جامعه > میراث فرهنگی و گردشگری – دکتر هادی انصاری گفت: بازسازیهایی که پس از سقوط رژیم بعث در عراق در اعتاب مقدسه صورت گرفته به استثنای موارد بسیار اندک تماماً سهم ایرانیهاست. در یک سال آینده شاهد افتتاح بزرگترین صحن با مساحت ۲۲۰ هزار مترمربع در پنج طبقه به نام صحن حضرت فاطمه در نجف خواهیم […]
جامعه > میراث فرهنگی و گردشگری – دکتر هادی انصاری گفت: بازسازیهایی که پس از سقوط رژیم بعث در عراق در اعتاب مقدسه صورت گرفته به استثنای موارد بسیار اندک تماماً سهم ایرانیهاست. در یک سال آینده شاهد افتتاح بزرگترین صحن با مساحت ۲۲۰ هزار مترمربع در پنج طبقه به نام صحن حضرت فاطمه در نجف خواهیم بود.
امید کریمی: عراق یکی از مقاصد اصلی سفرهای خارجی ایرانی هاست؛ درواقع یکی از سه مقصد نخست سفر خارجی. علاقهای که ایرانی ها به زیارت عتبات عالیات دارند، مربوط به دوران معاصر نیست؛ از قرن ها پیش، حتی قبل از صفویان، ایرانی ها برای زیارت قبور ائمه اطهار، به عراق سفر می کردند. این علاقه وافر موجب شده که در طول سده های مختلف، ایرانی ها متولیان ساخت، نگهداری و بازسازی اماکن مقدسه باشند. همین اتفاق پس از سرنگونی صدام هم افتاده است، با شدت و علاقه بیشتر.
کتیبه نویسی ها، طلاهای روی گنبد، فرش های روی زمین، دیوار نوشته ها و نقوش اسلامی دور تا دور حرم های مقدسه در عراق، رگه هایی زیادی از معماری ایرانی- اسلامی دارند.
این علاقه ایرانی ها زمینه ساز این مسئله شده که حالا بخش زیادی از معماری حرم های ائمه اطهار در کشور عراق با هنر و معماری ایرانی ساخته و بازسازی شوند. گام هایی که عراق را به عنوان یکی از مهد های میراث فرهنگی مسلمانان حفظ کرده و ضرورت حفظ آن نیز بیش از پیش با توجه به بهبود رابطه ایران و عراق حس می شود.
از دكتر هادى انصارى، يكى از فعالان در خدمت رسانى به عتبات عاليات در عراق و فرزند شهيد آيت الله حاج شيخ احمد انصارى از شهداى حوزه علميه نجف اشرف دعوت کردیم در کافه خبر درباره چند و چون بازسازی اماکن مقدس ائمه اطهار در عراق پرس و جو کنیم.
گفتگوی خبرآنلاین با دکتر انصاری را در ادامه می خوانید؛
ارادتی که ایرانیان به ائمه اطهار و اماکن مقدسه دارند برای همه مشخص است. ما سالهای زیادی با عراق جنگ داشتیم و قطع رابطه بوده است، قبل از انقلاب هم همینطور بوده است. اما همیشه اصفهانی و شیرازی ها دستشان برای ضریح و دیگر بخش ها مختلف اعتاب مقدسه در کار بوده است. بعد از جنگ آمریکا و عراق که صدام رفت و ایران توانست وارد آنجا بشود اتفاقات بیشتری افتاد. حتی بمب به گنبد امام حسین اصابت کرد، الان ما چه سهمی از بازسازی داریم، میتوانیم بگوییم آنجا کاملاً ایرانی است یعنی ایرانیها آنجا را باسازی کردند و ساختند یا اینکه ما همچنان در کنار گروههای دیگر در حال کار هستیم؟
سهم ایرانیها در طول تاریخ، گاهی به گونهای بوده است. حتی یکی از دلائل درگیری بین عثمانیها و صفویان در عراق تسلط بر اعتاب مقدسه عراق بود. صفویها مایل بودند که نجف، کربلا، کاظمین و سامرا و بهطور کلی اعتاب مقدسه در اختیار ایران باشد. آن هم از روی علاقه و وابستگیای بود که مردم ایران نسبت به اهل بیت داشتند. در طول تاریخ آستانههای مبارکه امیرالمؤمنین، امام حسین، حضرت ابوالفضل و کاظمین و حتی سامرا اغلب به دست شیعیان ایرانی ساخته شده و در آن هنگام به علت وضعیت تنگدستی مردم معمولاً سلاطین و پادشاهان از دو جهت؛ یکی اینکه در دل و قلوب مردم شیعة ایران و منطقه نفوذ کنند و دیگری حکومت خود را مستحکم تر گردانند. مثالی میزنم کما اینکه در دوران صدام، صدام هم اعتقادی به ائمه نداشت منتها برای جلب قلوب ۵۰، ۶۰ درصد شیعهای که در عراق وجود داشتند و حکومت سنی بر شیعیان بود باز به اعتاب مقدسه در حد کم و زیاد توجه میکرد و آنچنان بیتوجه نبود، در مورد دولت عثمانی هم که آنها سعی میکردند در این کار مانع از حرکت سلاطین و قدرتمندان و خانهای ایرانی شوند که این کار در اختیار خودشان قرار بگیرد. ترس آنها از این بود که این کار بهگونهای نفوذ سیاسی ایران در عراق و بر مردم باشد که بدون تردید این هم خواهد بود. هنگامی را سپری کردیم که مردم عراق را میدیدیم در نجف و کربلا به علت ارتباط تنگاتنگی که بین ایران و عراق و مردم به وجود آمده بود، در بازار که حرکت میکردید، همهجا مردم عراق به فارسی صحبت میکردند. تاریخ هم این را ثابت کرد که جنگ تحمیلی عراق و ایران تأثیر آنچنانی بر قلبهای مردم عراق نگذاشت و مردم عراق همبستگی و وابستگی طرفین به هم را حفظ کردند، اثبات کلامم رخداد اربعین حسینی هست که میبینید مرزها همه باز میشود و جمعیت میلیونی در طرفین حرکت میکنند و میروند و در آنجا مرزی وجود ندارد. بنابراین آنچه که مسلم است بازسازیهایی که پس از سقوط رژیم بعث در عراق در اعتاب مقدسه صورت گرفته به استثنای موارد بسیار اندک تماماً سهم ایرانیهاست. واقعا هم در این راستا ستاد بازسازی عتبات نقش بسزایی داشته است. در یک سال آینده شاهد افتتاح بزرگترین صحن با مساحت ۲۲۰ هزار مترمربع در پنج طبقه به نام صحن حضرت فاطمه در نجف خواهیم بود. توسعههای دیگری که در خود صحن صورت گرفته است، رواق ابوطالب افتتاح شده است که بسیار زیباست. اخیراً هم افتتاح کارگاه گنبد امیرالمؤمنین بود که باز هم در شکل و نوع خودش یکی از کارهای اساسی بعد از سه قرن است. این گنبد ساخته نادرشاه افشار در سال ۱۱۵۵ هجری است، حدود ۳۰۰ سال قبل گنبد امیرالمؤمنین نجف را طلا کرده است. البته گنبد ساخته ۱۰۳۸ شاهعباس صفوی و مهندسی مرحوم شیخ بهایی است، ادامهدهنده آن نوه شاهعباس، شاهصفی این حرم و بارگاه فعلی را از نظر بنا و ساختمان تمام کردند. البته گنبد در آن زمان با کاشی فیروزهای و بسیار زیبایی بود که کارشناسان میگویند این گنبد فیروزهای ارزش هنریاش از طلا خیلی بالاتر بود، بعد از آن نادرشاه آمد و به خاطر هر اعتقاد یا تقابل با صفویان، بهوسیله طلاهایی را که از هند آورده بود این گنبد و ایوان و منارهها را طلا کرد، کاری که کرده است در نوع خودش بینظیر است.
