به گزارش مجله مدیا صلح خبر آشنایی با فیلمهایی که بهتازگی اکران شدهاند برترینها: طی دو هفته گذشته چند فیلم جدید به سینماها آمدند تا دور دوم اکرانهای پاییز را قوت ببخشند. البته که پیش از جشنواره فجر باید منتظر اکران فیلمهای جدیدتری هم بود. (مانند فیلم هیجان انگیز «طلا» که مطابق گفتهها قرار است […]
به گزارش مجله مدیا صلح خبر
آشنایی با فیلمهایی که بهتازگی اکران شدهاند
برترینها: طی دو هفته گذشته چند فیلم جدید به سینماها آمدند تا دور دوم اکرانهای پاییز را قوت ببخشند. البته که پیش از جشنواره فجر باید منتظر اکران فیلمهای جدیدتری هم بود. (مانند فیلم هیجان انگیز «طلا» که مطابق گفتهها قرار است در پاییز به روی پرده بیاید.)
در این یادداشت چهار فیلم که به تازگی اکران شدهاند و احتمال میرود که بهواسط موضوع و ژانر یا نامهای سازندهشان، بیش از باقی فیلمها مورد توجه قرار بگیرند را معرفی کردهایم.
مطرب
عوامل فیلم:
نویسنده و کارگردان: مصطفی کیایی، آهنگساز: آرمان موسی پور، فیلم برداری: حسین جلیلی، صدابردار: امیر نوبخت، تدوین: نیما جعفری جوزانی، طراحی و ترکیب صدا: علیرضا علویان، مدیر تولید: سجاد رحیمی، جلوههای بصری: فرید ناصرفصیحی، طراح صحنه و لباس: سید مهدی موسوی، طراح گریم: عباس عباسی، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: حسین فلاح، منشی صحنه: سعیده دلیریان، عکاس: میلاد کیایی، مدیر تدارکات: محمد ابراهیمی، طراح پوستر و لوگو: محمد موحد نیا، مدیر رسانه و تبلیغات: امیرحسین بزرگزادگان، تهیه کننده: مصطفی کیایی
هنروران:
پرویز پرستویی، محسن کیایی، الناز شاکردوست، مهران احمدی، حسین امیدی، امین مقدم
خلاصه داستان:
اینا اصلاً ما رو قبول ندارن بهمون میگن مطرب. قصه فیلم داستان پر پیچ و خم زندگی افرادی است که ساز زندگی شان با زمان مخالف است و در همین راه مشکلاتی را نیز دارند، به شکل خاص موزیسینها.
درباره کارگردان:
مصطفی کیایی از جمله کارگردانان نسل جدید سینمای ایران است که خوب میداند چطور فیلمی بسازد که هم برای تماشاگران جذاب باشد، هم به روز بوده و از دغدغههای روز صحبت کند و مهمتر از همه اینکه چطور هم بامزه و خندهدار باشد و هم هیجانانگیز و تعلیق آمیز.
درهم آمیزی فیلمهای کمدی و هیجانی عاملی است که مصطفی کیایی را در میان کارگردانانی که فیلمهای گیشهای و جریان اصلی میسازند، مورد جالبتری میکند. از «ضد گلوله» تا «خط ویژه» و «بارکد» فیلمهای او هم با تماشاگران ارتباط خوبی گرفته و هم کیفیت ساختشان از فیلمهای گیشهای ضعیفی که این روزها سینماها را پر کرده، بهتر است.
درباره فیلم:
بعد از تجربه ناموفق «چهارراه استانبول» که قرار بود فیلمی حادثهای و درامی اجتماعی باشد، کیایی اینبار بهسراغ ساخت یک کمدی/ موزیکال رفته است. فیلمی که در ادامه جریانی که «نهنگ عنبر» بنیانگذارش بود ساخته شده: بازگشت به دهه شصت و نوستالژی آن دوران در لوای داستانی موزیکال یا کمدی.
