به گزارش مجله اجتماعی پایگاه صلح خبر ؛ اهدای کیسهخواب توسط یک نهاد ایرانی-اسلامی به بی خانمانهای کالیفرنیا در ۱۰ ساعت هزار کیسه خواب توزیع شد | جوانان ایرانی، درکی روزآمدتر از کار داوطلبان دارند سام پورمهدی: بیش از یک ماه قبل نزدیک به ۱۲۰۰ کیسه خواب از سوی یک نهاد اسلامی (مرکز اسلامی فرهنگی شمال کالیفرنیا) […]
به گزارش مجله اجتماعی پایگاه صلح خبر ؛
اهدای کیسهخواب توسط یک نهاد ایرانی-اسلامی به بی خانمانهای کالیفرنیا
در ۱۰ ساعت هزار کیسه خواب توزیع شد | جوانان ایرانی، درکی روزآمدتر از کار داوطلبان دارند
سام پورمهدی: بیش از یک ماه قبل نزدیک به ۱۲۰۰ کیسه خواب از سوی یک نهاد اسلامی (مرکز اسلامی فرهنگی شمال کالیفرنیا) و با همکاری چند نهاد دیگر، در میان بیخانمانهای ایالت کالیفرنیا توزیع شد. اقدامی که در نوع خود کمتر رخ داده است. از این جهت که نهادهای اسلامی موجود در آمریکا عمدتا و شاید به دلیل در اقلیت بودن، فعالیتها و حمایتها را به مجموعه افرادی اختصاص داده و میدهند که یا مسلمانند و یا از کشوری اسلامی و خاص و کمتر به سراغ کارهای اجتماعی عامل المنفعه میروند.
همین موضوع سبب شد تا با آقای هرمز مقارهای گفت وگویی انجام دهیم درباره این اقدام. مقارهای از جمله چهرههای شناخته شده با فعالیتهای نوعدوستانه بسیار بالا درمنطقه شمال کالیفرنیاست. او سالیان قبل یکی از مدیران رده بالای شرکت تویوتا در این منطقه بود و اخیرا خود شرکتی مستقل را بنا گذاشته و در کنار آن بخشی مهم از فعالیتهای خود را به کمک به افراد و نهادهای اجتماعی اسلامی، و ایرانی و اختصاص داده است.
آقای مقارهای! ابتدا توضیح دهید که چگونه به ذهنتان رسید برای بیخانمانهای کالیفرنیا کیسه خواب تهیه کنید؟
شبی در یک مهمانی در اجتماعی ایرانی بودم که دیدم بحثی درگرفت درباره هوای سردی که به خصوص امسال در زمستان کالیفرنیا ایجاد شده است. گروهی شروع کردند به بیان جملات سوزناک و آه و حسرت کشیدن برای بیخانمانها که چگونه در این سرما طاقت میآورند. تعدادی دیگر نیز به چند پست در فیسبوک اشاره کردند و این که تمامی پستها را لایک زدند این لایک زدن فیس بوکی را چنان با افتخار عنوان میکردند که انگار واقعا به بیخانمانها کمک کردند و … من در آن جمع گفتم که آه و حسرت کشیدن خوب است. نوعی حس همدردی است و وجهی از همذات پنداری ما را نسبت به یک گروهی از مردم و شهروندان که حق زندگی بهتری را دارند نشان میدهد؟ اما این کافی نیست و این کمترین کاری است که میتوانیم انجام دهیم و چرا به سمتی حرکت نکنیم که کاری اضافه تر بر این کار انجام دهیم.