به بحث میراثی برسیم، چقدر از این میراث را ما آنجا حفظ کردیم؟ اتفاقی که میافتد این است که بعضی از میراثی که آنجا هست خراب میشود. صحنها، مقبرهها و حتی گنبدهایی که هست و میراثی هستند جهت بازسازی تخریب میشوند، آن میراث چقدر در عراق حفظ میشود؟
در طول این چند سال کارهای اساسی به وسیله ایرانیها به هیچوجه تخریب نشده و از بین نرفته است. بله، در این میانه یکسری از مهندسان غیرایرانی ـ عراقیها ـ به علت عدم رایزنی و عدم آگاهی از هنر اسلامی چنین کاری را کردند.
مثلا مسجد کوفه؟
مسجد کوفه یکی از مواردی بود که در دوران صدام اتفاق افتاد. یکی از حرکتهای مهمی که صدام با آن مبارزه میکرد وجود ارزش هنر اسلامی ـ ایرانی بود. بهطور اعم هنر اسلامی و به طور اخص هنر ایرانی. که مسجد کوفه با آن زیبایی، هر کسی که مسجد کوفه قدیم را دیده باشد، الان به آن وارد شود متأثر میشود. خاطرم هست وقتی وارد میشدیم فکر میکردیم که در حال و هوای دوران امیرالمؤمنین به سر میبریم. این مسجد را تخریب کردند، البته به طرز شکیلی آن را درست کردند، نمیگویم نازیباست، اما میتوانستند آنها را نگه دارند. کما اینکه ما در مشهد صحن گوهرشاد و جاهای دیگر موجود را محفوظ نگه داشتیم و فضاهای دیگری هم اضافه شده است. اینها مسجد بالاسر در نجف را تبدیل به رواق حضرت ابوطالب(ع) کردند، کل طرح در اختیار مهندسین غیر از ستاد بازسازی بود.
ایرانی بودند؟
خیر. غیرایرانی بودند.
اهل کدام کشور بودند؟
عراقی بودند. این طرح را انجام دادند و متأسفانه خیلی از معالم و آثار هنری که باز هم با ورود ستاد بازسازی و مهندسان ایرانی و هنرشناس و مهندسی آثار… میدانید که در مسجد بالاسر محرابی را داریم که مربوط به دوران خاندان طاهر کاشانی است. متعلق به قرن هفتم هجری. این خاندان کاشیکاریهایی انجام دادند که ۳ اثر از آنها ماندگار شده است. یکی حرم حضرت عبدالعظیم است، وقتی وارد میشوید در سردر حرم اثری وجود دارد که روی آن با شیشه پوشانده شده است. کار کاشیکاری بسیار زیبایی است که خاندان طاهر کاشانی انجام دادهاند. دیگری در بالای سر مبارک حرم حضرت امام رضا و در ورودی حضرت امام رضا در رواق است. دور کاشیهایی که هنوز هم رمز آن متأسفانه مخفی مانده است. این کار را خاندان طاهر کاشانی، اختصاصی به ثمر رساندهاند و هنوز هم هنرشناسان نمیدانند که این هنر چگونه بوجود آمده است. ۷۵۰ سال این آثار باقی مانده است. سومین محراب، محراب مسجد بالاسر نجف بود که تعداد زیادی از کاشیهایش، شاید دو سوم آنها در طول ۱۵۰ سال اخیر، به یغما رفته اند. تعدادی از آنها باقی مانده که خوشبختانه تمام اینها را نگهداری کردند و درحالحاضر در کارگاهی در ایران توسط دکتر بهرمان، کاشیهایی که از بین رفته است دقیقا مانند آنها بازسازی میشود تا این محراب دوباره در جای خودش نصب شود و باقی بماند. البته در اینجا عرض کنم در برخی از توسعهها مجبور هستند آثاری را از بین ببرند، اما قاطعانه عرض کنم آثاری در اعتاب مقدسه عراق ــ مانند گنبد امیرالمؤمنین که تمام هیأت و صحن و حرم امیرالمؤمنین (ع) از سال ۱۰۳۸ هجری قمری و دوران شاهعباس است و ترمیمهایی که صورت گرفته ــ به صورت دستنخورده وجود دارد، قبل از آن ایوان علما را داریم که متعلق به سال ۹۹۸ هجری قمری است، هنوز برقرار و دستنخورده است. ایوان ناودان طلا را داریم که در قسمت جنوبی صحن مطهر امیرالمؤمنین (ع) است که از کاشیکاریهای بسیار قدیم ۱۱۳۸ هجری قمری است. این معالم و آثار هنری در حال حاضر محفوظ مانده است. منتها متأسفانه یکی در دوران عثمانیها، کاشیکاریهای زیادی که از دوران ناصری به جا مانده بود و ظرافت بسیاری داشت در آنجا وجود داشت ــ که مشابه آن کاشیکاریهایی است که در مدرسه شهید مطهری یا سپهسالار قدیم است وجود دارد و یکی از هنرهای قرن سیزدهم است ــ حال عثمانیها سهواً یا عمداً ترمیم کرده و اینها را تغییر دادند. در ایوان طلای امیرالمؤمنین (ع) کتیبهای وجود دارد که ۱۸۰ قطعه خشت طلا است که روی آن با منبتکاری فیروزهنشان اشعاری از میرزا ندیم مشهدی نوشته شده است و اشعار فارسی بسیار زیبا که در دو طرف ایوان زده شده، اشعار بسیار زیبایی است و لازم به ذکر است که خاک این فضا را ما به چشممان سُرمه میکشیم. در دوران صدام افرادی برای از بین بردن اینها آمدند که خوشبختانه یا میدانستند که در حال انجام چه کاری هستند یا دست تقدیر بود. با لایههایی از پوشش طلا، این آثار را پوشاندند که از بین نرفت. ما ابتدا بسیار متأثر بودیم که تمام آثار سیصدساله را از بین بردهاند. اخیراً خشتهایی که در ایوان بود برای ترمیم درآورده شد و به دانشگاه شهید بهشتی آوردند و به وسیله مهندسین صاحبنام آنهایی که نیاز به ترمیم داشت ترمیم کردند. هر خشت یک میلیون دلار ارزشگذاری شد. شما حساب کنید ارزشی که ۱۸۰ قطعه هر کدام یک میلیون دلار است. یعنی ۱۸۰ میلیون دلار خارج از بازار حراج است. اگر وارد بازار حراج شود مسلما قیمت خیلی بیشتری خواهد داشت. ما بسیار متأثر بودیم که اینها از بین رفته است، اما بعد ضمن کندوکاوی که روی ایوان صورت میگرفت خوشبختانه متوجه شدیم که تمام این اشعار که در دو طرف ورودی ایوان وجود دارد و در مدح چهارده معصوم سروده شده است. تماما دستنخورده وجود دارد و بعد از اینکه لایههای طلا برداشته شد، خوشحال بودیم از اینکه یک اثر زیبا را کشف کردهایم.
