به گزارش صلح خبر، «مریم صنعتی» با بیان اینکه پدرش زحمت بسیاری برای مردم این سرزمین کشید تا کارهایش برای نسل آینده باقی بماند، گفت: چون پدرم بضاعتی نداشت، تمام مجسمهها را به سختی و با گچ و خاک درست کرد. به همین دلیل اگر هزینهای برای قالبگیری این آثار اختصاص داده شود، ممنون میشوم.
«مهری صنعتی»، فرزند دیگر این هنرور نیز در مراسم نکوداشت استاد علیاکبر صنعتی به عنوان نخستین داوطلب هنرور با موضوع «نقش هنر در کرامت انسانی» که روز سهشنبه (۵ دی) به به بهانه فعالیت موزه استاد صنعتی پس از ۱۰ سال برگزار شد، اعلام نمود: پدرم به مردم وطنش عشق میورزید و آن را میتوان در آثارش هم دید. او مردم کوچه و بازار را هنرور میدانست و اسم او در تاریخ ایران و جهان در مقام انسانیت ثبت شد. این آثار برای پدرم خیلی مهم بود.
سید محمود صنعتی پسر این هنرور نیز گفت: پدرم برای ساخت این مجسمهها زحمت زیادی کشید و در واقع آنها را با خون دل ساخت.
فرزند این هنرور با بیان خاطرهای گفت: او یکبار ما را برای خرید گچ به میدان شهدا فرستاد. من و دستیارش آقای قهاری دو بارِ الاغ گچ خریدیم و آوردیم، همین که پدرم کار قالبسازی را تمام کرد، یکی از الاغها لگد زد و قالب را شکست. پدرم خیلی ناراحت شد و آقای قهاری گفت در واقع این ما بودیم که قالبها را کنار پای الاغ گذاشتیم.
سید علیمحمد صنعتی، فرزند دیگر این هنرور نیز طی جملات کوتاهی اعلام نمود: من طراحی و مجسمهسازی را از پدرم یاد گرفتم و برای این کار ما را تشویق میکرد.
احمد مسجد جامعی نیز در این مراسم پیشنهاد داد: جمعیت هنروران هلالاحمر بار دیگر راهاندازی شود و هنروران را در موزه علیاکبر صنعتی دور هم جمع کنیم، زیرا در جامعه فرهنگی و هنریِ ما، روحیه داوطلبی زیادی وجود دارد و هلالاحمر میتواند به راحتی موزه علیاکبر صنعتی را پایگاه هنروران کند. تا زمانی که اتفاقی مثل زلزله بم میافتد، از ظرفیت هنر برای روحیه و آموزش دادن به مردم کمک بگیرد.
این عضو شورای شهر ادامه داد: ما در جمع روزنامهنگاران و هنروران شخصیتهای مهم بسیاری داریم که میتوانند موزه علیاکبر صنعتی را به پایگاه فرهنگی و هنری تبدیل کنند.
او در بخش دیگری از صحبتهایش به بزرگی تبار خاندان استاد صنعتی اشاره کرد و گفت: روحیهای که استاد صنعتی و استاد او غلامحسن صدیقی داشتند، در کار هنری آنها نیز جلوه پیدا کرده و به جذابیت آن افزوده است. مرحوم شهیدی هم درباره دهخدا میگفت وقت زیادی صرف کرده تا یادداشتهای دهخدا پشت ورقه سیگارها را جمعآوری، تنظیم و منتشر کنیم تا مرحوم دهخدا نتیجه خلوص نیتی که برای کارهایش داشت را ببیند.
مسجدجامعی در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به مرحوم صنعتی که علیاکبر صنعتی را در پرورشگاه بزرگ کرد، افزود: چند نفر از ما برای گرامیداشت معلم و استادمان اسم شناسنامهای خود را عوض میکنیم؟ اگر چنین روحیهای در جامعه عمومیت داشته باشد، اتفاقات بزرگی میافتد و همان روحیه موجب میشود که فردی مثل علیاکبر صنعتی به صورت داوطلبانه به جمعیت شیر و خورشید آن زمان بپیوندد تا به مردم سرزمینش داوطلبانه کمک کند.
