به گزارش مجله اخبار روز صلح خبر انتخاب استانداران عیار روحانی را مشخص میکند آیا کابینه دوازدهم محافظه کارتر از کابینه گذشته بسته شده است؟ مهمترین دلایل تغییر مواضع آقای روحانی در قبل و بعد از انتخابات چیست؟ چرا آقای روحانی در چینش کابینه خود در راستای مواضع خود در طول مبارزات انتخاباتی عمل نکردند؟ درباره نوع […]
به گزارش مجله اخبار روز صلح خبر
انتخاب استانداران عیار روحانی را مشخص میکند
آیا کابینه دوازدهم محافظه کارتر از کابینه گذشته بسته شده است؟ مهمترین دلایل تغییر مواضع آقای روحانی در قبل و بعد از انتخابات چیست؟ چرا آقای روحانی در چینش کابینه خود در راستای مواضع خود در طول مبارزات انتخاباتی عمل نکردند؟
درباره نوع چینش کابینه جدید مسائلی وجود دارد که باید به خوبی مورد توجه بگیرد. نخست اینکه آیا کابینه جدید با توجه به دغدغههای آقای روحانی شکل گرفته و یا اینکه در لیست آقای روحانی به هر دلیل و شکلی تجدید نظر صورت گرفته است. به نظر من آقای روحانی در چینش کابینه خود نسبت به مواضع انتخاباتی چرخش داشته و در همان مسیر حرکت نکرده است. البته به نظر میرسد فشارهای بیرونی باعث شده که آقای روحانی در رویکرد خود تجدیدنظر کند. این در حالی است که از گوشه و کنار خبرهایی به گوش میرسد مبنی براینکه آقای روحانی در حالی کابینه دوازدهم را بسته است که تحت فشار بوده و نمیتوانسته دغدغههای خود را به صورت کامل اجرا کند. نکته دیگر اینکه تیم مشاوران آقای روحانی در تشکیل کابینه با نوعی مصلح خبرت اندیشی آقای روحانی را در مسیری قرار دادهاند که زیاد با مطالبات بدنه اجتماعی آقای روحانی همخوانی نداشته است. این در حالی است که به نظر میرسد آقای روحانی به دلایل مختلف با اصولگرایان کنار آمده است. از مواضع اخیر آقای روحانی نیز چنین به نظر میرسد که ایشان در حال حرکت در همین مسیر هستند. به نظر من کابینه آقای روحانی یک کابینه اصولگرایی است. البته کابینه دوازدهم بیشتر یک رویکرد اصولگرایی معتدل دارد و با معنای متداول اصولگرایی تا حدودی فاصله دارد. با این وجود نمیتوان کابینه آقای روحانی را یک کابینه اصلاحطلب و یا حداقل اعتدالی- اصلاحی در نظر گرفت.
اصلاحطلبان در مقابل گردش به راست آقای روحانی چه واکنشی از خود نشان خواهند داد؟ آیا این گردش به راست سبب فاصله جریان اصلاحات از دولت آقای روحانی در چهار سال آینده نخواهد شد؟
اصلاحطلبان هیچ گاه انتظار غیرمنطقی و غیرواقعگرایانه از آقای روحانی نداشتهاند. اصلاحطلبان در رویکرد حمایتی خود از آقای روحانی هیچ گاه به دنبال سهمخواهی و تصاحب صندلیهای دولت نبودهاند. در نتیجه اصلاحطلبان انتظار نداشتند که آقای روحانی در دولت دوم خود یک دولت اصلاحطلب تشکیل بدهد. بدون شک مهمترین دلیل حمایت جریان اصلاحات از آقای روحانی در سال92 و96 دفع خطر از کشور و منافع مردم بوده است. قبل از دولت آقای روحانی جریانی در دولت و مجلس قدرت را در اختیار داشت که با دیدگاههای غیرمنطقی و غیراصولی کشور را به ورطه تنش و رویارویی نزدیک میکرد و در عرصه داخلی نیز زمینه ساز بسیاری از نابسامانیها و مشکلات شده بود. به همین دلیل اصلاحطلبان در سال92 از آقای روحانی حمایت کردند که کاندیدای حداکثری جریان اصلاحات نیز به شمار نمیرفت. با این وجود حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی در سال96 با سال92 متفاوت بود. دلیل این مسأله نیز این بود که آقای روحانی در چهار سال گذشته کارنامهای از خود برجای گذاشته بودند که از نظر اصلاحطلبان قابل قبول بود. نکته دیگر اینکه آقای روحانی در طول