پس از انتشار خبر انتصاب مریم جلالی به عنوان دبیر علمی پانزدهمین جشنواره شعر «فجر»، برخی از شاعران نسبت به این انتخاب که از جامعه آکادمیک ادبی بود، واکنش نشان دادند. همچنین محمود حبیبی کسبی و ناصر فیض در پی این ماجرا در نامهای سرگشاده به سیدعباس صالحی – وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی – نسبت به این انتخاب و شیوه برگزاری این رویداد انتقاد کردند.
در پی این حواشی، محمود حبیبی کسبی – شاعر – در گفتوگو با صلح خبر درباره انتخاب دبیر علمی پانزدهمین دوره این جشنواره و نیز چگونگی ایجاد ارتباط میان جامعه ادبی با چنین رویدادی اظهار کرد: هیچ اشکالی ندارد که دبیر یک جایزه ادبی به عنوان جشنواره شعر «فجر» از میان جامعه دانشگاهی انتخاب شود، هیچ ایرادی ندارد و خیلی هم خوب است. بنده نیز به عنوان عضو کوچکی از جامعه ادبی از این موضوع استقبال میکنم. اما از میان جامعه دانشگاهی هم میتوان استادان دانشگاه و استادان تمام دانشگاه را پیدا کرد که شاعران خوبی هم هستند؛ آقای دکتر محمدرضا ترکی، آقای دکتر محمدرضا روزبه، آقای دکتر کاووس حسنلی، آقای دکتر قربان ولیئی، آقای دکتر محمدسعید میرزایی و از این دست. بسیارند شاعرانی که استاد ادبیات دانشگاه هم هستند، آنها هم صاحب سبک، توانمند و صاحب اثر هستند و هم در دانشگاه افراد تاثیرگذاری بودهاند و شاعران توانمند، باسابقه و نامداری هستند.
او افزود: ما هیچ مخالفتی با اینکه دبیر جشنواره شعر «فجر» از میان جامعه دانشگاهی انتخاب شود، نداریم اما به شرطی که جایگاه علمی و اندازه آن فرد به اندازه دبیری این جشنواره باشد. من نام این بزرگوار، سرکار خانم جلالی را به واقع تا پیش از خبر دبیریشان نشنیده بودم و نه فقط من، بلکه بسیاری از دوستان شاعر بنده هم نام این بزرگوار را نشنیده بودند و بسیاری از دوستان شاعر هم از بنده پرسیدند که ایشان کیست؛ این نشان میدهد آنها هم ایشان را نمیشناختند و ایشان در میان جامعه فعال شعری (در میان شاعران حرفهای کشور) نامدار و نامآور نیستند. ظاهرا ایشان در فضای پژوهشی ادبیات کودک فعال بودهاند که اگر قرار باشد ما به سراغ افرادی این چنین برویم، همین الان میتوانیم هزار اسم نام ببریم که هر هزار نفر آنها میتوانند دبیر جشنواره شعر «فجر» باشند و توجیهپذیر هم هست.
این شاعر و پژوهشگر ادبی سپس با اشاره به پیشینه برگزاری جشنواره شعر «فجر» گفت: ما با آدمها دشمنی شخصی نداریم. من سرکار خانم جلالی را نه دیدهام و نه اسمشان را تا یک هفته پیش شنیده بودم، بنابراین هیچ دشمنیای هم با ایشان ندارم و آرزو میکنم در برگزاری جشنواره شعر «فجر» موفق باشند اما این رویه، رویه غلطی است. این سنگ بنا با دبیری بزرگان ادبیات فارسی و شعر معاصر گذاشته شده، با شاعرانی مثل استاد علی معلم دامغانی، استاد سیدعلی موسوی گرمارودی، آقای دکتر علیرضا قزوه، آقای عبدالجبار کاکایی، آقای پرویز بیگی حبیبآبادی، آقای دکتر محمود اکرامی فر و در سال گذشته آقای سعید بیابانکی که شاعر مطرحی چه در حوزه شعر عاشقانه و چه در حوزه شعر مذهبی هستند، اما از این چهرههای تثبیتشده شعر معاصر، یکدفعه چهرهای را انتخاب میکنند که نشان میدهد فقط میخواهند یک انتخاب خنثی به لحاظ سیاسی و اعتقادی داشته باشند که خط و ربط فردی که انتخاب شده، مشخص نباشد. فقط برای اینکه نه آن طرفیها بگویند اینطرفی بوده و نه اینطرفیها بگویند آنطرفی بوده و اعتراض نشود، اما در نهایت به نحوی انتخاب کردند که حالا هر دو طرف شاکی شدهاند. در نتیجه به نظرم این انتخاب انتخاب غلطی است. اعتراض به شخص دبیر علمی جشنواره شعر «فجر»، کوچکترین اعتراض ماست، اعتراضهای بزرگتر ما به شیوه برگزاری آن در چند سال اخیر است.