آن طلاها را چه کار کردید؟
آن طلاها آب شده و برای آستانه استفاده میشود. به سوال اولیه شما برگردیم که خوشبختانه آثار از بین نرفته و یکی از کارهای مهمی که الان برای افتتاح کارگاه گنبد صورت گرفت این بود که گروه قبلی قصد این را داشتند که تمام خشت های طلا را عوض کنند. حال هر نیتی داشتند بماند، قصد داشتند یک طلای زرق و برقدار در اینجا گذاشته شود، حتی به گفته بعضیها صد سال هم از این بگذرد آثار باستانی میشود. در اینجا من باید این را عرض کنم که نقش بسیار مؤثر و هوشمندانه و زیرکانه حضرت آیتالله العظمی سیستانی که دقت در حفظ آثار اسلامی و هنر اسلامی را دارند. ایشان حتی بعد از انهدام سامرا طرحهای مختلفی برای ساخت حرم و ضریح وجود داشت. اما ایشان دستور دادند تمام مدارک و عکسهای قبلی حرم عسکریین را پیدا کنید و مانند همان را تا جایی که میتوانید برگردانید و ساخته شود. لذا باید این جمله را عرض کنم که با اشاره حضرت آیتالله سیستانی و همراهی بازوی توانای داماد و نماینده تامالاختیار ایشان آیتالله شهرستانی، ضریح عسکریین به شکل بسیار زیبایی ساخته شده که میتوانم بگویم زیباترین ضریح فعلی اعتاب مقدسه به شمار میآید. با همان اندازهها و شکل قدیم ضریح ساخته شده است. البته با کیفیتی بسیار بالاتر، چوبهای ساج، طلای بسیار با کیفیت، نقره عالی، خراطی بسیار زیبا و درهای از طلا ساخته شده.
اتفاقا سوال بنده همین بود که ما در جایجای این حرمها هنر ایرانی را هم ببینیم که تلفیق آن هنر ایرانی ـ اسلامی است؟!
بدون تردید در تمام جاها وجود دارد. فردی که صاحب ذوق، هنر و متخصص باشد وقتی در این اعتاب مقدسه وارد میشود، متوجه میشود که آیه قرآنی که نوشته شده با خط نستعلیق یا ثلث زیبای محمدعلی اصفهانی است یا رضا عباسی و یا خطوط دوران عثمانی و اخیر، کاملاً مشهود است. در قدیم اینها مهمترین هنرمندان روز را در رشتههای خودشان مورد بررسی قرار میدادند. نادرشاه در تاریخ دارد که دویست نفر هنرمند را در بخشهای مختلف آورد ـ طلاکاری، خطاطی، دیوان اشعار، شعرا و… ــ تمام اینها را جمع کردند و هر کدام حرکتی که انجام دادند وقتی توسط متخصصی شناسایی میشود کاملا مشهود است. بهطور مثال کتیبه اطراف ساق گنبد امیرالمؤمنین (ع) یک سنت بسیار قدیمی است که به دورههای اول هنر اسلامی برمیگردد. این نوع کتیبهای که الان در گنبد امیرالمؤمنین وجود دارد دومین و آخرین کتیبهای است که در تاریخ تا به حال به وجود آمده است. اولین آن را روی گنبد حضرت امام رضا در مشهد در دوران شاهعباس به خط رضا عباسی ساختند، دومین کتیبه در نجف است که در این کتیبه سه خط وجود دارد، خط فوقانی، خط تحتانی و در وسط خط عربی، خط عربی سوره فتح است که بهطور کامل دور گنبد نوشته شده است، لازم به ذکر است که مساحت دور گنبد ۵۱ متر و ۲۰ سانت است. سوره فتح نوشته شده و در بالای آن اشعار فارسی، عربی و ترکی را تلفیق کردهاند. بههرحال این اتفاق در دورانی افتاده است که هم فرهنگ ترک بوده هم فارس و هم عربی. ببینید که چه ظرافتی به خرج داده شده است. قرآن در آن گنبد با خط نستعلیق 5سانتیمتری نوشته شده است، ضخامت زیادی دارد که شخص از پشت باروی صحن مطهر امیرالمؤمنین کاملاً سوره فتح را میخواند. ببینید که این هنرمند چقدر دانا بوده و چقدر رایزنی شده که نشان دهد آیه قرآن برتر از هر چیز دیگری است و باقی خطوط را با خط دوسانتیمتری نوشتهاند. این هنرها در جایجای اعتاب مقدسه بهخصوص در نجف، کربلا و کاظمین میبینید. وقتی در صحن کاظمین وارد میشوید میبینید که این روحانیتی که به وجود آمده تماماً خلق آثار هنری بوده است، به اعتقاد من این روحانیت البته برمیگردد به شخصیتهای بزرگی که در آن نقطه به خاک آرمیده شده اند. دوم خلوص آن افرادی که اعتقاد داشتند برای چه کسی کار میکنند و چه کاری انجام میدهند و با چه سیاستی انجام می شود.
کمک های خیرینی که در اینجا برای بازسازی عتبات کمک میکنند فقط دیده میشود که خرج حرم میشود، یعنی صحن و خود ضریح انجام شود. چقدر کارهای خیر دیگر انجام میشود؟ مثلا بیمارستان سازی. چقدر از اینها با پول خیرین انجام شده است؟
در درجه اول باید در اینجا این نکته را عرض کنم که مقام معظم رهبری سهم بسیار والایی را در ارائه این فرهنگ و این نوع کمک به مؤسسات دولتی و غیردولتی داشتهاند. یعنی در ملاقاتی که مقام معظم رهبری با مسئولان ستاد بازسازی داشتند، تأکید بر نکات مختلفی نسبت به رسیدگی به هنر، اعتاب مقدسه، بازسازی و توسعه، روی آوردن مردم به اعتاب مقدسه بوده است. حرمهایی که در آن زمان ساخته شده بوده بسیار کوچک بوده است؛ شما فکر کنید که الان ضریح مطهر امام رضا در چه فضای کوچکی است، اما این فضای کوچک را نگاه داشتهاند و آن را دست نزدند و هنر را نگاه داشتند و مدام رواقها را اضافه کردهاند. مانند همین درعراق اتفاق افتاده است، این در راستای حرکتهایی است که ستاد بازسازی و گروههای مردمی که در اعتاب مقدسه انجام میدهند. اما این مطلب را در نظر داشته باشید که قبل از اربعین ۹۰۰ قطعه فرش دوازدهمتری برای حرم امیرالمؤمنین برده شد که الان تمام صحن مطهر امیرالمؤمنین و ایوان مطهر و رواقها و رواق حضرت ابوطالب با این فرشهای دوازدهمتری زیبا مزین و فرش شد.