مبارزات انتخاباتی خود مواضع قاطع و رویکرد اصلاحطلبی در پیش گرفته بودند و همین مسائل سبب امیدواری اصلاحطلبان از رویکرد آقای روحانی در آینده شده بود. با این وجود در شرایط کنونی و پس از انتخاب کابینه امیدواری اصلاحطلبان تا حدود زیادی مخدوش شده است. با این وجود تا زمانی که آقای روحانی دارای مشی اصلاحطلبی باشد و درجهت تحقق مطالبات مردم و منافع ملی حرکت کند و در مقابل افراطیون و کسانی که به دنبال مخدوش کردن منافع ملی هستند ایستادگی کند مورد حمایت اصلاحطلبان قرار خواهد داشت. بدون شک اصلاحطلبان زمانی از آقای روحانی فاصله خواهند گرفت که آقای روحانی مشی اصلاحطلبانه خود را دست داده باشد و رویکرد متفاوتی را نسبت به رویکرد جریان اصلاحات در پیش گرفته باشد. از سوی دیگر اگر رویکرد آقای روحانی به جایی برسد که اصلاحطلبان احساس خطر کنند و این احساس خطر شبیه احساس خطری باشد که اصلاحطلبان نسبت به دولت احمدینژاد داشتند، رویکرد جریان اصلاحات نسبت به آقای روحانی تغییر خواهد کرد و راه دیگری در پیش خواهند گرفت. اصلاحطلبان در این مسأله هیچ شک و تردیدی ندارند که اگر محافظهکاری آقای روحانی به منافع ملی آسیب بزند، رویکرد حمایتی جریان اصلاحات نسبت به آقای روحانی تغییر خواهد کرد.
آیا احساس خطر در نوع چینش کابینه بهوجود نیامد؟ اگر این چنین نبوده پس چرا برخی از اصلاحطلبان نسبت به انتخاب کابینه دوازدهم انتقادات جدی وارد میکردند؟
بله، نوع چینش کابینه تا حدودی سبب احساس خطر برای اصلاحطلبان شده است. با این وجود منشأ چینش کابینه و اینکه آیا آقای روحانی موفق شده دغدغههای خود را در انتخاب اعضای کابینه اعمال کند و یا اینکه فشارهای بیرونی اجازه چنین کاری را به ایشان نداده، هنوز محل تردید است و نمیتوان به صراحت درباره آن اظهار نظر کرد. در مرحله اول به نظر میرسد آقای روحانی تحت فشار، کابینه دوازدهم را انتخاب کرده و مجبور بوده چنین چینشی را انتخاب کند. به همین دلیل باید منتظر ماند و مشاهده کرد که آیا اینگونه رفتار استراتژی بلند مدت آقای روحانی خواهد بود و یا اینکه این استراتژی در کوتاه مدت مورد توجه آقای روحانی خواهد بود و ایشان به دنبال این هستند که در آینده رویکرد اصلاحطلبانه از خود نشان بدهند. اگر رویکرد آقای روحانی در آینده نیز در راستای نوع چینش کابینه خود باشد وضعیت شکل دیگری به خود خواهد گرفت و جریان اصلاحات استراتژی متفاوتی نسبت به دولت آقای روحانی در پیش خواهد گرفت. با این وجود اگر آقای روحانی در ادامه مسیر خود رویکرد متفاوتی در پیش گرفت که با سیاستهای جریان اصلاحات همخوانی بیشتری داشت، رویکرد حمایتی اصلاحطلبان نسبت به دولت آقای روحانی همچنان وجود خواهد داشت. آقای روحانی پس از انتخاب اعضای کابینه خود با چینش استانداران و مدیران میانی نیز مواجه خواهد بود. بدون شک عیار واقعی آقای روحانی در انتخاب استانداران و مدیران میانی مشخص خواهد شد که آیا ایشان همچنان به دنبال رویکرد محافظهکارانه خود هستند و یا اینکه قصد دارند در این زمینه تجدید نظر کنند. اگرآقای روحانی در انتخاب استانداران نیز همان راهی را برود که در انتخاب اعضای کابینه رفته است، شرایط به شکلی خواهد بود که اصلاحطلبان مجبور خواهند بود به خاطر حمایت از چنین دولتی به مردم پاسخ بدهند. در چنین شرایطی مردم از دولت فاصله میگیرند اما همچنان خود را مقید به دیدگاههای کلی جریان اصلاحات میدانند. از سوی دیگر اصلاحطلبان نیز نمیتوانند نسبت به این اتفاقات بیاعتنا باشند و رویکرد حمایتی خود در انتخابات ریاست جمهوری سال96 را تغییر خواهند داد.
