به گزارش مجله مدیا صلح خبر این فیلمها را تنهایی ببینید! برترینها: تماشای فیلمهای سینمایی و سریال را میتوان نوعی تجربه اجتماعی بهشمار آورد؛ بهخصوص زمانی که همه افراد در اتاقی تاریک به تماشای قطعهای هنری مینشینند. تماشای فیلم در کنار افرادی که از دیدن آن لذت میبرند و درکنار شما میخندند، گریه میکنند و […]
به گزارش مجله مدیا صلح خبر
این فیلمها را تنهایی ببینید!
برترینها: تماشای فیلمهای سینمایی و سریال را میتوان نوعی تجربه اجتماعی بهشمار آورد؛ بهخصوص زمانی که همه افراد در اتاقی تاریک به تماشای قطعهای هنری مینشینند.
تماشای فیلم در کنار افرادی که از دیدن آن لذت میبرند و درکنار شما میخندند، گریه میکنند و فریاد میزنند، بسیار جالب است، اما گاهی انسان دلش میخواهد که به تنهایی فیلمی را تماشا کند تا بتواند بهخوبی برروی آن تمرکز کند و مثلا توییتهای گهگاه بغلدستیاش حواسش را پرت نکند.
برخی فیلمها بهگونهای ساخته شدهاند که نیازمند دقت و توجه زیاد هستند. ما در این مطلب، فهرستی از اینگونه فیلمها را برای شما آماده کردهایم. با ما همراه باشید.
نابودی
عنوان اصلی: Annihilation
محصول: ۲۰۱۸
فیلم فانتزی جذاب و عجیب «الکس گارلند»، یکی از بهترین فیلمهای سینمایی سال ۲۰۱۸ است که کمتر دیده شده است. بهتر است که این فیلم را در اتاقی تاریک و به تنهایی تماشا کنید تا بتوانید تمامی جزئیاتش را از منظر هنرپیشه ها فیلم درک کنید. نابودی، جلوههای بصری غنی دارد.
فیلم درمورد برای جراحتهای روحی ناشی از احساس گناه است و کشفی درباره تغییر درونی افراد و آنچه که به دنبالش هستند؛ البته پرسشهای بی پاسخی نیز در پایان فیلم برای تماشاچی ایجاد میشود که فرصت خوبی را برای گفتگو درباره آنها در جمع دوستان فراهم میکند.
او
عنوان اصلی: Her
محصول: ۲۰۱۳
فیلم او درباره مردی تنها با بازی «خوآکین فینیکس» است که سیستم عاملی پیچیده میخرد که یک هوش مصنوعی جذاب (با صداپیشگی اسکارلت جوهانسون) دارد. مرد کمکم عاشق هوش مصنوعی میشود. درواقع میتوان گفت که فیلم، داستان مردی را روایت میکند که عاشق صفحه نمایشش میشود.
برخی تصور میکنند که فیلم، نوعی کمدی است که روابط ما با تکنولوژی را به سخره گرفته و برخی دیگر نیز فکر میکنند که فیلم بهنوعی سیر مطالعه روابط ما با تکنولوژی را بررسی میکند و توجه ما را به آیندهمان جلب میکند. در هرصورت، فیلم او فیلمی جالبتوجه است و پرسشهایی در ذهن ما ایجاد میکند که ترجیح میدهیم درباره آن با کسی صحبت نکنیم.
زودیاک
عنوان اصلی: Zodiac
محصول: ۲۰۰۷
زودیاک از آن دسته فیلمهای هیجانانگیزی است که باید حسابی به آن دقت کرد. فیلمنامه درباره کارآگاهی است که در جستوجوی یکی از بدنامترین قاتلان سریالی تاریخ آمریکاست.
داستان فیلم طی چندین سال، جنایتهای متعددی را نشان میدهد و کشف حقایق مربوط به جنایات همچنان ادامه دارد. فیلم بهگونهای ساخته شده که شما را نیز در کنار کارآگاه رابرت گری اسمیت با بازی «جیک جیلنهال» به کشف حقایق در سفری به قلب تاریکی دعوت میکند.
زودیاک بهقدری نیاز به توجه و دقت دارد که همین باعث شده تا برخی این فیلم را در زمره ضعیفترین فیلمهای «دیوید فینچر» قرار دهند. اگر جزو افرادی هستید که از دیدن اینگونه فیلمها لذت میبرید، میتوانید به تماشای این فیلم بنشینید؛ آنهم بهتنهایی.