محمود حبیبی کسبی همچنین درباره ارتباط این انتخاب با تغییرات بهوجودآمده در نهاد برگزاری جشنواره شعر «فجر» (ادغام موسسات زیرمجموعه وزارت ارشاد در موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران و واگذاری جشنواره شعر «فجر» به دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی) گفت: فقط اسم محل برگزاری تغییر کرده اما آدمها اغلب همانها هستند. همان تیم و همان تفکر برگزارکننده جشنواره است و آنچنان دچار تحول ویژه در برگزاری جشنواره امسال هم نیستیم. همان تیم بستهای که در آن چهار، پنج سال اخیر برگزارکننده جشنواره بوده و اصرار عجیب و غریبی بر مخفی، پنهان و بیسروصدا برگزار کردن جشنواره داشتند، امسال هم هستند و ظاهرا همان برنامه را به شکل شدیدتر دارند و پیش میبرند.
سراینده مجموعه «من شور» درباره نامه سرگشاده نوشتهشده به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز گفت: امیدواریم تاثیرگذار باشد، نه به این عنوان که دبیر را عوض کنند، بلکه به این عنوان که به این دوستان گوشزدی کنند شعر فارسی خیلی بزرگتر از این حدی است که این دوستان آن را میبینند. وقتی جهان آدم کوچک باشد، همه چیز آن جهان را اندازه خودش کوچک میبیند اما وقتی جهانش و خودش بزرگ باشد، همه اجزای جهانش هم بزرگ میشود ولی متاسفانه بعضی از این دوستان شعر را خیلی کوچک میبینند و سعی میکنند پیراهنی را که برای خودشان دوختهاند، تن شعر معاصر کنند. این پیراهن برای شعر فارسی و شعر معاصر ما خیلی کوچک است.
او سپس با بیان اینکه در این سالها جشنواره شعر «فجر» برگزار و تمام میشود اما هیچکس از آن مطلع نمیشود، اظهار کرد: زمانی مثل پارسال جنجالی درباره یکی از برگزیدگان این جشنواره باعث میشود شاعران تازه متوجه بشوند که جشنواره شعر «فجر» برگزار شده؛ اینقدر جشنواره شعر «فجر» را بیسروصدا و مخفی برگزار میکنند.
حبیبی کسبی در پایان گفت: متاسفانه در روزگار ما همه اینطور هستیم که خیلی محافظهکار، ملاحظهکار و حسابگر شدهایم و برای اینکه به روابطمان صدمهای نخورد و به طمع چشمداشتهای کوچک در برابر کجرویها، سستیها و کاستیها سکوت میکنیم. من از دوستان شاعر عاجزانه میخواهم که کمکی کنند، اقلا نظرشان را که میتوانند بگویند. اینکه سکوت کنیم تا خیر و برکتی هم به ما برسد در شان شاعر نیست. آقایان در صفحه خصوصی از من تندتر به من پیام میدهند که حرف دل ما را زدی اما در ظاهر میبینیم که اغلب سکوت میکنند، بیتفاوتاند و یا حتی تایید میکند. این جالب نیست و نه به نفع شعر است و نه به نفع شاعر. این سکوتها و محافظهکاریها سرانجام باعث میشود شعر فارسی که هنر ملی و هنر تاریخی ماست – این واقعیت است که زبان فارسی اگر زنده است بهخاطر شعر فارسی است – لذا همانقدر که شعر بزرگ است، شاعر هم باید سعی کند همراه با شعرش بزرگ شود و جرات داشته باشد اقلا آنجا که کسی به شعر ظلم میکند، صدایش دربیاید. این تمنای من از دوستان شاعر است، آنجا که میبینند شعر غریب و مظلوم واقع شده است، به یاری شعری بیایند که همین شعر باعث نامدار شدنشان شده است.
انتهای پیام