با توجه به ترکیب هنروران و موضوع شاد فیلم انتظار میرود که با استقبال خوبی مواجه شود. میتوان امیدوار بود که کیایی با وجود رفتن به سراغ ساخت یک کمدی، برای کارگردانی و فیلمنامه فیلمش تخفیف قائل نشود و کیفیتی را که پیشتر در آثارش نشانمان داده، به شوخیهای مبتذل جنسی دمده شده، که این روزها روی بورس است، نفروشد.
چشم و گوش بسته
عوامل فیلم:
کارگردان: فرزاد موتمن، نویسنده فیلمنامه: هما بذرافشان، مدیرفیلمبرداری: محمدرضا سکوت، موسیقی: بابک میرزاخانی، صدابرداری: بهروز معاونیان، آرش نجفیان، فرزان معاونیان، تدوین: عماد خدابخش، مدیربرنامه ریزی و سرپرست گروه کارگردانی: منصوروثوقی، دستیار اول کارگردان: سعید غلامی، طراحی صحنه و لباس: فرحناز نادری، طراح گریم: امیرترابی، منشی صحنه: دنیا راد، جلوههای ویژه میدانی: آرش آقابیگ، عکاس و فیلمبردار پشت صحنه: رامونا میریان، مدیر تولید: حسین بشگرد، مدیر تدارکات: سجاد نوری، مجری طرح: نیما حسنی نسب، تهیه کننده: امیرحسین آشتیانی پور
هنروران:
امین حیایی، بهرام افشاری، آناهیتا درگاهی، مسعود کرامتی، لیندا کیانی، محمدرضا صولتی و مانی حقیقی، با حضور پوریا پورسرخ
خلاصه داستان:
مردی توسط یک زن تبهکار کشته میشود و دو غریبه را به جرم قتل بازداشت میکنند. یکی صحنه قتل را ندیده، چون نابیناست، آن یکی هم فقط صحنه را دیده، چون ناشنواست! آنها یک صبح تا غروب فرصت دارند که از این مهلکه جان سالم به در ببرند …
درباره کارگردان:
فرزاد موتمن کارگردان نامآشنایی برای سینمای ایران است. کارگردانی که هم خودش و هم فیلمهایش میان فضای روشنفکری/ سینمای هنری و فرهنگ عامه/ فیلمهای عامهپسند، در نوسان بوده اند.
اینکه یک نفر هم «شبهای روشن» (که میتوان آنرا معروفترین فیلم «روشنفکری» آن سالها دانست) بسازد هم «پوپک و مشماشالا (یک کمدی گیشهای) در نوع خودش عجیب و جالب است و نشان از جسارت کارگردان و ذهن بازش در تجربه فضاهای مختلف و استایلهای ضد و نقیض، دارد.
درباره فیلم:
هرچند داستان فیلم تعقیب و گریزی به نظر میرسد، اما ترکیب هنروران فیلم آن را به سوی کمدی شدن هم پیش میبرد. فرزاد موتمن که نشان داده میتواند صحنههای بامزه و در عینحال قابل تاملی خلق کند، حتما از همراهی یک نابینا و یک ناشنوا در کنار هم استفادههای داستانی و دراماتیک جذابی خواهد کرد. داستان فیلم و نام موتمن مهمترین عواملی هستند که «چشم و گوش بسته» را کنجکاوی برانگیز میکنند.
سمفونی نهم
عوامل فیلم:
کارگردان و فیلمنامهنویس: محمدرضا ستاره، حامد افضلی، مدیر فیلمبرداری: هومن بهمنش، صدابردار: مهدی ابراهیمزاده، چهرهپردازی: مجید اسکندری، طراح صحنه و لباس: مشکین مهرگان، تدوین: محمدرضا مویینی، صداگذار: حسین ابوالصدق، موسیقی: امین ستاره، تهیه کننده: زینب تقوایی
هنروران:
حمید فرخنژاد، ساره بیات، محمدرضا فروتن، مهرداد صدیقیان، علیرضا کمانی، هدی زینالعابدین، پژمان بازغی
خلاصه داستان:
مرگ و عشق دربانی هستند که در اصل قهرمان زن فیلم را به بهشت میبرند. راحیل یک جراح است و همسرش را در حین عمل جراحی از دست دادهاست. او تصمیم میگیرد تا جنازه همسرش را بدزدد و او را طبق وصیتش در یک روستای دور افتاده، در کنار پدر و مادرش به خاک بسپارد، کاری که خانوادهٔ همسر با آن موافق نیست.