فرشها یکنقش بودند؟
۳ نقش بودند. ۳۰۰ فرش دوازدهمتری در یک نقش، ۴۲۰ فرش دوازدهمتری در یک نقش و ۱۸۰ تا هم در نقش دیگر. این فرشها برده شد، در کنار این هم اخیرا خبری آمد که خیرین آمدند. در ایران گروهی خدمات خودشان را از طریق ستاد بازسازی عتبات مقدسه انجام میدهند، در این راستا هم نباید نقش ستاد را از دیدهها پنهان داشت، واقعا هم بهجا کار کردند، بهترین مهندسی و دکترای سازه را در این راستا به کار گرفتند و حرکتهای مهمی را انجام میدهند. این جمله را هم عرض کنم شما صحن و سرای آستان مقدس رضوی را ملاحظه میکنید که چه عظمتی دارد، اما اعتاب مقدسه عراق تنها در دورانهای بسیار کوتاهی… در قرن پنجم دوران حکومت دیلمیان که عضدالدوله دیلمی که خدمات بسیاری را انجام داد و گنبد و بارگاه و صحنی برای نجف و سایر اعتاب مقدسه را درست کردند، بعد از آن عثمانیها آمدند. در این دوران و در طول تاریخ نوعاً حکومت عراق دست غیرشیعه بوده است. اگر به دوران امویان برگردیم تا انتهای دوران امویان قبر امیرالمؤمنین به وصیت خود حضرت مخفی بود که مبادا قبر ایشان را نبشقبر کنند. قبر مبارک حضرت به دستور حضرت امام صادق (ع) در ابتدای حکومت عباسیان در دوران منصور دوانیقی آشکار شد که هارونالرشید براساس یک رخداد باز هم برای تحبیب قلوب شیعیان ـ شاید هم اعتقاد نداشته ـ آمد و صورت قبر و گنبد کوچکی را برای امیرالمؤمنین ساخت، بعد متوکل آمد و تمام اینها را خراب کرد. میخواهم بگویم در دوران عباسیان گروهی موالی بودند و اجازه میدادند که به زیارت بیایند و ساخته میشد و گروهی میآمدند افراطی مانند دوران صدام. بنابراین و بهطور کلی در سدههای گذشته آنچه که به اعتاب مقدسه رسیدگی شده بود به وسیله شیعیان و آن هم شیعیان ایران و مقداری سلاطین و امرای شیعه هند بوده است. والا چیزی در تعمیر و بازسازیهای اعتاب نداشته است.
دلیل پیشرفتهنبودن اعتاب همین است. یعنی ایران باید سعی کند و تلاش کند که در آنجا به اندازه صحن و حرم امامرضا زیرساخت داشته باشد.
البته ملاحظه کنید که این خواستهای است که ایرانی و هر شیعهای دارد. ایران و عراق نمیگویم خوشبختانه مرز بین ایران و عراق مرزی رمزی است و ما اثبات کردیم که در اربعین مرزی بین ما وجود ندارد، ایرانیها و عراقیان یا به عبارت بهتر شیعیان ایران و عراق همه دست به دست هم دادند و از تولیتهای معزز آستانهای موجود در عراق که کمال همکاری را با ایرانیها در بازسازی و گرفتن رأی و هنر اسلامی داشتند، ایرانیها هم در اینجا کوتاه نیامدند و آنچه که در اختیارشان بوده است در سبد اخلاص گذاشتند و کار میکنند و طرحهای توسعهای گستردهای را اجرا میکنند. الان ساختمانی در اطراف اعتاب مقدسه نجف، کربلا، کاظمین و حتی سامرا وجود ندارد. اخیرا من سامرا مشرف بودم، مقدار شعاع صدمتری در اطراف مشغول خریداری خانهها هستند و در کربلا ظاهرا شعاع اولیهاش ۲۵۰ متر است، البته دوره اول و دوم و سوم گذاشتند یعنی حرکتی که در آستان قدس رضوی در مشهد افتاده است این را به عراق منتقل کردند و وقف شیعه عراق و دیگرانی که دستاندرکار هستند، همه دست در دست هم گذاشتهاند و کار میکنند. در آنجا میبینید که افراد چه ایرانی و چه عراقی، مهندسان وضو گرفته و غسل کرده مشغول زیارت امینالله خواندن هستند و کارگری میکنند. ایرانی و عراقی با این خلوص کار میکنند.
برآورد هزینه برای انجام این کار داشتهاید؟
الان هزینههای بسیاری شده است، من هنوز جواب سوال اولتان را ندادم. کل هزینههایی که الان میرود صرفا خرج اعتاب میشود. مقدار زیادی از آن برای اعتاب مقدسه خرج میشود برای اینکه در این دوران هیچ هزینهای نشده است، همه کارها ترمیمی و خیلی جزئی بوده است، ما توسعه نداشتیم. بد نیست در اینجا یادی از مرحوم پدرم آیتالله شهیدحاج احمد انصاری کنم، این قصه مربوط به سال ۱۳۸۴هجریقمری است، یعنی چیزی حدود ۵۱ سال قبل، مرحوم مهندس لرزاده به نجف آمدند، مرحوم پدر من دست در ترمیم اعتاب مقدسه داشتند که ابتدا مسجد خضراء که محل درس مرحوم آیتاللهالعظمی خوئی و یکی از مراکز مهم و کلیدی حوزه نجف بعد از مسجد هندی به شمار می آید. مرحوم پدرم با مهندسی مرحوم لرزاده که شخصیت معروف دوران خود بودند این نقشه را کشیدند و همه کار هم داوطلبانه بود و هزینهای را هم دریافت نکردند. تا به حال مسجد خضراء به زیبایی و با هنر نقشه مهندس لرزاده میدرخشد. مرحوم پدرم صحن کمیل را گسترش دادند، آن زمان کمیل قبری بود وسط بیابان که مرحوم پدرم آقای لرزاده را بردند و خاطرم است که من بچه بودم دنبالشان میرفتند. آنها نخی در دست گرفته بودند و میخواستند پودر آهک بریزند که دیوار بکشند، دو متر میرفت و پدرم میگفت برو دورتر، مدام میگفت برای چه وسط بیابان و پدرم میگفت باز هم دورتر و دورتر برو. وقتی الان وارد صحن کمیل میشوم، میگویم که عجب، پدرم در آن زمان چه دیدگاهی داشت، آن زمان همه میخندیدند که این قبر در وسط بیابان چه اثری دارد که بزرگش میکنید؟ الان متأسفیم که چرا بزرگتر نگرفتیم و خانهها اطرافش ساخته شده است. حرفم این است که مرحوم لرزاده آمد و همین دالان بالای سر که الان تبدیل به رواق ابوطالب شده و من قبل از آن عرض کردم که آثار زیاد و مقابر بزرگان در آنجا بود که همه از بین رفته است، البته نامی گذاشتند مانند آستانه امام رضا… ایشان آمدند و طرحی دادند و گفتند بدون اینکه آثار در اینجا از بین برود اینجا را به رواق متصل میکنم و رواق بالای سر حضرت را گسترش میدهم. پدر من هم هر قدر فعالیت کردند اداره اوقاف عراق آن هنگام اجازه ندادند. چنین محدودیتهایی وجود داشت، بنابراین در حال حاضر اعتاب مقدسه نیاز به گسترش و توسعه فراوانی دارد. الان در یک زیارت اربعین میلیونها نفر از ایران و سایر کشورهای جهان، مسلمان و غیرمسلمان و غیرشیعه، مسیحی و غیرمسیحی همه به عراق میآیند. باید جایی باشد که ضمن آبرومندی بتوانند امکاناتی را در اختیار زائر و مهمان خودشان قرار دهند، بنابراین سیاستمداران اعتاب مقدسه و مرجعیت حضرت آیتاللهالعظمی سیستانی در عراق در نظر دارند که سهم بسزا شامل اعتاب مقدسه باشد و در این راستا افراد نیکوکار زیادی به تاسیس دارالایتام، درمانگاه، بیمارستان، مدرسه و… میپردازند. حدود پنج سال است که شعبهای از مدرسه علوی تهران، دخترانه و پسرانه در نجف افتتاح شده است و حدود ۴۰۰ دانشآموز دارد و با همان سبک و سیاق مدرسه علوی کار میکنند. تمام کتابها ترجمه شده و علاوه بر درس رسمی که در عراق داده میشود، به اینها برنامه داده شده و این بچهها دارند درس میخوانند. در کربلا هم چنین مدرسهای افتتاح شده است. دارالایتامی ایجاد شده که ۲۲ هزار یتیم عراقی را زیر پوشش گرفته است که اغلب هزینه و پشتیبانی اینها را نیکوکاران ایرانی و غیرایرانی به عهده دارند، ممکن است سوال کنید که چرا در رشتههای دیگر نه؟ در رشتههای دیگر هم وجود داشته، اما دولت خودش در سابق بیمارستانهای متعددی را چه در نجف و چه در کربلا ساخته است. اما ایران و الان افراد نیکوکار و بهخصوص اعتاب مقدسه ــ دو آستانه مبارکه حضرت اباعبدالله (ع) و حضرت ابوالفضل(ع) به پروژههای گستردهای در این راستا دست زدهاند ــ جالب است بگویم که آیا باور میکنید که در دهساله بعد از سقوط فقط آستانه مبارکه حضرت اباعبدالله، به دستهای توانای تولیتاش حضرت حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ عبدالمهدی کربلایی که واقعا راضی نیست من از ایشان چنین تعبیری کنم، ایشان تعبیرشان از خودشان این است که خادم اباعبدالله هستند، ایشان حدود ۱۶۰ پروژه خارج از حرم به وجود آوردند، از شهرک مسافرین، بیمارستانها، درمانگاهها، مدارس، دانشکده، پارک، خدمات رفاهی، سرویسهای بهداشتی مرتب و… را ایجاد کردهاند. علاوه بر صحنهای متعددی که در اطراف فضای ۲۵۰ متری پیرامون این دو عتبه کاملا در اختیار دو آستانه کربلا قرار گرفته است و با شدت و جدیت کار میکنند و خدمات رفاهی مختلفی را با دورنگریای که در چند سال قبل این عزیزان از خودشان در عراق نشان دادند، به خصوص در ایام اربعین یا عید نوروز که ایرانیهای زیادی آنجا میروند قاطعانه میتوانم بگویم، بسیار در رفاه بوده و رضایت کامل دارند. نکته زیباتر را بگویم، شاید این انتقادی به آستانه قدس رضوی باشد که درب مهمانسرای اعتاب مقدسه عراق به روی تمام زائران غیرعراقی و حتی عراقی باز است. عراقیها به گونهای که وقتی سند مسافرگونه بودن خودشان را اثبات کنند و دیگران هم با نشاندادن گذرنامهشان وارد میشوند، درصورتیکه در مشهد به این راحتی نمیتوانید وارد شوید. میخواهم بگویم تا این قدر اینها در حال انجام چنین حرکتهایی با روی گشاده هستند.
فرمودید که مهمانسرای آستان هیچ منعی برای ورود ندارد، ظاهرا در مشهد این منع برای این به وجود میآید که درآمد بزرگی از مشهد بخش توریستی آن است و مردم به آنجا میروند و پول خرج میکنند. هیچ نگاهی به عنوان توریست مذهبی وجود ندارد که آنجا بتواند خودکفا و خودگردان شود و نیاز به خیرین خیلی کمتر شود؟
در کجا؟
کربلا، نجف، سامرا. مشهد الان حالت توریستی پیدا کرده است، نمیشود آنجا هم اینطور باشد؟
صحبت من مشهد نیست و حرم است، آستانه هیچوقت توریستی نشده است.
اما هدف مردم از سفر، حرم بوده است.
هدف زیارت است، هر کسی که به اعتاب مقدسه مشرف میشود هدفش زیارت است. من نمونههای بسیاری دارم که افراد برای تخلیه غم و اندوه و سبکشدنشان به اینجا میآیند. کسی که نماز نمیخواند میگوید من در ماه و یا در سال چند باری که مشرف به حرم میشود، نماز میخوانم. باز هم هدفش مذهبی است نه توریستی. حال یک وقت ممکن است خارجیها به عنوان توریست بیایند.
منظورم را بد رساندم؛ شیعیان عراق به مشهد میآیند و توریست مذهبی هستند، نه توریست تفریحی. برای زیارت میآیند اما باعث درآمد مشهد میشوند. شهری مانند مشهد ابتدا به خاطر امام رضا و بعد به خاطر توریستهایش پیشرفت میکنند، آیا این اتفاق قرار نیست برای کربلا بیفتد؟
چرا الان دقیقا این اتفاق دارد میافتد. اما اجازه بدهید که از انتقادی که از آستان مقدس رضوی کردم نگذریم. اگر در وقفنامه آستان قدس رضوی مراجعه کنید میبینید که چه اوقافی را برای مهمانسرای حضرت و تغذیه زائران حضرت قرار داده اند و برای آستانه رقمی نیست که روزانه با یک سیاست… من نمیگویم که سیاست به خرج نمیدهند، بلکه برعکس سیاست را به خرج میدهند و تأییدشان هم میکنم و بهعنوان مسلمان و شیعه از زحمات آنها قدردانی میکنم، اما من میگویم بیایید و این را گسترش بیشتری دهیم، چون وقتی یک زائر عراقی میآید، آرزویش این است که یک لقمه از غذای حضرت را بخورد. این آرزو را ما ایرانیها داریم چه برسد به عراقیهایی که شاید یکبار در عمرشان موفق به زیارت شوند. ما بیاییم راهکاری را به وجود بیاوریم که مهمانسرای حضرت درش به روی همه گستردهتر شود. این مطلب در عراق با تمام شرایط انحصاری که در آنجا وجود دارد اتفاق افتاده است، با تمام شرایط اقتصادی و… اما شما میبینید تمام کاروانهای ایرانی بدون استثناء یکبار از مهمانسرا استفاده میکنند، حتی مهمانهایی که رسمی نیستند و بدون کاروان میروند آنجا با ارائه گذرنامهشان داخل میشوند. وقتی زائر کنار مهمانسرا میایستند و میگوید که من ایرانی هستم و به من یک قاشق غذا بدهید. تکریمش میکنند و میگویند بفرمایید و من مکرر این را دیده ام.
