احسان محمدی – کارشناس رسانه و دارنده دکترای فرهنگ و ارتباطات – در گفتوگویی با صلح خبر در پاسخ به این پرسش که در چه شرایطی رسانه به سمت سلبریتیها میرود؟ گفت: وقتی شما خودتان را جای مدیران
تلویزیون قرار میدهید، میدانید که یکی از مهمترین اتفاقات جلب مخاطب است؛ یعنی تلویزیون مثل هر رسانهی دیگری برای جلب مخاطب بیشتر طبعاً دنبال این است که خودش را جذاب و ویترینش را جذابتر کند. مدتی است صحبت مجریان مطرح شده است. یکی از مدیران ارشد سیما چنین مطرح کرده بود که شرط به کارگیری سلبریتیها در تلویزیون این است که آنها ادب ارتباط برقرار کردن با مردم را داشته باشند؛ از آن طرف بعضی از مجریان قدیمی گفتهاند نباید این اتفاق بیفتد؛ سلبریتیها جایشان در تلویزیون نیست و باید یک چیزی هم بدهند تا مجری شوند.
نمیشود انکار کرد که بخشی از مخاطبان به خاطر سلبریتیها تلویزیون را روشن میکنند
وی ادامه داد: ما همیشه در حافظهمان بازیگرانی مثل شهاب حسینی را داشتیم که از اجرای برنامه «اکسیژن» وارد عالم بازیگری شد. از طرفی کلی ستاره میشناسیم که مجری شدهاند؛ از کامران تفتی گرفته تا پژمان بازغی، از اکبر عبدی تا مهران مدیری، از سروش صحت تا رامبد جوان که اینها را اول با سینما میشناسیم. اما نمیشود انکار کرد که بخشی از مخاطبان به خاطر سلبریتیها تلویزیون را روشن میکنند این همان عنصر جذابیت است که طبعاً مدیران شبکه برای پربیننده کردن شبکهشان از آن استفاده میکنند.
محمدی سپس یادآور شد: خود مدیران میدانند که برخی سلبریتیها حتی نمیتوانند از روی متن هم درست بخوانند اما میدانند که سلبریتیها جذابیت میآورند و شما نمیتوانید یک رسانه را سرزنش کنید برای اینکه تلاش میکند مخاطب بیشتری به دست آورد؛ البته نه به هر قیمتی.
این کارشناس رسانه با بیان اینکه انتخاب یک سلبریتی دمدستترین انتخاب برای دیده شدن یک برنامه در تلویزیون است، در عین حال گفت: چیدن این افراد در تلویزیون مثل چیدن ویترین است؛ به عنوان مثال خیلی از روزنامهها و مجلات عکس سلبریتیها را روی صفحه یک خود میگذارد برای اینکه خیلی از خوانندگان محتوا برایشان مهم نیست، چرا که روی جلد را دوست دارند.
سلبریتی محور شدن موج کوتاهی است
محمدی دربارهی سلبریتی محور شدن اظهار کرد: به اعتقاد من این اتفاق یک موج بسیار کوتاه است؛ به عنوان مثال شاید ابتدا ببینید هزاران نفر محمدرضا گلزار را در تلویزیون میبینند اما شاید در قسمت سوم از خودشان بپرسند خب که چی؟! بنابراین باید گفت تلویزیون نمیتواند به صرف آوردن سلبریتی به عنوان مجری بیننده وفادار تولید کند؛ چراکه مهمترین اتفاق این است که ما مخاطبان وفادار داشته باشیم. از طرفی نگه داشتن بیننده تلویزیون در این عصر با توجه به افزایش شبکههای اجتماعی داخلی و خارجی کار دشواری است از این منظر میتوان یک نوع همدردی با تلویزیون داشت.
