به گزارش مجله سرگرمی صلح خبر پراکندگی ادیان بزرگ دنیا را در یک نقشه ببینید برترینها – ترجمه از سجاد جوهردلوری: یک عکس میتوان مفهوم مورد نظر ما را بهتر از هزاران کلمه بیان کند. در این مطلب شما را با یک عکس، یک نقشه آشنا میکنیم. در این نقشه میزان و نحوهی توزیع مذاهب […]
به گزارش مجله سرگرمی صلح خبر
پراکندگی ادیان بزرگ دنیا را در یک نقشه ببینید
چین و هند، منزویان بزرگ مذهبی

اسلام (رنگ سبز) دین عمدهی مردم در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه تا اندونزی میباشد.
هندوستان تودهی عظیمی از هندو مذهبها را در خود جای داده است (نارنجی تیره) بوداییسم (نارنجی روشن) دین اکثریت مردم جنوب شرق آسیا و ژاپن است.
چین را میتوان کشور آتئیستها و آگنوستیکهایی (خاکستری) دانست که به همراه معتقدان به دینهای دیگر (زرد) در کنار هم زندگی میکنند.
آمریکاییها را میتوان با اطمینان اکثریت مسیحی دانست.
این نقشه همچنین اطلاعات جزئی تری نیز فراهم کرده است:

در کشورهای ایالات متحده و کانادا پیروانی از تمامی ادیان موجود در این نقشه حضور دارند.
کشورهای گویان، سورینام و ترینیداد و توباگو تنها مللی در آمریکا هستند که بخش قابل توجهی از مردمشان هندو مذهبند و سهم قابل توجهی نیز مسلمان دارند و در نتیجه میزان جمعیت مسیحی آنها کمتر از مابقی کشورهای آمریکاییست که در مورد سورینام این سهم به کمتر از پنجاه درصد میرسد.
اروپا

اسلام در شمال، مسیحیت در جنوب

نیجریه جمعیت بالایی دارد و با وجود تقسیم این جمعیت به دو قسمت مسیحی و مسلمان باز مسیحیان و مسلمانان بیشتری نسبت به دیگر ملتهای آفریقایی دارد.
اکثریتهای متفاوت در کشورهای مختلف آسیایی

به جز در نپال و هندوستان هندومذهبها حداقل جمعیت را تشکیل میدهند.
سه چهارم جمعیت کرهی شمالی آتئیست و آگنوستیک در نظر گرفته شدهاند و به دو دلیل شک به صحت آن جایز است. اول اینکه این کشور آخرین حکومت بازماندهی استالینی است و تبعیت دینی آن مطمئنا به درستی گزارش نشده است و دوم اینکه آمار حکومت ایدئولوژیکی که ادعاهایی ماوراءالطبیعه مطرح میکند) مثل اعلام ریاست جمهوری ابدی کیم ایل سونگ در سال ۱۹۹۸ با وجود مرگ در سال ۱۹۹۴ (نمیتواند خیلی مورد اطمینان باشد.
موضوع دیگری که مطرح میشود اختلافیست که میان افرادی که اعمال یک دین را انجام میدهند) مانند شرکت در یک مراسم دینی با افرادی که در خفا دین خود را حفظ میکنند وجود دارد و این دقت جزیی چیزیست که حتی نقشهای به این دقت نیز نمیتواند فراهم آورد.
سوال دیگری که پیش میآید این است که با وجود اینهمه کشوری که در آنها مردم با مذاهب گوناگون در کنار هم زندگی میکنند و در صلح خبر به سر میبرند آیا میتوان بسیاری از جنگهای تاریخی و معاصر را جنگ مذهبی خواند؟ آیا بهتر نیست عنوان جنگ به بهانهی مذهب به آنها اطلاق شود؟
منبع : Bartarinha