مثلا چه کاری؟
هر کاری که وجهی عملی داشته باشد و گرهی از کار یک شهروند یا یک انسان نیازمند باز کند. اتفاقا در اصول دین ما شیعیان، اصلی داریم تحت عنوان «عدل» که تفسیر من از آن این است که جامعهای میتواند مدعی عدالت باشد که عدالت اجتماعی هم در آن رعایت شود. اگر چه در فروع دین خودمان نیز دو اصل خمس و زکات را گنجاندهاندکه نشان میدهد شارع به این قضیه وقوف داشت که به همه مسلمانان توصیه کرده بخشی از داراییهای خودشان را به همنوع نیازمند ببخشند. در هر حال در آن نشست من تاکید کردم که لایک زدن و تاسف خوردن کافی نیست و باید کاری عملی صورت داد چون سال گذشته در همین سن حوزه کالیفرنیا ۴ بیخانمان از سرما یخ زدند و مردند. یکی از دوستان که فرد خیری است و پیش از این نیز مشارکتی جدی در کارهای خیر داشت، پیشنهاد داد که با توجه به سردی هوا بهتر است برای گروهی از این افراد پتو بخریم. دیدم ایده خوبی است برای یک کار و کمک هر چند کوچک. اما به ذهنم رسید که پتو را به کیسه خواب تبدیل کنیم که هم کاربردی تر است و هم این که در شرایط آب و هوایی اینجا مصرف بهتری دارد.
این تصمیم در ابتدا فردی بود، چه شد که به تصمیمی رسیدید برای اجتماعی کردن این کار و کمک گرفتن از نهادهای اسلامی؟
این ماجرا از زمانی وجه اجتماعی به خودش گرفت که هجوم به مسلمانان در آمریکا و تبلیغات بر علیه آن بیشتر شد. آنجا بود که ما تاکید کردیم ضمن این کار به تبلیغات برای انعکاس بیرونی این اقدام هم توجه کنیم. و سپس نقطه ثقل این فعالیت را مرکز اسلامی فرهنگی شمال کالیفرنیا قرار دادیم که من در دو سه ماه قبل درهیات مدیره آن بودم . آنجا به جمع بندی رسیدیم که با دیگر نهادهای اسلامی هم موضوع را مطرح کنیم تا اگر آنها تمایل داشتند مشارکت کنند. بنیاد صبا و بنیاد توحید و انجمن نیکو و بنیاد پزشکان امامیه و البته هدف ما این بود که دریابیم این نهادهای اسلامی تا چه اندازه مشارکت میکنند. هدفهای دیگری هم داشتیم که در یک بیانیه اعلام کردیم که از جمله آنها میتوانم به موارد زیر اشاره کنم:
۱- حرکتی است انساندوستانه که به تقویت همزیستی میان آدمیان به صرف این که انسانند کمک می کند و سبب میشود تا بیخانمانها مورد حمایتهایی این گونه قرار بگیرند.
۲- از سوی نهادهای اسلامی حاضر در منطقه صورت میگیرد که میتواند تصویری انساندوستانه از این گونه نهادها در میان شهروندان آمریکایی ایجاد کند.
۳- میتواند بستر و آغازی باشد برای همکاری نهادهای اسلامی در برخی از فعالیتهای اجتماعی و انساندوستانه در آمریکا.
۴- ارائه تصویری از معاضدت و همکاری های گروهها و نهادهای اسلامی در آمریکا که این ایام پروژه اسلام هراسی را از سوی گروههای مخالف و منتقد و یا حتی اشخاص سیاسی در ردههای بالای دولت آمریکا شاهدند.
هدف اولیه شما خرید و توزیع چند کیسه خواب بود؟
پیش بینی من و دوستم که علاقهمند نیست نامش بیاید این بود که هزار کیسه خواب بخریم و توزیع کنیم که بعدا ۱۵۰ عدد دیگر اضافه شد. و کیسه خوابها با قیمت هر کدام ۱۵ دلار از چین وارد میشد.
در توزیع دچار مشکل نشدید؟
نه تنها دچار مشکل نشدیم که در فاصلهای ۵ تا ۱۰ ساعت ۱۰۰۰ کیسه خواب توزیع شد. البته پیش از آن ۱۵۰ کیسه خوابی که با هواپیما وارد شده بود نیز به فاصله دو روز در شهر ساکرامنتو توزیع شد که ازنظر تعداد بیخانمانها در رده بالایی در امریکا و به خصوص کالیفرنیا قرار دارد.
