فراز کمالوند در خصوص بازگشتش به آبادان در حالی که پیش از این قرار بود در نیم فصل لیگ بیست و سوم هدایت صنعت نفت را بر عهده بگیرد، اظهار کرد: بارها گفتهام یکی از شهرهایی که بسیار به آن علاقه دارم آبادان است و به این دلیل است که هم پدر و هم مادرم متولد شهر آبادان هستند. پدر و پدربزرگ من نیز در گذشته در شرکت نفت آبادان مشغول به فعالیت بودند و شاید مهمترین دلیل علاقه من به آبادان به دلیل این داستان خانوادگی است. من سالها قبل هم که هدایت صنعت نفت را بر عهده گرفتم به لطف خدا اتفاق خوبی رقم خورد و رضایت عمومی مردم را به همراه داشت و همین باعث شد که پیوند خوبی بین من و مردم آبادان برقرار شود.
دلیل جدایی کمالوند در نیمفصل از نفت چه بود؟
به گزارش صلح خبر، وی ادامه داد: زمانی که در نیم فصل قرار شد به نفت آبادان بیایم جلسات متعددی با هیات مدیره و مدیرعامل باشگاه داشتم. پیش از این نیز دورنمایی در خصوص جذب بازیکن و کادر فنی ترسیم کرده بودیم که بخشی از آن به دلیل مسائل مالی محقق نشد و بخشی از آن مربوط به زمانی میشود که وقتی وارد کار شدم فضا را آنطور که انتظار داشتم ندیدم به همین دلیل هم احساسم این بود که شاید نتوانم کمک کنم و به همین دلیل خیلی زود جدا شدم.
مردم آبادان از من یک تقاضای ویژه دارند
سرمربی تیم فوتبال نفت آبادان گفت: البته در آن مقطع قراردادی هم امضا نکرده بودم و احساس کردم شرایط برای کار من مهیا نیست زیرا مردم آبادان از من یک تقاضای ویژه دارند و دفعه قبل که به صنعت نفت آبادان آمدم بازیکنان خیلی خوبی را با خود به این تیم آوردم که شاید در تاریخ فوتبال آبادان بی سابقه بود که چنین بازیکنانی به صنعت نفت آبادان بیایند و فوتبال بازی کنند. در هر صورت وقتی که نیم فصل امسال به این تیم آمدم، در آن مقطع انجام این کار امکانپذیر نبود و یک سری مشکلات دیگر هم بود که نمیخواهم خیلی به آنها بپردازم و در نهایت هم تصمیم گرفتم جدا شوم.
در کیش عصبی و برافروخته شدم
او خاطرنشان کرد: نمیخواهم کام دوستان را تلخ کنم ولی باید بگویم انتظارم این بود که وقتی در نیم فصل قرار بود در اینجا کار کنم فقط با مدیرعامل باشگاه مواجه باشم اما در آن مقطع احساسم این بود که برخی دوستان در کنار باشگاه میخواهند نقطه نظرات خود را داشته باشند که واقعاً با فضای فکری من جور در نمیآمد. تیم فوتبال مانند یک کشتی میماند که باید یک ناخدا داشته باشد، اگر غیر از این باشد مانند غذایی میشود که قرار است چند آشپز آن را درست کنند. به هر حال وقتی تمام عوامل را کنار هم گذاشتم متوجه شدم که شرایط وفق مراد نیست. آخرین اتفاقی هم که در آن مقطع رقم خورد که البته خیلی هم به مجموعه باشگاه مربوط نمیشد این بود وقتی که برای اردو به کیش رفتیم مشکلاتی برای اسکان بازیکنان تیم ایجاد شد که در آنجا بسیار عصبی و برافروخته شدم. در همان کیش یک تصمیم ناگهانی گرفتم که البته آقای رحمانی مدیرعامل باشگاه تا آخرین لحظاتی که در حال سوار شدن به هواپیما بودم تا به تهران برگردم، خیلی به من اصرار داشت که بمانم اما واقعا از شرایط عصبی بودم و این همکاری ادامه پیدا نکرد.
