امروز: جمعه, ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ / قبل از ظهر / | برابر با: الجمعة 10 ذو الحجة 1446 | 2025-06-06
کد خبر: 148203 |
تاریخ انتشار : 13 اردیبهشت 1396 - 21:23 | ارسال توسط :
ارسال به دوستان
پ

به گزارش مجله اجتماعی پایگاه صلح خبر ؛ به مناسبت تولد سه شاخه‌ي تنومند از درخت زيباي بزرگي اشک رازی دارد و لبخند رازی دیگر کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – خانه فیروزه‌ای > خاطره وطن‌دوست:(۱) قصه‏‌ی زندگی هرکدام از ما، با یک گریه و چندین و چند لبخند آغاز شده است. اشک و گریه، معمولاً نخستین […]

به گزارش مجله اجتماعی پایگاه صلح خبر ؛

به مناسبت تولد سه شاخه‌ي تنومند از درخت زيباي بزرگي

اشک رازی دارد و لبخند رازی دیگر

کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – خانه فیروزه‌ای > خاطره وطن‌دوست:
(۱)

قصه‏‌ی زندگی هرکدام از ما، با یک گریه و چندین و چند لبخند آغاز شده است. اشک و گریه، معمولاً نخستین واکنشی است که هر نوزادی، وقتی برای نخستین‌بار پا به جهان می‏‌گذارد، از خودش نشان می‏‌دهد.

صدای گریه‏‌ی نوزاد بلند است و جالب است که همین گریه است که لبخند به لب همه‌‏ی اطرافیان می‏‌نشاند. شاید بیش‌تر از همه، مادران شاد مي‌شوند. با شنیدن صدای نوزاد تازه به‌دنیا آمده‏، شادی، تمام وجود مادران را پر می‏‌کند و دلشان پر می‏‌کشد که برای نخستین بار، فرزندشان را ببینند.

همیشه گمان کرده‏‌ام این هم‌نشینی لبخند و اشک، چه‌قدر شبیه همه‏‌ی زندگی ماست، کدام‌یک از ما هست که در وجودش تا آخرین لحظات زندگی، این هم‌نشينی را در جهان خودش نبیند؟ در دنیای ما شادی و غصه، دلخوشی و نگرانی، ترس و امید به هم آمیخته است.

در شادترین روزهای هرکدام از ما، مگر نبوده است لحظه‌‏ای که ناگهان مکث کرده‏‌ایم  و غمی عجیب و دور، شبیه یک نقطه‏‌ی دوردست در انتهای دلمان، خودش را به ما نشان داده است؟ و مگر تجربه‏‌ی کورسوی امید و ایمان، در سخت‏‌ترین لحظه‌ها و غمگین‏‌ترین ساعت‌ها، تجربه‏‌ی ناشناخته و نامعمولی برای هرکدام از ماست؟

شاید اصلاً گریه‏‌ی نوزادها هم از همین است، ورود به جهانی که آن‌قدر همه‏‌چیز آن در هم‌‏آمیخته و پیچیده است، باید برای یک نوزاد، تجربه‏‌ای حیرت‏‌آور و دشوار باشد، تجربه‌‏ای که می‏‌تواند او را به گریه بیندازد.

(2)

و این ماجرا وقتی عمیق‌‏تر می‏‌شود که به این فکر می‏‌کنم که حتی خود مرگ و زندگی هم در این دنیا به هم آمیخته‌اند. آیا نمی‏‌شود به پاییز، حتی در همین اردیبهشت عزیز بهاری فکر کرد؟ اگر به برگ‌های سبز و درخشان بهاری نگاه کنی، در بطن همین سبز زیبا و سرزنده، می‏‌توانی نشانه‏‌های پاییز را ببینی. درست مثل روزهای اوج زمستان که با کمی دقت، ردی از بهار در شاخه‏‌های خشک و برف‏‌گرفته پدیدار می‏‌شود.

انگار این قانون جهان است که هیچ‌گاه مرگ و زندگی، جدا از هم حضور ندارند. درست مثل لحظه‏‌ی نخست زندگی هریک از ما که شادی اطرافیانمان فقط با صدای گریه‏‌ی ما آغاز می‏‌شود.

