این مترجم در گفتوگو با صلح خبر، در پاسخ به سوالی درباره تاثیر ادبیات کهن بر آثار ادبی معاصر اظهار کرد: این سؤال، اگر نه موضوع بحثِ یک کتاب، دست کم میتواند موضوع بحث و بررسی یک مقاله مبسوط باشد که در حال حاضر از من ساخته نیست. به طورِ کلی، میتوان گفت که این مسئله همان اهمیتی را در کار هر نویسنده یا مترجم دارد، که سرمایه در کارِ یک تاجر دارد. تاجر بدون سرمایه نه تاجر است و نه میتواند تجارت کند. هرچه سرمایه تاجر بیشتر باشد، گستردگی فعالیتش وسیعتر خواهد بود.
او در ادامه سرمایه نویسنده را واژه دانست و افزود: تاجری که بخواهد با سرمایهای اندک کار کند، فقط باید کنار خیابان بساط پهن کند. سرمایه نویسنده هم واژه است. نویسنده چه داستاننویس باشد (یا مترجم یک اثر داستانی) و چه شاعر، ناقد، محقق، مورخ، و غیره و غیره، به هر حال، محصول تخیل یا تفکر خود را باید به زبان فارسی به رویِ کاغذ بیاورد. مصالح کارش هم واژه است، اما این واژهها از یک نوع و یک جنس نیستند. صفات، جملاتِ وصفی، اصطلاحات، ترکیبها، تعبیرها، استعارهها، و غیره، همه اینها از واژه ساخته شدهاند. شکل آرایش این واژهها است که معناها و مفاهیم متنوع، پیچیده، دلنشین، شورانگیز، غمانگیز، یا تأملانگیز، خلق میکند.
مترجم «جنایت و مکافات» سپس به لزوم توجه نویسندگان به آثار ادبیات کلاسیک اشاره کرد و گفت: نویسندهای که سرمایهاش از این حیث ناچیز و اندک باشد، قادر به انتقال بسیاری از مفاهیم و اندیشهها نخواهد بود، نمیتواند مایههای فکری و عاطفی را منتقل کند، و با زبان فارسی در تمام گسترههای متنوعش آشنایی نخواهد داشت. این گسترهها را کجا میتوان یافت؟ در آثار شاعران و نویسندگان بزرگ، چه پیشین، چه حال. نویسندهای که با آثار نویسندگان بزرگ پیشین انس و الفتی نداشته باشد، تمام «سرمایه»اش محدود خواهد شد به مفاهیمِ عادی و روزمره.
انتهای پیام