به گزارش مجله مدیا صلح خبر بهترین ملودرامهای ایرانی با موضوع «خیانت» روزنامه همشهری – مسعود پویا: موضوعی که تا همین چند سال پیش تابو محسوب میشد، حالا خط مشترک بسیاری از ملودرامهای ایرانی است؛ ملودرامهایی که نخ تسبیحشان پرداختن به سوژه خیانت است. در بهترین ملودرامهای سینمای ایران با موضوع خیانت، کاراکترها از دل […]
به گزارش مجله مدیا صلح خبر
بهترین ملودرامهای ایرانی با موضوع «خیانت»
روزنامه همشهری – مسعود پویا: موضوعی که تا همین چند سال پیش تابو محسوب میشد، حالا خط مشترک بسیاری از ملودرامهای ایرانی است؛ ملودرامهایی که نخ تسبیحشان پرداختن به سوژه خیانت است.
در بهترین ملودرامهای سینمای ایران با موضوع خیانت، کاراکترها از دل طبقه متوسط شهری انتخاب شدهاند؛ طبقهای که از نیمه دوم دهه ۸۰ آسیبهای فراوانی دید و سینمای ایران به هر دلیل این آسیبها را در بحران اخلاقی خلاصه کرد.
ابتدای دهه ۹۰، حساسیتها در مورد ملودرامهایی که موضوع خیانت را دستمایه قرار داده بودند افزایش یافت، ولی داستان تحریم و تحصن مقابل وزارت ارشاد هم نتوانست تغییری در رویکرد فیلمسازان ایجاد کند. حالا به نظر میرسد همه با این موضوع کنار آمدهاند یا دستکم به اندازه سابق نسبت به آن حساس نیستند.
مروری بر مسیری که ملودرامهای ایرانی از «شوکران» تا امروز پیمودهاند نشان میدهد که چگونه سینمای ایران در گذر زمان تغییر لحن و رویکرد داد و خطقرمزها را جابهجا کرد.
شوکران
(۱۳۷۹)
کارگردان: بهروز افخمی
فیلمنامه: بهروز افخمی (با همکاری مینو فرشچی)
ستاره ها: فریبرز عربنیا، هدیه تهرانی، محمدصالح علا، رزیتا غفاری، حمیدرضا افشار، آرش مجیدی، منوچهر صادقپور و اکبر معززی
تهیهکننده: سیدضیاء هاشمی
بهترین فیلم بهروز افخمی و از بهترینهای سینمای پس از انقلاب، براساس فیلم «جذابیت مرگبار» (ایدریان لاین ۱۹۸۷) ساخته شد؛ از معدود مواردی که نسخه فارسی از فیلم هالیوودی بهتر از کار درآمد و برایش چه در شخصیتپردازی و چه در پایانبندی تصمیمات مناسبتری گرفته شد.
فقط همین موضوع را به یاد داشته باشید که زن اغواگر در انتهای جذابیت مرگبار، خانه مایکل داگلاس را به آتش میکشد، در حالی که هدیه تهرانی در شوکران بر اثر تصادف کشته میشود.
در انتهای دهه ۷۰ با وجود اینکه فضا باز شده و جسارت به سینمای ایران بازگشته بود باز هم تنها به پشتوانه نهاد قدرتمندی، چون حوزه هنری تبلیغات اسلامی و شخص محمدعلی زم میشد فیلمی، چون شوکران را ساخت. ایده اولیه ساخت شوکران از خطبه معروف نماز جمعه هاشمیرفسنجانی در دهه ۷۰ درخصوص صیغه شکل گرفت.
فکر اولیه در جلسه مدرسه کارگاهی فیلمنامهنویسی حوزه هنری مطرح شد، ولی سال ۷۴ زمان مناسبی برای ساخت فیلمی، چون شوکران نبود. بعد از دوم خرداد ۷۶ و وزیدن نسیم آزادی به سینما، ساخت شوکران در دستور کار قرار گرفت. فیلمنامه اولیه با همکاری مینو فرشچی نوشته شد تا نگاهی زنانه به فیلم راه یابد.
برای پرهیز از حاشیه و حساسیت، شوکران به جشنواره فجر هم نیامد و نوروز ۷۹ اکران عمومی شد. در انتهای دهه ۷۰ پایین کشیدن فیلمها از پرده سینما باب نبود وگرنه این اتفاق برای شوکران هم رخ میداد. فیلم با اعتراض پرستاران مواجه میشود که به کاراکتر سیما ریاحی معترضند؛ اعتراضی که از ورود یک پرستار به زندگی مردی متاهل آغاز میشد و تا جزئیاتی، چون سیگارکشیدن او امتداد مییافت.
