امروز: سه شنبه, ۶ آذر ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الثلاثاء 25 جماد أول 1446 | 2024-11-26
کد خبر: 114394 |
تاریخ انتشار : 12 مهر 1395 - 3:52 | ارسال توسط :
0
1
ارسال به دوستان
پ

به گزارش مجله اجتماعی پایگاه صلح خبر ؛ کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – خانه فیروزه‌ای > یاسمن رضائیان:وقتی از رازی با‌خبر می‌شوی چه حسی داری؟ یک روز دوستی می‌آید کنارت می‌نشیند و می‌گوید می‌خواهم رازی را به تو بگویم. چه‌قدر آن‌لحظه هیجان‌انگیز است؟ رازها همیشه در چهارچوب آدم‌ها قرار نمی‌گیرند. گاهی رازی مربوط به یک فرهنگ […]

به گزارش مجله اجتماعی پایگاه صلح خبر ؛

کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – خانه فیروزه‌ای > یاسمن رضائیان:
وقتی از رازی با‌خبر می‌شوی چه حسی داری؟ یک روز دوستی می‌آید کنارت می‌نشیند و می‌گوید می‌خواهم رازی را به تو بگویم. چه‌قدر آن‌لحظه هیجان‌انگیز است؟

رازها همیشه در چهارچوب آدم‌ها قرار نمی‌گیرند. گاهی رازی مربوط به یک فرهنگ است و گاهی مربوط به جهان. البته این‌جور وقت‌ها اسم دیگری به خود می‌گیرند؛ مانند اکتشاف، مانند حق.

گاهی حق، نام دیگر راز است. وقتی حقی به صاحبش می‌رسد، راز بر‌ملا می‌شود. این‌جور رازها را نباید پیش خودت نگه داری. باید به تمام آن‌هایی که اطرافت هستند بگویی. باید جهان را از حقانیت با خبر کنی.

او یک راز بزرگ در قلبش داشت. رازی میان خودش و خدا. او که رسالت هدایت مسلمانان بر دوشش بود و نامش محمد(ص). شاید حقانیت، نام دیگر او باشد، از بس که در آن روزگار حق را ادامه می داد.

  • او حق را روایت می کرد

اِنَّ مَثَلَ عیسَی عِندَ الله کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُن فَیَکُونُ

در واقع مَثَل عیسی‌(ع) نزد خدا هم‌چون خلقت آدمع است که او را از خاک آفرید سپس به او گفت باش، پس وجود یافت.

(سوره‌ی آل‌عمران، آیه‌ی 95)

این آیه داستان روایت آن‌روز بود. او حق را روایت می‌کرد و می‌گفت عیسی بنده‌ی خداست نه پسرش، مخلوق است نه خالق.

کلمه‌هاي او، سراسر حق بودند که در فضا پراکنده می‌شدند اما مسیحیان نجران نمی‌پذیرفتند و هر‌بار بهانه‌ای می‌آوردند.

او از شباهت آفرینش حضرت آدم(ع) با عیسی(ع) حرف زد. نجرانی‌ها سکوت کردند و دست آخر دوباره گفتند حرف‌هایش را نمی‌پذیرند.

  • اگر با عزیزانش بیاید…

فَمَن حَاجَّکَ فیه من بَعدِ مَا جَاءَکَ منَ العلمِ فَقُل تَعَالَوا نَدعُ اَبنَاءَ نَا وَ اَبنَاءَ‌کُم وَ نسَاءَ‌نَا وَ نسَاءَ‌کُم وَ اَنفُسَنَا وَ اَنفُسَکُم ثُمَّ نَبتَهِل فَنَجعَل لَعنَتَ اللهِ عَلَی الکَاذِبِینَ

پس هر‌بار که در این‌باره پس از دانشی که تو را حاصل آمده با تو محاجه کند (دليل بياورد) بگو بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم. سپس مباهله1 کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم

(سوره‌ی آل‌عمران، آیه‌ی 16)

حق باید حضور داشته باشد. او این راز را به آن‌ها گفت، اما نپذیرفتند. آیه‌ی مباهله نازل شد و او پایان حق را به صاحب اصلی‌اش سپرد.

