به گزارش صلح خبر، صنعت نشر در روزهای کرونایی و تعطیلات پیدرپی، نبود کاغذ و افزایش چندبرابری قیمت آن شرایط سختی را پشتسر میگذارد. برخی میگویند این چیزها صنعت نشر را به ورشکستگی کشانده است. بیشترین مشکلات ناشران از جایی شروع شد که ارز دولتی به واردات کاغذ اختصاص نیافت و با خالیشدن انبارها و پایان توزیع کاغذ دولتی، اهل نشر با افزایش چندبرابری قیمت ملزومات تولید کتاب از کاغذ تا فیلم و زینک و … مواجه شدند.
ابوالقاسم شهلایی مقدم، مدیر انتشارات نقشونگار در یادداشتی با عنوان «سالی که بر نشر ایران گذشت؛ حکایتها، شکایتها» مینویسد: سال کرونایی و پرافتوخیز ۱۳۹۹ هم گذشت و نشر ایران نیز، چونان بسیاری از عرصهها، از گزند و آفات و آسیبهای آن برکنار نبود و البته افقهایی هم برایش دمید و کشف و ابداعهایی هم از راه رسید.
شکی نیست که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سالهای اخیر، نسبت به دورههای قبل، تحولات مهمی هم در محتوا و هم در شکل به خود پذیرفته است؛ از جمله آنهاست پیشرفت زیادی که در عملکرد فنی، پیادهسازی دولت الکترونیک، تسهیل و تسریع مراحل اداری، کاهش کاغذبازی و رفع برخی، البته فقط برخی، تبعیضها، داشته است. نیز حمایتهای خرد و کلان مقطعی و غیرمقطعی از اصحاب نشر و قلم و تعامل و تشاور با آنها، همه و همه، در کل، نسبت به گذشته کارنامه مقبولتری برایش رقم زده است. شاید هم بتوان گفت در برخی زمینهها پایهای را پی ریخته و روندی را آغازیده که برگشتناپذیر است. از همه اینها آگاهیم و قدردانی میکنیم.
البته درهایی هم هست که همچنان بر همان پاشنههای قبلی میچرخد و ظاهرا اراده یا توانی بر تغییر سَمتش نبوده و نیست. نیز هنوز هستند کسانی که از ارشاد رانت میطلبند و خود را به هر دلیل ایدئولوژیک یا غیرایدئولوژیک «برابرتر» میبینند و پشتیبانی خاص میجویند و… بگذریم.
در سالی که گذشت، شکایتها (نه به معنای مصطلح حقوقی، بلکه به معنای حقیقی/معنوی آن) همچون حکایتها بسیار است: در باب نمایشگاه مجازی کتاب، وضعیت نابهسامان و تبعیضآمیز ممیزی کتاب، مشکلات بوروکراتیک هنوز موجود در وزارت ارشاد، پاسخگو نبودن مسئولان صنف و اتحادیه نسبت به برخی نارساییها، و شاید، فعلا، از همه مهمتر، وضعیت بسیار نگرانکننده موجودی کاغذ، بهای کاغذ، ابهام در توزیع کاغذ، انتقاد به مسئولان و متصدیان آن در نوع و روش و میزان تخصیص کاغذ و عدم شفافیت و اطلاعرسانی کافی، همچنین آینده نگرانکننده وضع کاغذ و خلاصه، برخی شبهههای کاغذی، از جمله آنهاست. اینها مشتی از خروار است.
وضعیت پرداخت تسهیلات کروناییِ بعضا دادهشده و بعضا دادهنشده، وام تحفه تبلیغشده دادهنشده، مشکلات موجود در احقاق حقوق بیمهای و مالیاتی ناشران، به سرانجام مطلوب نرسیدن مبارزه با قاچاق کتاب تا این لحظه، عدم اقدام اساسی قانونی، فنی و اداری برای پدیده ناپسند و بنیانبرافکن «جعل کتاب» و امور بسیاری از این دست، چه بسا ناشران زیادی را آزرده و میآزارد و گاه لطمه و خسارت مستقیمش به فرهنگ کتاب و کتابخوانی و از آن مهمتر، بنیان دانش و آگاهی جامعه ماست.
به نظر میرسد در سال ۱۴۰۰ با توجه به تعویض دولت، بر میزان ابهامها و نگرانیها افزوده شود.
همچنین محمدعلی جعفریه، مدیر نشر ثالث در گفتوگویی با صلح خبر درباره مشکلات نشر و بحران کاغذ و اقدامات وزارت فرهنگ و ارشاد در سالهای اخیر میگوید: سال ۹۹ در سطح جهان سال مشکلداری برای همه مردم بود، ما هم طبیعتا دور از این نبودیم. شیوه مدیریتی که میشد باشد، نبود. دولت میتوانست در همه حوزهها بهتر عمل کند که در این مصاحبه نمیگنجد. اما زمانی که وارد حوزه نشر میشویم به خاطر اینکه نشر نسبت به دیگر حوزههای فرهنگ شکنندهتر است، ضربههای زیادی خورد؛ هم ناشران و هم نویسندگان. دولت سعی میکرد با وامی این خسارت را جبران کند اما اینها کافی و جوابگو نبود. میتوان گفت تقریبا رها کردند و همین الان هم میبینید ماه فروردین تقریبا همهجا تعطیل بود، چه در تهران و چه شهرستانها، دولت نیامد حق بیمهای را که کارفرما باید بدهد سه ماه تمدید کند و بگوید سه ماه دیگر بدهید، و اگر در آخر فروردین حق بیمه را پرداخت نکنید، کلی جریمه میشوید. اینها نشاندهنده نبود همراهی است. نمیتوانیم به کتابفروشی و ناشری که حوزه کاری شکننده دارد، بگوییم ببندید و کتاب نفروشید اما حق بیمهتان را سر وقت بدهید. من نمیگویم ببخشند، قرار هم نیست ببخشند اما میتوانند تمدید کنند. شرایطی میگذارند که بسیاری از همکاران ما مجبور شدند سر کار بیایند و به مشکل بخورند.
او سپس میگوید: مشکل بعدی که بزرگترین مشکل ماست و نمود پیدا کرده، مشکل کاغذ است. برخی حوزههاست که میتوان با ارز نیمایی و آزاد اداره کرد و میگذرد اما کاغذ نمیشود. کاغذ از ملزومات چاپ کتاب و فرهنگ است. قیمت کاغذ با وجود ارز ۴۲۰۰ تومانی هفت هشت برابر شده و اگر این ارز ۴۲۰۰ تومانی نباشد، ۱۰ برابر میشود. این باعث میشود کتاب چاپ نشود. اینجا بحث کمتر چاپ شدن نیست بلکه این حوزه باید جمع کند و برود چون نقدینگیای دست ناشر وجود ندارد و نه مردم توان خرید دارند و اگر کسی توان خرید داشته باشد، کتاب در اولویتش نیست. بسیاری از همکاران ما تعطیل میکنند و تیراژ کتاب بسیار پایین آمده است و مشکلات دیگر.
جعفریه اظهار میکند: در دیگر حوزه فرهنگ اگر سینما تعطیل است، نمایش خانگی راه میافتد و مردم سریال میبینند و بخش خصوصی سرمایهگذاری میکند. اما نشر اینطور نیست. زمانی که فرهنگ مکتوب از بین برود کل زیرساخت فرهنگ از بین میرود. همه جای دنیا معیارشان برای سنجش یک ملت، فرهنگ مکتوبشان است که متاسفانه ناخواسته داریم آن را از بین میبریم. از طرف دیگر ارز اختصاصیافته به کاغذ ارزش چندانی ندارد، از آنجایی که صنعت نشر ضعیف است، شاید کلش در عرض دو سال ۸۰۰ میلیون دلار شود که این مقدار نسبت به دیگر پرداختیهای دولت و یارانههای بخشهای دیگر خیلی کم است اما میتواند یک صنعت را نجات دهد، چاپخانهها، لیتوگرافان، کتابفروشیها و ناشران و مولفان به این صنعت وابستهاند که باعث میشود مشکل معیشتی داشته باشند.
این ناشر درباره عدالت توزیعی تسهیلات در نظر گرفتهشده از سوی دولت نیز بیان میکند: تسهیلاتی که دولت میدهد نسبت به مشکلاتی که نشر دارد، خیلی کم است، مانند سرگرم کردن یک بچه کوچک است، این تسهیلات برای ناشران و کتابفروشانی که کار میکنند خرج یک ماهشان هم نمیشود. البته چون در جریان نیستم نمیتوانم توضیح دهم چقدر سالم توزیع شده یا نشده.
او درباره اقدامات وزارت ارشاد در برابر وضعیت کاغذ نیز توضیح میدهد: همهاش دست وزارت ارشاد نیست و دست وزارت صمت است. ما دستور صریح رییسجمهور را داریم، دستور آقای نوبخت هست، وزیر ارشاد چندین نامه نوشته، تاکید مقام رهبری است که کاغذ در اختیار ناشران باشد، اما گوشهای از وزارت صمت مخالف این است و سنگ میاندازد و نمیداند این سنگ انداختن باعث بازی با فرهنگ مملکت میشود. کسی نیست که مقابله کند و ما روز به روز زمان را از دست میدهیم و فرصت چاپ بسیاری از کتابها از بین میرود. دوباره صحبتهایی هست که نمایشگاه مجازی کتاب در تیرماه برگزار شود، که اگر برگزار شود ناشر کتابی برای فروش ندارد، بسیاری از ناشران با این شرایط شرکت نمیکنند و کل این نمایشگاه زیر سوال میرود.
او درباره اینکه انتخابات پیش رو ممکن است ابهامات و نگرانی درباره برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب و صنعت نشر را در پی داشته باشد، اظهار میکند: ما ناشران و اهل قلم آدمهای خوبی هستیم، به قول معروف میگویند ماستمان را بدهید و ما در گوشهای نان و ماست خودمان را بخوریم، نه به سیاست کار داریم و نه به هیچی. ما یک کار فرهنگی اقتصادی انجام میدهیم و اینکه چه دولتی سر کار میآید و چه میکند باید بگویم ما در صنعت نشر عین بلا هستیم و بدتر از این نمیشود. زمانی که در عین بلا هستیم چه میخواهد بدتر یا بهتر شود؟ مشکل اصلی ما کاغذ و مسائل زیربنایی است. ملزومات چاپ گران شده که همه در کیفیت کتاب تاثیر دارد و ما به مشکل خوردهایم و فکر میکنم باید چند وزارتخانه با اتحادیه ناشران بنشینند و مشکلات را حل کنند.
انتهای پیام