راحیل در میانهٔ راه با ملک الموت روبرو میشود و میفهمد که دیگر فرصتی برای انجام خواستهٔ همسرش ندارد. اما ملک الموت به جای قبض روح راحیل، عاشق او میشود و …
درباره کارگردان:
محمدرضا معتمدی معروف است به ساخت فیلمهای روشنفکرانه عجیب و غریب و خاص که عموما نه مورد پسند تماشاگر عام هستند و نه اصلا جامعه مورد هدف عوامل از ساخت فیلم، تماشاگران هستند. خود معتمدی فیلمهایش را طوری میسازد، و مهمتر از آن داستانهایی را انتخاب میکند که پذیرش و دل دادن بهشان برای هرکسی آسان نیست و مخاطب خاص و پیگیر سینما را میطلبد.
«دیوانه از قفس پرید» را میتوان دیدهشدهترین فیلم او دانست که در جشنواره فیلم فجر هم نمایش موفقی داشت و سه سیمرغ از جشنواره ۲۱ را به خانه برد. فیلم بعدی «قاعده بازی» هم با وجود سروصدا و حواشی زیاد و خصوصا تعداد هنروران بالایش، تنها در چند شاخه غیراصلی جشنواره دیده شد و باوجود مایههای کمدی چندان محبوب نشد.
درباره فیلم:
فیلمهایاخیر معتمدی را میتوان ضعیفترین آثار کارنامه کاری او دانست. «راه رفتن روی سیم» و «سوتفاهم» دو فیلم آخر معتمدی هستند. یکی درامی اجتماعی درباره موسیقی و جوانان و دیگری یک تریلر رمزآلود. معتمدی که همیشه با هنروران مطرح و چهره کار کرده، در این دو فیلم هم مبنای فروش و بازگشت سرمایه را بر استفاده از هنروران پرفروش گذاشت، اما شکست خورد.
«سمفونی نهم» هم کلی بازیگر مطرح و سلبریتی دارد و داستانش هم داستانی فانتزی است که ازرائیل در آن حضور پیدا میکند. پس با اثری فانتزی روبهرو هستیم که در جشنواره هم چندان اقبالی بهدست نیاورد.
اگر یک تماشاگر حرفهای سینما نیستید و برای گذراندن تعطیلات و تفریح به سینما میروید احتمالا از تماشای این فیلم ناامید خواهید شد، اما اگر تماشاگر جدی سینما هستید شاید این فیلم در میان این چهار فیلم تازه بر پرده آمده، ذهن شما را بیشتر درگیر خود کند، حالا خوب یا بدش را باید دید!
هزارتو
عوامل فیلم:
کارگردان: امیر حسین ترابی، مشاور کارگردان: مازیار میری، نویسنده: طلا معتضدی، مجریطرح و مدیرتولید: حسین اکبری، تدوین: سپیده عبدالوهاب، مدیر صدابرداری: داریوش صادقپور، طراح صحنه: حجت اشتری، صداگذاری: علیرضا علویان، طراح گریم: سیدجلال موسوی، طراح لباس: ندا نصر، دستیار اول کارگردان و برنامهریز: حسین فلاح، جلوههای بصری: وحید قطبیزاده.
جلوههای ویژه میدانی: آرش آقابیگ، جانشینتولید و مدیر تدارکات: امیر یمینی، عکاس: آرزو اتحاد، منشی صحنه: ماریا میرنژاد، مشاوررسانهای: سعیده اللهدادی، گروه کارگردانی: مهران شهرآشوب، بهنام اعلمی، مسعود جیرانی، پریسا آزمایش، دستیار اول فیلمبردار: مجتبی شادرو، نور: علیرضا افشاری، گروه فیلمبرداری: مسعود عباسی، محمد نصیری، حسن رحیمی، محمد بختیاری، مهدی علیزاده.
