به گزارش مجله مدیا صلح خبر بهترین انیمیشنهایی که محصول دیزنی و پیکسار نیستند! برترینها: دیزنی و پیکسار سالهاست که بر حوزه فیلمهای انیمیشن سلطه کامل دارند. هر دوی این استودیوها که اکنون در هم ادغام شدهاند (یا بهتر بگوییم پیکسار به عنوان زیرمجموعهای در قالب کمپانی دیزنی عمل میکند) فیلمهایی بسیار خیره کننده با […]
به گزارش مجله مدیا صلح خبر
بهترین انیمیشنهایی که محصول دیزنی و پیکسار نیستند!
برترینها: دیزنی و پیکسار سالهاست که بر حوزه فیلمهای انیمیشن سلطه کامل دارند. هر دوی این استودیوها که اکنون در هم ادغام شدهاند (یا بهتر بگوییم پیکسار به عنوان زیرمجموعهای در قالب کمپانی دیزنی عمل میکند) فیلمهایی بسیار خیره کننده با تنوع و جذابیت بالا تولید کردهاند که برخی از آنها با تحسین منتقدان و مخاطبان و موفقیت تجاری مواجه شدهاند.
با این وجود، در نتیجه این سلطه، فیلمهای انیمیشن دیگری که توسط استودیوهای انیمیشن سازی دیگر تولید شده دور از رادار مخاطبین انیمیشن و انیمه قرار گرفته و برخی از آنها به طور کلی نادیده گرفته شدهاند. البته دیزنی و پیکسار تنها استودیوهایی نیستند که تولیدات انیمیشنی آنها در سالهای اخیر پرطرفدار و موفق بودهاند.
یکی دیگر از هنرپیشه ها قابل توجه این ژانر و رسانه استودیو دریم وورکس (DreamWorks) است که علیرغم تاثیر قابل توجهش بر این ژانر، انیمیشنهایش آن توجهی که دو استودیو دیگر دریافت کردهاند را بدست نیاورده است. بدین بهانه قصد داریم شما را در ادامه مطلب با ۱۰ مورد از بهترین فیلمهای انیمیشنی که توسط استودیوهایی غیر از دیزنی و پیکسار تولید شدهاند آشنا کنیم.
۱۰. کورالاین
عنوان: Coraline
محصول: ۲۰۰۹
استودیو سازنده: LAIKA
«کورالاین» (Coraline) یک فیلم انیمیشن معمولی نیست و این جای تعجب ندارد، زیرا بر اساس یک کتاب کودکان نوشته نیل گیمن ساخته شده است. فیلم بر روی دختری به نام کورالاین تمرکز دارد که یک ورودی مخفی به یک دنیای موازی را در خانه جدیدشان پیدا میکند. اگر چه در ابتدا این دنیای موازی جذاب و بینقص به نظر میرسد، اما داستان به سرعت پیچشی تاریک را تجربه میکند.
نه تنها استفاده از تکنیک استاپ موشن تغییری خوشایند در دنیای مرسوم انیمیشنهاست، اما «کورالاین» بسیار ترسناکتر از فیلمهای معمول کودکان است. حتی برخی از افراد بالغ نیز گاهی اوقات تصویرسازیهای این انیمیشن را ترسناک و ناخوشایند خواهند یافت. این فیلم همچنین فضایی بسیار تاریک دارد که با موسیقی متن خیره کننده برونو کولایس ترکیبی خارقالعاده و بسیار اثرگذار را تشکیل میدهد.
ترکیب این عناصر باعث میشود که «کورالاین» یک فیلم بسیار اورجینال است که بهترین گزینه برای کسانی که انیمیشنهای ترکیب کننده فانتزی و ژانر وحشت را دوست دارند خواهد بود.
۹. به سوی الدورادو
عنوان: The Road to El Dorado
محصول: ۲۰۰۰
استودیو سازنده: DreamWorks
«به سوی الدورادو» (The Road to El Dorado) یکی از نمونههای مناسب برای این است که چرا نباید منتقدان و دیدگاه آنها به یک اثر سینمایی را زیاد جدی گرفت. به محض اکران، این انیمیشن نقدهای متوسط و متفاوتی دریافت کرد و بیشتر نقدها متوجه دو شخصیت اصلی داستان بود. با این وجود چیزهای دوست داشتنی زیادی در مورد انیمیشن «به سوی الدورادو» وجود دارد.
اگر چه در این انیمیشن شاهد رشد و توسعه کامل و کافی شخصیتها نیستیم، اما این شخصیتها چنان سرگرم کننده و جذاب هستند که خیلی زود شما را شیفته خود میسازند هرچند نمیتوان آنها را شخصیتهایی خوب و قابل احترام دانست. از لحظهای که شخصیتهای داستان به الدورادو میرسند، شهر در طلا و سبزی میدرخشد و سخت است که شیفته چنین فضایی نشد.
