حمیدرضا حسینی نیز که به عنوان یکی از علاقهمندان و پژوهشگران جوانِ تهران قدیم چند کتاب در این حوزه منتشر کرده و بهتازگی نیز «کتاب تهران» از او انتشار یافته است، در گفتوگو با صلح خبر، با تاکید بر این نکته که این کتاب اثری پژوهشی نیست، گفت: این کتاب در معرفی پیشینه تاریخی و ظرفیتهای فرهنگی و اجتماعیِ شهر و برای عموم مردم، با تکیه بر پژوهشهایی است که تا کنون انجام شدهاند.
او انتشار کتابِ تهران و نگاهِ آن به پیشینهی تاریخی، فرهنگی و اجتماعی پایتخت را با وجودِ انتشار کتابهای پرشمار و ارزشمند مختلف در حوزه تهرانشناسی؛ به دلیل فقدان اثری برای معرفی عمومی تهران به مخاطب عام میداند و میگوید: فرض کنیم کسی علاقهمند باشد درباره تاریخ تهران اطلاعاتی را کسب کند، قطعا کتابهای زیادی را میتوان به او معرفی کرد که برخی از آنها جزو پژوهشهای نخبه قرار میگیرند. اما ممکن است آن فرد نتواند کتابهای حجیمی را که بعضا با ادبیات تخصصی نوشته شدهاند، مطالعه کند، بلکه بخواهد نهایتا بیست، سی صفحه مطلب مفید و مختصر درباره تاریخ این شهر بخواند و بداند که تهران از چی زمانی به روشنای تاریخ آمده و تا به امروز چه سیری را طی کرده و در مقایسه با دیگر شهرهای تاریخی ایران و جهان در چه جایگاهی نشسته است. به همین ترتیب، ممکن است مردم بخواهند اطلاعاتی را درباره جغرافیا، میراث فرهنگی یا مدیریت شهری تهران به دست بیاورند اما متن موجز و قابل اتکایی در دسترسشان نباشد.
وی با تاکید بر اینکه کتاب «تهران» برای پاسخ به چنین نیازی نوشته شده و کلیاتی دربارهی جغرافیا و اقلیم، پیشینه تاریخی، جامعه، ادیان و مذاهب، آموزش، میراث فرهنگی، گردشگری و مدیریت شهری را در خود دارد، ادامه میدهد: در واقع این کتاب نگاهی به تهران است با رویکرد تاریخی و فرهنگی.
به گفتهی او، در مسیر تالیف این کتاب تلاش شده تا متن از چند ویژگی «تا حد ممکن مختصر»، «ساده و روان» و «متکی بر منابع علمی و یافتههای پژوهشی» برخوردار باشد.
حسینی نپرداختن به موضوعهایی مانند محیطزیست، اقتصاد یا زیرساختهای شهری در کتاب و توجه به پیشینه تاریخی و سرمایههای فرهنگی و اجتماعی شهر تهران را به این علت میداند که «تهران بیشتر به عنوان پایتخت و مرکز سیاسی ایران و بزرگترین و پرجمعیتترین شهر کشور با امکاناتی که مشابه آن در دیگر شهرها نیست یا خیلی کمتر است، شناخته میشود و وجوه تاریخی و فرهنگی آن تا حد زیادی مغفول مانده است.»
وی سرمایه اصلی تهران و مایه افتخار و مباهات این شهر بین پایتختهای جهان را پیشینه تاریخی و سرمایههای فرهنگی آن میداند و ادامه میدهد: موضوعاتی مانند نقشآفرینی تهران در تاریخ معاصر جهان، همزیستی دیرینه و مسالمتآمیز ادیان گوناگون در این شهر، تنوع خلاقانه هنر و معماری جزئی از این سرمایهها محسوب میشوند.
حسینی تاکید میکند: معتقدم بسیار مضحک و تأسفآور است که وقتی تهران صاحب نخستین پارلمان دموکراتیک قاره آسیاست، بخواهد به وجود برج میلاد یا طول خیابان ولیعصر مباهات کند.
این پژوهشگر تاریخِ تهران با اشاره به اینکه نمیتواند مدعی باشد که توانسته همه چیز را درباره تهران به شکلی جامع در این کتاب معرفی کند، ادامه میدهد: اما فکر میکنم اگر کسی متخصص مسایل تهران نباشد (که با کمال تأسف بخش قابل توجهی از مدیران شهری در این دسته قرار میگیرند) و کتاب تهران را بخواند، دیدگاه او نسبت به این شهر دگرگون میشود و وسعت پیدا میکند، به این معنا که خواننده، تهران را نه صرفا در قامت یک مرکز جمعیتی بزرگ و یک کالبد فیزیکی درهمپیچیده، بلکه به عنوان مقولهای فرهنگی و اجتماعی و عرصهای وسیع برای آفرینش و تعالی فرهنگی ببیند.