فیلمبردار پشتصحنه: لیلا اخباری، دستیار تدوین: فرشید فارسیجانی، دستیار اول طراح صحنه: پیام عزیزخانی، گروه صحنه: رامین کرد علیوند، مسعود حاجیعباسی، دستیار لباس: چکامه میرخانجانی، گروه صدا: اشکان مزینپور، علی سلطانی، گروه چهره پردازی: مونا جعفری، سعید دهقانی، پشتیبانی اداری: ساقی سلیمانی، گروه تدارکات: مسعود تهرانی، سعید محبوبی، محسن نودهی، بهزاد فدایی، مهدی فتاحی.
جانشین تهیهکننده: سیداحمد سیدپایداری، تولید موسسه فرهنگی- هنری اکسیژن ایرانیان نوین کیش، محصول کانون ایران نوین، تهیه کننده: سپهر سیفی.
هنروران:
شهاب حسینی، ساره بیات، غزاله نظر، پژمان جمشیدی، فریبا جدیکار، علیرضا ثانی فر، مریم معصومی، شیرین یزدان بخش، مهسا باقری
خلاصه داستان:
زندگی یه هزارتووی پیچیدهاس، همه آدما دنبال راهی برای فرار هستند، اما فقط یه مسیر خروج وجود داره و تا موقعی که به مرکزش نَرسی متوجهاش نمیشی! داستان فیلم درباره گم شدن کودکی به نام بردیا و تلاش خانوادهاش برای یافتن اوست.
درباره کارگردان:
«هزارتو» یک فیلم اولی است که باید آن را تماشا کرد تا فهمید کارگردان جوان چه در چنته دارد. اما خود او درباره فیلمش گفته: «اصولاً سینمای مورد علاقه من سینمای اجتماعی است، سینمای داستان گو از جمله سینمایی است که برای من جذابیت دارد، از همان ابتدا دوست داشتم که یک فیلم قصه گو بسازم، اساس هزار تو نیز برهمین مبنا شکل گرفت.
گمشدن کودک در فیلم برای من موضوع بسیار جذابی بود، به خصوص که طی چند سال اخیر میدیدیم که کودکانی، چون بنیتا و آتنا گم میشوند. فکر کردم این موضوع گم شدن کودکان موضوع بسیار دردناکی است و حس کردم که این موضوع دردناک و سخت را در یک بستر خانوادگی و اجتماعی روایت کنم تا بتواند نه تنها جذابتر باشد بلکه حرف و هشداری از دل آن بیرون بیاید که تأثیر مهمی را در خانوادهها بگذارد تا به خاطر آورند اشتباه، غفلت و سهل انگاری بزرگترها میتواند روی سرنوشت یک کودک تأثیرگذار باشد.
برای من مهمترین مساله این بود که «لابیرنت» یک ریتم و تمپوی درست داشته باشد که لحظه به لحظه اتفاق جدیدی در آن شکل بگیرد، تکلیف اتفاق روشن شود و به سمت اتفاق بعدی برویم. چارچوبی که برای فیلمنامه نوشته شده بود ما را به سمت چنین سبکی پیش برد. در نهایت با فیلمنامهای مواجه شدیم که پر از اتفاق و ماجرا است که پشت هم رخ میدهد. تلاش من این بود که مخاطب هر لحظه به یک نفر مشکوک شود، درباره آن بداند و در نهایت متوجه میشود که اشتباه قضاوت کرده است.
درباره فیلم:
نام فیلم در ابتدا «لابیرنت» بود که به دستور معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، عنوان فیلم به «هزارتو» تغییر یافت. فیلم محصول کانون تبلیغاتی ایران نوین است و در نتیجه میتوان حدس زد که قرار است یک اثر پرزرق و برق و تبلیغاتی باشد و زندگیهای لاکچری با متد غربگرایانه را به نمایش بگذارد. تبلیغات فیلم با هشتگ «بردیا گمشده» بسیار هوشمندانه است و ترکیب هنروران فیلم هم جالب بهنظر میرسد.
منبع :Bartarinha