امروز: پنجشنبه, ۶ دی ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الخميس 25 جماد ثاني 1446 | 2024-12-26
کد خبر: 89305 |
تاریخ انتشار : 25 خرداد 1395 - 4:42 | ارسال توسط :
ارسال به دوستان
پ

فرهنگ > دین و اندیشه – فرصت روز هشتم ماه مهمانی خدا در ویژه نامه خبرآنلاین: با دو گفتار منتخب تفسیری درباره گناه و راستی آزمایی ایمان انسان تفسیر آیات ۱ – ۶ سوره عنکبوت الم ﴿۱﴾ أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ ﴿۲﴾ وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا […]

فرهنگ > دین و اندیشه – فرصت روز هشتم ماه مهمانی خدا در ویژه نامه خبرآنلاین: با دو گفتار منتخب تفسیری درباره گناه و راستی آزمایی ایمان انسان

تفسیر آیات ۱ – ۶ سوره عنکبوت

الم ﴿۱﴾ أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ ﴿۲﴾ وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ ﴿۳﴾ أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ أَن يَسْبِقُونَا سَاء مَا يَحْكُمُونَ ﴿۴﴾ مَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۵﴾ وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ(۶)

الف لام ميم (۱) آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم رها مى ‏شوند و مورد آزمايش قرار نمى‏ گيرند (۲) و به يقين كسانى را كه پيش از اينان بودند آزموديم تا خدا آنان را كه راست گفته ‏اند معلوم دارد و دروغگويان را [نيز] معلوم دارد(۳) آيا كسانى كه كارهاى بد مى‏‌كنند مى‌‏پندارند كه بر ما پيشى خواهند جست چه بد داورى مى‏‌كنند(۴) كسى كه به ديدار خدا اميد دارد [بداند كه] اجل [او از سوى] خدا آمدنى است و اوست ‏شنواى دانا (۵) و هر كه بكوشد تنها براى خود مى‏‌كوشد زيرا خدا از جهانيان سخت بى‏ نياز است(۶)

  وقتی دعای پیامبر درباره فتنه‌ امتش پذیرفته نشد

چند نکته از تفسیر المیزان علامه طباطبایی

غرض سوره به طورى كه از اول و آخرش و سياق جارى در سراسرش استفاده مى شود، اين است كه : غرض خداى تعالى از ايمان مردم تنها اين نيست كه به زبان بگويند ايمان آورديم، بلكه غرض، حقيقت ايمان است، كه تندباد فتنه ها آن را تكان نمى دهد، و دگرگونى حوادث، دگرگونش نمى سازد، بلكه هر چه فتنه ها بيشتر فشار بياورد، پا بر جا و ريشه دارتر مى گردد.

پس غرض سوره اعلام اين معنا است كه مردم خيال نكنند به صرف اينكه بگويند ايمان آورديم دست از سرشان برمى دارند، و در بوته آزمايش قرار نمى گيرند، نه، بلكه حتما امتحان مى شوند، تا آنچه در دل نهان دارند ظاهر شود و معلوم شود ايمان است يا كفر، (فليعلمن الله الذين صدقوا و ليعلمن الكاذبين – پس خدا حتما بايد معلوم كند آن كسانى راكه در دعوى ايمان راست مى گويند، و آنهايى كه در اين دعوى دروغگويند).

رواياتى كه مى گويد امت اسلام پس از پيامبر (ص) در بوته فتنه و آزمايش قرار مى‌گيرند:

در كافى در ذيل جمله (او يلبسكم شيعا … آیه ۶۵ سوره انعام) و نيز در تفسير كلبى آمده كه وقتى این آيه نازل شد، رسول خدا (ص) برخاست و وضوى شادابى گرفت، و به نماز ايستاد و نمازى نيكو به جاى آورد، آنگاه از خداى تعالى درخواست كرد كه عذابى از بالاى سر، و يا از زير پا نفرستد، و مسلمانان را فرقه فرقه نكند، و آنان را به جان هم نيندازد.