فکر نمیکردم دوباره برگردم
کمالوند بیان کرد: اگرچه از تیم جدا شدم اما دلم در آبادان بود زیرا واقعاً صنعت نفت و این شهر را دوست دارم و دوست نداشتم اتفاق بدی برای صنعت نفت رقم بخورد. البته اصلاً هم فکر نمیکردم که اکنون دوباره به این تیم برگردم. در نیم فصل که قرار بود هدایت تیم را بر عهده بگیرم مدیرعامل باشگاه خیبر خرم آباد بودم و تیمم در صدر جدول قرار داشت اما به خاطر صنعت نفت از باشگاه خیبر جدا شدم.
اجازه نمیدهم کسی جای من تصمیم بگیرد
او ادامه داد: بعد از اینکه صنعت نفت بازی را به ملوان واگذار کرد، مدیرعامل باشگاه مجدداً با من تماس گرفت و به من گفت درباره صنعت نفت و بازگشت به تیم فکر نمیکنی؟ که به او گفتم سری قبل هم دوست داشتم به تیم کمک کنم اما شرایط فراهم نبود. همان شب همان شب نیز درباره دو سه محور با یکدیگر صحبت کردیم و به آقای رحمانی گفتم، اجازه نمیدهم کسی به جای من تصمیم بگیرد. زیرا سری قبل که میخواستم مربی بیاورم دوستان مقاومت میکردند، در حالی که من با آن مربی می توانستم کار کنم. به هر حال آقای رحمانی به من گفت که مشکلات مرتفع شده است و شما فقط با خود من طرف هستید. من واقعاً دوست داشتم استقلال کاری داشته باشم چرا که وقتی قرار باشد برای کاری تصمیم بگیری خودت نیز باید پاسخگو باشی.
سرمربی تیم فوتبال صنعت نفت آبادان بیان کرد: فقط مشکلی که وجود داشت این بود که به مدیرعامل باشگاه گفتم در این مقطع کار خیلی سخت شده است زیرا در نیم فصل که قرار بود سرمربی شوم میتوانستم ۷ بازیکن با خود بیاورم و به دنبال تحول بودم؛ در آن مقطع حتی با بازیکنان خوب برزیلی هم صحبت کرده بودم و به مراحل نهایی نزدیک شده بودیم.
همه میگفتند به آبادان نرو
او ادامه داد: جا دارد از آقای بختیاریزاده تشکر کنم اما لیست بازیکنان پر شده است و تنها یک جای خالی داریم و عملاً هم بازیکنی نیست که بخواهیم جذب کنیم. به هر حال طی صحبتهایی که با آقای رحمانی داشتیم جملهای به من گفت که نمیدانم میخواست من را تحریک کند یا از هوشمندی خود استفاده کرد؛ او به من گفت شما که دائماً میگویید آبادان را دوست دارم و شهر آبا و اجدادی من است اگر این جمله را از صمیم قلب میگویی اکنون ما گیر افتادهایم، بیا و کمک کن. من به او گفتم اجازه دهید فکر کنم اما با هر کدام از اعضای خانوادهام و دوستانم صحبت میکردم به من میگفتند این کار انجام نده زیرا در مقطعی که نیم فصل بود و میخواستی به آبادان بروی خودت میتوانستی همه کاری انجام بدهی و بازیکن بگیری. در هر صورت صبح که از خواب بیدار شدم به آقای رحمانی گفتم که به آبادان میآیم.
برای آمدن به نفت با عقلم تصمیم نگرفتم
کمالوند گفت: من اصلاً با عقلم تصمیم نگرفتم اگر با عقل تصمیم میگرفتم به آبادان نمیآمدم. البته به آقای رحمانی گفتم با یک شرط میآیم من برای ۱۰ بازی نمیآیم و میآیم که تیم را از نو بسازم. اگر امسال توانستیم تیم را حفظ کنیم که خدا را شکر و معجزه الهی اتفاق افتاده است و اگر به هر طریقی این اتفاق نیفتاد، خودم صنعت نفت را از لیگ یک به لیگ برتر میآورم. ضمن اینکه شرط دومم این بود که کسی در کار من دخالت نکند. زیرا در هیچ جایی به این صورت نیست که شما بخواهید بازیکن بگیری و کمیته فنی در این زمینه تایید کند. ممکن است یک مربی دیگر این شیوه را قبول کند اما اخلاق من به این صورت نیست.