بازخوردهای کار چگونه بود؟
قابل توصیف نیست و خودمان باور نمیکردیم که به خصوص مردمان و شهروندان آمریکایی این گونه ما را مورد تشویق قرار بدهند. ضمن انکه چند نشریه مهم منطقه کالیفرنیا و یک نشریه ملی (سانفرانسیسکو کرونیکل) این رخداد را انعکاس دادند. علاوه بر آن سطح مشارکت جوانان ایرانی و مسلمان برای کمک به توزیع این کیسهخوابها هم شوق انگیز بود و نشان می داد که جامعه مسلمان و جوان آمریکا (به خصوص ایرانیان) که در مدارس آمریکا درس خواندند، درکی بهتر و روز آمدتر از کار داوطلبانه دارند. حتی یکی از دانش آموزانی که در دوران دبستان در مدرسه اندیشه فارسی درس میخواند (شنبههای هر هفته) گفت که این موضوع باعث شد که به عنوان یک بچه مسلمان و ایرانی احساس هویت کنم و سرم را اندکی بالاتر بگیرم و به دوستان و همکلاسیهایم بگویم که ما مسلمانان هم در کارهای اجتماعی و نوعدوستانه همراه شهروندان آمریکا هستیم. هفته گذشته هم تعدادی از همین جوانها آمده بودند و پیشنهادهایی داشتند برای ادامه همکاری و اینکه برای تابستان بیخانمانها هم کاری بکنیم که آنها بتوانند یک استحمامی داشته باشند و از شر حشرات تابستانی در امان بمانند.
و سخن پایانی…
نکته اول دینی است که ما به عنوان ایرانیانی که شهروند آمریکا هستیم بر دوش خود حس میکنیم که باید آن را به شهروندانمان ادا کنیم. اما علاوه بر آن به عنوان یک انسان ایرانی من خودم بر این باورم که آدمیان در زندگی باید سه مرحله را بگذرانند تا بتوان نام آدمی بر خودشان بنهند. به قول سعدی:
تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
مرحله اول مرحلهای است که من از ان به نام منفعت تعبیر میکنم. در این مرحله همه آدمیان دنبال منفعت هستند اما نباید در این مرحله متوقف بمانند و باید به محض این که حوائج اولیه برطرف شد به سمت مرحله دوم بروند که منزلت اجتماعی است. این هم خوب است که ادمی بخواهد دنبال جایگاهی خوب برای خود در جامعه باشد،اما توقف در این مرحله نیز نمیتواند تصویری از انسان آرمانی باشد. میماند مرحله سوم که مرحله مرحمت است که آدمی از خودش و اموالش می گذرد سعی می کند به فکر دیگری باشد مثل همان داستان عابد و عالم در گلستان سعدی که فرمودند: داستانی پند آموز از سعدی شیرین سخن در باب دوم گلستان(در اخلاق درویشان) به یادم آمد که میتواند توصیفی باشد از همین تفاوتها که به نظرم نوعی معرفت به مرحمت است. یعنی آدمی آگاه باشد به اینکه چرا دارد از زندگی و مادیات و وقتش میگذرد که به دیگری کمک و مرحمت کند. سعدی بعد از ذکر حکایتی از تفاوت میان عالم و عابد میگفت و این که عالم به فکر دیگران است و عابد تنها به فکر خویش.
۴۷۴۷
Let’s block ads! (Why?)
RSS
اگر خبر یا گزارشی دارید از بخش خبریار صلح خبر برای ما ارسال نمایید.
قوانین خبریار صلح خبر
- لطفا در ارسال اخبار و تصاویر و گزارش های خود قوانین و مقرارت را رعایت فرمایید.
- از ارسال مطالب خلاف عفت عمومی یا تصاویر موهون اکیدا خودداری فرمایید.
- در صورت مشاهده تخلف پس از تذکر ، حساب کاربری موردنظر بلافاصله حذف می گردد.