در اين هنگام جبرئيل نازل شد، خبر استجابت دعاى آن حضرت را نسبت به دو درخواست اولش آورد، و گفت اما دو درخواست اخيرت مستجاب نيست، پس رسول خدا (ص) گفت: اى جبرئيل اگر بنا شود خداوند امت مرا به جان يكديگر بيندازد، ديگر از من امتى باقى نمى ماند پس برخاست و دوباره دعا را از سرگرفت، در استجابتش آيه (الم. احسب الناس ان يتركوا) و آيه بعدى اش نازل شد، و گفت : هيچ چاره اى از فتنه نيست، چون امت بعد از پيغمبرش بايد آزمايش شود، تا راستگو از دروغگو جدا گردد، براى اينكه ديگر وحيى نيست، تا با آن مشخص شوند، ناگزير شمشير مى ماند، و اختلاف كلمه تا روز قيامت.

و در نهج البلاغه آمده كه مردى در محضر على بن ابى طالب (ع) برخاست و گفت، ما را از معناى فتنه خبر بده، و بفرما آيا خودت معناى آن را از رسول خدا (ص) پرسيده اى ؟ على (ع) فرمود: وقتى آيه (الم. احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا آمنا و هم لا يفتنون ) نازل شد، من فهميدم كه مادام كه رسول خدا (ص) در بين ما است، فتنه اى به ما نازل نمى شود، از رسول خدا (ص) پرسيدم، اين فتنه چيست، كه خدا از آن به تو خبر داده ؟ فرمود: يا على امت من به زودى بعد از من در بوته فتنه و آزمايش قرار مى گيرند.

و در كتاب توحيد از على (ع) روايت آمده كه در ضمن حديثى طولانى كه در پاسخ سوالات مردى از آن جناب از آيات قرآنى است، فرموده: در آيه (من كان يرجوا لقاء الله فان اجل الله لات)، مقصود از (من كان يوم ) كسى است كه ايمان داشته باشد، به اينكه روزى مبعوث مى شود، و وعده خدا از ثواب و عقاب خواهد آمد، پس لقاء در اين آيه به معناى ديدن با چشم نيست، بلكه مراد از آن بعث است، پس هر جا كه در كتاب خدا به كلمه (لقاء – ديدار) برخوردى معنايش را بفهم، و بدان كه منظور آن بعث و قيامت است.

مراد امام (ع) اين است كه ديدن به چشم را نفى كند، و آيه را با لازمه معنا، معنا كرده است، نه اينكه معناى لقاء بعث باشد.

و در تفسير قمى در ذيل آيه (من كان يرجوا لقاء الله ) آمده كه هر كس لقاى خدا را دوست بدارد.

و در معناى جمله (و من جاهد) آمده كه يعنى بر سر لذات و شهوات و گناهان با نفس خود مبارزه كند: (فانما يجاهد لنفسه ان الله لغنى عن العالمين ) به نفع خود مبارزه كرده، چون خدا بى نياز از عالميان است، و در معناى جمله (و وصينا الانسان بوالديه حسنا) آمده كه مراد از والدين، پدر و مادر تنى است.

و نيز در همان كتاب در ذيل آيه (و قال الذين كفروا للذين آمنوا اتبعوا سبيلنا و لنحمل خطاياكم ) فرمود: كفار به مؤمنين مى گفتند بياييد با ما باشيد، و دست از دين خود برداريد، براى اينكه آن قيامتى كه از آن مى ترسيد چيزى نيست، و بفرضى هم كه حق باشد، ما گناهان شما را بدوش خود مى كشيم، و گردن مى گيريم، خداوند هم دو بار ايشان را عذاب مى كند، يكى به خاطر گناهان خودشان، و بارى ديگر به گناهان ديگران.

 همه تحریم ها برای محدودیت انسان نیست

دو نکته تفسیری از امام موسی صدر

این آیات بر دو نکته مهم در زندگی انسان تاکید دارد:

نکته اول: تفکری که معتقد است انسانی که مرتکب گناه می شود و به لذت ها و شهوت ها می پردازد، تصور می کند در غنیمت شمردن و بهره گیری از ساعتی از زندگی خود موفق و پیروز شده است. این اشتباه بزرگی است اگر کسی تصور کند علت اینکه خداوند مردم را از پاره ای گناهان بازداشته به خود خدا بازمی گردد. حاشا که او چنین باشد. خدا از همه جهانیان بی نیاز است، چنان که آیه کریمه می فرماید: «انَّ اللهَ لَغَنِی عنِ العالَمین».