گمشده در ترجمه
عنوان اصلی: Lost in Translation
محصول: ۲۰۰۳
«بیل مورای»، یکی از بهترین عملکردهایش را در فیلم سینمایی گمشده در ترجمه به نمایش گذاشت و «اسکارلت جوهانسون» نیز کاری استثنایی انجام داد.
«سوفیا کاپولا»، کارگردان فیلم نیز سومین کارگردان زن تاریخ سینمای هالیوود است که نامزدی اسکار را بهدست آورده و ثابت کرده که آنقدر استعداد دارد که از زیر سایه پدر مشهورش، «فرانسیس فورد کاپولا» خارج شود. تماشای این فیلم، به توجه و دقت زیادی نیاز دارد. اگر بهدقت به تماشای فیلم بنشینید، رمزورازهای زیادی هست که متوجه آن خواهید شد.
قلههای دوقلو: قدم زدن آتش با من
عنوان اصلی: Twin Peaks: Fire Walk With Me
محصول: ۱۹۹۲
سریال «قلههای دوقلو» یکی از آن دسته فیلمهایی است که میتوان گفت اگر با جمع تماشایش کنید، از دست خواهد رفت. این سریال، هم عجیب است، هم سرگرمکننده و هم ترسناک و شخصیتهایش پر از جزئیات و دیالوگهای جذاب و قابلبحث هستند. داستان فیلم درباره هفته آخر زندگی لارا پالمر (با بازی «شریل لی») است.
کارگردانی سریال نیز برعهده «دیوید لینچ» است که بدون همکار و دوستش، «مارک فراست» آن را انجام داده است. درک و دنبال کردن این فیلم دشوار است، بنابراین بهتر است که تنهایی و بهدور از جمعیت و سروصدا تماشایش کنید تا بتوانید بهخوبی درکش کنید.
مرشد
عنوان اصلی: Master
محصول: ۲۰۱۲
فیلمهای سینمایی «پائول توماس آندرسون» مانند فیلمهای «برادران کوئن» سرشار از معناگرایی هستند و شاید همیشه واضح نباشد، اما برای درکش باید حسابی به فیلم دقت و توجه کرد. فیلم سینمایی مرشد بیشتر از سایر فیلمهای این کارگردان نیازمند توجه است.
داستان این فیلم درباره یک رهبر کاریزماتیک با بازی «فیلیپ سیمور هافمن» و مرید کنجکاوش «خوآکین فینیکس» است که قصد دارد به مسلک او بپیوندد.
فیلم در ظاهر، گریزی است به مکتب ساینتولوژی و «ران هابارد»، اما در باطن، جستوجویی است در درون برای کشف معنای واقعی اعتقادات و زندگی. فیلم آندرسون، درباره انسانیت، وفاداری، خودتخریبی، ترس و استقامت بشر است. فیلم، مفاهیم عمیق زیادی دارد و ارزش این را دارد که به تنهایی تماشایش کنید؛ بهخصوص اگر افراد دوروبرتان اهل سوال پرسیدن زیاد درباره فیلم هستند.
چشمه
عنوان اصلی: The Fountain
محصول: ۲۰۰۶
فیلمهای سینمایی «دارن آرنوفسکی» سرشار از نمادگرایی انجیل است. فیلم چشمه نیز با بازی «هیو جکمن» و «ریچل وایز» که نقش دو عاشق را بازی میکنند، مثال بارزی از این مسئله است.
صحنههای فیلم بهگونهای ساخته شده که با مینیمالترین حالت، بیشترین نکات را بیان کنند و داستان فیلم نیز بهقدری پیچیده است که با کمی بیتوجهی معنایش را برای مخاطب از دست میدهد. اگر برروی فیلم تمرکز نکنید، جزئیات آن را از دست میدهید و دیگر متوجه کلیت داستان فیلم نیز نخواهید شد. چشمه، داستانی احساسی دارد، اما تماشای آن همراه با جمع ممکن است لذت آن را از بین ببرد.
