فرهنگ > دین و اندیشه – متن زیر گزیده ای از مقاله «نشانه ها» ست که به قلم دکتر رسول جعفریان، مورخ و محقق تاریخ اسلام نگاشته شده است. زمانی که شاه صفی [سلطنت 1038 ـ 1052] نواده شاه عباس و جانشین وی در ایران، بر عراق عرب تسلط یافت، تلاش کرد تا رشته آبی از حله […]
فرهنگ > دین و اندیشه – متن زیر گزیده ای از مقاله «نشانه ها» ست که به قلم دکتر رسول جعفریان، مورخ و محقق تاریخ اسلام نگاشته شده است.
زمانی که شاه صفی [سلطنت 1038 ـ 1052] نواده شاه عباس و جانشین وی در ایران، بر عراق عرب تسلط یافت، تلاش کرد تا رشته آبی از حله به نجف بیاورد که تکمیل همان نهر شاهی زمان شاه اسماعیل و طهماسب بود. درست در همین وقت تعمیر حرم امام امیر المؤمنین (ع) را در دستور کار خود قرار داد. وی برای کار تعمیرات و بازسازی، مصمم بود تا از سنگ استفاده کرده و این بنا را با شکوه هرچه تمامتر بازسازی کند.
در این جا داستانی رخ داد که از نظر واله اصفهانی شگفت بود. شاه صفی دستور داده بود تا سنگهای برجای مانده از برخی از بناهای کهن ساسانیها را به نجف منتقل کرده و در کار ساختمان بنای حرم استفاده کنند. اما این کار یعنی انتقال آن سنگها از راه دور به نجف زحمت زیادی داشت. در همین اثناء، ضمن تلاشی که برای کندن نهر آب صورت گرفت، یکباره سنگهای زیادی که تراشیده و آماده بود و به احتمال از بناهای کهن از زیر خاک پیدا شد و از همانها برای بنای حرم امام علی علیه السلام استفاده شد.
واله اصفهانی در خلد برین که این بخش آن به نام ایران در زمان شاه صفی و شاه عباس دوم چاپ شده، در این باره توضیحات جالبی دارد و نامی هم از طاق کسری به میان می آورد. وی در باره وضع کم آبی در نجف می نویسد:
«خدام کرام آن آستان آسمانشأن و سایر سکنه و متوطّنین نجف اشرف نیز از کمى آب مانند حباب بر روى آب سرگردان و خانه خرابند، چه مردم آن خطّه خلدنشان آب از حوالى مسجد متبرکه کوفه و جوار قلعه مشهوره به قلعه برگزیده کردگار جلیل ابو المؤید شاه اسماعیل- سقى اللّه ثراه- که قرب یک فرسنگ راه است آورده به تعب و مشقّت بسیار مدار مى گذرانیدند و قیمت آب خانه عجزه و تهیدستان را به آب رسانیده از این رهگذر بیشتر خراب و ویران داشت، لا جرم در اواخر این سال فرخ فال، راى آفتاب اشراق شهریار آفاق و خاقان به استحقاق به تجدید قبه و رواق آن روضه سدره مرتبه پرتو ظهور افکنده… فرمان واجب الاذعان به عزّ نفاذ پیوست که معماران صائب اندیشه و بنایان سنمار پیشه و سایر عمله و فعله از اطراف و اکناف ممالک محروسه به آن خطه خلدنشان نقل مکان و به صلاح و صوابدید سرکار مشار الیه در پذیراى امور متعلّقه به انجام و مهام مذکور سعى و اهتمام تمام نمایند…».
شاه دستور داده بود که برای تعمیر حرم، سنگهای مناسب از بقایای طاق کسری و جز آن به آنجا انتقال یابد که دشوار بوده است: « بر طبق عرض سرکار مشار الیه ارقام مطاعه لازم الاطاعه عزّ اصدار یافته بود که امراى نامدار آن دیار قطعات سنگ که به جهت اساس بنیان و ازاره و سایر سنگ کارىهاى آن کعبه روحانیان و قبله کروبیان در کار باشد، از طاق کرّا [بخوانید طاق کسری] و غیر آن نقل پاى کار نمایند و فرمان پذیران با آنکه از راه امتثال فرمان واجب الاذعان کوه گران را به صوب مقصد چون ریگ روان مىکردند، امّا از راه ناهموارى راههاى دور و دراز و شدّت و صعوبت مرور بر شوارع پر نشیب و فراز، حصول آن مطلب به دشوارى و تعب میسّر مىشد و ابواب انتظار بسیار بر روى روزگار آن کار مىگشود»
در همین اثنا، در جریان کندن زمین برای آب، سنگهای تراشیده منظمی یافت شد که بکار تعمیر بنای حضرت امیر آمد و به گفته واله دلیل «ظهور کرامات و خوارق عادات» بود.
به نوشته واله «در حوالى ارض مقدّس نجف اشرف کان سنگى معدن آبورنگ که مگر گفتى که قطعات آن را سنگ تراشان چابکدست به اندازه بریده از براى همین کار به انبار آن مکان کشیدهاند به هم رسید و هریک از قطعات آن که به طول و عرض مناسب هر کار چهره مىگشود در دیده ارباب دید، لوحى بود کرامت شاه ولایت و خرق عادت مستمره آن حضرت بر آن مسطور». با همین سنگها بود که حرم امام علی (ع) تعمیر گردید و ضمنا آبی از سمت حله به نجف انتقال یافت: «و چون رشحى از دریاى بىکران نفاذ فرمان، آوردن آب به آن خاک پاک بود نهرى عریض عمیق از حوالى حلّه فروبرده از جوار مسجد کوفه و عمارت خورنق که از بناهاى نعمان بن منذر در زمان بهرام گور است گذرانیده آب فرات را به دریاى نجف رسانیدند و به جهت جمع آمدن آب دریاچه در میان دریا بنا نهاده قرار به آن دادند که در سال دیگر چون وقت کار دررسد از آن دریاچه آب را به نقب و کاریز به درون حصار نجف اشرف روان و از آنجا به چرخ و دولاب بر روى زمین جارى سازند».
وی ادامه می دهد: «چون از جویبار فرمان لازم الاذعان خاقان روزگار اجراى آب فرات به آن کعبه حاجات شده بود و چنانچه گذشت آب آن چشمه سار به دریاى نجف جارى گشت، شعراى بلاغت پیشه در بحر اندیشه فرورفته گوهرهاى آبدار از براى ضبط تاریخ به کنار آوردند، از آن جمله گوهر تاریخى است که میرزا صالح منشى برادرزاده مؤلف تاریخ عالمآرا به غوص آن پرداخته به زبان حال ساکنان آن خطّه خلد مثال تاریخ اجراى آن ساخته و هو هذا: قطعه: شاه اقبال قرین خسرو دین شاه صفی / آن که خاک قدمش زیور افسر آمد / یافت توفیق که آرد به نجف آب فرات / این بشارت شه از ساقی کوثر آمد / ساکنان نجف از تشنگی آزاد شدند / رحمت حق همه را شامل و یاور آمد / سال تاریخ چو پرسیدم از ایشان گفتند / آب ما از مدد ساقی کوثر آمد
(ایران در زمان شاهصفى و شاهعباس دوم [خلد برین] [به کوشش محمدرضا نصیری، تهران، 1382، صص، 110 ـ 113 )
/6262
Let’s block ads! (Why?)
RSS