با این وجود جواهر اصلی فیلم را باید موسیقی متن آن دانست. کار اشتراکی هانس زیمر و جان پاول از ابتدا تا پایان خیره کننده است. التون جان و تیم رایس نیز آهنگهای صرفاً برای این انیمیشن تولید کردهاند که همگی جذاب و بیادماندنی هستند. نظرهای منتقدان در مورد «به سوی الدورادو» را جدی نگیرید، زیرا این فیلم یک جواهر دیده نشده است.
۸. والاس و گرومیت: نفرین موجود خرگوشنما
عنوان: Wallace & Gromit: The Curse of the Were-Rabbit
محصول: ۲۰۰۵
استودیو سازنده: Aardman و DreamWorks
شخصیتهای والاس و گرومیت بخشی بزرگ از فرهنگ بریتانیا هستند. علیرغم اینکه تمامی ماجراجوییهای این دو شخصیت فضا را برای داستانهایی خارقالعاده فراهم کرده است، اما «والاس و گرومیت: نفرین موجود خرگوشنما» (Wallace & Gromit: The Curse of the Were-Rabbit) بهترین قسمت در مجموعه فیلمهای این دو است.
داستان این فیلم در یک شهر که به عنوان محل برگزاری یک مسابقه سالانه سبزیجات غولپیکر انتخاب شده میگذرد، جایی که دو شخصیت قهرمان داستان از سبزیجات مردم شهر در برابر حمله خرگوشهای گرسنه محافظت میکنند. مانند دیگر فیلمهای استودیو آردمن، استفاده از گل و استاپ موشن در همان ابتدا قابل شناسایی است. همین سبک پویانمایی است که باعث شده این انیمیشن سبک هنری متفاوتی با دیگر شاهکارهای انیمیشن داشته باشد.
اگر چه این تکنیک به شکل دردناکی کند است (هر انیماتور روزانه به طور متوسط ۳۰ فریم در روز تولید میکرد)، اما نتیجه کار همواره ارزشش را نشان میدهد. با این وجود بهترین جنبه این انیمیشن بخش سناریو آن است. داستان «والاس و گرومیت: نفرین موجود خرگوشنما» علیرغم مضحک بودنش ذرهای مخاطب را ناامید و خسته نکرده و در مسیر خود شما را به اتفاقات کمیک خود به شدت خواهد خنداند.
اگر چه شاید برخی از سکانسهای کمیک فیلم برای مخاطبان خارج از بریتانیا قابل درک نباشد، اما تماشای این عنوان یکی از واجبات برای طرفداران ژانر انیمیشن است.
۷. کوبو و دو تار
عنوان: Kubo and the Two Strings
محصول: ۲۰۱۶
استودیو سازنده: LAIKA
اگر چه هر دو توسط یک استودیو ساخته شدهاند، اما «کوبو و دو تار» (Kubo and the Two Strings) تجربهای بسیار متفاوت از «کورالاین» است. علیرغم داستان تقریباً قابل پیشبینی، این فیلم جذابیتهای متنوعی به لطف زیباییهای خارقالعاده بصری خود دارد. تصاویر روشن شده با نور آفتاب از مناظر به خوبی ساخته شده و سکانس زیر آب فیلم نیز به معنای واقعی کلمه مسحور کننده است.
همچنین این فیلم زمانی که بخواهد و لازم بداند از رفتن به درون تاریکی واهمهای ندارد. خالههای کوبو بسیار ترسناک هستند و جلوههای بصری گوتیک آنها توازنی بینقص با جذابیتهای دیگر فیلم دارد. در کنار این جلوههای بصری شاهد یک موسیقی متن منحصربفرد هستیم که تاثیرات شرقی و غربی را را در قالب یک تجربه موزیکال ترکیب میکند. بدین ترتیب، «کوبو و دو تار» استحقاقی فراتر از جایزه بفتایی که برد و نامزدیهای اسکاری که دریافت کرد دارد اگر چه در باکس آفیس عملکرد قابل قبولی نداشت.
۶. لاکپشت قرمز
عنوان: The Red Turtle
محصول: ۲۰۱۶
استودیو سازنده: Wild Bunch و Studio Ghibli
انیمیشن «لاپشت قرمز» (The Red Turtle) از این جهت انیمیشنی غیرمعملو است که هیچ دیالوگی در آن وجود ندارد. با این وجود هنوز هم میتواند یک داستان عمیقاً روان و تاثیرگذار با شخصیتهای بسیار اندک را روایت کند. داستان این انیمیشن در مورد مردی است که در یک جزیره متروک گرفتار شده و تلاشهای او برای فرار از جزیره همواره با دخالت یک لاکپشت قرمز غولپیکر به شکست میانجامد.