به نظر میرسد روحانی تمایل دارد پس از دولت خود دولتی روی کار بیاید که بیش از آنکه از مشی عارف یا جهانگیری پیروی کند از رویکرد علی لاریجانی پیروی کند. نزدیکی روزافزون روحانی و لاریجانی به چه اهدافی صورت میگیرد؟
به نظر من در انتخاب کابینه دوازدهم نیز بین روحانی و لاریجانی هماهنگی وجود داشته و لاریجانی در انتخاب اعضای کابینه نقش پررنگی داشته است. آقای روحانی به دنبال تقویت جایگاه سیاسی آقای لاریجانی در سالهای آینده خواهد بود. آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال96 به امید حمایت اصلاحطلبان وارد رقابتهای انتخاباتی شد و به همین دلیل تلاش کرد پیروزی خود را در بدنه اجتماعی جریان اصلاحات جستوجو کند. بدون شک درانتخابات ریاست جمهوری سال1400 نیز این وضعیت وجود خواهد داشت و آقای روحانی احساس میکند میتواند با حمایت بدنه اجتماعی خود در سرنوشت انتخابات تعیین کننده باشد. با این وجود باید به این نکته تأکید کنم که پایگاه رأی آقای روحانی در انتخابات1400 در اختیار آقای روحانی نیست و بلکه در اختیار بزرگان و جریان اصلاحات است. در نتیجه در انتخابات ریاست جمهوری سال1400 اصلاحطلبان تعیین کننده خواهند بود و نه آقای روحانی.
آیا سخنان شما به معنای فاصلهگیری آقای روحانی از جریان اصلاحات در فردای انتخابات ریاست جمهوری است؟ آیا اگر این رویکرد ادامه پیدا کند خطر تشتت و چنددستگی در بین جریان اصلاحات و تکرار اتفاقات انتخابات ریاست جمهوری سال84 اصلاحطلبان را تهدید نمیکند؟
اگر رویکردی که آقای روحانی در چهار سال آینده در پیش میگیرد به یک دولت راستگرای افراطی منجر شود، یک فاجعه سیاسی در ایران رخ داده است. اصولگرایان به مدت هشت سال دولت و به مدت12سال مجلس شورای اسلامی را در اختیار داشتند. در این مدت اتفاقاتی در کشور رخ داد که سبب نابسامانیها و مشکلات زیادی برای مردم و کشور شد. در نتیجه اگر قرار باشد دوباره این جریان افراطی مدیریت کشور را در اختیار بگیرد وضعیت کشور شکل بحرانی خواهد گرفت. بدون شک در چنین شرایطی مردم حاضر نخواهند بود چنین دولتی را تحمل کنند. با این وجود چشم اندازی که درباره آینده در زمینههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی وجود دارد چنین اتفاقی را نشان نمیدهد. در سالهای اخیر گرایش مردم به سمت جریان اصلاحات بیشتر شده و اکثریت مردم تلاش میکنند مطالبات خود را در رویکرد جریان اصلاحات جستوجو کنند. مردم ایران مدتهاست به جریان راست افراطی پشت کردهاند و به همین دلیل احتمال حمایت از این جریان بسیار بعید به نظر میرسد. تنها در شرایطی احتمال بازگشت جریان راست رادیکال در ایران وجود دارد که آقای روحانی با این جریان رویکرد یکسانی در پیش بگیرند و ایشان تلاش کند زمینه پیروزی این گروه را فراهم کند که به نظر من چنین ائتلافی بسیار بعید خواهد بود. به نظر من اگر آقای روحانی از رأی24 میلیونی خود فاصله بگیرد ادامه دولت ایشان نیز با مشکل جدی مواجه خواهد شد. در شرایط کنونی جامعه ایران وضعیت ملتهبی دارد. در نتیجه اگر مردم احساس کنند رأیی که به صندوقها انداختهاند نتیجه عکس داشته و مشکلات کشور همچنان پابرجاست وضعیت جامعه ملتهبتر خواهد شد و ممکن است به تنشهای اجتماعی منجر شود. بدون شک این وضعیت به ضرر آقای روحانی تمام خواهد شد و ایشان نمیتواند با موفقیت دولت خود را به پایان برساند.