قتل جسی جیمز به دست رابرت فورد بزدل
عنوان اصلی: The Assassination of Jesse James by the Coward Robert Ford
محصول: ۲۰۰۷
گذر زمان در فیلم سینمایی «قتل جسی جیمز…» آهسته است، اما بخاطر سبک کارگردانی «آندرو دومینیک» و فیلمبرداری استادانه و چشمگیر «راجر دیکینز» فیلمی بسیار جالبتوجه است.
شیوه خاص دیکینز باعث میشود که سکانسهای فیلم بیش از پیش بهیادماندنی شوند؛ مثل صحنه دزدی در قطار. همانطور که وقتی به موزه میروید، دوست ندارید کسی هنگام تماشای نقاشیها حواستان را پرت کند، هنگام دیدن این فیلم نیز باید دقت کافی به خرج دهید.
جایی برای پیرمردها نیست
عنوان اصلی: No Country for Old Men
محصول: ۲۰۰۷
نویسندگی و کارگردانی برخی از عجیبترین و سرگرمکنندهترین فیلمهای تاریخ هالیوود ازجمله «فارگو» (Fargo)، «لبوفسکی بزرگ» (The Big Lebowski) و «بعد از خواندن بسوزان» (Burn After Reading) را جوئل و ایتن کوئن برعهده گرفتهاند و «جایی برای پیرمردها نیست» که در سال ۲۰۰۷ ساخته شده، شاهکاری در میان آنهاست.
این فیلم جنایی وسترنی بر اساس رمانی به همین نام از «کورماک مککارتی» اقتباس شده و هنرپیشه ها بزرگی ازجمله «خاویر باردم» و «جاش برولین» در آن ایفای نقش کردهاند. فیلم در مراسم اسکار، برنده جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلم نیز شده و یکی از بزرگترین فیلمهای قرن شناخته شده است.
معمولا فیلمهای وسترن، روند کندی دارند و شامل صحنههای اکشن زیادی هستند و فیلم «جایی برای پیرمردها نیست» از این قضیه مستثنی نیست. تنش، تعلیق و صحنههای اکشن و جنایی در این فیلم زیاد است و اگر دقت کافی در تماشای فیلم به خرج ندهید، جذابیتش برایتان از دست خواهد رفت.
تمامی انیمههای هایائو میازاکی
فیلمساز افسانهای ژاپنی، هایائو میازاکی، بیش از آنچه که تصور کنید، به سینمای ژاپن و حتی جهان خدمت کرده است. ممکن است که فیلمهای او به اندازه فیلمهای هالیوودی شناختهشده و معروف نباشد، اما فیلمنامههای انیمههایی همچون «قلعه کاگلیوسترو» (Castle of Cagliostro) و «باد برمیخیزد» (The Wind Rises) میازاکی، پیچیدگیهای زیاد و جلوههای بصری شگفتانگیزی را وارد دنیای سینما کرده است.
باوجود اینکه این فیلمها ظاهرا انیمیشن هستند، اما نه برای کودکان ساخته شدهاند و نه باید آنها را با جمع دوستان دید (مگر اینکه دوستانتان نیز مانند خودتان حسابی فیلمباز باشند).
شخص درست را راه بده
عنوان اصلی: Let the Right One In
محصول: ۲۰۰۸
فیلم سینمایی «شخص درست را راه بده»، فیلمی ترسناک، مدرن و درعینحال با مولفههای کلاسیک است و جلوههای بصری زیادی دارد و عملکرد دو هنرور جوان فیلم نیز به آن هیجان داده است. در ظاهر، فیلم بهگونهای است که شما رغبت میکنید همراه دوستانتان تماشایش کنید، اما پیشنهاد ما این است که فیلم را به تنهایی ببینید.
فیلم، داستان دو آدم تنهاست که یکی از آنها دانشآموزی قلدر و دیگری خونآشامی با عمر جاودانه است که هردو در این دنیای سرد و وحشی بهدنبال کمی احساسات میگردند؛ بههمین خاطر تنهایی تماشا کردن آن باعث میشود که فیلم را بهتر درک کنید؛ بنابراین حتی اگر تنها تماشا کردن این فیلم باعث میشود که شبهنگام با چراغهای روشن بخوابید، باز هم این کار را امتحان کنید.
