در فضایی با معماری ایرانی، سقفهای بلند و دیوارهای طویل، هر کجار را که بنگری نشانی از هنر ایرانی میبینی؛ نگارگری، تذهیب، گل و مرغ و خوشنویسی. گویی پرت شدهای به آن گوشه از تاریخ که باغی است و هنرمندان و فرهیختگانی که با لباسهای ایران قدیم مشغول گفتوگو هستند … آنچه در ادامه میخوانید […]
در فضایی با معماری ایرانی، سقفهای بلند و دیوارهای طویل، هر کجار را که بنگری نشانی از هنر ایرانی میبینی؛ نگارگری، تذهیب، گل و مرغ و خوشنویسی. گویی پرت شدهای به آن گوشه از تاریخ که باغی است و هنرمندان و فرهیختگانی که با لباسهای ایران قدیم مشغول گفتوگو هستند …
آنچه در ادامه میخوانید روایت پایگاه صلح خبر به نقل از خبرنگار صلح خبر به نقل از ایسنا از حال و هوای نمایشگاه در جریان پانزدهمین نمایشگاه تجسمی فجر است؛ توصیفهایی که در این گزارش به کار رفته است، صرفا برداشتهای خبرنگار از تماشای آثار است و قطعیت کلی ندارد.
پانزدهمین جشنواره تجسمی فجر، امسال فضای متفاوتتری را تجربه میکند؛ چراکه از آثار هنری ایرانی بهره بیشتر برده است. تا حدی که شاید در ابتدا گمان کنید به نمایشگاهی رفتهاید که صرفا هدفش نمایش هنر ایران زمین در قالب تذهیب، نگارگری و خوشنویسی بوده است.
البته تا حدی میتوان این امر را برای جشنواره امسال اتفاق مثبتی تلقی کرد؛ چراکه آثاری که در قالب هنر ایرانی ارائه شدهاند، تا حد قابل توجهی از کیفیت لازم برخوردار هستند.
به هر جهت تا آنجایی که آثار تذهیب و نگارگری را مناظره میکنیم، چیزی جز حس خوش منتقل نمیشود. حس تماشای این آثار همانند همان حسی است که با حضور در یک خانه قدیمی با معماری ایرانی تجربه میکنیم؛ درحقیقت حسی مملو از تعلق و اصالت.
گاه تماشای این آثار همانند همان زمانی است که کتابی از ابیات شاعرانی چون حافظ و مولانا را که با نگارگری و تذهیب همراه هستند، باز کردهایم و ما نیز پرت شدهایم به آن زمان و همراه شدهایم با همه افرادی که در این آثار حضور دارند.
از این بخش که گذر کنیم، آثاری با موضوعات مذهبی و البته دفاع مقدس در بخش دیگر نمایشگاه به چشم میخورد.
یکی از این آثار مجسمهای است که نیمی از آن، پیکر یک زن محجبه را نشان میدهد و بیشتر به مادری میماند؛ زنی که حس آن مادرانی را تداعی میکند که فرزندشان را به جنگ فرستادهاند و هنوز با وجود سختیهای بسیار باصلابت ایستادهاند.
البته نیم دیگری از این مجسمه را مداری تشکیل داده است که درون آن نمادهایی قرار دارد؛ درحقیقت اگر این زن را یک مادر بپنداریم، شاید آن مدار نیز حکایت از این داشته باشد که مادران مدار اصلی هر خانواده و البته جامعه هستند. این اثر حجم از رضا غره باغی در جشنواره به نمایش درآمده است.
در ادامه اثر دیگری را میبینیم؛ بومی بزرگ و سفید و در گوشه اثر اسبی مجروح که چندین تیر به جان او خورده است، با تن رنجور و خسته خود در حال نوشیدن جرعه آبی است. اما کمی بالاتر را که نگاه کنیم گویی خون در حال چکیدن است و انگار فاجعهای در راه است.
این اثر از محمدکاظم حسنوند به واقعه عاشورا اشاره دارد.
و اما از جمله آثار قابل توجه دیگر این نمایشگاه، میتوان به یکی از نقاشیهای داریوش فرد دهکردی اشاره کرد؛ تابلوی بزرگی که طبیعت را نه از آن جلوه خوشایندش، بلکه از آن جلوه رنجور و خستهاش به تصویر کشیده است. اگر کمی در این اثر دقیق شوید، شاید شما هم همین برداشت را داشته باشید که این جلوه، جلوهای از یک فاجعه انسانی در طبیعت است، فاجعهای که منجر به خشکسالی و مرگ حیات طبیعت وحشی شده است.
به هر جهت این اثر، از آن دسته کارهایی است که شما را در خود فرو میبرد و حداقل برای لحظاتی موجب میشود به مرگ طبیعت بیندیشید.
اثر دیگری را میبینیم. خوشنویسی است. تابلوی بزرگی که رنگ فیروزهای بر سیاهی شب غلبه کرده و حروف با نظمی تحسین برانگیز گرد هم آمدهاند و وحدتی مثال برانگیز را رقم زدهاند؛ وحدتی که در نهایت منجر به خلق چنین اثری شده است.
همانطور که از اثر سیدعبداله حاجی سیدحسن برمیآید، عنوان آن «وحدت در کثرت و کثرت در وحدت» است.
در ادامه دو اثر حجم دیگر را میبینیم که یک ویژگی مشترک دارند و آن هم القای یک حس است؛ در حقیقت زمانی که به این اثر نگاه کنید حسی ناشی از فقدان اطمینان به شما منتقل میشود؛ به این صورت که هر لحظه منتظر خواهید بود که این دو آثار از جای خود به پایین پرتاب و اینگونه متلاشی شوند.
اثر دیگری از هنرمندی به نام زینب رجبی با عنوان «رنج هنرمند»، فضای جالب و در عین حال مخوفی را به تصویر کشیده است. در یک طرف از تصویر زنی را میبینیم که فرزندش را به روی پاهای خود قرار داده و گویی در حال سوگواری است. در سمت راست تصویر، آن طرف درخت مردی با لباسهای ژنده و البته قامتی که به نظر خمیده میآید بر درخت تکیه داده است و در کنارش هم کوزهای است و در آغوشش پسربچهای. و اما مردی را میبینیم که در مقابلش کتابهای پراکنده روی زمین افتاده است.
اما نکته اینجاست که این مرد، در بین دو فرد دیگر در تصویر لباسهای رنگی به تن دارد و حقیقیتر به نظر میرسد؛ گویی که دو برهه حال و گذشته به تصویر کشیده شده است و مردی با لباسهای رنگی همان تصویر حال هنرمندی باشد که با سختی زیاد دست به خلق اثر میزند.
و اما در نقاشی دیگری تصویری از یک منظره آخرالزمان را مشاهده میکنیم که از میان تاریکی و مردگانی که بر زمین افتادهاند، نوری میتابد و مردی همچون یک ناجی ظهور میکند.
به گزارش صلح خبر به نقل از ایسنا، پانزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر ۱۴۰۱، جمعه ـ هفتم بهمن ماه ـ با نمایش آثار منتخب هنرمندان بهطور رسمی فعالیت خود را آغاز کرد.
علاقهمندان جهت بازدید از این نمایشگاه میتوانند همهروزه (به جز روزهای ۱۵ و ۲۲ بهمن ماه) از ساعت ۱۰ الی ۱۸ به خیابان ولیعصر(عج)، نرسیده به خیابان طالقانی، فرهنگستان هنر، موسسه فرهنگی هنری صبا مراجعه کنند.
انتهای پیام