به گزارش صلح خبر، مراسم رونمایی از کتاب فرهاد فخرالدینی، آهنگساز و رهبر ارکستر، به نام «زیر گنبد مینا» و نشست پایانی خانه موسیقی در سال ۹۷، در مؤسسه فرهنگی اکو برگزار شد.
ما به وحدت نیاز داریم
حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی، در این برنامه گفت: فرهاد فخرالدینی نیازی به توصیف ندارد. او را به نیکی میشناسند، استاد فخرالدینی دهههای متوالی در عرصه موسیقی ایران آثار ارزشمند و ماندگاری آفرید و در طول عمر بابرکتش آثار ماندگار شنیدنی از او برجاست.
او با اشاره به کتاب «زیر گنبد مینا» اظهار کرد: این کتاب آخرین کتاب او تا به این لحظه است که شاهد رونمایی آن هستیم. آرزوی طول عمر بابرکت برای فرهاد فخرالدینی دارم که بتوانیم شاهد آثار ارزشمند دیگری از او باشیم.
مدیرعامل خانه موسیقی گفت: آقای فخرالدینی از ابتدا جزو مؤسسین خانه موسیقی بوده و امروز ریاست شورای عالی خانه را بر عهده دارد. او منشأ همدلی است. ما به وحدت و به مهر و مهربانی نیاز داریم یکی از منادیان این وحدت استاد فخرالدینی است.
موسیقی مهر و صلح خبر میآفریند
در ادامه محمدمهدی مظاهری، رئیس مؤسسه فرهنگی اکو، در سخنانی اظهار کرد: موسیقی گونهای از هنر متعالی و کیفیتی ناب از جلوههای زیباییشناختی و موهبتی است که مهر و صلح خبر میآفریند. در بینش افراد هر جامعهای تأثیرگذار و زبان مشترک همه ملتها است، آن قدر عمق و وقار و شکوه دارد که هنرمندانش را سفیران صلح خبر و دوستی میدانیم. یک ستاره با خلق موسیقی دریچهای به ناشناختهها میگشاید.
او ادامه داد: موسیقی ظرفیت نوردیدن مرزها را دارد و از مهمترین عوامل پیوند بین ملتهاست. امشب اثر ارزشمند ستاره نامدار عرصه موسیقی ایران مبین همین نکات است. هنرمندانی مانند آقای فخرالدینی علاوه بر این که عمر خود را صرف موسیقی میکنند یافتههای خود را هم برای آیندگان به یادگار میگذارند.
صالح رامسری، ناشر کتاب فخرالدینی، نیز در این مراسم به بیان نکاتی پرداخت و رو به فخرالدینی گفت: آقای فخرالدینی مرسی که وجود دارید و هستید. شهرام ناظری میگفت رونماییهای کتاب حسنی دارد و آن حسن این است که اهالی موسیقی را زیر یک سقف جمع میکند و امروز شما این کار را کردید.
مطالب این کتاب درد دل هنروران متعهد است
سپس هوشنگ کامکار، آهنگساز و عضو شورای عالی خانه موسیقی، با بیان این که هارمونی را در هنرستان نزد فخرالدینی کار کرده است و درباره این ستاره مطالب زیادی دارد بگوید، اظهار کرد: تمام مطالبی که در کتاب وجود دارد درد و دل تمام هنروران متعهد ایران است. آقای فخرالدینی در جایی گفته با مسئولان که صحبت میکرده میگفتند بودجه نداشتیم. پس برای مربی فوتبال و موارد دیگر از کجا پولهای گران هست که به ما نمیدهند موسیقی جدی را اجرا کنیم؟ در این کتاب درباره دورههای مختلف وزیران ارشاد صحبت شده است. به هر حال (این کتاب) از نظر تاریخی ارزش دارد. توضیح جالبی داده ضبط کردن یک کار ارکستر به وسیله سازهای زنده پر هزینه است و هیچ ارگانی نیست که از از این کار حمایت کند پولی در اختیار آهنگساز بگذارد به ویژه آهنگسازان جوان. درباره نقش آهنگساز و ملودینویس و موسیقی ملی ایران توضیحات جالبی داده است.