همیشه وضعیت صنعت نفت در لیگ برتر همین بوده است
او گفت: در لیگ حرفهای همیشه وضعیت صنعت نفت همین بوده است؛ یک سال در لیگ مانده و یک سال سقوط کرده است. در سالهای قبل که به صنعت نفت آبادان آمدم، به دوستان گفتم من به دنبال گرفتن سهمیه آسیایی هستم که به من خندیدند اما در نهایت ما فقط یک قدم با گرفتن سهمیه از طریق جام حذفی فاصله داشتیم و شاید اگر از نظر بودجه حمایت بهتری از تیم میشد و تیم را با جذب دو بازیکن تقویت میکردیم برای اولین بار در تاریخ سهمیه میگرفتیم. در آن مقطع بودجه ما ۱۳ میلیارد تومان بود و حتی قرارداد خارجیها را ریالی بسته بودم. به هر حال اگر آن تیم حفظ میشد، سال بعد نه از طریق جام حذفی، بلکه از طریق لیگ میتوانستیم به سهمیه آسیایی برسیم. در هر صورت اعتقادم بر این است همان اتفاقی را که در تراکتور رقم زدم در آبادان هم میتوانستم رقم بزنم.
نفت ضعیفترین تیم لیگ برتر است
سرمربی جدید تیم فوتبال صنعت نفت آبادان در ادامه خاطرنشان کرد: امسال من واقعاً هیچ دخل و تصرفی در انتخاب بازیکنان نداشتم و تیم را دوستان دیگر با تفکرات خودشان بستند. آمار هم نشان میدهد که ما ضعیفترین تیم لیگ برتر هستیم و نکته عجیب این است که صنعت نفت در این فصل در خانه خود پیروز نشده است، در حالی که آن فصلی که من در این تیم بودم حریفان را در خانه با ۳ یا ۴ گل شکست میدادیم. من ۲ دورنما برای تیم صنعت نفت آبادان دارم؛ اول اینکه بعد از حفظ تیم در لیگ برتر برای سال آینده بتوانیم کار بهتری انجام دهیم تا دوباره به صنعت نفتی که ۶ سال پیش خودم پایههای آن را گذاشتم برگردیم تا هیچ هواداری دلهره سقوط نداشته باشد. یک دورنمای بسیار دور هم دارم و علاقه دارم اتفاق بیفتند و این است که صنعت نفت بتواند سهمیه آسیایی بگیرد.
آرزو داریم همه در آسیا صنعت نفت را بشناسند
وی افزود: من در ۳۰ سالگی در لیگ برتر مربیگری کردم و قبل از ۳۰ سالگی نیز دو تیم را به لیگ برتر آوردم و در پر تماشاگرترین تیمها مربیگری کردم و اکنون هم با زبان روزه میگویم بزرگترین آرزوی من این است صنعت نفت سهمیه آسیایی بگیرد و کل آسیا این تیم را بشناسند اما اگر خدای ناکرده امسال اتفاق بدی افتاد، قول میدهم که خودم کار را درست خواهم کرد و به همین دلیل قرارداد یک و نیم فصله بستم. حمل بر خودستایی نباشد من جزو مربیانی هستم که بیش از یکی دو بار توانسته ام تیمها را از دسته پایینتر به دسته بالاتر بیاورم و تجربه این کار را دارم. هرچند امیدوارم کار برای صنعت نفت به اینجا کشیده نشود اما اگر شرایط به گونهای شد که تیم سقوط کرد خودم محکم پای کار هستم.
کمالوند با بیان این که دوست ندارم بازیکن ضعیف بیاورم، عنوان کرد: ۶ سال پیش هم هفت هشت بازیکنی که به صنعت نفت آوردم همگی چهره شدند و اکنون هم با توجه به اینکه یک جای خالی داریم، نظرم این است که این جای خالی با بازیکنان ایرانی یا آبادانی پر شود.
