌ترین نسخه سال ۲۰۱۷ بود که از سوی خوانندگان به عنوان برنده جایزه Goodreads Choice ۲۰۱۷ برای داستان‌های تاریخی انتخاب شد.

داستان «پیش از آنکه مال شما باشیم» در سال ۱۹۳۹ آغاز می‌شود. داستان پسر دوازده‌ساله‌ای به نام ریل است که در می‌سی‌سی‌پی با چهار خواهر و برادر کوچکتر و والدینش، کوئین و برینی زندگی می‌کند. یک شب، کوئین، که باردار است دچار درد زایمان می‌شود. همسرش او را به بیمارستان می‌برد در همین فاصله، گروهی از پلیس‌ها ریل و خواهر و برادرهایش را به زور می‌گیرند. بچه‌ها به یتیم‌خانه‌ای منتقل می‌شوند که توسط سه زن بی‌رحم اداره می‌شود، خانم تان، خانم مورفی و خانم پولنیک. در ابتدا بچه‌ها فکر می‌کنند که به زودی نزد پدر و مادر خود برمی‌گردند اما به زودی متوجه می‌شوند که ممکن است هرگز والدین خود را دوباره نبینند. در یتیم‌خانه هر یک از کودکان با سوءاستفاده، بی‌توجهی و سوءتغذیه روبه‌رو می‌شوند. خواهر ریل که نزدیکترین به سن اوست، توسط یکی از کارگران به نام آقای ریگس مورد اذیت و آزار قرار گرفته و ناپدید می‌شود و… .

بخشی از این رمان:‌ «تا وقتی که مطمئن نشدی کاملا قوانین اینجا رو فهمیدن نگذار برن بیرون. دوشیزه تن دستش را روی شانه کاملیا می‌گذارد، سر کاملیا می‌لرزد و متوجه می‌شوم آن زن انگشتانش را بدجور فرو کرده است. «این یکی فراریه. از بین همه راه‌های ممکن سعی کرد از تو ماشین در بره. این زنیکه‌های ته رودخونه می‌دونن چجوری اینها رو به وجود بیارن ولی بلد نیستن چطوری تربیتشون کنن. یکم باید رو این بچه‌ها کار بشه…»

انتهای پیام

منبع : Isna.ir

اگر تمایل دارید خبر یا گزارش یا مقاله ای را با دیگران به اشتراک بگذارید، از بخش خبرنگاران صلح خبر برای ما ارسال نمایید. تا پس از بررسی در مجله گزارشگران یا اخبار روز منتشر گردد.

در صورت تمایل، خبر با نام شما منتشر خواهد شد. البته در ارسال تصاویر و اخبار وگزارش های خودتان، قوانین و عرف را رعایت نمایید تا قابلیت انتشار را داشته باشند.

خبرنگار صلح خبرموسسه صلح خبر

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید