امروز: پنجشنبه, ۱۸ بهمن ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الخميس 8 شعبان 1446 | 2025-02-06
کد خبر: 48440 |
تاریخ انتشار : 10 بهمن 1394 - 22:25 | ارسال توسط :
0
1
ارسال به دوستان
پ

اجتماع > اجتماعی – قاتل قهرمان کشتی پس از گذشت دو روز از جنایت تسلیم پلیس شد. اين مرد در بازجويي‌ها به جنايت اعتراف اما درخصوص انگيزه‌اش از قتل سكوت كرد. اين جنايت شامگاه ششم بهمن رخ داد. آن شب به قاضي ايلخاني، بازپرس جنايي تهران خبر رسيد جوان 34ساله‌اي به نام علي در يك مغازه مرغ‌فروشي […]

اجتماع > اجتماعی – قاتل قهرمان کشتی پس از گذشت دو روز از جنایت تسلیم پلیس شد.

اين مرد در بازجويي‌ها به جنايت اعتراف اما درخصوص انگيزه‌اش از قتل سكوت كرد. اين جنايت شامگاه ششم بهمن رخ داد. آن شب به قاضي ايلخاني، بازپرس جنايي تهران خبر رسيد جوان 34ساله‌اي به نام علي در يك مغازه مرغ‌فروشي حوالي بهارستان به قتل رسيده است. بررسي‌ها نشان مي‌داد كه قرباني در كار پخش مرغ بود و عامل جنايت كارگر يك مغازه مرغ‌فروشي كه پس از جنايت گريخته بود. كارآگاهان در ادامه تحقيقات دريافتند كه قاتل فراري پيش از اين هم با مقتول درگيري داشته اما كسي از جزئيات اختلاف آنها خبر نداشت. دو روز از جنايت گذشته بود تا اينكه عصر پنجشنبه گذشته، متهم 22ساله به كلانتري باقر‌آباد قرچك رفت و خود را تسليم كرد. به گفته سرهنگ حاجي‌زاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران، متهم مدعي شده كه به‌خاطر اختلافات قديمي دست به جنايت زده است و تحقيقات براي مشخص شدن انگيزه اصلي او از قتل ادامه دارد.

  • گفت‌وگو با متهم

روز گذشته عامل جنايت در شعبه هشتم دادسراي امور جنايي تهران تحت بازجويي قرار گرفت اما درخصوص انگيزه‌اش، تنها سكوت كرد. پدر و برادر مقتول كه در دادسرا حضور داشتند مي‌گفتند كه قرباني فرزندي 7ساله دارد و همسرش 6ماهه باردار است. برادر علي گفت كه وي 2مدال قهرمان كشوري در رشته كشتي و 5مدال استاني در وزن 52كيلوگرم داشته است و آخرين مدالش براي سال 83بود. در ادامه گفت‌وگوي همشهري با عامل قتل اين قهرمان كشتي را مي‌خوانيد.

  • چه شد كه دست به جنايت زدي؟

من نمي‌خواستم علي را بكشم. من و علي با هم نسبت فاميلي دور داشتيم. او 15سال پيش از شهرستان به تهران آمده بود اما من 5سال پيش آمدم. هردو يك جورهايي همكار بوديم. من شاگرد مغازه مرغ فروشي بودم و شب‌ها در آنجا مي‌خوابيدم. علي هم در كار پخش مرغ بود و در يك محدوده كار مي‌كرديم. هرچند 2سالي مي‌شد او را نديده بودم اما روز حادثه او به مغازه‌ام آمد و خواست تا سوار ماشينش شوم. مي‌خواست دوري با ماشين بزنيم. من كه در حال پاك كردن مرغ بودم با چاقويي در دستم سوار شدم. در بين راه يكي از فاميل‌هاي مقتول هم سوار شد كه ناگهان باهم درگير شديم. من از ماشين پياده شدم اما درگيري ما ادامه داشت و همان لحظه بود كه انگار چاقو به او برخورد كرد.

  • چرا با مقتول درگير شدي، مگر با هم اختلاف داشتيد؟

نه هيچ اختلافي نداشتيم. نمي‌دانم چه شد كه ناگهان بي‌دليل به من فحش داد.

  • بررسي ها نشان مي دهدسال‌ها قبل پدران شما بر سر فروش يك باغ دچار اختلاف شده بودند، انگيزه‌ات از جنايت به اين موضوع مربوط مي‌شود؟

نه هرگز، من اصلا در جريان اين موضوع هم نبودم. من و مقتول هيچ اختلافي با هم نداشتيم.

  • بعد از قتل چه كردي؟

فرار كردم. اما وقتي با برادرم تماس گرفتم و شنيدم كه علي فوت شده عذاب وجدان گرفتم و تصميم گرفتم خودم را تسليم كنم.

  • طي 48ساعتي كه فراري بود كجا پنهان شده بودي؟

جايي در شهرري. هرچند از شانس بد من هوا خيلي سرد شده بود و تا صبح از شدت سرما مي‌لرزيدم.

This entry passed through the Full-Text RSS service – if this is your content and you’re reading it on someone else’s site, please read the FAQ at fivefilters.org/content-only/faq.php#publishers.

RSS

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • ارسال دیدگاه برای این مطلب مقدور نمی باشد!