او با بیان توضیحات دیگری درباره محتوای این کتاب گفت: آقای فخرالدینی میگوید برای هویت ملی نیاز نیست از قلمنی به جای خودنویس استفاده کنیم بلکه آن چه نوشته میشود، مهم است.
کاش افرادی مانند فخرالدینی در جامعه بیشتر باشند
مهدی ستایشگر، پژوهشگر، نیز در سخنانی گفت: در این کتاب تعبیرهای زیبایی شده است. پیشکسوتان ما خیلی ارزشمند هستند. استاد شجریان گفت کاش افرادی مانند فرهاد فخرالدینی در جامعه بیشتر باشند.
او ادامه داد: در این کتاب ارزشمند یک مجموعه جامعهشناسی نوشتاری هست. این کتاب یک دوره درس آهنگسازی و نکتههای حساس و جالبی درباره ارکستر بزرگ دارد که در همه کتابها جمع نمیشود.
ستایشگر با بیان این که فخرالدینی با شعرا زندگی کرده، گفت: زندگی کردن با یک شاعر در پیشرفت آهنگساز مؤثر است.
اجرای ارکستر سازهای ملی ایران به رهبری علیاکبر قربانی با صدای وحید تاج بخش بعدی این مراسم بود.
اگر در خانه موسیقی نیستم در شهر موسیقی هستم
سپس حسین علیزاده، آهنگساز و نوازنده تار و سهتار، پشت تریبون قرار گرفت و گفت: امروز افتخار بزرگ و بهار زودرسی است. برخی بزرگان در هر عرصهای وجودشان برکت و باعث غرور یک ملت است.
او که نام فرهاد فخرالدینی را بدون هیچ پیشوندی میآورد، گفت: ببخشید استاد! به نظر من هیچ واژهای لایق پیشوند اسم شما نیست. اجازه بدهید من نامتان را بگویم!
علیزاده اظهار کرد: من از سال ۱۳۴۳ فخرالدینی را میشناسم. آن قدر حس خوبی دارم که دوست دارم با حس خوبم در حضور استاد فخرالدینی از تمام کسانی که در هنرستان موسیقی زحمت میکشیدند یاد کنم. از حسین دهلوی، از استاد شجریان و هوشنگ ظریف که باید این روز از آنها یاد کرد؛ چرا که همه سمبل جامعه هستند. ما موسیقیدانها همیشه فکر میکنیم چرا رابطهها نزدیک نیست و اشکال دارد، فرمول ساده است. جامعه مقداری از فخرالدینیها عاری شده است. اگر تعدادشان بیشتر بود جامعه به تعادلی میرسید.
این نوازنده سرشناس اظهار کرد: ما شرایطی را طی کردیم که خودمان هم نمیدانستیم چه خواهد شد. هیچکس فکر نمیکرد موسیقی شرایطی داشته باشد که بگوییم تلویزیون ساز نشان نمیدهد. شما اصلاً تلویزیون نگاه میکنید که ساز در آن ببینید؟ وقتی میگوئیم فخرالدینی، سرتاسر این اسم معنویت است. ما پر از عشق و عاطفهایم و به هر که عشق میورزیم برای ما همه کس میشود. وقتی برای فخرالدینی دورهم جمع میشویم بوی بهار میآید.
او ادامه داد: هیچ توقعی از مسئولان نداریم. وقتی در این جامعه امثال فخرالدینی وجود دارد ای کاش میدانستند باید جای پای او را طلا میگرفتند و ستایشش میکردند. آفرین که این قدر با پشتکار، عشق انگیزه روزهای سخت را سپری کرد و هیچوقت آخ نگفت و عقب ننشست. مگر میشود دنیای فخرالدینی را از او گرفت؟ که فکر کنیم بنا بر مصلح خبرت در ارکستری باشد یا نه. این موارد چیزهایی نیست که برای فردی مانند فخرالدینی ارزش داشته باشد.
علیزاده، فخرالدینی را نمونه یک استاد بزرگ دانست گفت: پدیده جدیدی نیست که در این سالها با موسیقی این گونه رفتار شده است. ما از دوره ناصرالدینشاه پشت پرده ساز میزدیم تا این که موسیقیدان به داخل جامعه بیاید.