در شوکران برای اولین بار در سینمای پس از انقلاب، خیانت مردی مذهبی که مسئولیتی هم در یک کارخانه دولتی دارد به تصویر کشیده شده؛ خیانتی که البته کاملا با توجیه شرعی صورت میگیرد؛ طوری که محمود بصیرت (فریبرز عربنیا) خیلی زود سیما ریاحی (هدیه تهرانی) را صیغه میکند.
شوکران با لحنی پیشگویانه تغییر مناسبات زندگی تکنوکراتهای مذهبی را به تصویر میکشد و در موضع همدلی با سیما ریاحی قرار میگیرد که قربانی رابطه با مردی میشود که حاضر به پذیرش مسئولیت رابطهای که واردش شده نیست.
هدیه تهرانی و فریبرز عربنیا در بهترین دورانشان مقابل دوربین بهروز افخمی رفتند وحضور نعمت حقیقی در سطحی فراتر از مدیر فیلمبرداری، شوکران را به بهترین اثر سازندهاش تبدیل کرد.
فیلمی مهم و جریانساز که از توازن و جسارت به صورت توأمان برخوردار بود. با وجود استقبال فوقالعاده تماشاگران در اکران اول فیلم، منتقدان خیلی دیر به ارزشهای شوکران پی بردند. سالها گذشت و الگوی شوکران در فیلمهای زیادی به کار گرفته شد، ولی هیچ فیلمی نتوانست موفقیت این ساخته افخمی را تکرار کند.
چهارشنبه سوری
(۱۳۸۴)
کارگردان: اصغر فرهادی
نویسندگان فیلمنامه: اصغر فرهادی و مانی حقیقی
ستاره ها: هدیه تهرانی، ترانه علیدوستی، حمید فرخنژاد، پانتهآ بهرام، هومن سیدی و سحر دولتشاهی
تهیهکننده: جمال ساداتیان
وقتی «رقص در غبار» و «شهر زیبا» با وجود ستایش منتقدان و توجهی که به فیلمها در جشن خانه سینما شد، در گیشه شکست خوردند، اصغر فرهادی تصمیم گرفت سراغ آدمها و موضوعاتی برود که جذابیت بیشتری برای تماشاگر داشته باشد. به این ترتیب فرهادی طبقهاش را عوض کرد و دوربینش را از پایین شهر به بالای شهر آورد و سراغ طبقه متوسط رفت.
فرهادی به همراه مانی حقیقی فیلمنامه چهارشنبهسوری را نوشت و جالب است که بدانید فیلمنامه فرهادی به دفاتر تولید زیادی رفت و با واکنش منفی مواجه شد؛ فیلمنامهای که وقتی هدیه تهرانی اعلام کرد در آن بازی میکند، مورد توجه ساداتیان قرار گرفت.
تهرانی که سالها نقش زنان اغواگر را بازی کرده بود، چهارشنبهسوری را فرقی برای ارتقای جایگاه بازیگری و تغییر پرسونایش دانست. در چهارشنبهسوری، پانتهآ بهرام نقشی را بازی کرد که تا پیش از آن تهرانی مشابه آنها را ایفا میکرد. حضور کاراکتر روحی (ترانه علیدوستی) باعث میشد پیوند اصغر فرهادی با طبقه فرودست کاملا قطع نشود.
آنچه از آن به عنوان مهارت فرهادی در قصهگویی یاد میشود با چهارشنبه سوری آغاز شد. فرهادی در نیمه اول فیلم، مژده (هدیه تهرانی) را به عنوان زنی که به لحاظ عصبی بههم ریخته است و به شوهرش شک دارد به تصویر میکشد. طوری که تماشاگر احساس میکند مرد (حمید فرخ نژاد) بیگناه است و مژده بیدلیل به او شک دارد.
فصل ملاقات مرد (فرخنژاد) با زن همسایه (پانتهآ بهرام) از سکانسهای کلیدی آثار فرهادی است؛ جایی که تماشاگر کاملا شوکه میشود. فرهادی این مهارت شوکهکردن تماشاگران را در فیلمهای بعدیاش هم به کار گرفت. در چهارشنبهسوری حق میان مرد خیانتکار، مژده و زن همسایه تقسیم شده است، آن هم نه به شیوه نسبیگرایی معمول سینمای ایران.
میان ملودرامهایی که با موضوع خیانت ساخته شدهاند، چهارشنبهسوری تلألو و جایگاهی خاص دارد. اولین قسمت سهگانه فرهادی که با «درباره الی» اوج گرفت و با «جدایی نادر از سیمین» به فیلمسازی جهانی بدل شد.
سعادت آباد
(۱۳۸۹)
کارگردان: مازیار میری
نویسنده فیلمنامه: امیر عربی
ستاره ها: لیلا حاتمی، حامد بهداد، مهناز افشار، امیر آقایی، هنگامه قاضیانی، حسین یاری و مینا ساداتی
تهیهکننده: همایون اسعدیان
از محصولات متاثر از سینمای فرهادی که نسبت به فیلمهای دیگر سر و شکلدارتر از کار درآمد و مورد توجه منتقدان و تماشاگران قرار گرفت. کاراکترهای سعادتآباد آدمهای مستأصل طبقه متوسط هستند که هرکدام داستانی برای خود دارند.
یاسی (لیلا حاتمی) که در زندگی مشترک با محسن (حامد بهداد) دچار تردید شده تصمیم میگیرد مهمانیای برگزار کند؛ مهمانیای که در آن همه چیز آنطوری که یاسی دوست دارد پیش نمیرود. اختلاف تقریبا میان همه زوجهای حاضر در مهمانی وجود دارد و محسن (حامد بهداد) هم در انتهای فیلم خیانتش کاملا محرز میشود.
اینکه محسن با مربی فرزندش (مینا ساداتی) رابطه دارد شوک نهایی سعادتآباد است که البته در نسخه شبکه نمایش خانگی این صحنه حذف شده است. سعادتآباد مشخصا تحت تاثیر فیلم درباره الی ساخته شده و نحوه رویکردش به طبقه متوسط و گذشتهای که میان کاراکترها وجود داشته از فیلم فرهادی میآید.
برف روی کاجها
(۱۳۹۰)
نویسنده و کارگردان: پیمان معادی
ستاره ها: مهناز افشار، ویشکا آسایش، صابر ابر، حسن معجونی، آناهیتا افشار، حسین پاکدل، شیرین یزدانبخش و زانیار خسروی
تهیهکننده: جمال ساداتیان
فیلم ساده و جمع و جور پیمان معادی یکی از پرسروصداترین ملودرامهای دهه ۹۰ بود که با همان اولین نمایش در سیامین جشنواره فیلم فجر، جنجالهایش آغاز شد. ماجرای رویا (مهناز افشار) و علی (حسین پاکدل)، زوجی که زندگیشان به بنبست رسیده است.
رویا مدرس پیانوست و در غیبت علی با تدریس روزگار میگذراند تا اینکه متوجه میشود همسرش با یکی از شاگردان او (آناهیتا افشار) گریخته است. تا جایی که فیلم بر خیانت مرد متمرکز است با یک ملودرام معمولی مواجهیم، ولی از جایی که رویا با پسر جوانی به نام نریمان (صابر ابر) که در همسایگیشان زندگی میکند آشنا میشود برف روی کاجها به شمایل فیلمی حساسیتبرانگیز درمیآید.
با توجه به اینکه رویا از همسرش جدا شده بود و رابطه او با نریمان در حد یک آشنایی اولیه است قاعدتا نمیبایست مشکلی برای برف روی کاجها پیش میآمد، ولی فیلم قربانی موج برخی گروههای سیاسی علیه آثاری که در باره خیانت ساخته شده بودند شد.
فیلم برگزیده تماشاگران سیامین جشنواره فیلم فجر، یک سال پشت خط اکران ماند و سرانجام در سال ۹۲ روی پرده آمد. خطقرمزی که مخالفان معتقد بودند سازندگان برف روی کاجها از آن عبور کردهاند، خیانت زن بود. در حالی که فیلم درباره چالشهای زنی است که شوهرش به او خیانت کرده.
زندگی خصوصی
(۱۳۹۱)
کارگردان: حسین فرحبخش
نویسنده فیلمنامه: اصغر نعیمی
ستاره ها: فرهاد اصلانی، هانیه توسلی، لعیا زنگنه، سعید نیکپور و کاظم هژیرآزاد
تهیهکننده: حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی
اقتباس جنجالی حسین فرحبخش از فیلم شوکران، با همان صراحتی که از سازندهاش انتظار میرفت به قلب ماجرا زده است. ابراهیم (فرهاد اصلانی)، انقلابی دوآتشه دهه ۶۰، حالا سردبیر یک روزنامه سیاسی است که در آن مطالب جنجالی منتشر میکند.
ابراهیم که با همسرش (لعیا زنگنه) زندگی خوبی دارد، با دختر جوانی به نام پریسا (هانیه توسلی) آشنا میشود و خیلی زود این رابطه به ازدواج موقت میانجامد. فیلم زندگی خصوصی در ادامه از همان قاعده آشنا پیروی میکند. پریسا باردار شده و ابراهیم حاضر به پذیرش مسئولیت نیست.
قتل پریسا توسط ابراهیم و انتساب این سردبیر امروز و چهره ارزشی دیروز به اصلاحطلبان سروصدای زیادی به همراه داشت. فیلم البته در جزئیات رابطه آنقدر پیش رفته بود که اصولگرایان بیشتر مخالفش بودند. بعد از ماجرای قتل همسر محمدعلی نجفی، عدهای از لحن پیشگویانه فیلم خصوصی گفتند؛ فیلمی که قربانی دعوای سیاسی اصولگرایان با دولت احمدینژاد شد و در نوروز ۹۱ خیلی زود از پرده پایین آمد.