نجرانی‌ها گفتند اگر محمد(ص) با آدم‌های زیادی بیاید معلوم است حق با او نیست و می‌خواهد با جدال، کارش را پیش ببرد. اما اگر با افرادی کم، با عزیزان و خردسالانش آمد یعنی حق با اوست و نباید مباهله کرد که در این صورت نابودی در انتظار ماست.

پیامبر(ص) با اهل بیتش برای مباهله رفت. با افراد کم، عزیزان و خردسالانش. با علی(ع) و فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع). نجرانی‌ها که این صحنه را دیدند، دانستند حق با پیامبر(ص) است و حقانیت را پذیرفتند. مخلوق‌بودن عیسی(ع) را پذیرفتند و وارد مباهله نشدند.

  • رازی که برای خداست

گاهی حق بزرگ می‌شود، تمام آدم‌ها و تمام جهان را در بر می‌گیرد. گاهی حق آن‌قدر عظیم است که ابتدا و انتهایش به خدا می‌رسد. راز خلقت حضرت عیسی(ع)، رازی که جهان باید از آن با خبر می‌شد و می‌دانست که معجزه‌ای عظیم است، رازی که سراپا حق بود، برای خداست.

اگر نجرانی‌ها چنین حقی را نمی‌پذیرفتند، اگر داستان به مباهله ختم می‌شد، نقطه‌ی آخر اتفاقی ‌بود که تنها خدا می‌دانست چگونه است.

او که نامش محمد(ص) بود و رازی داشت میان خودش و خدا، گفت: «به آن خدایی که جانم در دست اوست هلاکت تا بالای سر اهل نجران رسیده بود و اگر مباهله می کردند بیابان زیر پایشان شعله‌ور می‌شد و در آخر خدای تعالی نجران و اهلش را منقرض می‌کرد.»2

  • رازهای روزهای بزرگ

وقتی از رازی با خبر می‌شوی چه حسی داری؟ آن‌روز جهان از راز باشکوهی خبردار شد. حقانیت پیامبر(ص)، حقانیت اهل بیت او و مخلوق‌بودن عیسی(ع) بازگو شد.

دانستن رازی تا این حد بزرگ چه‌قدر هیجان‌انگیز است؟ این‌که بدانی خدا رازی را که متعلق به آفرینش بوده برایت برملا کرده است.

هنوز فکر می‌کنم ابعاد برملا‌نشده‌ی دیگری در واقعه‌ی آن‌روز نهفته است. می‌دانم آن‌روز، روزی بزرگ بود و روزهای بزرگ، رازهای زیادی در قلبشان دارند.

با من از رازهای آفرینش حرف بزن. دلم را برای پذیرفتن معجزه‌های بزرگی که در طول زمان اتفاق افتاده‌اند آماده کن؛ آن‌طور که مباهله‌ای میانمان در کار نباشد.


پي‌نوشت:

1. مباهله به معنای لعنت‌کردن یکدیگر و نفرین‌کردن است.

در مباهله افرادی که درباره‌ي يك مسئله‌ي مذهبی مهم بحث و اختلاف نظر جدي دارند در یک‏جا جمع مي‌شوند و به درگاه خدا تضرع مي‌کنند و از او مي‌خواهند که دروغ‌گو را رسوا سازد و مجازات کند.

2. ترجمه‌ی تفسیر المیزان، جلد سوم، صفحه‌ي 366.

دوچرخه شماره ۸۴۷

Let’s block ads! (Why?)

RSS

اگر خبر یا گزارشی دارید از بخش خبریار صلح خبر برای ما ارسال نمایید.

خبریار صلح خبر

قوانین خبریار صلح خبر

  1. لطفا در ارسال اخبار و تصاویر و گزارش های خود قوانین و مقرارت را رعایت فرمایید.
  2. از ارسال مطالب خلاف عفت عمومی یا تصاویر موهون اکیدا خودداری فرمایید.
  3. در صورت مشاهده تخلف پس از تذکر ، حساب کاربری موردنظر بلافاصله حذف می گردد.

گروه وبگردی صلح خبر 

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید