به گزارش صلح خبر، عنایتالله رحیمی، استاندار فارس در این رویداد که با حضور شهردار شیراز، مدیر سازمان اسناد و کتابخانه ملی مرکز فارس و مدیران شهری برگزار شد با بیان اینکه به آشنایی نزدیک خود با ایلات و عشایر مفتخر است، صفا و صمیمیت و شجاعت و بلند نظری را از صفات برجسته این قشر ارزشمند برشمرد.
استاندار فارس با اشاره به اهداف ساخت فرهنگسرای استاد بهمنبیگی، ترویج فرهنگ شهروندی را از برجستهترین اهداف مذکور دانست و افزود: بیتردید ترویج فرهنگ شهروندی گامی موثر در جهت بهتر زیستن خواهد بود.
رحیمی با بیان اینکه ارتقای سرمایههای اجتماعی و اعتماد عمومی از نیازهای امروز کشور است، عنوان کرد: فرهنگسرای بهمن بیگی میتواند مکانی برای تقویت یا تربیت سرمایههای اجتماعی باشد.
او خاطرنشان کرد: استاد بهمنبیگی خود سرمایه فرهنگی، اجتماعی و علمی کشور بود و امروز دانشآموختگان مکتبش سرمایههای علمی، فرهنگی و اجتماعی هستند.
رحیمی حمایت از گروههای جوان و راهنمایی آنها برای آموختن پیشهها و هنرها و فعالیتهای اجتماعی را از دیگر اهداف راهاندازی چنین فرهنگسراهایی مطرح کرد.
بهمنبیگی میخواست بخشی از هویت این سرزمین بماند
کوروش کمالی سروستانی، مدیرسازمان اسناد و کتابخانه ملی مرکز فارس هم در این مراسم با مروری بر زندگی بنیانگذار تعلیمات عشایر گفت: استاد محمد بهمنبیگی در ۲۷ بهمن ۱۲۹۹ در یکی از مناطق قشلاقی ایل قشقایی در منطقهای به نام «چاه کاظم» زاده شد. پدرش محمودخان کلانتر در سال ۱۳۰۹ به همراه ۲۰ نفر از سران معترض ایل به تهران تبعید شدند و به صولت الدوله قشقایی، سردار ایل که تحت نظر قرار داشت پیوستند.
او افزود: در سال ۱۳۱۰ محمد ۱۱ ساله به همراه مادرش همنشین پدر در تهران میشود. در سال ۱۳۲۱ لیسانس خود را در رشته حقوق از دانشگاه تهران میگیرد. قضاوت و وکالت دعاوی را برنمیتابد. به ایل بازمیگردد. دستیار ایلخان جدید میشود. و وکیل ایل، دانش و آمالش را به هم میپیوندد و لایحه دفاع از موکلینش را در سال ۱۳۲۴ در قالب کتاب «عرف و عادت در عشایر فارس» تدوین و منتشر میکند و در نقد شیوه برخورد حکومت با عشایر مینویسد: «قدرت مرکزی نباید در قبال عشایر به پرخاش و خشم و ستیزه متوسل شود و باعث ویرانی، خونریزی و برادرکشی گردد. این افراد ساده، بدبخت و گرسنه شایسته تربیت و ترحم اند، نه ستیزه و جنگ».
کمالی تاکید کرد: بیتردید برای تبیین نقش تاثیرگذار محمد بهمنبیگی در تحول فرهنگی عشایر ایران زمین باید هم ایل را شناخت و هم شرایط زمانی و مکانی تکوین چنین اندیشه بزرگی.
مدیر دانشنامه فارس ادامه داد: در آن روزگار به باور بهمنبیگی عشایر در فقر و فلاکت، در آورگی و بی پناهی، در جهل و بی سوادی و در جنگ و ستیز گرفتار آمده بودند و حکومت مرکزی نیز شیرازهای گسسته داشت و شیوه برخوردی جاهلانه. در سال ۱۳۳۰ نخستین مدرسه عشایری را بنیاد گذاشت. در سال ۱۳۳۱ برنامه آموزش و پرورش عشایر با پیگیری و پایمردی او به تصویب شورای فرهنگ کشور رسید. از سال ۱۳۱۸ که در دانشگاه تهران به تحصیل مشغول شد و تا سال ۱۳۸۹ که سرای فانی را به شوق دیدار رحمان باقی وانهاد دل مشغولی هفتاد ساله او تعلیم و تربیت عشایر ایران بود. آفاقی و انفسی. هم او بود که پرچم و لوای دانش عشایری، نخست بار به همت بلندش بر فراز چادرهای سفید مدارس ایلی، سایه گسترد؛ ییلاق و قشلاق نشناخت و بی وقفه کف پوش نمدین چادر ایل را سرای آموختن و آموزاندن گردانید. در این راه صلابتی بی حد و استواری بیعد نشان میداد که دانسته بود قدر مرد به علم است و دانش. مکتبداران را فرا میخواند و به جد میخواست که ایلیاتی را علم بیاموزاند، که میدانست این امر نه خردکاری است او را. همت عشایری را میشناخت که نستوهند و استوار. کسوت علم را و دانش را زیبنده آنان باز شناخت، کانون خانواده را با چادرهای سیاه، درون آلاچیقی از نی با دیرکهای سفید و طنابهای پشمین، بیچراغ دانش برنمیتافت.
اهمیت زبان فارسی برای بهمن بیگی
کمالی اعلام نمود: او جای خالی ایل را نمیخواست. او میخواست ایل بماند، تا بخشی از هویت این سرزمین با قدمت و غنای خود در هماره تاریخ بماند. پس حماسهای آفرید ماندگار، از آن دست که او را همتش را می سزید؛ با حریفی هم کاسه، سترگ نارونی که قامت خم نمیکرد در پدیداری حوادث؛ بزرگ زنی از تبیره مدارا؛ سکینه بانوی توانا که بهمن بیگی در قدر او گفته بود: «پاداش من از باسوادکردن ایل، سکینه بود». گویی قاب قوسین همت را بر ناصیه این دو نام نامیرا حک نموده بودند. سران ایل، ریش سفیدان، بزرگان ایلات و دانش آموختگان همتشان را میستودند و دم گرم خویش را بدرقه راهشان مینمودند. این گونه بود که خوش درخشیدند بر تارک مانای ایل.
وی درباره خصوصیات رفتاری بهمن بیگی افزود: بهمنبیگی شیر زنان ایل را چون شیر مردان باور داشت. طنزش شاهکار بود، نگاهش گیرا و دود پیپش دلربا! عقلش دوراندیش بود. ذوق نویسندگیاش در دوران پختگی با تجربه آموختگی شکوفا شد. ما نیز با شادروان استاد ایرج افشار همداستانیم که: «نوشتههای بهمنبیگی شاهنامه منثور ایل قشقایی و بویراحمدی و ممسنی و کهکیلویه است. هر کسی بخواند، میخواهد ایلی شود».
مدیر سازمان اسناد و کتابخانه ملی مرکز فارس ادامه داد: چادرهای سفید، معلمان عاشق، دانشآموزان پرشور، مدرسههای بیدر و دیوار، صدای بلند خوانش شعر فارسی، فردوسی، حافظ، سعدی، حمیدی، ایرج میرزا و…کوهها و دشتها هم شاعر شده بودند در همنوایی با کودکان ایل؛ بهمنبیگی عاشق زبان فارسی، این زبان را زبان مشترک طایفهها و قبیلههای ترک و لر و عرب و بلوچ و ترکمن کرده بود.
راه نجات عشایر به باور بهمن بیگی
کمالی ادامه داد: این دانشی مرد فرهیخته، سرد و گرم روزگار چشیده، به تجربه دریافته بود که تنها راه نجات عشایر ایران، دانش است و سواد. دیگر دوران قدرت تفنگ گذشته بود. دانش، بنیان تحول بود. دانش ثروت راستین بود چنانکه پیر را برنا میکرد. اندیشمندان معاصر او در سرتاسر جهان به این باور رسیده بودند که در روزگار ما قدرت در دانش است و او میدانست که «کلید مشکلات عشایر در لابهلای الفباست».