او ادامه داد: وقتی میخواهیم تصمیم بگیریم در جامعهای که میتواند زنده باشد نیازی نیست همه هم عقیده باشیم. باید دموکراسی وجود داشته باشد حق به یکدیگر بدهیم که صحبت کنیم و نظرات مختلف داشته باشیم. ما داریم این را یاد میگیریم. شاید من با فردی دعوا کنم اما این دلیل نیست با او مشکل شخصی دارم. همکاران عزیز ما باهم اتحاد داشتیم، اتحادمان این بوده در سرزمینی زندگی و کار کردیم. ما به هم انرژی دادیم و ما آزادی و دموکراسی را تجربه میکنیم.
این موسیقیدان اضافه کرد: از خانه موسیقی برای برگزاری این مراسم تشکر میکنم. یکی از کارهای خیلی خوبی که کرده همین است. رسیدن به دموکراسی را حتی با دوستان خانه موسیقی هم سالها تجربه کردیم. نمیدانم (با خانه موسیقی) اختلاف داریم یا نه؟ اما میخواهم این جمله امضای من شود. اگر من در خانه موسیقی نیستم در شهر موسیقی هستم.
فخرالدینی کار خوبی کرد از ارکستر ملی فاصله گرفت و این کتابها را نوشت
محمد سریر، آهنگساز و عضو شورای عالی خانه موسیقی، هم در این مراسم گفت: فرهاد فخرالدینی یکی از شاخصترین هنروران موسیقی معاصر است. او در جامعه تأثیرگذار بوده است. کتابهایی که نوشته بعداً بیشتر مورد بحث خواهد بود. واقعاً به این کتابها نیاز بوده و من فکر میکنم قدم بزرگی برداشته است. من فکر میکنم کار خوبی کرد از ارکستر ملی فاصله گرفت و این کتابها را نوشت.
خودمان را جدی نگیریم، کارمان را جدی بگیریم
لوریس چکناواریان، آهنگساز و رهبر ارکستر، هم با اشاره به این که آثار فخرالدینی را رهبری کرده است، گفت: امروز روز فوقالعادهای است. ملودی صورت یک انسان است. بدن را میشود درست کرد اما صورت را نه. ملودیهای شما فوقالعاده است و تشکر میکنم که شما من را چند بار (برای اجرای آثار) دعوت کردید.
او ادامه داد: خودمان را جدی نگیریم کارمان را جدی بگیریم. هنر آن قدر وسیع است که کسی نمیتواند ستاره باشد.
فخرالدینی حدشناس و حقشناس است
سپس علی مرادخانی، معاون سابق امور هنری وزارت ارشاد و مدیر موزه موسیقی، نیز در سخنانی گفت: بعضی واژهها برای افراد کم است وقتی فردی خیلی بزرگ میشود فقط نامش را میگویند. فکر میکنم این واقعاً زیبنده است بگوییم فرهاد فخرالدینی.
مرادخانی ادامه داد: او حدشناس و حقشناس است و در همه مسائلش با انصاف برخورد کرده است. فکر میکنم موسیقی و هنر برای این است که به یک انسان جلا و صفا بدهد. این هنر او را به جلایی رسانده که بتواند معیار باشد. میدیدم مهمترین ویژگی او عشق به کارش و مدیریت است.
او همچنین گفت: خوشحالم با همه مضیقهها، خانه موسیقی برقرار است و امیدوارم این گفتوگوها ادامه پیدا کند.
استاد فخرالدینی در حق ما بزرگواری کردند
سوسن تقیپور، رئیس دانشگاه علمی کاربردی واحد ۴۶، هم از سخنرانان این مراسم بود که گفت: جامعه دانشجویی همه تشنه نگاه و کلمه استاد فخرالدینی هستند. ارکستری در دانشگاه پایهگذاری شد. استاد به مرکز آمد و دانشجویان را دید و گفت چه کاری از دست من برمیآید که انجام بدهم؟ آخرین اجرای ارکستر با حضور استاد در تالار وحدت برگزار شد دانشجوها از او درس ادب و چیزهایی آموختند که فرا نگرفته بودند.