در پشت جلد کتاب در بارهی تهران بهعنوان یک کلانشهر و پایتخت این طور نوشته شده است: «وقتی از تهران سخن میگوییم، این شهر را در قامت پایتخت ایران و یکی از بزرگترین و پرجمعیتترین شهرهای جهان به یاد میآوریم: شهری با برجهای سر به آسمان ساییده، بزرگراههای درهم تنیده، مالهای پر زرق و برق، بیمارستانهای پیشرفته، گردشگاههای پرشمار و بسیار چیزهای دیگر که تهران را میان شهرهای ایران، شهر بیشترینها و بهترینها جلوه میدهد. اما فراتر از اینها، تهران شهری با تاریخی درخشان و سرمایههای فرهنگی و اجتماعی پربها و کممانند: تهران یا آغازگر بسیاری از جریانهای علمی، فرهنگی و هنری یا نقطه عطف و اوج آنهاست؛ تهران، روایتگر فرازهای مهمی از تاریخ ایران و جهان، از جمله دو انقلاب بزرگ سده بیستم میلادی است؛ تهران دانشنامه معماری و شهرسازی معاصر ایران است؛ تهران میزبان مهربان اقوام، ادیان، فرهنگها و زبانهای گوناگون است؛ تهران زادگاه یا پرورشگاه بسیاری از مفاخر ایران است و در یک کلام تهران تبلور روح ایرانی در روزگار ماست.»
حسینی همچنین علت انتشار کتاب به صورت مصور و رنگی را به دلیل روایتگر بودن عکسها، نقشهها و اسناد منتشر شده در کتاب میداند که خود روایتگر وجوهی از تاریخ و فرهنگ این شهر هستند و ادامه میدهد: شاید نتوان، یا به راحتی نتوان آنها را در قالب کلمات بازگو کرد. به خصوص با زیرنویسهایی که برای عکسهای پرتعداد کتاب تهیه شده است، اگر کسی حوصلهای برای خواندن کتاب نداشته باشد و فقط بخواهد ورق بزند و عکسها را ببیند، با همان عکسها و زیرنویسها، حدودی از موضوعات کتاب را متوجه میشود.
«کتاب تهران» که برای همزمانیاش با ۱۴ مهر و روز تهران منتشر شد اما هنوز به صورت عمومی عرضه نشده است، توسط انتشارات روزنه و به سفارش شهرداری تهران در ۲۱۶ صفحه و در ۹ بخش مختلف تالیف شده است.
در این کتاب تهران در بخشهای «جغرافیا و اقلیم»، «تاریخ»، «جامعه»، «ادیان و مذاهب»، «آموزش»، «فرهنگ و هنر»، «میراث فرهنگی»، «گردشگری و اوقات فراغت» و «مدیریت شهری» بررسی شده است و حتی در پایان آخرین بخش کتاب، شهرداران تهران از ابتدا تا امروز و چهار شهردار تهران که از عصر مشروطه تا امروز رکورد دارِ طولانیترین دوره مسوولیت در شهرداری تهران بودهاند به همراه نخستین شهردار و شهردار کنونی تهران پرداخته شده است.
حسینی همچنین به عرضه عمومی نشدن کتاب تهران با وجود گذشت سه ماه از انتشار ان اشاره میکند و میگوید: صنعت نشر یک قاعده مشخص دارد که وقتی ناشر کتابی را منتشر کرد، تمام کوشش خود را به کار میبرد تا کتاب مورد توجه و اقبال عمومی قرار گیرد؛ اما از سوی دیگر معمولا ناشران و سرمایهگذاران دولتی از این جهت که بودجه کارشان از منابع دولتی یا عمومی فراهم شده، چندان دغدغه فروش ندارند. بنابراین اگرچه گاهی در نشر کتاب خوب عمل میکنند، اما در توزیع موفق نیستند و کتاب به دست اهلش نمیرسد.
این پژوهشگر تاریخِ تهران با تاکید بر این که لازم است تا شهرداری تهران به عنوان نهاد متولی مدیریت شهری، روایتنامهای از شهر چه برای شهروندان و چه برای مهمانان و مراجعان خود داشته باشد، اظهار میکند: در تنظیم کتاب علاوه بر خودِ شهر، شهرداری و نقش آن در شکلدهی یا حفاظت از سرمایههای فرهنگی و اجتماعی نیز مورد توجه قرار گرفته است.
انتهای پیام