از ایل برخاست و ملی شد
مدیر سازمان اسناد و کتابخانه ملی مرکز فارس گفت: بهمن بیگی از ایل برخاست، اما در آن ماندگار نشد، برآمد، ملی شد و در سال ۱۳۵۲ با دریافت جایزه پیکار با بیسوادی کروپسکایا از یونسکو جهانی شد. تالیف، تدوین، چاپ و انتشار ۳۰ کتاب، ۳۰۰ مقاله و ۳۰ پایاننامه پیرامون زندگی و آثار او در ایران و جهان گواه این مدعی است. بهمنبیگی میدانست: که انسان به میزانی که برخوردار است انسان نیست، بلکه انسان به میزانی که خود را نیازمندتر احساس میکند، انسان است و به همین دلیل کوشید که نیازهای تازهای را در ایل نهادینه کند و مهمترینش سودا و دانش و بینش بود برای رهایش از بند تعصب و فقر. به همین دلیل به تعالی عشایر میاندیشید و درسال ۱۳۴۹ در بازگشت از فرودگاه شیراز خطاب به معلمان عشایری میگوید: «فرزندانم، عزیزانم، امروز در فرودگاه شیراز بدجوری تحقیر شدم؛ میخواهم با شما دعوا و درد دل کنم. در فرودگاه به استقبال یکی از بزرگان مملکت رفته بودم. در حدود یک هزار افسر به استقبال آمده بودند، حتی یک نفر آنها عشایری نبود. دکتر، قاضی، تاجر، استاندار، شهردار و فرماندار هم که نداریم. دانشگاه میرویم، همه دکترها غیر عشایری هستند. من به همت شما، پزشک حاذق تربیت خواهم کرد. مگر شما استعداد ندارید. مگر غیرت و تعصب ندارید. چرا تصمیم نمیگیرید با من همگام شوید تا فقر و بیسوادی را ریشه کن نماییم. بچههایمان مهندس شوند و سد بسازند تا دیگر برای نباریدن باران نگران نباشیم. بچههایمان دکتر بشوند تا مادرانمان از ترس «آل» و فرزندانمان از بیماریهای گوناگون نمیرند».
کمالی ادامه داد: و اینک کجاست استاد بهمنبیگی تا ببیند پس از ۵۳ سال از آن روز غم انگیز چگونه آرزوهایش محقق شده است. و ایلاتیهای برآمده از طبیعت، با ذهن باز و دل پاک به دانشگاهها راه جستند، برآمدند و امروز بذری را که او کاشت، به حاصل نشاندند. چنین است که امروز در پناه دوراندیشی او و همراهی زمانه، در جمع ما، در دولت ما، در استانداری، مجلس، شورای شهر، شهرداری، دادگستری و دانشگاهها و در بیمارستانهای ما، ایلیاتیهای سرافراز چنین میدرخشند و نامی میشوند. امروز از پس گذر سالها، نو نهالان ایل بالیدهاند، شهسواران دانش و علم شدهاند و پاسداشت نام او را روییدهاند و او با تبسمی بر لب، حاصل بافههای رنج خویش را مفتخرانه مینگرد و خشنود از آنکه تاریخ او را بر جریده خود ثبت کرده است و امروز فرهنگسرایش گشایش مییابد.
برنامههایی برای ۱۰۰ سالگی تولد بهمن بیگی
کمالی در ادامه پیشنهادهایی برای صدمین سالگرد تولد بهمن بیگی ارائه داد.
او گفت: اینک بر ماست که سال ۱۳۹۹ را به مناسبت صدمین سال میلاد پربرکتش به یمن نیک اندیشیها و نیک منشیهایش به همراه تمام دوستدارانش گردآییم و شاهد چاپ آثاری تحلیلی از زندگی و اندیشه گرانقدرش باشیم، هنرش را بشناسیم و تاثیر و تاثرش را تبیین کنیم. تکرار را ملالآور میدانست و ابتکار را راه حل. راه او، نام او و آرزوهای او وقتی ماندگارتر میشوند که به یاری دانش آموختگان، کارآفرینان و سخاوتمندان ایل کتابخانههای زنجیرهای بهمن بیگی چون چادرهایش در گستره ایران زمین برآیند.
مدیر سازمان اسناد و کتابخانه ملی مرکز فارس پیشنهاد تدوین کتاب سالانه بهمن بیگی حاوی مقالات تحلیلی پیرامون آثار او و اسناد و خاطرات او را مطرح کرد.
او افزود: در فرهنگسرای او نشستهای تخصصی «عصری با بهمن بیگی» به صورت ماهانه برگزار شود و موزه و مرکز اسناد بهمن بیگی در همین محل سامان یابد تا دختران و پسران ستاره تیرهها و طایفهها و ایل های مختلف در کلاسهای و غرفه های فرهنگسرایش گرد هم آیند.
گام بلند برای توجه به فرهیختگان
حیدر اسکندرپور شهردار شیراز هم در این رویداد گفت: افتتاح فرهنگسرای استاد بهمن بیگی برداشتن گامی بلند برای توجه به فرهیختگان، فرزانگان و ستاره ها شهر است.
اسکندرپور افزود: احداث این فرهنگسرا افتخاری برای شهرداری و شورای شهر است که با اتخاذ رویکرد فرهنگی اقدام به ساخت مرکزی برای توسعه متوازن خدمات فرهنگی و اجتماعی سطح شهر کرده اند.
انتهای پیام