خط پایان عنوان کتابی است که به خاطرات جهانبخش مرادی از فرماندهان دوران دفاع مقدس پرداخته و توسط محمدتقی عزیزیان بازنویسی و تدوین شده و در انتشارات ستارگان آسمان به چاپ رسیده است.
جهانبخش مرادی، فرمانده آخرین گردانی بوده که در دوران دفاع مقدس، خرمشهر را از دست داده است؛ با وجودیکه بیشاز ۳۵ سال از موضوع سقوط و فتح خرمشهر میگذرد اما باز هم این فرمانده دوران دفاع مقدس، احساس گناه با خود دارد.
این کتاب که در ۱۴۴ صفحه منتشر شده که شامل یک مقدمه و ۱۷ خاطره از جهانبخش مرادی بوده و در ادامه کتاب نیز عکسها و مستنداتی از این فرمانده دوران دفاع مقدس انعکاس یافته است.
در بخشیاز این کتاب در یکی از خاطرات این فرمانده دوران دفاع مقدس آمده است: «بدنش را روی کولم سوار میکنم. خیلی سنگین است. پاهایش روی خاک کشیده میشود. خون از نقطه نقطه بدنش بیرون میزند دستش تمام یقه و جیبهای پیرهنم را خونی میکند معلوم نیست من مجروحم یا او. از لابهلای جنازهها رد میشوم. یک نفر بالای سر برادرش ایستاده و گریه میکند سوت خمپاره در سرم میپیچد. تیر و ترکش از کنارم زوزه میکشد از بچهها سراغ ماشین میگیرم متأسفانه نیست. به خیلیها رو میاندازم؛ اما کسی کمکم نمیکند. زمان زیادی ندارم. عراقیها هر لحظه ممکن است سر برسند مجبورم قسمت غربی شهر را ترک کنم».
در بخش دیگری از این کتاب آمده است: «نزدیک به نیمههای شب، حملات ضد انقلاب شروع میشود؛ اما هنگامیکه با تیراندازی منظم مواضع مختلف از طرف گروه ما و شلیک سلاحهای سنگین از طرف گروه ارتشی مستقر در محل، مواجه میشوند، متواری شده و منطقه را ترک میکنند. هیچگونه خوراکی به گروه ما نمیرسد. تنها آب قمقمهها را داریم. اولین تجربه درگیری با ضد انقلاب است. خیلی سخت میگذرد. آشنایی چندانی با منطقه نداریم. همه مضطرب و مراقب، کسی دل و دماغ نفس کشیدن ندارد. پلک روی هم نمیگذاریم. بچهها نوبتی نماز میخوانند و برمیگردند».
انتهای پیام