برخی می گویند ما خودمان این همه محتاج ونیازمند در کشور داریم، چه نیازی هست که برویم عتبات را بازسازی کنیم، حتما به خودتان هم این را گفتند و شنیدید واقعا چه نیازی هست که این اتفاق بیفتد، ما همیشه این مثال را میزنیم، البته حرف من نیست. اما چه دلیلی برایش وجود دارد که ما بیاییم آستانهها را بازسازی کنیم و به آنها توجه داشته باشیم و آن عدد و رقمی که پرسیدم چقدر هزینه میشود، چقدر خیرین هستند و مردم خودشان میخواهند این کار را کنند.
سوال بسیار خوبی کردید که این سوال شک و شبهاتی را که به وجود آمده، دقیقاً همین سوالها و علامت شک و تردیدها و مسائلی را در دل افراد در ایام اربعین و عاشورای داخل شهرهای ایرانی به وجود میآورند. به چه مناسبت ما این اطعامها را انجام میدهیم؟ به چه مناسبت مجالس روضه را میگیریم و هزاران نفر را اطعام میدهیم. خوشبینانه عرض میکنم… بدبینانه یک جهت دیگر است، اما من همیشه سعی میکنم که با دید خوشبینانه همه موارد را نگاه کنم، حتی اگر خدایی نکرده کسی مغرضانه این حرف را میزند میگویم که از روی جهل و عدم آگاهی است، والا غرضی ندارند. بدون تردید تمام کمکهایی که به اعتاب مقدسه عراق میشود، هیچ جهت رسمی نداریم. ستاد بازسازی اعتاب مقدسه که در ایران تشکیل شده، یک ستاد خودجوش مردمی است، (میخواهم اعلام کنم که من میخواهم ستادی تشکیل دهم برای کمک به ایتام) بدون تردید یک ارگانی باید به من بگوید که تو چه کسی هستی؟ من را شناسایی کند که این پولی که شما صادقانه و مخلصانه دارید به حساب من میریزید، ناظری قرار دهد که من این پول را دارم در جای درست خرج میکنم. بنابراین ستاد بازسازی یک ارگان خودجوش مردمی است که با شماره حسابهایی که در نمازجمعه و در بخشهای دیگر ارتباط جمعی در رادیو، تلویزیون و… پخش میکنند و کمکی به صورت رسمی ــ من خبر ندارم و هیچ سندی هم الان کسی نمیتواند ارائه کند که این سند رسمی است که این کمک را دولت از خزانه خودش خرج کرده است ــ خوشبختانه باعث مباهات و افتخار برای ما هست که تمام این کمکها از طرف مردم است. یک خاطرهای برایتان نقل کنم، هنگامی که ضریح مطهر اباعبدالله را در قم میساختند که در بخشهای مختلف این کارهایی که صورت میگرفت بهگونهای ولو به صورت یک نخ قرقره باریکی من اتصال دارم و وظیفه خادمی خودم را انجام میدهم. در این مدتی که داشتند ضریح مطهر حضرت اباعبدالله را در کارگاه قم میساختند، رسم زیبایی در قم اتفاق افتاد که تمام عروس و دامادها میآمدند بعد از دور زدن ماشینهایشان بر اطراف و پیرامون حرم مطهر حضرت معصومه(س)، میآمدند کنار کارگاه ضریح حضرت اباعبدالله و بعضیها را من با چشم خودم دیدم که در آنجا بود اشک از چشمهای همه سرازیر میشد، داماد میآمد حلقه خودش را در میآورد و عروس گردنبند خودش را در میآورد و داخل ضریح میانداخت. میگفت که اولین اقدام زندگیام یک هدیه به حضرت اباعبدالله باشد. مردم اینطور رفتار کردند. این خاطره را حضرت آیتالله شهرستانی برای من نقل کردند؛ یک خانمی اصرار ملاقات با ایشان را داشتند، ایشان گفتند که من قبول کردم این خانم از کرمان یا یزد آمده بود، این در دورانی بود که ضریح عسکریین را مشغول ساختنش بودند، الان هم ضریح در کارگاه عسکریین در قم ساخته شده که به امر و دستور حضرت آیتاللهالعظمی سیستانی و بازوهای توانای حجتالاسلام والمسلین جناب آقای شهرستانی ساخته شده و الان همهچیز کامل است و تماماً هم از هدایای مردمی است. یک ریال از خمس و سهم و موارد حوزوی و یا دولتی در اینجا به کار برده نشده است. تماما هدایا بوده است. ایشان فرمودند که این خانم آمد و گفته بود که من یک پرستار هستم و با شما کار دارم، این پرستار آمده بود و ایشان فرمودند که آمد گفت که من ذخیره سی سال خدمتم ــ تردید دارم در تعداد سکه ۱۰ یا ۱۲ سکه طلا ــ در پرستاری این ۱۲ سکه است، آیا این ۱۲ سکه من را برای ضریح عسکریین قبول میکنید؟ مردم با چنین اخلاص و نیتی میآیند و هدایای خودشان را تقدیم میکنند. بنابراین یک پاسخ به پرسش حضرتعالی این است که شخص میگوید شما چرا دارید وصیت میکنید که از پول من مسجد ساخته شود، وصیت کن که این پول را به فقرای کنار خیابان دهند. آیا من میتوانم بگویم چرا؟ شخص خودش دلش میخواهد، هدایا و عشق و شور مردم به اعتاب مقدسه است، این هدایا تنها شامل عراق نیست. من از شما سوال میکنم، آستان مقدس رضوی در مشهد با این ثروتی که الان دارد، این ثروت از کجا آمده است؟ پشتوانهاش دولت است؟ من سراغ دارم که کارخانهای احداث میکنند و یکدهم از سود این کارخانه را در اختیار آستانه قرار میدهد. الان کسی آمده و میگوید که من میخواهم کارخانه در عراق بزنم، همه هزینهاش با من در سودش نصف من باشم و نیمی اعتاب مقدسه. حال این عتبه را شما تعیین کنید که کدام عتبه نیاز بیشتری دارد. این کمک مردم است، بنابراین این ایراد وارد نیست که ما در ایران نیاز داریم، با تمام احترامی که به سنتهای معمول در جامعه ایرانی دارم از شما سوال میکنم، ما در شب چهارشنبهسوری میلیاردها تومان هزینه ترقه و فشفشه نمیکنیم؟ چرا یک نفر نمیگوید چرا این هزینه را به فقرا کمک نمیکنید؟ فقط دیدشان متوجه به این بخشهاست، یک مقدار این سوالات را فکر میکنم یا ناآگاهی مردم از قضایا است و مقداری هم ایجاد تشویش در اذهان مردم است که چرا؟ به دلیل اینکه معتقدیم آنچه که تا الان نظام جمهوری اسلامی را و قدرت شیعه به صورت خصوصی و اسلام به صورت عام را در جهان دارد قدرتمند میکند و کرده است، عدم وابستگی حوزههای علمیه و عدم وابستگی اعتاب مقدسه به ارگانهای دولتی و دولت است. دولت می تواند کمک کند، در ایام گذشته سلاطین مفتخرانه کاری میکردند، اما شما در کنارش این همه مسجد میبینید. کتابخانه و باغ ملک که در مشهد است، شما میدانید که چندهزار متر است و در چه نقطه مهمی از مشهد قرار گرفته؟ مرحوم ملک کل این باغ را شش دانگ وقف آستان مبارک حضرت امام رضا کرده است، یا کتابخانه ملک که یکی از کتابخانههای بنام ایران و دنیاست و چندینهزار کتاب خطی در اینجا قرار دارد را وقف کرده است. بنابراین مردم هستند، ما نمیتوانیم جلوی مردم را بگیریم. مگر ما نیکوکاران کمی در ایران داریم؟ شما ببینید چه مجالسی در طول هفته، ماه و سال به بهانههای مختلف تشکیل میشود، کمک به سرطانیها، اخیرا یک موسسه خیریه ای درخواست کرد که یک پرچم روی گنبد حضرت ابوالفضل را بگیرد، گفتم برای چه میخواهید؟ اگر برای تبرک است میدهم و بعد به من پس دهید، گفتند نه ما گروهی را جمع کردیم، نیکوکارانی که ۵۰۰ نفر هستند برای ایتام و سرطانیها و این پرچم را میخواهیم در آنجا عرضه کنیم به عنوان همت عالی یک کسی این پرچم را بگیرد، بعد شنیدم که یک کسی این پرچم را ۵۰ میلیون تومان خریده که در منزلش بزند و پول این را خرج ایتام و سرطانیها و بچههای محک و جاهای دیگر کنند. این مسائل وجود دارد، چون عنوان نمیشود دلیل بر وجود نداشتنش نیست، من از خود حضرتعالی سوال میکنم. آیا شما روزانه صدقهتان را نمیدهید، در طول ماه یا سال به یک مستمندی کمک نمیکنید؟ همه این کار را میکنیم. در عین حال به شما میگویم که الان صحن حضرت فاطمه میخواهد در نجف افتتاح شود و شما بیایید کمک کنید. این ۹۰۰ فرشی را که من بردم این ۹۰۰ فرش را افرادی از صدهزار تومان به من دادند، بعضیها یک فرش دادند و بعضیها آمدند و ۵۰ تا فرش را قبول کردند. تمام هم کمکهای مردمی بود. بنابراین اینکه ما بگوییم چرا داریم به اعتاب مقدسه خدمت میکنیم، باید به افرادی بگویید که مشارکت میکنند، بگویید چرا شما علاقهمند به اهل بیت هستید. این در نهاد و سلولهای ما عجین شده است. عشق و محبتی که به اهلبیت و امیرالمؤمنین و اولاده معصومینش داریم و وظیفه خودمان میدانیم برای تیمن و تبرک، یک مهر ببریم و در این مکانهای مقدس قرار دهیم. من به کارگاه قالیبافیهایی که فرشهایی را برای اعتاب مقدسه میبافند، رفتهام. روزانه همهشان وضوگرفته و غسلکرده میآیند، اول زیارت حضرت را میخوانند. شما میدانید که قالیبافها بعضیهایشان شعر میخوانند، اینها شعرشان دعا و اشک است. چه خلوصی در اینها وجود دارد. اینها را به رأیالعین دیده ام، بنابراین ما نمیتوانیم بگوییم چرا اینها این کار را میکنند، این خلوصی است که دارند این کار را انجام میدهند و از مال شخصیشان هست و به دیگران هم خیلی میرسند.
میتوانید رقمش را بگویید که چقدر در سال کمک میشود؟
در سال چیز مشخصی نیست.
صحن حضرت فاطمه (س) را تا آنجایی که خاطرم هست و الان هم میبینم کمکهای مردمی میشود و قبلا هم برنامهای بود که برایش تبلیغ هم میشد.
بله تمامش کمکهای مردمی بود. شاید میلیاردها هزینه صحن مطهر حضرت فاطمه هست که جالب است در اینجا به شما بگویم، حتی آستان قدس هم سهیم است به کمکرسانی در اعتاب مقدسه. به گونهای آستانه مقدس حضرت معصومه(س)، آستانها با هم دست در دست هم دارند. شهرداریها، استانداریها و… در داخل و خارج همه با هم کمک میکنند. این سوالی که شما کردید پاسخش این است که یک وقتی دولت بودجهای را قرار میدهد برای بازسازی اعتاب مقدسه، اگر این کار را کند شاید این سوال شما جا داشته باشد که پاسخگویی شود. البته پاسخگویی باید شورای سیاستگذاری کشور باشد که چرا این کار را کردیم و اگر هم دولت چنین کاری کند من معتقد هستم که کار بسیار بهجایی کرده است. ما الان باید به گونههای مختلف… من نمیدانم که این مثال و شعری که شما به کار بردید که «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است» چقدر صحت دارد. من از شما سوال میکنم که اگر مسجدی کنار منزل شما باشد و فرداشب روضهای برای حضرت فاطمه(س) در این مجلس بگیرند آیا شمای سوالکننده شخصاً خواهش میکنم این جواب را دهید که شما برای پیسوزهایی که در داخل این مسجد آنوقت روشن میکردند، شما نفتی را که میخواهید در داخل منزل روشن کنید و همه دور هم کنار سفرهتان بنشینید، آیا اگر ببینید مسجد در خاموشی مطلق است این نفت را سر سفرهتان میگذارید یا میبرید مسجد؟
برای آبرومندی میبریم مسجد.
چرا؟ چون دارید مسجدی که خانه خداست را مدنظر قرار میدهید. بنابراین من این قصهای را که چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است را قبول ندارم. این مثال در موارد خاصی مورد استفاده قرار میگیرد. ما چه عروسیهای آنچنانی در این مملکت میگیریم؟ شنیدم در بعضی از مجالس فقط خرج گل مجلس صد میلیون و صدوپنجاهمیلیون تومان است. یا ماشین به چه صورت و با چه هزینهای برای یک شب قرار میدهند. چرا در این موارد سوالی نمیشود؟ من روی سوال را برمیگردانم و خطاب به کسانی میگویم که ای عزیزانی که دارید، بیایید همه دست همه را بگیریم و همه به هم کمک کنیم، البته به شما بگویم افراد زیادی وجود دارند که کمک میکنند. جالب است برای شما بگویم، از ۳۱۳ فرشی که اخیرا برای سامرا برده شد، تنها یک نفر ۱۰۰ قطعه آن را هدیه کرد و گفت مشروط بر اینکه اگر یکجا اسم من بیاید من راضی نیستم و دیگر هیچکاری نمیکنم. این از افرادی است که تمام زندگی خودش را ــ یک کارخانه ۶۰۰ میلیاردی را وقف حضرت فاطمه (س) کرده است. این آدم در هر کار خیری در این مملکت سهیم است؛ ایتام، جهیزیه، ترمیم و خرید خانه و… کمک میکنند. ما از این نمونهها زیاد داریم. اما چون صحبت از اعتاب مقدسه هست مانند قصهای که در عاشورا و اربعین که چرا ما عزاداری می کنیم و برای چه در خیابانها غذا می دهیم اینها را عنوان میکنم.
به سامرا اشاره کردید، چقدر برای بازسازی آنجا تلاش کردیم، همه کار سامرا را ما انجام میدهیم یا از خود عراق هم هستند؟
سهم بسزایی در بازسازی اعتاب مقدسه را ایرانیها داشتند. شیعیان دیگر کشورهای اروپایی، حوزه خلیجفارس و… خدمات زیادی داشتند، حتی در طول ۲، ۳ ماه گذشته رقمهایی به وسیله خود من از افرادی از عربستان داده شد، در حد صدهزار دلار و ۲۰۰ هزار دلار برای بازسازی سامرا، داده شد. اینکه ما بگوییم کل کار مال ماست، نه اما کل کار مال شیعیان است و حتی میتوانم بگویم که ما نمونههایی بهخصوص در سامرا داشتیم، برخلاف دیدی که الان وجود دارد، برای بازسازی سامرا کمکهایی از افراد سنی هم داشتیم. آمدهاند و هدایایی را به حرم دادند. چون برخلاف دید نگرش عامه، ما سنیهای سامرا را بسیار آدمهای شریفی میدانیم. این نیست که همهشان افراطی باشند، داعشی یا اگر هم گروهی هم ظاهراً اینطور باشند از ترس آنها هست.
کار حرم سامرا تمام شده است؟ الان امکان فرستادن زائر به سامرا وجود دارد؟
کار که زیاد دارد، اما امکان حضور زائران هست، گنبد الحمدلله تمام شد، ضریح هم در قم آماده هست، درها آماده است و اخیرا درهای صحن را از شیراز آورده بودند که شیرازیهای بسیار هنرمند با ظرافت زیبایی این درها را ساختند و جایگزین درهای قدیم ناصری کردند. این درها در دوران ناصرالدینشاه قاجار گذاشته شده بود.
حرم سامرا کلا خراب شده بود؟
داخل کلا از بین رفت، اما حجرههای صحن و اطراف خراب نشده است. اما چون ۴ طرف در داخل حرم مواد منفجره بسیار قوی گذاشته بودند، طوری بود که وقتی انفجار اتفاق افتاد کل گنبد فرو ریخت وتمام رواق و ضریح و گنبد همه از بین رفت.
قبر هم خراب شد؟
منظورتان چیست؟ صندوق و اینها از بین رفت، اما برای ساختار جدید برای اطمینان از سلامت قبر مبارک، تا نزدیکی لحد پیش رفتند، این هم به دستور حضرت آیتاللهالعظمی سیستانی بود که از سلامتی قبور مبارک ائمه اطمینان حاصل شد.
دولت عراق با خیرین ایرانی همراهی میکند؟ مشکلی با آنها نداشتید؟
کاملا همکاری میکنند و مشکلی نداشتیم، چون کار دست دولت نیست، کار دست آستانه و اعتاب مقدسه است، مردم چه به صورت روزانه به دفتر هدایای آنجا مراجعه میکنند. خیلی از ایرانیها در هیأت کاروانی وقتی به عراق مشرف میشوند، مایل هستند که پولشان را به شمارهحسابهای ایران نریزند این را به دفتر هدایا دهند و یا در ضریح بریزند. من در اغلب غبارروییهای ضریحهای مطهر امامان عراق بودم و بالاترین رقمی که از داخل ضریح در میآید پولهای ایرانی است. شما خودتان قضاوت کنید که این پولهای ایرانی را چه کسی در ضریح میریزد؟ ایرانیها هستند. پولهای هندی، دلار، عراقی و سایر کشورهای شیعه داریم، اما بالاترین رقم همیشه از آن زائران ایرانی بوده است.
میخواهم یک سوال بپرسم که شاید درست نباشد. روز عاشورای امسال یک خبر داشتیم که هنگام بازسازی ضریح امام حسین(ع) یکسری خنجر و خاکی که خون از آن میجوشید پیدا شد. اینها درست است یا اینکه حرفهای بی اساسی است که گفته میشود.
این سوال شما شامل دو قسمت بود. در بخشی که الان بازسازی و خاکبرداری میکنند اطراف باروی دو عتبه حسینی و عباسی در کربلا بههرحال به یک آثار این چنینی برخورد میکنند. اینکه بیایند بگویند این شمشیرها با توجه به رطوبتخیز بودن زمین کربلا از سنه ۶۵ هجری ـ شهادت حضرت اباعبدالله ـ تا الان که هزار و سیصد و خردهای سال قبل باقی مانده باشد، این بدون تردید نمیتواند چنین چیزی باشد، مگر اینکه متعلق به ۸۰، ۱۰۰ یا ۱۵۰ سال قبل باشد که آن هم در زمین رطوبتی نمیتواند چنین چیزی باشد. یک شمشیر زنگزدهای است که دست به آن میزنید مثل کاغذ است. با اطلاعاتی که من دارم، این اطلاعات را عرض کنم به حضورتان تکذیب میکنم. اما در مورد تربت و قرمزشدن و خونیشدن تربت اباعبدالله یک روایتی از زمان امسلمه بوده که حضرت رسول اکرم (ص) در آن تاریخ این تربت را به امسلمه دادند و فرمودند که اگر روزی این خاک قرمز شد بدان آن روز حسین من به شهادت رسیده است. تمام بزرگان ما این ویژگی را فقط در آن خاک و معجزه رسول اکرم و معصومیت و آگاهی این بزرگان از آینده تلقی میکنند. لذا هیچ بزرگی الان نمیآید بگوید که چنین چیزی وجود دارد. میدانید یکی از مواردی که در حالحاضر دارد صورت میگیرد بازسازی تعریض اطراف ضریح مطهر حضرت اباعبدالله هست که بعضی از این ستونها حدود ۷ متر قطرش است و ساختار بنای گنبد از قرن پنجم هجری هست که مدام اضافه شده است، که کل این ساختار را ستاد بازسازی اعتاب مقدسه زیر نظر افراد متخصص و دکتران سازه ذره ذره خالی میکنند و بتونآرمه میکنند و فضا را در اطراف ضریح مطهر گسترده میکنند که بازسازی هر ستون حدود ۶ ماه طول میکشد و تا ۲ سال دیگر حدود ۷۸ متر به اطراف ضریح مطهر اباعبدالله اضافه می شود. بزرگان تربتهای زیادی را از نزدیکی قبر مبارک حضرت به دست آوردند، تربتهای زیادی الان در دست افرادی که معتقد هستند این تربت از نیای خودشان به ارث رسیده و به حق هم تربت اباعبدالله است. ما اگر چنین چیزی را عنوان کنیم که تربت اباعبدالله روز عاشورا قرمز شده پس اینها هیچکدام تربت اصلی نیست. بنابراین این مطلب اساسا یک قصه بود. حال چه مسئله تبلیغاتی بود که به نظر من شاید در پس این تبلیغات قصهای نهفته بود که اساس تربتهای مقدسی که در اختیار مردم هست را زیر سوال ببرد. بنابراین هر دوی اینها را من مردود میدانم.
عکسها: محمد زندی
۴۷۴۷
This entry passed through the Full-Text RSS service – if this is your content and you’re reading it on someone else’s site, please read the FAQ at fivefilters.org/content-only/faq.php#publishers.
RSS