كاروان سه هزار نفره ياران احمدينژاد هر چقدر اطرافيانش تلاش كنند و مصاحبه پشت مصاحبه بياورند كه احمدينژاد براي مجلس هيچ برنامهاي ندارد، باز خبري از ولنجك درز ميكند كه خلاف اين گفته را ثابت ميكند. روز پنجشنبه هفته گذشته احمدينژاد در دفتر ولنجك پذيراي استانداران دوره رياستش در دولت بود.او در طول دولتهاي […]
كاروان سه هزار نفره ياران احمدينژاد
روز پنجشنبه هفته گذشته احمدينژاد در دفتر ولنجك پذيراي استانداران دوره رياستش در دولت بود.او در طول دولتهاي نهم و دهم با ٥٥ استاندار كار كرد كه از اين تعداد تنها هفت نفر به دليل اتخاذ مواضعي مخالف با احمدينژاد دعوت او را قبول نكردند. اگرچه از محتواي اين جلسه خبري در دست نيست اما شنيدههاي «اعتماد» حاكي از آن است كه اطرافيان رييس دولتهاي نهم و دهم طي هفته آينده ميزبان فرمانداران دولت خود خواهند بود.
بر اساس آمارهاي وزارت كشور در دوران رياست احمدينژاد بر دولت حدود ٨٠٠ فرماندار منصوب شدهاند. پيشبيني احمدينژاديها براي اين جلسه اين است كه حدود ٦٠٠ نفر در اين جلسه حضور خواهند داشت. آنها براي برگزاري اين جلسه در تهران به دنبال سالني با گنجايش ٦٠٠ نفر هستند و تلاش ميكنند تا آن را در سكوت خبري برگزار كنند و محتوايش را در اختيار رسانهها قرار ندهند. اين در حالي است كه احمدينژاد هر هفته حدود ١٦ نفر از مديران دولتي زمان خود را به طور خصوصي ملاقات ميكند كه اين رقم به ٦٤ نفر در ماه ميرسد. البته اين تنها يك بخش از شبكه مديران احمدينژادي در سراسر كشور است.
عبدالله ناصري، عضو شوراي مشورتي اصلاحطلبان و مديرعامل خبرگزاري جمهوري اسلامي در دوران اصلاحات در گفتوگويي با اعتماد به بررسي وضعيت دولت روحاني و نسبت اصلاحطلبان و نيروهاي تحولخواه پرداخته و معتقد است حمايت مجدد از روحاني براي اصلاحطلبان امر بعيدي نيست و احتمال حمايت از او براي يك دوره ديگر وجود دارد. او البته با صراحت نسبت به ادامه حضور نيروهاي دولت قبل در كسوت فرمانداران دولت فعلي هشدار ميدهد و ادامه فعاليت آنها را در صورتي كه كوچكترين تعلق خاطري به دولت فعلي ندارند نشانه بدي ميداند.
شما سالها كار رسانهاي كردهايد، فضاي رسانهاي دولت را چطور تحليل ميكنيد؟
كاملا منفعل است و يكي از ضعفهاي دولت هم به همين علت است. ما در دولت اصلاحات بالاخره دو تريبون مثل خبرگزاري و روزنامه داشتيم كه از نظر تيراژ بعد از همشهري بالاترين تيراژ را داشت. بسيار فعال بودند. ما تيمي به سرپرستي دكتر بروجردي از دانشگاه علامه طباطبايي آورديم و از ايشان خواستيم يك گزارش تحليل محتوا بدون هيچ سمت و سويي تهيه كنند. تمام خروجيهاي خبرگزاري را از سال ٨١ تا ٨٣ تحليل محتوا كردند كه بعد هم اين گزارش براي همه مقامات كشور فرستاده شد. در خبرگزاري وابسته به دولت تقريبا با نيم درصد تفاوت حضور اصولگرايان با اصلاحطلبان در خروجي خبرگزاري برابر بود. فضايي كه عليه خبرگزاري و روزنامه بود نشاندهنده فعال بودن اين دو رسانه است.
آيا اصلاحطلبان در ادامه از روحاني براي دوره بعدي رياستجمهوري حمايت خواهند كرد؟
ممكن است در آن زمان هم با توجه به رقبايي كه حاضر ميشوند اصلاحطلبان باز هم به اين نتيجه برسند كه از روحاني حمايت كنند اما شاقول اصلاحطلبان اين است كه آقاي روحاني و وزارت كشورش پاي انتخابات ميايستد يا نه و حاضر است هزينه بكند؟ هياتهاي اجرايي را كه نخستين ابزار نظارتي هستند چگونه شكل خواهد داد؟ الان ٧٦ درصد از نيروهاي احمدينژاد هنوز در دستگاه اجرايي وزارت كشور حضور دارند. رحماني فضلي با زيركي اين افراد را جابهجا كرده است، مثلا فرماندار را جابهجا كرده اما همچنان همه جا دست نيروهاي قبلي است.
پس شما قايل به اين هستيد كه اين توقف توليد فكر و انديشهورزي در اين جريان فكري اتفاق افتاده است؟
نه، معتقدم كه جريان انديشهورزي مستمر بوده است، خصوصا بعد از تحولاتي كه در عرصه فناوريهاي ارتباطاتي صورت گرفته انديشهورزي بهطور گسترده وجود داشته اما اين هم يك واقعيت است كه بالاخره هر انتخاباتي پيش ميآيد وجد و نشاط سياسي و اجتماعي اصلاحطلبان بيشتر از گذشته ميشود و انتخابات هم كه تمام ميشود، دوباره فروكش ميكند.
اما ائتلاف قواعدي دارد، قواعدي كه حتي در چينش كابينه هم در نظر گرفته نشد؟ يعني شما با رويكرد ائتلاف سياسي اين تصميم را گرفتيد اما بعد از انتخابات به ناچار به همان حمايت سياسي تن داديد؟
ائتلاف نه به معناي مدرن. خيلي از واژگاني كه در جامعه جهاني تعريف خاص خودش را دارد در جامعه ما تعريف ديگري دارد. ائتلاف در فرانسه يا هر كشور توسعهيافتهاي با اين ائتلاف متفاوت است. شما ممكن است اسم حمايت يا ائتلاف را بر آن بگذاريد. البته اصلاحطلبان به اين نتيجه رسيدهاند كه حمايت سياسي از روحاني داشته باشند، چون راي او از راي نامزد اصلي اصلاحطلبان بالاتر بود و اين تصميم هم به اين دليل گرفته شد كه منافع ملي براي اصلاحطلبان اولويت داشت. حمايت يا ائتلاف فرقي ندارد. اين تصميم را گرفتند كه دوباره گفتمان قديمي كه هشت سال بر سر كار بوده بازنگردد و گشايش نسبي در امور جامعه از جمله امور اصلاحطلبان ايجاد شود.
پس موضوع تحزب و گسترش آنكه شعار بيشتر دولتهاست در اختيار تام و تمام آنها نيست تا تحقق پيدا كند. در حقيقت بستر مناسبات موجود بر فضاي سياسي رفتن به سمت حزبي شدن را سخت ميكند؟
بله، دقيقا همين طور است. اين واقعيتي است. استثناهايي هم وجود دارد، يكي مانند رييس دولت اصلاحات. مرحوم بهشتي هم همين طور بود. علتش هم اين بود كه سالها در خارج از كشور زندگي كرده بود. باور جدي به تحزب و كار تشكيلاتي در ميان روحانيون كشور فارغ از خط سياسي خيلي جدي نيست.