با این وجود خیلی زود مشخص میشود که این موجود چیزی فراتر از آن است که در ابتدا به نظر میرسید. به دلیل نبود دیالوگ، «لاکپشت قرمز» یک کیفیت کلاسیک و قدیمی دارد که با سبک انیمیشن زمخت و استفاده مکرر از موسیقی تولید شده با آلات سیمی جذابتر از پیش میشود. علیرغم فضای قدیمی و گذشتهنگرانه، اما «لاکپشت قرمز» به هیچ عنوان از مد افتاده و ناخوشایند به نظر نمیرسد.
مدت کوتاه فیلم بدین معناست که هیچ گاه از تماشای فیلم خسته نخواهید شد. بدون توجه به سن و پیشینه، «لاکپشت قرمز» برای هر کسی چیزی در خود دارد.
۵. نان آور
عنوان: The Breadwinner
محصول: ۲۰۱۷
استودیو سازنده: Cartoon Saloon
«نان آور» (The Breadwinner) انیمیشنی بود که آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفت. اگر چه این انیمیشن مورد تحسین منتقدان قرار گرفته و نامزد دریافت جایزه بهترین انیمیشن در مراسم اسکار شد، اما در زمینه تجاری موفق نبود. «نان آور» بر اساس کتابی کودکانه نوشته دبورا الیس، نویسنده کانادایی ساخته شده و داستان یک دختر و خانوادهاش در افغانستان تحت حاکمیت طالبان را روایت میکند.
از لحاظ داستانی، این انیمیشن به موضوعاتی مانند جنگ، جنسیت و تندروی مذهبی میپردازد و با توجه به چنین بنمایههایی سخت و اشتباه است که آن را در زمره انیمیشنهای کودکانه قرار داد. بدون شک «نان آور» در مقایسه با دیگر فیلمهای انیمه فضایی بسیار تاریکتر دارد. با این وجود هنوز هم میتوان رگههایی از امید را در آن یافت.
اگر چه اعظم فیلم فضایی غبارآلود، تصاویر ناراحت کننده و تاریک دارد، اما میتوان رنگهای درخشان و جذابی را نیز دید که در کنار موسیقی حیرتانگیز فیلم در تمام طول ماجرا شما را از نتیجه کار راضی خواهد کرد. «نان آور» بدون شک مناسب هر کسی نیست، اما کسانی که به دنبال یک انیمیشن متفاوت با جریان کلی دنیای انیمیشن سازی هستند، یک عنوان جذاب به شمار میآید که نمیتوان از دست داد.
۴. شاهزاده مصر
عنوان: The Prince of Egypt
محصول: ۱۹۹۸
استودیو سازنده: DreamWorks
با توجه به اینکه «شاهزاده مصر» (The Prince of Egypt) نسخه انیمیشن داستان حضرت موسی از کتاب مقدس است، بدون شک از آن دسته فیلمهای انیمیشنی است که شاید مورد علاقه همگان نباشد. اما داستانی که در طی فیلم روایت میشود برای هر کسی جدای از دین و مذهب میتواند جذاب باشد. برخلاف انیمیشنهای رایج، «شاهزاده مصر» یک فضای رنگی متفاوت خشن و متفاوت با رنگهای زرد، قهوهای و قرمز تیره دارد که همگی به ایجاد فضایی غنی و قابل باور کمک میکنند.
اگر چه هنرپیشه ها مشهوری مانند رالف فاینس، وال کیلمر و ساندرا بولاک در این فیلم صداپیشگی کردهاند، اما خود شخصیتهای داستان نیز دارای هماهنگی و هارمونی خاصی با فضای زندگی خود هستند و بخش زیادی از این موضوع به سناریو خوب فیلیپ لازبنیک و نیکلاس مایرز باز میگردد که داستان کتاب مقدس را به یک داستان قابل درک تبدیل کردهاند. موسیقی فیلم نیز خیره کننده است، زیرا همزمان هم دراماتیک بوده و هم مخاطب را به خود جذب میکند.
جالب اینکه «شاهزاده مصر» حتی در قالب یک نمایش موزیکال نیز به تصویر کشیده شده و در آن بسیاری از آهنگهای اصلی فیلم اجرا شدهاند. اگر چه استودیو DreamWorks تولیدات عالی زیاد دیگری نیز داشته، اما «شاهزاده مصر» یک اثر جذاب در زمینه روایی است که هیچگاه آن توجهی که شایسته بود را دریافت نکرد.