اوامر و نواهی که متوجه مردم است، جملگی به مصلح خبرت مردم است. کسی که گناه می کند، نباید تصور کند که فرصت را غنیمت شمرده و پیروز شده است و کسی که به لذت ها و شهوت ها و تمایلات خویش نپرداخته نباید احساس کند خویش را محروم کرده است.

داستان وزنه گلی از مثنوی مولانا
جلال الدین رومی، در مثنوی خود داستانی نقل می کند که برای توضیح این تفکر مناسب است. او می گوید که در زمان های گذشته، در زمانه ای که مردم به جای ترازوهای جدید و دقیق امروزی از سنگ یا گل برای وزن کردن استفاده می گردند، مردی که مرض خوردن خاک یا گل داشت به دکان آمد تا کمی شکر بخرد. کمی شکر خواست، صاحب دکان وزنه ای گلی در کفه ترازو گذاشت و رفت تا شکر بیاورد.

مشتری غیبت صاحب دکان را غنیمت شمرد و تکه ای از وزنه گلی را خورد. صاحب دکان متوجه شد و از همین رو رفتن و آمدن خود را تکرار کرد تا مشتری وقت بیشتری برای خوردن خاک داشته باشد تا در نتیجه از وزنه ای که شکر را با آن می کشد، کاسته شود. مشتری نیز تصور می کرد فرصت را غنیمت شمرده و چیزی را می خورد که از آن لذت می برد، در حالی که او از سهم خویش می خورد و وزن شکرش کم می شد و پول بیشتری پرداخت می کرد.

مولوی سپس می گوید انسانی که از فرصت ها استفاده می کند تا مرتکب گناه شود، بسیار به این فرد شبیه است. تصور می کنیم که با انجام دادن گناه از فرصت ها استفاده کرده ایم، اما در حقیقت گناهان و سیئاتی که از آنها نهی شده ایم به مصلح خبرت آدمی نیست بلکه به گمراهی شخصی یا اجتماعی می انجامد.

از اینجا به این نتیجه می رسیم که همه محرمات برای انسان محدودیت نیست، بلکه برای صیانت از انسان و ارتقای اوست و تلاشی است برای حفظ سلامت نفس و فکر و جسم او. جدای از اینها مسئله حلال و حرام انسان را از آنچه هست بالاتر می برد تا در محیط خود ذوب نشود و شایستگی داشته باشد تا جانشین خدا باشد نه اینکه موجودی زمینی و معمولی باشد. با این معنا آیات ادامه می یابد: «مَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ»

همچنین می خوانیم: «أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ أَن يَسْبِقُونَا سَاء مَا يَحْكُمُونَ » قرآن کریم نتیجه را این گونه خلاصه می کند که: «إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ» بنابراین نه کسانی که مرتکب گناه می شوند، از فرصت ها استفاده کرده اند و نه آنان که به جهاد و وظایف خویش پرداخته اند، خسران دیده و از لذت ها محروم شده اند، بلکه به سود خود جهاد کرده اند و اوج گرفته اند و سرشت ذاتی و اجتماعی استواری برای خود ساخته اند.

نکته دوم: نکته ای که نیکوست بر آن تاکید شود و آن را از کلمه «یسبقونا» می فهمیم این است که ظالمان یا دشمنان، کسانی که وسایل ظلم بر مومنان را آماده می کنند و کسانی که بر ضد انسان و سلامت انسان پنهانی توطئه می کنند، گمان نبرند که از ما گریخته اند و در گوشه ای پنهان از خدا این کار را انجام داده اند.

این ممکن نیست، ظلم هم دوام ندارد. انسان مومن و درستکار به مجرد مواجه با ظلم، ولو اینکه تاخیر کند، بازخواهد گشت، چرا که فعالیت انسان مومن فعالیتی هماهنگ و همساز با هستی است و در جهان جاودانه است. اما کارهای گناهکاران، حتی اگر از مومنان پیش بیافتند فعالیتی هماهنگ و همساز با حقیقت هستی نیست، بلکه حرکتی مخالف امواج هستی و حرکت هستی است. بنابراین این فعالیت ها محکوم به نابودی و فناست.

چرا که آسمان و زمین بر اساس حق و عدل آفریده شده و آنچه خدای تعالی امر کرده یا از آن نهی کرده، همگی به مصلح خبرت انسان است.

/۶۲۶۲

Let’s block ads! (Why?)

RSS

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید