بهگزارش صلح خبر بر اساس خبر رسیده، در مراسم رونمایی این کتاب که در کافهکتاب نیماژ برگزار شد، مصطفی مستور درباره آشنایی خود با داستانهای سمیرا آرامی گفت: حدود ۱۵ سال پیش در جشنواره داستان مشهد بهاتفاق خانم مریم حسینیان داور بودیم و دبیر آن جشنواره آقای هادی مظفری، همسر خانم آرامی بودند. یکی از داستانهای آن جشنواره متعلق به سمیرا آرامی بود و من خیلی از آن داستان خوشم آمد. وقتی گفتم این داستان باید جایزه بگیرد خانم حسینیان گفتند این نویسنده با دبیر جایزه نسبتی دارند و ممکن است حرف و حدیث پیش بیاید اما بهنظر من نادیده گرفتن آن داستان بهدلیل نسبت نویسندهاش با دبیر جایزه بیمعنی بود چون داستان خوب بایست مورد تقدیر قرار بگیرد.
این نویسنده در ادامه گفت: همان موقع من خیلی تشویقشان کردم که عرصه داستان را ادامه بدهند چون حس کردم خانم آرامی بهطور غریزی یک استعداد داستاننویسی است و زبان نوجوانان را بسیار خوب میداند و در این ۱۵ سال بهطور قطع این استعداد را بهلحاظ فنی رشد و پرورش داده است. امیدوارم در ادامه رمانی حجیم هم بنویسد و ما شاهد موفقیتهای بیشتر این داستاننویس باشیم.
در ادامه این مراسم، مریم حسینیان، داستاننویس در معرفی سمیرا آرامی اظهار کرد: چند داستان از این مجموعه مربوط به زمانی است که نویسنده تازه از نوجوانی به جوانی پا گذاشته بود. آرامی محصول یک کارگاه داستاننویسی در مشهد بود و اتفاقات عجیبی آنجا افتاد و استعدادهای خیلی خاصی مثل سمیرا آرامی از دل آن کارگاه بیرون آمدند و برخی از داستانهای آرامی بسیار بینقص بودند، درخشیدند و جوایز متعددی هم گرفتند. زمانهایی نویسنده اتفاقی در داستانهایش رقم میزند که انطباق خاصی با دیدگاههای روانشناسی پیدا میکند. دعوت میکنم که داستانهای مجموعه «دربست عشقاباد» را با رویکرد روانشناسانه هم بخوانید.
احمد ابوالفتحی، داستاننویس هم درباره داستانهای این مجموعه گفت: شروع این مجموعه با همان دو سه داستان ابتدایی بهخصوص در داستان سوم کتاب یعنی «من بازی نیستم» برای من یک شوک محسوب میشد. تمرکز روایت روی ذهن سه کودک است که روی یک وانت نشستهاند و به سمت یه رنج در حرکتند. توان تکنیکی سمیرا آرامی و تلاشی که برای پرورش استعداهایش در مسیر شکل دادن به فرمهایی تازهیاب است قابل تحسین است. بدون اینکه میلی برای تصریح مضمون اصلی داشته باشد، بهطور ضمنی آن را پیش میبرد و به هدفش میرسد. عملا این نوعی تعهد به اجتماع است که در تکتک داستانها شاخص است. تکتک این داستانها از دل نوعی درد جوشیده است.
در پایان این مراسم سهند آدمعارف که اجرای برنامه را برعهده داشت درباره اهمیت آشنایی بیشتر ایرانیان با داستاننویسان ایرانی و رشد داستان فارسی در سالهای اخیر سخن گفت و پایانبخش مراسم داستانخوانی سمیرا آرامی بود که او بخشی از داستان «دربست عشقآباد» را برای حاضران در مراسم خواند.
انتهای پیام