به گزارش مجله فرهنگ و هنر پایگاه صلح خبر ؛ مسجد پر بود از نمازگزارانی که سر سفره منتظر افطاری بودند. خادم مسجد، دستپاچه، شماره موبایل حاجی را میگرفت. معلوم بود کلافه است. با خودش میگفت اگر نیاید، چه؟ حاجی هر سال نذر داشت شب چهارم ماه رمضان افطاری مسجد را بدهد. صبح هم آمده بود به […]
به گزارش مجله فرهنگ و هنر پایگاه صلح خبر ؛
مسجد پر بود از نمازگزارانی که سر سفره منتظر افطاری بودند.
خادم مسجد، دستپاچه، شماره موبایل حاجی را میگرفت. معلوم بود کلافه است. با خودش میگفت اگر نیاید، چه؟
حاجی هر سال نذر داشت شب چهارم ماه رمضان افطاری مسجد را بدهد. صبح هم آمده بود به خادم مسجد گفته بود که امشب هم افطاری را میآورد و هم مهمانهای خاصش را.
انتظار طولانی شد. بعضیها هم داشتند میرفتند و زیر لب غرولند میکردند. سه تا اتوبوس جلوی درب مسجد ایستاد و آدمهایی با لباسهای نامرتب و پاره وارد مسجد شدند. رفتند وضو گرفتند و آمدند توی شبستان. حاجی در حالی که لبخند میزد بعد از همه وارد شد. سینهاش را صاف کرد و گفت: «امشب همه ما افطار مهمان این بچههاییم. هیئت احسان الحسین؛ کارتنخوابهای شهر تهران»
57243
Let’s block ads! (Why?)
اگر خبر یا گزارشی دارید از بخش خبریار صلح خبر برای ما ارسال نمایید.
قوانین خبریار صلح خبر
- لطفا در ارسال اخبار و تصاویر و گزارش های خود قوانین و مقرارت را رعایت فرمایید.
- از ارسال مطالب خلاف عفت عمومی یا تصاویر موهون اکیدا خودداری فرمایید.
- در صورت مشاهده تخلف پس از تذکر ، حساب کاربری موردنظر بلافاصله حذف می گردد.