انصاف نیست مجریان خیلی زود به بایگانی سپرده شوند
این کارشناس رسانه با طرح این پرسش که تلویزیون چه سازوکاری برای تولید مجری دارد و آیا اساساً برای تولید مجری پروسهای وجود دارد؟ گفت: ورود سلبریتیها در نهایت کار را برای مجریان کم میکند از طرفی شبکههای تلویزیونی به تعداد زیادی برنامه رسیدهاند و شاید به اندازه برنامهها مجری کافی وجود ندارد و در نتیجه افرادی که از بیرون می آیند بعد از مدتی توانایی اجرا دارند. اما باید گفت خیلی از سلبریتیهایی که مجری شدهاند توانایی اجرای زنده در تلویزیون ندارند. مجریانی از جمله رضا رشیدپور، فرزاد حسنی، محمدرضا شهیدی فرد مجریان لحظهاند که توانایی جمع کردن گافها را دارند. اما اکثر برنامههایی که سلبریتی محور هستند، زنده نیست. این وجه تمایز نشان میدهد مجریانی که مجری هستند، توانایی بزرگی دارند و انصاف نیست که آنها خیلی زود به بایگانی سپرده شوند.
محمدی در بخش دیگری از گفتوگوی خود با اعتقاد بر اینکه اتفاق خوبی است که تلویزیون فرصت را به همه اقشار جامعه میدهد و این میتواند نمادی از چند صدایی و تصویر رنگین کمانی داشته باشد، اظهار کرد: به نظر من تلویزیون خوب است که از چهرههای جدید استفاده کند. بعضی از تحلیلهای اجتماعی سیاسی که در تلویزیون وجود دارد و مخاطبان از آنها فاصله میگیرند به دلایل تکرار، نوع ادبیات و زبان برخی چهرهها در مطرح کردن آنهاست.
حذف یک برنامه نتیجه نقدهایی است که در شبکههای اجتماعی اتفاق میافتد
این کارشناس رسانه درباره ناهماهنگی تلویزیون در پخش یکی از برنامههای مهم تلویزیون که هر ساله برای آن برنامهریزی میشود؟ اظهار کرد: دلیل این حاشیهها و عدم هماهنگی را نمی دانم. اما باید بگویم نتیجه نقدهایی است که در شبکههای اجتماعی اتفاق میافتد؛ مثل نقدی که به سردیس آقای مشایخی صورت گرفت آن قدر در شبکههای مجازی این مخالفت و نقد تکرار شد که مجبور به عقبنشینی شدند. بعد از قدرت گرفتن فضای مجازی فرصت مشارکت مردم در تصمیمگیریها بیشتر شده است و شاید این حاشیه نتیجه همین ماجرا باشد در غیر این صورت تلویزیون میتوانست اطلاعرسانی نکند و برنامه طبق روال از شب اول به روی آنتن برود و ما اجرای این خواننده به عنوان مجری را در تلویزیون ببینیم.
وی سپس علت حذف لحظه آخری برنامه «ماه ماه» را اینگونه ارزیابی کرد که تلویزیون به خودش فرصت داده است راجع به این موضوع درنگ کند. ممکن است این جریان قوی شده و انتقادات درون سازمانی زیاد شده باشد که مدیران با درنگ بیشتری بخواهند تصمیم گیری کنند.
این کارشناس فرهنگ و رسانه در پایان با اشاره به دشواریهای اجرا در تلویزیون یادآور شد: در حال حاضر اگر از هر کسی بپرسید، دوست دارد مجری تلویزیون شود، حتی کسانی که مدعی هستند اصلاً تلویزیون نمیبینند و با تلویزیون قهرند. اما باید گفت بین ادعا و عمل، زمین تا آسمان تفاوت وجود دارد. به عنوان مثال در حوزه ورزش بسیاری از افراد مطرح چه خبرنگار و چه ورزشکار مدعی هستند که میتوانند در تلویزیون مجری گری کنند، اما وقتی این مجال به آنها داده میشود واقعاً نمیتوانند، چرا که وقتی شما مجری هستید باید دامنه لغات، اشراف به موضوع و توان بداههگویی در لحظه را داشته باشید آن هم بدون گاف؛ بنابراین پیاده کردن این ماجرا در جلوی دوربین خیلی متفاوت است تا زمانی که شما در خانه جلوی مبل لم دادهاید. باید گفت تعداد کسانی که به عنوان کارشناس میتوانند در تلویزیون حضور داشته باشند خیلی کم است و این امر، دست مدیران تلویزیون را واقعاً میبندد.
انتهای پیام