تا آخرین لحظه میجنگیم اما قول نمیدهم
سرمربی تیم فوتبال صنعت نفت آبادان در واکنش به این سوال که اکنون هواداران صنعت نفت شما را با عنوان فراز آبادانی صدا میکنند و اکنون این فراز دورنمایش برای صنعت نفت چه چیزی است؟ گفت: من با تمام توان آمدهام و حتی اگر یک درصد هم شانس برای بقا داریم روی آن برنامهریزی کرده ام و واقعاً به این صورت نیست که بگوییم کار تمام شده است. تا آخرین لحظه میجنگیم و امیدوارم تحولی در تیم ایجاد شود. باید روی بحث روحی روانی بازیکنان نیز کار کنیم و باور بازیکنان تغییر کند. بازیکنان را خیلی خوب دیدم و روز گذشته با انگیزه تمرین کردند. اکنون هم بازیکنان باید از نظر مالی تامین شوند، البته به بازیکنان گفتم تا پایان روزی که در این تیم هستیم کسی حق ندارد درباره مسائل مالی صحبت کند زیرا اکنون بحث ما بحث مالی نیست و باید تیم را نگه داریم. به هر حال من تمام تلاشم را می کنم تا نفت در لیگ بماند اما قول نمی دهم. البته انسان همیشه با امید زنده است.
سهمیه آسیایی دورنمای کمالوند برای نفت آبادان
وی تاکید کرد: از هواداران هم میخواهم تا آخرین بازی از صنعت نفت حمایت کنند. من برای آنها به اینجا آمدهام و دست نیازم را به سمت آنها دراز کرده ام. من در شرایطی آمدم که شاید هیچ کسی هدایت تیم را قبول نمیکرد و اگر عشقی وجود نداشت این کار را انجام نمیدادم. من حتی درباره مسائل مالی هم با باشگاه صحبت نداشتم و کار را به خود مسئولان باشگاه واگذار کردم. به هر حال امیدوارم صنعت نفت را در لیگ برتر حفظ کنیم و دورنمای من این است که بتوانیم یک تیم خوب برای لیگ برتر آماده کنیم و در یک پروسه دو سه ساله به سهمیه آسیایی برسیم که از نظر من قابل دسترس است. به هر حال ما باید باورمان را تغییر دهیم؛ وقتی یک تیم از ابتدای فصل برای ماندن تلاش میکند، وضعیت آن همین میشود. دورنما همیشه باید بلند باشد و در یک پروسه دو سه ساله این قول را میدهم که یک کار بزرگ را در آبادان رقم بزنیم.
چهار پنج سال دیگر مربیگری را کنار می گذارم
کمالوند گفت: من متولد خرم آباد هستم و خدا را شکر اتفاق بزرگی در این شهر رقم خورد و حدود ۲۵ روز دیگر برای اولین بار در تاریخ، خرم آباد لیگ برتری خواهد شد و این یک ادای دینی بود که انجام شد و من در آن نقش داشتم. همسرم متولد تبریز است و در مقطعی که سرمربی تراکتور بودم، این تیم را هم لیگ برتری کردم. پدر و مادرم نیز اهل آبادان هستند و آخرین هدف گذاری من این است که در اینجا هم بتوانم کار بزرگی انجام داده باشم. اگر برای صنعت نفت آبادان سهمیه آسیایی بگیرم دیگر هیچ آرزویی ندارم از هواداران هم میخواهم که حب و بغض را کنار بگذارند و اکنون دیگر وقت این حرفا نیست و در یک شرایط بحرانی قرار داریم و وضعیت قرمز است. باید کار کنیم تا بلکه معجزه رخ دهد. من قول میدهم طی یک پروسه دو سه ساله به تیمی تبدیل خواهد شد که همه هواداران می خواهند. من روزی از آبادان میروم که سهمیه آسیایی گرفته باشیم و وقتی جشن این مهم را دیدم، تیم را به دوستام دیگری تحویل می دهم و این آخرین آرزوی من در فوتبال است. ۳۰ سال است که مربیگری میکنم و دهه سوم فعالیم را پشت سر می گذارم و در حدود ۱۵ استان کار کردم و دیگر به روزهای پایانی کارم نزدیک میشوم. خیلی علاقه ندارم یک دهه دیگر مربیگری کنم و احتمالاً ۴ تا ۵ سال دیگر مربیگری را کنار میگذارم و به زندگی شخصی خودم می رسم.
انتهای پیام