تلقین
عنوان اصلی: Inception
محصول: ۲۰۱۰
«کریستوفر نولان»، یکی از بزرگترین کارگردانان حال حاضر هالیوود، فیلمهایی میسازد که برخی ادعا میکنند بلاکباستر است (فیلمهای گیشهپسند، تجاری و عامیانه)، اما باید بگوییم که اینگونه نیست، زیرا هرکسی نمیتواند فیلمهای نولان را تا آخر دنبال کند. تماشای فیلمهای سینمایی ساخته نولان به دقت و تمرکز زیادی نیاز دارد.
اینسپشن یا تلقین نیز از این قاعده مستثنی نیست. داستان درباره افرادی است که قصد دارند با ورود به خواب فرزند یک میلیاردر، افکار او را درباره پدرش و ثروتی که از او به ارث میبرد، تغییر دهند و به لایههای مختلف خواب شخص نفوذ میکنند.
فیلم بهقدری پیچیده است که در سینماهای ژاپن درکنار زیرنویس، شماره لایه خوابی نیز که هنرپیشه ها در لحظه در آن حضور داشتند، برروی پردهها نوشته میشد، بنابراین اگر به دیدن اینگونه فیلمها علاقهای ندارید و بهراحتی حواستان پرت میشود، بهتر است که از دیدن اینسپشن خودداری کنید.
میانستارهای
عنوان اصلی: Interstellar
محصول: ۲۰۱۴
باز هم فیلمی از کریستوفر نولان همراه با پیچیدگیهای زیاد. اگر به نجوم و مباحث مربوط به آن علاقه دارید و از پیچیدگی زیاد فیلمنامه نیز حوصلهتان سر نمیرود، بهترین انتخاب برای شما فیلم سینمایی میانستارهای است.
نولان برای ساخت این فیلم از دانشمندان علوم مختلفی همچون فیزیک-نجوم کمک گرفته و باوجود ساخت فیلمی علمی-تخیلی، مبنای فیلمش را برپایه تئوریهای علمی اثبات شده یا رد نشده قرار داده است.
اگر دوست ندارید که کسی در هنگام تماشای فیلم، مرتبا از شما درباره اتفاقات مختلف و تئوریهایی که هنرپیشه ها بیان میکنند، سوال بپرسد، بهتر است که تنهایی به تماشای فیلم بنشینید.
جاذبه
عنوان اصلی: Gravity
محصول: ۲۰۱۳
فیلم سینمایی جاذبه با بازی «ساندرا بولاک» در نقش دکتر رایان استون و «جورج کلونی» در نقش مت کووالسکی در سال ۲۰۱۳ اکران شد و کارگردانی آن را «آلفونسو کوآرون» برعهده داشت. این فیلم، درامی است که داستان آن در فضا میگذرد.
هنوز درباره اینکه در فضا صدایی وجود دارد یا خلا مطلق برقرار است، بحث وجود دارد، اما موسیقی انتخابی کوآرون برای فیلم جاذبه، یکی از دلایلی است که شما باید به تنهایی فیلم را تماشا کنید.
در این فیلم که سرشار از تنش و هیجان است، موسیقیها با هوشیاری انتخاب شده است. در هنگام دیدن این فیلم، یک صدای اضافه یا حتی یک ثانیه حواسپرتی، ممکن است که تجربهتان از تماشای فیلم را کلا نابود کند.
جاده مالهالند
عنوان اصلی: Mulholland Drive
محصول: ۲۰۰۱
انصاف نیست اگر تنها به نام یک فیلم از دیوید لینچ در این فهرست اشاره کنیم. فیلمهای دیوید لینچ پر از مفاهیم فلسفی و نمادگرایی هستند و حتی اگر بهتنهایی چند بار فیلم را تماشا کنید هم ممکن است متوجه مفهوم آن یا حداقل مفهوم برخی سکانسها و نمادها نشوید، چه برسد به اینکه همراه با جمعی که فیلمباز نیستند، به تماشای آن بنشینید، بنابراین اگر به فیلمهای معناگرا علاقه دارید و درحین دیدن فیلم خوابتان نمیبرد، به تنهایی و با دقت بسیار زیاد، جاده مالهالند را تماشا کنید (البته شاید مجبور شوید یک بار دیگر هم از اول فیلم را ببینید).
البته لازم به ذکر است که میتوان تمامی فیلمهای دیوید لینچ افسانهای را در این زمره جای داد.
