عباس بیدگلی ـ مدیر اجرایی جامعه هتلداران ایران و مدرس دانشگاه که ریاست یک زنجیره هتلی در کشور را نیز بر عهده دارد ـ در یادداشتی که برای صلح خبر نوشته، نگاهی به وضعیت صنعت گردشگری داشته که با از سرگذراندن سالی پرتنش، اینک گرفتار ضربه سهمگین ویروس کرونا شده است؛ صنعتی که در حال حاضر با ۱۰۰ درصد زیان مالی روبهرو است و شیوه حمایت از آن با نقد مواجه شده است.
بیدگلی در این یادداشت نوشته است: «هنگامی که برای تدوین برنامه ششم توسعه کشور از توجه به صنعت گردشگری به عنوان یکی از رویکردهای اصلی یاد شد و در پی آن در ابلاغ سیاستهای کلی تدوین این برنامه از سوی مقام معظم رهبری، صراحتا به توسعه جدی این صنعت اشاره شد، فعالان گردشگری کشور که تنها در شعارها و سخنرانیهای خصوصا انتخاباتی از توجه به این صنعت شنیده بودند، بنا را بر این گذاشتند که تحولی عظیم در راه است؛ غافل از آنکه در لایحه پیشنهادی برنامه ششم توسعه به مجلس شورای اسلامی دریغ از یک خط و یا حتی اشارهای غیر مستقیم به این صنعت؛ اگر پیگیری و تلاش تشکلهای گردشگری کشور نبود، همین چند بند محدود نیز در این برنامه به عنوان مهمترین سند بالادستی کشور قرار نمیگرفت.
این رفتار دولتمردان زنگ خطر جدی را برای دستاندرکاران این صنعت به صدا درآورد، اما توافق برجام باعث رونق گردشگری ورودی به کشور شد و بسیاری از مسؤولان، موضوع را به خود و عملکرد دستگاه خود نسبت داده و ضعفها پنهان شدند، که آن نیز دیری نپایید و بحرانهای پی در پی صنعت گردشگری کشور را با شرایطی بسیار سخت و پیچیده روبهرو ساخت. از تحریمهای همهجانبه و محدودیت در تردد اتباع خارجی به کشور گرفته تا سیل و اغتشاشات و سانحه هوایی و در انتها بحران کرونا که کل صنعت گردشگری را دچار تعطیلی کامل کرده است.
همه اینها در حالی بود که تبلور حمایتهای کشور از این صنعت در تبدیل جایگاه اداری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به وزارتخانه و قرار گرفتن عنوان گردشگری قبل از صنایع دستی در عنوان وزارتخانه، جدید بوده است.
از سوی دیگر افزایش تصاعدی هزینههای واحدهای گردشگری و تخصیص ندادن یارانه تولید به ایشان و نیز رونق نامناسب این صنعت در دو سال گذشته، حاشیه سود بسیار پایینی برای برخی سرمایهگذاران و زیانهای سنگین برای برخی دیگر و تعطیلی و ورشکستگی برای برخی دستاندرکاران دیگر این صنعت به همراه داشته است.
همه اینها در حالی است که در شرایط بسیار بحرانی و فورسماژور فعلی، حمایت از سرمایهگذاران این صنعت و جلوگیری از بیکاری شاغلین چندصدهزار نفری موجود، معطوف به تسهیلات ۱۲ درصدی بدون تنفس و با زمان بازپرداخت دوساله بوده است که با هیچ منطق اقتصادی سازگاری ندارد، در حالیکه بر اساس گزارشات مستند (وزارت صمت) اعلام شده، این صنعت تاثیر ۱۰۰ درصدی در بحران کرونا داشته است و بسیاری از دولتها بودجههای مناسبی را برای حمایت از دستاندرکاران این حوزه تخصیص داده و تلاش میکنند تا از ورشکستگی هنرپیشه ها اصلی این صنعت جلوگیری کنند، چرا که از نقش و اهمیت این صنعت به عنوان یک پدیده فرابخشی آگاه هستند، موضوعی که به نظر میرسد کماکان در کشور ما جا نیفتاده است.
واقعیت این است که فعالیت در این صنعت، علیرغم ظاهر جذاب و وعدههای به شدت پرطمطراق که بسیاری را به سرمایه گذاری در بخش کشانده است مشکلات و موانع بیشماری را در پی داشته و منطق اقتصادی مناسبی ندارد.
شکننده بودن و بیثباتی در این صنعت به نسبت بسیاری حوزههای کسب و کار دیگر، در کنار نبود توجه جدی دولت به دستاندرکاران این صنعت، بسیاری از سرمایهگذاران این حوزه را بر آن خواهد داشت که در صورت گذر از این بحران، تمام تخم مرغهای خود را در سبد این صنعت نگذاشته و اگر امکانی باقی بماند در حوزههای دیگر با ریسک پایینتر که مورد حمایت واقعیتر و نه شعارگونه مسؤولان باشد، فعالیت کنند تا ریسک خود را مدیریت کرده و اینگونه گرفتار نشوند، کما اینکه در حال حاضر، سرمایهگذارانی که از حوزه های دیگر کسب و کار، فعالیت در صنعت گردشگری را تجربه کردهاند، امکان مانور و انعطاف بیشتری داشته و ریسک کمتری را تحمل میکنند.»
انتهای پیام