۳. شرک
عنوان: Shrek
محصول: ۲۰۰۱
استودیو سازنده: DreamWorks
انیمیشن ساخته استودیو DreamWorks در مورد یک غول و یک الاغ که برای نجات شاهزادهای از دست اژدها وارد یک ماجراجویی خطرناک و جذاب میشوند در هنگام انتشار یک موفقیت تجاری و هنری بزرگ بود. همانند عجیب بودن داستان فیلم، آگاهی انیمیشن «شرک» (Shrek) از مضحک بودن داستانش بزرگترین نقطه قوت آن است هر چند نباید جذابیت به سخره گرفتن دیگر داستانهای افسانهای را نیز در موفقیت و جذابیت آن نادیده گرفت.
بازی صوتی صداپیشگان نیز یکی دیگر از منابع جذابیت و خندهدار بودن انیمیشن «شرک» است. به طور خاص، مایک مایرز و ادی مورفی- که به ترتیب صداپیشگی شرک و الاغ را بر عهده دارند- یک مشارکت و همکاری خارقالعاده داشتهاند که به خوبی درگیری و کمدی بین دو شخصیت را به تصویر کشیدهاند.
همچنین در طول فیلم شاهد موسیقیها و ترانههایی جذاب و ماندگار هستیم که در ذهن مخاطبان ماندگار شدهاند. «شرک» نمونهای بینقص از ارزش ریسک کردن است. روی کاغذ، داستان فیلم بسیار عجیب و غریب و کلیشهای به نظر میرسد، اما محصول نهایی به یکی از موفقترین فیلمهای انیمیشن تاریخ در باکس آفیس و از نگاه منتقدان تبدیل شده است.
۲. مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی
عنوان: Spider-Man: Into the Spider-Verse
محصول: ۲۰۱۸
استودیو سازنده: Sony Pictures Animation
از زمانی که اولین تریلر فیلم «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» (Spider-Man: Into the Spider-Verse) در دسامبر ۲۰۱۷ منتشر شد، مخاطبان میدانستند که باید منتظر یک انیمیشن خاص باشند. این فیلم خیلی زود به خاطر سبک هنری منحصربفردش متمایز شده و به چشم آمد. تصاویر فیلم یک حالت کمیک بوکی خاص دارند و سکانسهای شب آن نیز به شکل قابل توجهی حیرتانگیز جلوه میکنند.
در کنار کارگردانی هنری فوقالعاده، مفهوم پشت داستان فیلم نیز چیزی است که تاکنون روی پرده دیده نشده بود. اگر چه تمرکز اصلی بر روی مایلز مورالس قرار دارد، اما نسخههایی متفاوت از مرد عنکبوتی به او پیوسته و شیمی بین این گروه از ناجورها همیشه جذاب است. اگر شما نیز فیلم را دیده باشید موافق خواهید بود که از ابتدا تا انتهای آن جذابیت موج میزند.
با توجه به شجاعانه بودن داستان فیلم، باید گفت که این تکنیک ریسکی بسیار موفی و بینقص از آب درآمد. «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» بسیار فراتر از تمجیدات هنری و اسکاری که دریافت کرد باید مورد توجه قرار گیرد.
۱. شهر اشباح
عنوان: Spirited Away)
محصول: ۲۰۰۱
استودیو سازنده: Studio Ghibli
برای کسانی که هیچگاه انیمیشن ندیدهاند شاید فیلم «شهر اشباح» (Spirited Away) در اولین تماشا بسیار عجیب و غریب به نظر برسد با این وجود نمیتوان کتمان کرد که این انیمیشن کلاسیک پر از جذابیت است. داستان این انیمیشن در مورد دختری به چیهیرو است که وارد دنیای ارواح میشود، جایی که باید خود و والدینش را قبل از بازگشت به دنیای واقعی آزاد کند.
در تمام طول داستان، دنیایی که ساخته شده بسیار جذاب و شجاعانه و در مقیاسی به اندازه دنیای واقعی است و آنچنان جنبههای غنی و جذاب در فیلم وجود دارد که برای درک و حس تمامی آنها باید چند بار آن را تماشا کرد. هر سکانس چیزی کم از یک ضیافت بصری ندارد و موسیقی نیز جذابیت بیشتری به انیمیشن با استفاده مداوم از ارکسترهای کلاسیک بخشیده است.
شخصیتهای داستان نیز دوستداشتنی و جذاب بوده و علیرغم تمرکز اصلی داستان بر چیهیرو، وی در طول ماجراجوییهایش با شخصیتهای متعدد دیگری آشنا شده که همگی متمایز بوده و جذابیت خاص خود را دارند. بدین ترتیب «شهر ارواح» لیاقت تمامی تمجیداتی که هنگام انتشار دریافت کرد را داشت و به حق به عنوان بهترین انیمیشن سال جایزه اسکار را دریافت کرد. تماشای فیلم «شهر اشباح» برای هر کسی که از تماشای انیمیشن لذت برده و به این ژانر علاقه دارد یک ضرورت به شمار میآید.
منبع: whatculture
منبع :Bartarinha