امروز: دوشنبه, ۳ دی ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الإثنين 22 جماد ثاني 1446 | 2024-12-23
کد خبر: 71143 |
تاریخ انتشار : 12 مرداد 1394 - 15:57 | ارسال توسط :
3
4
ارسال به دوستان
پ

شعرهای عارفانه شاه نعمت الله ولی   اشعار زیبای شاه نعمت‌الله ولی   شاه نعمت‌الله ولی معروف به سید نورالدین شاه نعمت الله ولی ماهانی کرمانی (ولادت ۷۳۰ ــ وفات ۸۳۴)، شاعر و عارفِ ایرانی بود. سلسله نعمت‌اللهی منسوب به اوست.شاه نعمت الله از اقطاب و عرفای سدهٔ هشتم و نهم هجری است که طریقتی […]

شعرهای عارفانه شاه نعمت الله ولی

 

شاعران ایرانی, اشعار عاشقانه

اشعار زیبای شاه نعمت‌الله ولی

 

شاه نعمت‌الله ولی معروف به سید نورالدین شاه نعمت الله ولی ماهانی کرمانی (ولادت ۷۳۰ ــ وفات ۸۳۴)، شاعر و عارفِ ایرانی بود. سلسله نعمت‌اللهی منسوب به اوست.شاه نعمت الله از اقطاب و عرفای سدهٔ هشتم و نهم هجری است که طریقتی جدید در تصوف ایجاد کرد و پیروان سایر طریقت‌ها را نیز تحت تأثیر خود قرار داد.

 

تا ز نور روی او گشته منور آفتاب

نور چشم عالمست و خوب و درخور آفتاب

وصف او گوید به جان شاه ، فلک در نیمروز

مدح او خواند روان در ملک خاور آفتاب

تا برآرد از دیار دشمنان دین دمار

می‌کشد هر صبحدم مردانه خنجر آفتاب

صور تا ماهست و معنی آفتاب و چشم ما

شب جمال ماه بیند روز خوش در آفتاب

پادشاه هفت اقلیمست و سلطان دو کون

تا که شد از جان غلام او چو قنبر آفتاب

هر که از سر ازل نور ولایت دید گفت

دیگران چون سایه اند و نور حیدر آفتاب

آفتاب از جسم و جان شد پاکِ او تا نور یافت

پادشاهی می‌کند در بحر و در بر آفتاب

گر نبودی نور معنی ولایت را ظهور

کی نمودی در نظر ما را مصور آفتاب

یوسف گل پیرهن بُرقع گشود و رخ نمود

چشم مردم نور دیدو شد منور آفتاب

نقطهٔ اصل الف کان معنی عین علیست

در همه آفاق روشن خوانده از بر آفتاب

تا نهاده روی خود بر خاک پای دُلدُلش

یافته شاهی عالم تاج بر سر آفتاب

می زند خورشید تیغ قهر بر اعدای او

می فشاند بر سر یاران او زر آفتاب

رأی او خورشید تابان خصم او خاشاک ره

کی شود از مشت خاشاکی مکدر آفتاب

با وجود خوان انعام علی مرتضی

قرص مه یک گرده ای خوان از محقر آفتاب

سایهٔ لطف خدا و عالمی در سایه‌اش

نور رویش کرده روشن ماه انور آفتاب

سنبل زلف سیادت می‌نهد بر روی گل

خود که دیده در جهان زلف معنبر آفتاب

تا به زیر چشم این صاحب نظر یابد نظر

از غبار خاک پایش بسته زیور آفتاب

عین او از فیض اقدس فیض او روح القدس

عقل کل فرمان بر او بنده چاکر آفتاب

آستان بارگاه کبریایش بوسه داد

در همه دور فلک گردیده سرور آفتاب

تا گرفتم مهر او چون جان شیرین در کنار

گیردم روزی به صد تعظیم در بر آفتاب

نعمت اللهم ز آل مصطفی دارم نسب

ذره ای از نور او می‌بین و بنگر آفتاب

 

گردآورِی:بخش فرهنگ و هنر بیتوته

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید

    تعداد نظرات منتشر شده: 3
    1. نویسنده :بیست

      مطلب به جا و خوبی بود

    1. نویسنده :فروغ

      مطلب به جایی بود

    1. نویسنده :نگار

      ممنون از پایگاه خبری صلح خبر