به گزارش مجله مدیا صلح خبر پایان فاجعه آمیز «پریا» روزنامه هفت صبح – مرجان فاطمی: با اینکه امیدوار بودیم «پریا» در قسمت آخر، پایان بندی مناسبی داشته باشد اما قسمت پایانی این سریال کاملا ناامیدمان کرد؛ این پایان هندی، سلیقه نویسنده بود یا کارگردان؟ روز گذشته در آیتم گزارش دوی همین صفحه کامل راجع […]
به گزارش مجله مدیا صلح خبر
پایان فاجعه آمیز «پریا»
روز گذشته در آیتم گزارش دوی همین صفحه کامل راجع به مشکلات سریال «پریا» و انتقاداتی که به آن وارد است نوشتیم. توضیح دادیم که سریال از قسمت 18 به بعد، کاملا دوپاره می شود و وقتی پای سوژه ایدز به میان می آید، ساختاری کاملا مستند پیدا می کند. با همه انتقاداتی که به سریال وارد بود، می شد امیدوار بود که در قسمت آخر که دوشنبه شب روی آنتن رفت، حداقل به بخشی از ابهامات پاسخ داده شود یا اینکه سریال، پایان بندی درستی داشته باشد.
پخش قسمت آخر، همه امیدها را از بین برد. پایان بندی سریال، به بدترین شکل ممکن انجام شد. بعد از یک دعوا و بزن بزن نمایشی، همه چیز گل و بلبل شد و نهایتا به هندی ترین حالت ممکن تمام شد. قسمت آخر این سریال را آنالیز می کنیم.

اطلاعات ایدز به چه دردی خورد؟
سریال «پریا» برای این ساخته شد که ترس عمومی از بیماری ایدز در جامعه یک مقدار فروکش کند. قرار بود این سریال به مخاطبانش درباره این بیماری آگاهی بدهد. یعنی مخاطبان متوجه شوند که یک آدم مبتلا به این بیماری هم می تواند ازدواج کند، بچه دار شود و زندگی خوبی داشته باشد به شرط این که یک سری موارد را حتما رعایت کند.
نقض دستورات دکتر
دکتر تاکید می کند که حتی اگر مادر هم ناقل ویروس ایدز باشد، اگر سه مورد مهم را گوش کنند فرزندشان قطعا مبتلا نمی شود. یکی از موارد این است: «اگر مادر مبتلا به ویروس ایدز باشد در زایمان طبیعی احتمال انتقال ویروس خیلی بالاتر می رود. بنابراین زایمان نباید به صورت طبیعی انجام شود.»
تحول یهویی حبیب!
یکی دیگر از اتفاق های عجیب قسمت آخر درباره حبیب اتفاق می افتد. حبیب از ابتدای سریال، شخصیت مثلا بدمن قصه است. هرچه جلو می رود سیاهی او بیشتر نشان داده می شود. قمار می کند، هفتاد میلیون تومان می بازد، سر پریا، کیوان و بچه هایش کلاه می گذارد و خلاصه همه را به دردسر می اندازد. آن قوت درست در لحظه آخر، وقتی طلبکار توی خانه اش ایستاده و با چاقو به بچه اش حمله می کند ،کیوان مثل زورو سر می رسد و با چند تا حرکت بروس لی وار، طلبکار را از شیشه بیرون می اندازد. درست همین لحظه است که حبیب نادم می شود و از کیوان می خواهد که پسرش را به بیمارستان برساند.
حالا قصه به هفت ماه بعد می رسد. حبیب بعد از آن ماجرا، تادیب شده و تصمیم گرفته راه و روش درستی را برای زندگی اش انتخاب کند. حالا توی روستاست و کنار پدرش روزهای خوشی دارد و حتی وقتی می بیند پریا درد زایمان دارد با همان پاهای معلولش مثل قهرمان ها می رود تا قابله پیدا کند… خب اگر این پایان هند نیست، پس اسمش را چه می شود گذاشت؟ اصلا چرا باید از ابتدا حبیب آنقدر سیاه معرفی می شد که بخواهد یک لحظه ای تا این حد تغییر کند؟ حتما حبیب باید تادیب می شد تا مخاطبان حالشان نسبت به سریال خوش شود؟

عروسی حسین آقا و نیره
این سلیقه نویسنده بود یا کارگردان؟
نویسنده پاسخی نداد
با توجه به اینکه سعید فرهادی، نویسنده فیلمنامه «پریا» گفته بود بعد از اتمام سریال، راجع به مشکلات کار صحبت می کند، روز گذشته با این نویسنده تماس گرفتیم. پاسخ نداد. پیامک زدیم که «سلام آقای فرهادی، امکانش هست بتونیم امروز درباره سریال پریا، شیوه پایان بندی و اعتراض هایی که نسبت به کار داشتید، باهاتون گپ بزنیم؟ طبق گفته خودتان صبر کردیم سریال تمام شود بعد راجع به این مسایل با شما صحبت کنیم.»
سعید فرهادی به پیامک هفت صبح جوابی ندارد و به نظر می رسد فعلا تمایلی به صحبت راجع به چند و چون «پریا» نداشته باشد. به هر حال سریال «پریا» در شرایطی به پایان رسید که هنوز ابهامات زیادی درباره آن باقی است و امیدواریم به زودی برطرف شود.

منبع :Bartarinha