این شاعر در گفتوگو با صلح خبر درباره وضعیت و سطح کیفی شعرهای علوی اظهار کرد: در سالهای اخیر کمیت شعرهای مذهبی و از آن جمله شعرهای علوی و عاشورایی بالا رفته است و تعدادشان بیشتر از دوران قبل از انقلاب شده، اما نکته اینجاست که ما نمیتوانیم بگوییم این کمیت باعث شده کیفیت پایین بیاید. من چنین گمانی ندارم. البته حجم زیادی از این شعرها شعرهای مصرفی هستند، یعنی شعرهایی که برای مداحی و گرم کردن یک مجلس سروده میشوند. تعداد زیادی شاعر مداح هستند که شعر خودشان را اجرا میکنند. اما در کنار این جریان که جریان غالبی است، شعرهایی که قوام ادبی دارند و به نوعی به ماندگاری میرسند هم تولید میشوند که طبیعتا تعدادشان کم است. اما واقعیت این است که همیشه همینطور بوده، حجم زیادی شعر تولید میشود اما شعرهایی که مهر ماندگاری بر آنها زده میشود کمتر است. شعر علوی هم همینطور است.
او همچنین درباره شعرهایی که در مداحیها به کار میروند گفت: زمانی که با این نگاه سراغ شعر برویم و شعرهایی را که مردم راحت با آنها ارتباط برقرار میکنند، ملاک شعر روزگار قرار بدهیم طبیعتا به خطا رفتهایم. واقعیت این است که منِ نوعی به این شعرها نمیتوانم اعتراض کنم، چون عدهای با این شعرها ارتباط برقرار میکنند و ما چندان حق نداریم که بگوییم چرا این شعرها را میگویید. اگر شعر مشکل عقیدتی دارد که خب متولیانی دارد و تذکر میدهند. این شعرها تولید میشوند و مردم هم مخاطبشان هستند. مخاطب این نوع شعر را باید از مخاطب جدی شعر جدا کرد و اگر تمایز قائل شویم نگرانیای وجود ندارد. مانند حوزههای دیگر، سینما و تئاتر، کسانی که کار جدی انجام میدهند، اگر تلاش کنند تریبون خود را به دست میآورند و آنهایی که کارشان را برای عامه تعریف کردهاند، راه خود را میروند. اما متولیان فرهنگ باید حواسشان باشد که شعر ماندگار و شعری که باید به آن ارزش بدهند چیست. والا در کلیت این نوع شعرها تولید میشود، حتی ممکن است خیلیها هم بیش از یک بار مصرف نشود؛ مثلا شخصی در مجلسی از شعر استفاده میکند اما همان شخص در جای دیگر نتواند از آن استفاده کند و ما نمیتوانیم ایراد بگیریم.
میرجعفری در ادامه افزود: کسانی که تریبون دارند مانند صدا و سیما و هیاتها باید بدانند که شعرها چه جایگاهی دارند. مثلا در برنامه ادبی که شبکه چهار برگزار میکند، نباید به این نوع شعر تریبون بدهیم؛ تریبون باید دست شعر فخیم و ادیبانه باشد.
او درباره تاثیر رسانهها در ترویج شعرهای ضعیف اظهار کرد: اساسا رسانههایی که عمومیت دارند، خواهی نخواهی بر ذائقه مردم تاثیر میگذارند و وظیفه رسانه این است که دست مخاطب را بگیرد و از آنجایی که هست بالاتر بکشد نه اینکه همراه مخاطب و گاهی پایینتر از سطح مخاطب حرکت کند. واقعیت این است هرچقدر هم رسانههای دیگری کنار صدا و سیما باشند، فراگیرترین رسانه و در کنار تمام ایرادهایی که میگیریم تاثیرگذارترین رسانه است و متولیان آن باید در انتخاب شعر، فیلم و موسیقی دقت بیشتری داشته باشند و سطح مخاطب را بالاتر بکشند. فرض کنید صدا و سیما موسیقی دم دستی برای مخاطب پخش کند، اگر بعدا بخواهد موسیقی فاخر بگذارد، برای مخاطب گوش دادنش سخت است و در واقع مخاطب عادت نکرده است. خیلی از این امور تربیتپذیر است. یا فرض کنید شخصی در یک خانواده فرهیخته بزرگ شده که موسیقی اصیل گوش میدهد، زمانی که موسیقی کوچهبازاری بگذارید، حوصله نمیکند. صدا و سیما این وظیفه را در کلیت هنر دارد و اگر به آن توجه نکند، باعث میشود مخاطب خود را پایینتر از سطحی که هست، بیاورد.
میرجعفری درباره سوژههای تکرای و شبیه هم در شعرهای مذهبی نیز اظهار کرد: طبیعتا هر شاعری وقتی سراغ موضوعی میرود اولین چیزهایی که به ذهنش میآید همان چیزهایی است که به ذهن آدمهای معمولی هم میآید اما اگر قرار باشد که سطح کارش چیز متفاوتی باشد، وظیفه هنر هم متفاوت بودن است و کسی که میگوید شعر گفته ادعا میکند که چیز متفاوتی گفته که دیگری نگفته، حتی اگر سراغ سوژه تکرای میرود باید نوع نگاهش تغییر کند. اگر ۱۰ نفر به فرق شکافته حضرت علی (ع) نگاه کردند، این شاعر باید جور دیگری نگاه کند و مفهوم دیگری از آن استنتاج کند و اگر این اتفاق نیفتد، به جایی راه نخواهد برد و به ورطه تکرار خواهد افتاد.
انتهای پیام