خشم و هیاهو
(۱۳۹۴)
نویسنده و کارگردان: هومن سیدی
ستاره ها: نوید محمدزاده، طناز طباطبایی، رعنا آزادیور، بهناز جعفری و رضا بهبودی
تهیهکننده: سعید سعدی
خشم و هیاهو با این عبارت آغاز میشود: «کلیه حوادث و اتفاقات فیلم ساختگی است و هرگونه شباهت با شخصیتهای واقعی اتفاقی و غیرعمدی است». جملهای که احتمالا برای جلوگیری از مشکلات حقوقی به ابتدای فیلم الصاق شده، چون خشم و هیاهو اقتباسی است از ماجرای جنجالی ناصر محمدخانی و شهلا.
با این تفاوت که در فیلم سیدی، مرد به جای اینکه فوتبالیست باشد خواننده است. رابطه خطرناک و پرعقوبت نوید محمدزاده و طناز طباطبایی با تاکید فیلمساز بر رنگهای قرمز شکل میگیرد و در انتها همه چیز سیاه و سفید میشود. دختری وارد زندگی خوانندهای مشهور میشود که متاهل است.
انتهای این رابطه، جنایت و رفتن به پای چوبه دار است. خشم و هیاهو زمان اکرانش سروصدایی به پا نکرد و آنچنان که پیشبینی میشد جنجالی از کار درنیامد. فروش فیلم در موعدی که به بیسابقهترین استقبال یک دهه اخیر مردم از فیلمهای ایرانی انجامیده بود، متوسط بود.
فیلم در شبکه نمایش خانگی بیشتر دیده شد. خیانت به عنوان مسئله اصلی خشم و هیاهو به شکلی به تصویر کشیده شده که واکنش نهادهای رسمی را در پی نداشته باشد و شاید به همین دلیل کاراکتر نوید محمدزاده برخلاف اغلب فیلمهایش، در اینجا سمپاتیک نیست.
عادت نمیکنیم
(۱۳۹۵)
کارگردان: ابراهیم ابراهیمیان
نویسنده: ابراهیم ابراهیمیان و سارا سلطانی
ستاره ها: محمدرضا فروتن، هدیه تهرانی، ساره بیات، حمیدرضا آذرنگ، حدیث میرامینی، پانتهآ پناهی و شیرین یزدانبخش
تهیهکننده: پیمان جعفری و شهرام اخلاصپور
عادت نمیکنیم یکی از انبوه فیلمهایی است که متاثر از موج سینمای فرهادی ساخته شدند؛ فیلمی که آدمهایش متعلق به طبقه متوسط هستند و دروغ و خیانت در پیشبرد داستانش نقشی کلیدی ایفا میکند.
فیلم چه در طرح داستانی و چه در اجرا یادآور فیلمهای فرهادی است و از چهارشنبه سوری گرفته تا «گذشته» میشود رد پای کارگردان اسکاری ایران را در عادت نمیکنیم مشاهده کرد.
هرچند فیلمساز کوشیده تا در پردازش روابط احمدرضا (محمدرضا فروتن)، منصور (حمیدرضا آذرنگ)، سیما (هدیه تهرانی) و مهتاب (ساره بیات) قدری پیچیدگی روایی را هم اضافه کند، عادت نمیکنیم قصه تازهای در باب خیانت نمیگوید.
انزوا
(۱۳۹۶)
کارگردان: مرتضی علیعباس میرزایی
نویسندگان فیلمنامه: مرتضی علیعباس میرزایی و احمد رفیعزاده
ستاره ها: امیرعلی دانایی، نادر فلاح، علیرضا استادی، سیامک صفری، بهنوش بختیاری، اندیشه فولادوند، شقایق فراهانی، جمشید هاشمپور، همایون ارشادی، مهران رجبی، لیندا کیایی و امید روحانی
تهیهکننده: پیمان جعفری
انزاو با وجود ضعفها و خامدستیهایش و ایرادهای تکنیکی وارد بر آن، در میان ملودرامهای متاخر سینمای ایران مضمون تازهای دارد؛ ماجرای مردی که پس از سالها از زندان مرخصی میگیرد تا در مراسم تدفین همسرش زهره که بر اثر تصادف مرده، شرکت کند، ولی حرفهایی درباره خیانت همسرش از اطرافیان میشنود.
فیلمساز انفعال و انزوای شخصیت اصلیاش پرویز (امیرعلی دانایی) را با تصاویر منقطع همراه میکند و داغ ننگ خیانت همسر را هم در انتها از سر کاراکتر زهره برمیدارد.
منبع :Bartarinha