رستگاری در شاوشنک
عنوان اصلی: The Shawshank Redemption
محصول: ۱۹۹۴
تابحال اتفاق افتاده که تلویزیون را روشن کنید و ببینید که فیلمی درحال پخش است که تاآن موقع ندیدهاید و مشتاق شوید که آن را تا به آخر تماشا کنید، حتی اگر درحالت عادی جزو فیلمهای انتخابی یا حتی موردعلاقهتان نباشد؟ «رستگاری در شاوشنک» یکی از همان فیلمهاست. هرچند که فیلم ساخته «فرانک دارابونت» در گیشه موفقیت چندانی کسب نکرد، اما بهعنوان یکی از بزرگترین فیلمهای تاریخ هالیوود شناخته میشود.
دیدن این فیلم ممکن است زندگی شما را تغییر دهد، بنابراین اگر دوست ندارید که در هنگام دیدن فیلم، کسی در کنار شما گریه کند، بهتر است که به تنهایی به تماشای فیلم بنشینید.
یادگاری
عنوان اصلی: Memento
محصول: ۲۰۰۰
شاید از خود بپرسید که چرا شاهد سومین فیلم نولان در این فهرست هستید؟ اما باید بگوییم که جاذبه این فیلم بسیار متفاوت از فیلمهای دیگر نولان است. شاید این فیلم، فیلمنامه چندان عجیب و خاصی نداشته باشد، اما تدوین آن بهگونهای است که حتی چند ثانیه غفلت از فیلم، باعث میشود که کل ماجرا را از دست بدهید.
تدوین فیلم بهصورت خطی نیست و داستان از دو طرف روایت میشود. سکانسهای سیاهوسفید و رنگی مختلفی در فیلم موجودند که هرکدام معنای خاص خودشان را دارند. اگر بیشتر از این درمورد فیلم ممنتو چیزی بگوییم، ممکن است که داستان فیلم لو برود؛ بنابراین بهتر است که در اسرع وقت به تنهایی به تماشای فیلم بنشینید.
بهسوی طبیعت وحشی
عنوان اصلی: Into the Wild
محصول: ۲۰۰۷
این فیلم براساس رمانی بههمین نام نوشته «جون کراکائور» ساخته شده و داستان واقعی «کریستوفر مککندلز» با بازی «امیل هرش» را روایت میکند؛ پسری که بهتازگی از دانشگاه فارغالتحصیل شده و در اوایل دهه ۹۰ میلادی به طبیعت وحشی و بکر آلاسکا سفر میکند و متاسفانه پس از چند ماه بهدلیل گرسنگی میمیرد.
این فیلم، شما را از حالوهوای زندگی روزمره درمیآورد و باعث میشود که مخاطبان با شخصیتهای داستان احساس همذاتپنداری کنند. فیلم «بهسوی طبیعت وحشی»، درامی عاری از قضاوت است که سفر عرفانی مککندلز را به نمایش میگذارد. کسی چه میداند؟ شاید شما نیز با دیدن این فیلم، تصمیم بگیرید که زندگی روزمره را رها کنید و قدم در راه ماجراجویی بگذارید.
فرزندان انسان
عنوان اصلی: Children of Men
محصول: ۲۰۰۶
فیلم سینمایی «فرزندان انسان»، تنها یکی از بهترین فیلمهای علمی-تخیلی قرن ۲۱ بهشمار نمیآید، بلکه میتوان آن را یکی از بهترین فیلمهای قرن نیز لقب داد. کارگردان این فیلم نیز «آلفونسو کوآرون» است. داستان فیلم درباره ذم زادوولد بشر است، بنابراین تم اصلی آن تنهایی و بیهودگی است و هر سکانس آن حاوی معناست.
فیلم سرشار از نمادگرایی است و کوآرون برروی جلوههای بصری و عملکردهای عالی گروه بازیگریاش تکیه زیادی کرده است. اگر به تنهایی فیلم را تماشا کنید، این شانس را دارید که بهتر فیلم را درک کنید.
شما دوست دارید که کدام فیلم را به این فهرست اضافه کنید؟ از میان فیلمهای سینمایی که در این فهرست معرفی شد، شما کدامیک را دیدهاید و کدامیک توجه و علاقه شما را به خود جلب کرد؟
منبع: looper
منبع :Bartarinha