شاید زندگی هم، شبیه یک درخت، هر چهار فصل را از همان ابتدا در خود دارد، شاید این‌که از قدیم، زندگی را به درخت تشبیه کرده‌‏اند و از «درخت زندگی» حرف زده‌‏اند، به‌خاطر همین باشد. به‌خاطر همین نمی‏‌شود شادی و غم، خوشی و ناخوشی، امید و ناامیدی، و ترس و اطمینان را از هم جدا کرد. انگار تمام این‌ها با هم آمیخته‌‏اند و از این در‌هم‌‏آمیختگی، حقیقتي متولد می‌شود که تمام این‌ها را در خود دارد و می‏‌توان به آن «درخت زندگی» گفت. درختی که هم بهار دارد، هم زمستان، هم پاییز و هم تابستان.

(3)

این روزها، روزهای جشن ماست. جشن این روزها، به‌خاطر شنيده شدن صدای گریه‌‏ی نوزادانی در گوش مادرانشان است كه معنای زندگی را تا همیشه تغییر داده‌‏اند. آن‌ها سه تن هستند: سيدالشهدا حسین بن علی‌(ع)، ابوالفضل‏ عباس بن علي‌(ع) و حضرت سجاد علی‏ بن حسین‌(ع).

نكته‌ي جالب جشن میلاد این سه‏ نفر، تولد آن‌ها در سه روز متوالی و البته در سال‌های گوناگون است. سه نفري كه نامشان با يك واقعه براي هميشه در تاريخ ماندگار شده است. در اين رويداد، بيش از هر رويداد ديگري، آمیختگی شادی و غم و مرگ و زندگی را با هم می‏‌توان دید.

مثلاً مگر می‏‌شود به این سه تن اندیشید و به یاد واقعه‌ي عاشورا و حماسه‌‏ای نيفتاد که آن‌ها با هم آفریدند؟ این است که نه فقط در ماه محرم و شب عاشورا، که حتي در زادروز این سه تن نیز که همه شادند و خوشحال از تولد این سه نفر، باز شهادت آن‌ها به یاد می‏‌آید و در اوج خوشی، غمی مبهم و سنگین روی لبخندهایمان می‎نشیند.

و باز این‌که، این سه تن، با شهادت خود، توانستند به بسیاری از مردم در درازای تاریخ، زندگی ببخشند. آن‌ها نماد زندگی، شجاعت و نشاط هستند. بياييد در نگاه و رفتار آنان تأمل كنيم كه مثلاً حضرت ابوالفضل‌(ع) تا آخرین لحظه، پاسبان امید خود بود و دست از مشک آب خود برنداشت.

يا امام حسین‌(ع) تا لحظه‌ي شهادت درس اخلاق و آزادگي داد و حتي دشمن را به اين فرامي‌خواند كه اگر دين ندارد و از حساب روز رستاخيز نمي‌هراسد، دست‌كم آزاده باشد و اخلاق را پاس بدارد و با مرگ پرمعناي خود، زندگی ما را معنا‌يي تازه بخشيد.

حضرت سجاد‌(ع) هم با صبر و شكيبايي تداوم اين حركت را پس از واقعه برعهده گرفت و هيچ فرصتی را براي بازگو کردن رويدادهاي آن روز بزرگ و غمگین از دست نداد. این سه تن با مرگ خود، زیستن را روایت کردند و درست مثل جهان، توانستند مرگ و زندگی را با هم بیامیزند.

این روزها روزهای جشن و شادی است، اما شادی‏ای اصیل، شادی‌اي متفاوت که در اوج لبخند می‏‌تواند قطره‌ي اشکی هم به چشم‌هایمان بنشاند و این راز این روزهاست…

Let’s block ads! (Why?)

RSS

اگر خبر یا گزارشی دارید از بخش خبریار صلح خبر برای ما ارسال نمایید.

خبریار صلح خبر

قوانین خبریار صلح خبر

  1. لطفا در ارسال اخبار و تصاویر و گزارش های خود قوانین و مقرارت را رعایت فرمایید.
  2. از ارسال مطالب خلاف عفت عمومی یا تصاویر موهون اکیدا خودداری فرمایید.
  3. در صورت مشاهده تخلف پس از تذکر ، حساب کاربری موردنظر بلافاصله حذف می گردد.

گروه وبگردی صلح خبر 

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید