به گزارش صلح خبر، این یادداشت به شرح زیر است:
شریعتی، مسجد ارک و خاطرهای دردناک
فکر میکنم ۳۰ خرداد ماه و در چنین روزی بود؛ با آغاز تعطیلات دانشگاهی، طبق معمول از تبریز با اتوبوس شمسالعماره راهی تهران شدم تا بعد هم از تهران به قم بروم.
بعد از ظهر بود که به خیابان ناصرخسرو رسیدم و برای اقامه نماز به مسجد ارک که همان نزدیکیها بود، رفتم.
نیروهای گارد ضد شورش با تجهیزات و آمادگی کامل، مسجد را محاصره کرده بودند. یکه خوردم! نمیدانستم چه اتفاقی افتاده است!
من که کلهام اساساً بوی قرمه سبزی میداد، از گوشه و کنار به راهم ادامه دادم. گارد مانع شد و یکی از آنها با پرخاش نعره کشید: «کجا میروی؟ مگه نمیبینی راه بسته است؟!!».
پاسخش دادم: «میرم مسجد؛ برای نماز».
با خشونت زائد الوصفی گفت: «مسجد تعطیله؛ زود برگرد!».
گفتم: «میخوام سرویس بهداشتی برم».
با اکراه، اجازه داد…
سرویس بهداشتی مسجد ارک مجزا و در کنار مسجد قرار داشت. مسجد مالامال از جمعیت جوان، نخبه و دانشجو بود و سخنران هم از فضائل دکتر علی شریعتی میگفت.
در آن لحظه ناباورانه متوجه شدم که علی شریعتی بهدست رژیم دژخیم شاه به شهادت رسیده است.
خبر، بسیار سنگین و اندوهبار بود. حضار خشمگین و بغض کرده بودند و با چهرههایی غمزده یکدیگر را در آغوش گرفته بودند و اشک میریختند.
در پایان مراسم با ناراحتی غیر قابل وصفی، راهی قم شدم.
بعد هم دانشگاهها و از جمله دانشگاهمان «آذرآبادگان» صحنه اعتراضات گسترده و محکومیت رژیم گردید.
مراسم بزرگداشت زندهیاد شریعتی فراگیر شد و دانشجویان در دانشگاههای سراسر کشور بپاخاستند.
همگرایی با طلاب حوزه افزایش یافت و نهضت امام خمینی(ره)، فروزانتر و پُرفروغتر شد.
روحش شاد و یادش گرامی …
انتهای پیام