ایرج تقیپور ـ تهیه کننده ـ در یادداشتی درباره موضوع صوت و تصویر فراگیر نوشته است:
«یادم میآید در کتابی که انتشارات سروش مجموعهی سخنرانی های همایش شیراز سال ۱۳۵۴ در تدوین سیاستهای فرهنگی رژیم پهلوی منتشر کرده بود، اولین سخنرانی متعلق به مهندس رضا قطبی در مراسم افتتاحیه بود که گفته بود: ماهوارهها دارند میآیند. برای پخش رادیو تلویزیونی. تاثیر این ماهوارهها در فعالیت ما به حدی خواهد بود که شاید ما مجبور شویم حتی معماری ساختمانهایمان را هم تغییر دهیم (نقل به مضمون).
باز هم یادم میآید در اوایل دههی ۱۹۸۰ میلادی که هنوز تلویزیونهای ماهوارهای مستقیم فعال نشده بودند، در هر بازار و جشنوارهی سینمایی، سمینارهایی برقرار بود برای بررسی ابعاد حقوقی تلویزیونهای ماهوارهای و تا مقررات هماهنگ تدوین و تصویب نشد، تلویزیونهای ماهوارهای خیلی پا نگرفتند.
این دو مثال را از این جهت آوردم که در صنعت سینما و تلویزیون به دلیل ماهیت نرمافزاری که دارد، آیندهنگری و تدوین مقررات و قوانین لازم شرط اصلی است. دولتها معمولا وظیفهی تدوین و تصویب مقررات را برای تسهیل فعالیت شاغلین حرفه را دارند و خود صرفا در حد ایستگاههای رادیو تلویزیونی که آگاهی دهندهی برنامههای دولتی باشد تامین بودجه و دخالت میکنند. اگر از برنامههای خبری (و مخصوصا اخبار آب و هوا بگذریم) برنامههای پرتماشاچی و سرگرمکننده آنچنان پرهزینه هستند که ایستگاههای دولتی توان سرمایهگذاری مستقیم چندانی را ندارند. از طرف دیگر این برنامهها ماهیت درآمدزایی دارند و این باعث شده که تولید سریالهای داستانی بزرگ، مسابقات مهم ورزشی، مسابقات پرخرج و دیدنی و شوهای بزرگ در چرخهی ایستگاههای خصوصی تعریف شوند.»
او با تقسیم بندی ایستگاههای خصوصی به دو دسته در این زمینه نوشته است:
«۱ـ ایستگاههای تلویزیونی که وظیفهی تولید و تامین برنامه و جدول نمایش را به عهده گرفته و با جذب انواع آگهی در ابتدا و میان برنامهها هزینههای خود را تامین میکنند. آقایان روپرت مرداک و سیلویو برلوسکونی از سلاطین این حوزه هستند.
۲ـ ایستگاههای غیرتلویزیونی که برنامهها را به درخواست بیننده ارسال میکنند. این ایستگاهها قبلا به دلیل محدویتهای فنی، کپی نوار یا دیسک را برای بینندگان میفرستادند، و حالا امکانات جدید فنی اجازه میدهد که برنامهها را در برابر اخذ وجه برخط ارسال کنند.
من تاکنون ندیدهام که تلویزیونهای دولتی در تولید و توزیع این دست برنامهها دخالت کنند. حداکثر دخالتی که دیدهام در ایستگاههای دولتی مانند بی بی سی انگلستان و رأی ایتالیا این بوده که شرکت مستقلی را برای تولید برنامههای پرخرج تاسیس کردهاند و با مشارکت در این دست تولیدها، ضمن فروش به ایستگاههای متعدد تلویزیونی و حتی نمایشهای سینمایی، مبادرت به نمایش تعداد محدودی از این برنامهها میکنند.»
تقی پور با تاکید بر اینکه «تمام قانونگذاران و مراجع رسمی و قانونی کشور بر یک نکته اتفاق نظر دارند؛ رادیو تلویزیون مصداق صوت و تصویر فراگیر است و بدان معنی است که صوت و تصویر به صورت فراگیر برای آحاد ملت توزیع شده و آنها به دلخواه از هرکدام که خواستند (و عجالتا با تامین هزینهها از جانب دولت و بدون پرداخت وجه اشتراک توسط مردم) استفاده می کنند.» در ادامه چنین آورده است: «سایر موارد که به صورت خرید و فروش خدمت یا برنامه باشد مصداق صوت و تصویر فراگیر نیست، لذا از حوزهی وظایف قانونی صداوسیما خارج است. صدور مجوز تاسیس و بهرهبرداری واحدهای ارائهی خدمات نیز قانونا بهعهدهی وزارتخانه ی دیگری سپرده شده است.»
این تهیه کننده در پایان نوشته است:
«آخرین نکتهای که باید به آن اشاره کنم این است که در زمان تصویب همهی قوانین بالا، توزیع برنامهها بسیار پرهزینه بوده است. حتی هم اکنون نیز سازمان صداوسیما برای توزیع برنامههایش هزینههای سنگینی را متحمل میشود. سازمان صداوسیما میتوانست با همکاری دولت ایستگاههای خصوصی رادیو تلویزیون را زیر نظر رهبری سازماندهی کند و ضمن انداختن بار بخشی از وظایف (عموما از نوع تصدیگری) خود به دوش این شبکهها، مانع از پا گرفتن و دیده شدن صدها ایستگاه فارسی زبان معمولا بیمحتوای خارجی شود.
امروزه نیز توزیع بر بستر شبکهی اطلاعات چنان ارزان شده و در دسترس همگان است که هر کسی بتواند، ولو نوع ارزان قیمت آن تولید برنامه کند و به ارزانترین شکل به دست مصرف کننده برساند. این خبر طلیعهی آن است که به زودی ایستگاههای رادیو تلویزیونی شکل خواهد گرفت که با کمترین هزینه مبادرت به پخش برنامه کرده و مردم نیز با دستچین کردن برنامهها، آنچه را که دوست دارند میبینند. معنی و مفهوم ایستگاه رادیو تلویزیونی به کل دگرگون خواهد شد.
چقدر خوب است این بار قبل از آوار شدن تکنولوژیهای نو علاوه بر معماری ساختمانها، ذهنهایمان را هم نوسازی کنیم.»
انتهای پیام