آیا احتمال این مسأله وجود دارد که در آینده فاصله آقای روحانی با اصلاحطلبان بیشتر از گذشته شود و ایشان یک گردش به راست کامل داشته باشند؟
خیر، بنده این شرایط را در شخص آقای روحانی مشاهده نمیکنم. با این وجود این توهم در اطرافیان آقای روحانی وجود دارد. برخی از اطرافیان آقای روحانی گمان میکنند رأیی که آقای روحانی در انتخابات96 به دست آورده، رأی شخصی ایشان است و این جایگاه تنها به دلیل ویژگیهای فردی آقای روحانی به دست آمده است. آقای روحانی در چهار سال گذشته در رابطه با جریانهای سیاسی عملکرد هوشمندانهای داشته و به شکلی رفتار کرده که هیچ کدام از جریانهای سیاسی احساس نکردهاند که دولت به سمت جریان مقابل گردش کامل کرده است. با این وجود آقای روحانی به خوبی به این مسأله آگاهی دارد که دلیل اصلی پیروزی ایشان در انتخابات ریاست جمهوری حمایت جریان اصلاحات و بدنه اجتماعی این جریان بوده است. به همین دلیل نیز اگر آقای روحانی به هر دلیلی به صورت کامل به راست گردش داشته باشد بین خود و بدنه اجتماعی حامی خود فاصله ایجاد کرده و این فاصله میتواند سبب ناامیدی و دلسردی مردم نسبت به دولت شود. به نظر من آقای روحانی در چهار سال آینده نیز یک رویکرد متعادل بین دو جریان سیاسی کشور برقرار و از گردش کامل به سمت یک جریان خودداری خواهد کرد.
آیا یکی از اهداف آقای روحانی از راضی نگاه داشتن جریان راست سنتی از چینش کابینه برنامه بلندمدتی است که ایشان برای خود در فضای سیاسی ایران تدوین کرده است؟
بدون شک آقای روحانی برای خود آینده سیاسی بلندمدتی ترسیم کرده است و به دنبال تأثیرگذاری برفضای سیاسی ایران پس از پایان دوران ریاست جمهوری خود است. در چهار سال گذشته آقای روحانی با برخی از کانونهای قدرت درگیری داشته است و این کانونهای قدرت برای آقای روحانی اتاق فکر تشکیل داده بودند و تلاش میکردند در مسیر حرکت دولت کارشکنی کنند. این کانونهای قدرت در ماههای باقیمانده تا انتخابات ریاستجمهوری شایعه کرده بودند که احتمال تأیید صلاحیت آقای روحانی در انتخابات بسیار پایین است و آقای روحانی رئیسجمهور یک دورهای ایران خواهد بود. این کانونهای قدرت در ایام انتخابات نیز به صورت تمام قد و با تمام ابزار و امکاناتی که در اختیار داشتند در مقابل آقای روحانی ایستادگی کردند تا ایشان در انتخابات به پیروزی دست پیدا نکنند. به نظر من این رویکرد پس از پایان انتخابات و در آینده نیز وجود خواهد داشت و این گروهها تلاش خواهند کرد وجهه آقای روحانی را به بهانههای مختلف تخریب کنند. با این وجود موفقیت یا عدم موفقیت این گروهها به عملکرد و مواضع آقای روحانی بستگی دارد. در شرایط کنونی آقای روحانی روی مجلس حساب باز کرده است. از سوی دیگر آقای روحانی روی آقای لاریجانی نیز حساب باز کرده است. با این وجود آقای روحانی در چینش کابینه خود تحت تأثیر مشاوران خود قرار داشته که اغلب آنها گرایش به راست دارند و از سوی دیگر تحت تأثیر برخی فشارهای بیرونی هم بوده است. به همین دلیل نباید چینش کابینه را ملاک گردش به راست کامل آقای روحانی قلمداد کرد و باید منتظر آینده و عملکــــرد آقای روحـــانــی در زمینــــههــــای دیــگـر مــاند.
اگر خبر یا گزارشی دارید از بخش خبرنگاران صلح خبر برای ما ارسال نمایید.
قوانین خبرنگاران صلح خبر
- در صورت تمایل اعلام نمایید تا اخبار و گزارش ها با نام خود شما منتشر گردد.
- شما می توانید از بخش خبرنگاران صلح خبر، اخبار و گزارش های خود را ارسال نمایید.
- شما می توانید اخبار و گزارش ها را به ایمیل solhkhabar@yahoo.com ارسال نمایید.
- لطفا در ارسال اخبار و تصاویر و گزارش های خود قوانین و مقرارت را رعایت فرمایید.
- از ارسال مطالب خلاف عفت عمومی اکیدا خودداری فرمایید.
- از ارسال کاریکاتورهای توهین آمیز یا تصاویر موهن اکیدا خودداری فرمایید.
- رعایت کپی رایت در مطالب ارسالی الزامی است.
- در صورت مشاهده تخلف پس از تذکر ، حساب کاربر خاطی بلافاصله حذف می گردد.