او ادامه داد: دانشجویان دستشان به بزرگان موسیقی نمیرسد اما استاد فخرالدینی این بزرگواری را در حق ما کرد و به ما اعتبار داد. در برابر شما تعظیم میکنیم تا شماها نباشید هیچ اتفاقی برای جوانهای امروز نمیافتد.
ادامه این مراسم که ۱۳ اسفندماه برگزار شد، به بخش دوم اجرای ارکستر سازهای ملی ایران به خوانندگی وحید تاج اختصاص داشت.
تاج به حاشیههای اخیر سرود «ای ایران» اثر روحالله خالقی با شعر حسین گلگلاب اشاره کرد و گفت که در ادامه موضعگیریها نسبت به این موضوع، این سرود را در این مراسم اجرا میکنند. او در ادامه از حاضران دعوت کرد در اجرای این قطعه او و ارکستر را همراهی کنند.
هدفم این بود یکدله شویم
سپس فرهاد فخرالدینی پشت تریبون رفت و گفت: واقعاً از جمیع عزیزانی که امروز کنارم بودید تشکر میکنم. هدف من این بود دور هم جمع و یکدله شویم و بگوییم همدیگر را دوست داریم.
او ادامه داد: ما با خاطراتمان زندگی میکنیم. وقتی آقای علیزاده از هنرستان یاد میکند من را به آن دوران میبرد که عاشقانه کار میکردیم. این کتابی که ملاحظه میکنید یکی دیگر از درسهایی است که پس میدهم.
فخرالدینی با اشاره به مصاحبههای این کتاب گفت: در گفتوگوهای مختلف در مقابل سوالات بیشماری غافلگیرم کردند و من پاسخ دادم. آسان نیست در مقابل سوالات غافلگیرکننده خود را مقابل قضاوتها قرار دادن. امیدوارم مفید باشد این اطلاعات شاید برای پنجاه یا صد سال آینده خوب باشد.
او ادامه داد: ما هنروران خودمان را از این جهت که هنرمندی خوب ساز میزده یا آهنگ میساخته نگاه کردیم. نگاه نکردیم هنروران چگونه زندگی کردند. این نوشتهها خیلی به این موضوع کمک میکند. ما یک فیلم از آقای خالقی نداریم که خوانندهای مانند بنان در کنارش باشد، در حالی که میتوانستند این کار را بکنند. لااقل کاری کنیم که برای آیندگان چیزی بگذاریم.
این آهنگساز اظهار کرد: این ششمین کتاب من است فکر میکردم باید این خدمات را انجام بدهم. چند روز پیش آقای شهردار (پیروز حناچی) افتخار دادند و به دیدار من آمدند. مقالهای در این کتاب است که همبستگی هنرها را زیر گنبد مینا تعریف میکند برایش جالب بود. یک همبستگی عجیبی بین هنرهاست که میتواند بسیار مفید باشد. من یک عمر کار کردم اما بدانید یا عمرم سر کلاس بوده یا سر ارکستر (نوازنده یا رهبر) بودم یا عمرم سر ضبط قطعهای در استودیو بوده است. زندگی من شکلهای دیگری هم داشته است.
او با اشاره به این که تولد برادرش (فخرالدین فخرالدینی – عکاس و نقاش) با این برنامه مصادف شده است، گفت: امروز روز تولد فخرالدین ماست. خاطرات زیادی باهم داریم. میخواهم ابعاد دیگر زندگی من را هم بدانید. نوجوان بودیم من و فاروق (برادر دیگر فخرالدینی) والیبال بازی میکردیم. پدرم مرد جالبی بود و در تربیت ما کوشا بود. او شاعر هم بود. من در کار ورزش و عکاسی هم بودم. حتی بلد بودم چگونه داروی عکاسی را به چند روش درست میکنند.
او در ادامه به بیان خاطرات دیگری از خود و خانوادهاش پرداخت و گفت: امروز این خاطرات برای من شیرین است.
بخش پایانی این مراسم با رونمایی از کتاب «زیر گنبد مینا» و تولد فخرالدین فخرالدینی همراه بود.
انتهای پیام