این عضو شورای شهر اضافه کرد: مشکلی که در اسناد مربوط به زلزله دیده شده کمتوجهی به مردم است، زیرا همهچیز از بالا و به شکل دولتی دیده شده است. در زلزله بویین زهرا، مرحوم تختی جلو افتاد و منشأ تاثیرگذار و ماندگاری در جامعه شد. چند سازمان دولتی اسمشان در حافظه ملی در این زمینه مانده است؟ در حالی که اسم تختی ماندگار شد.
او ادامه داد: تفاوت زلزله کرمانشاه در این بود که انجمنها و آدمهای خوشنام وارد عرصه شدند و نشان دادند که این مدیریت از پایین به بالاست، همان کاری که علیاکبر صنعتی انجام داد و حتی میتوان وجه مردمی بودن را در آثار او دید و این رمز ماندگاری آثار این هنرور است.
«محمود محمدینسب»، دبیرکل جمعیت هلال احمر نیز در این مراسم اعلام نمود: استاد علیاکبر صنعتی نخستین داوطلب هنرور هلالاحمر بود که در سال ۱۳۸۵ به رحمت خدا رفت، اما کارهای بینظیری خلق کرد. صلیب سرخ و هلالاحمر اساساً با نگاه داوطلبانه شکل گرفته است و مبنای آن هم با این روال میگذرد که هر کسی داوطلب است به این مجموعه اضافه شود.
او ادامه داد: اتکای هلالاحمر به فعالیتهای داوطلبانه است و افرادی که در بحرانها با کاور هلالاحمر فعالیت میکنند، عموماً داوطلب هستند و هر کدام در کنار کار اصلی خودشان، این فعالیت را انجام میدهند و در بروز بحران به جمعیت هلالاحمر میپیوندند.
دبیرکل جمعیت هلالاحمر افزود: استاد صنعتی با انگیزه غیرمادی و هدف بشردوستانه عمر و هنر خود را صرف کرده است. در میان داوطلبان هلال احمر اقشار مختلفی وجود دارند. حضور هنروران نیز برای ما غنیمت است، زیرا هنروران ارزش خاصی دارند و مدل ارتباط ما با بدنه جامعه را آسمانی میکنند. اگر امروز بعد از سالها به بهانه بزرگداشت استاد علیاکبر صنعتی کنار هم جمع شدهایم، بر مبنای هنرور بودن اوست.
محمدینسب اضافه کرد: این هنرور اهل کرمان بود و من روز گذشته (دوشنبه) در مناطق زلزلهزده کرمان بودم. امروز نیز سالروز زلزله بم است که یکی از تلخترین خاطرات را رقم زد. مردم کرمان بسیار صبور هستند و زمانی که از ما درخواست کمک که وظیفه ماست داشتند، شرم خاصی در چهره آنها دیده میشد. آنچه که دیروز در کرمان دیدم، پیش از این در استانهای کرمانشاه و تهران و استانهای دیگر دیده بودم و آن وحشت مردم از زلزله است.
او با بیان اینکه زلزله وحشتناک است، ادامه داد: ممکن است یک زلزله چهار ریشتر باشد، اما در ذهن مردم ۹ ریشتر است و این ترس دردی از ما دوا نمیکند؛ به همین دلیل باید برای این اتفاق آماده باشیم. زمانی که زلزله تهران اتفاق افتاد، مردم وحشتزده به خیابانها آمدند، گویی انگار سالهاست که جرأت نکردهایم به زلزله تهران فکر کنیم، اما سرانجام باید یک روز به این قضیه فکر کرد. نکته مهمی که میخواهم بگویم این است که ترس خطرناکتر است.
دبیرکل جمعیت هلالاحمر اعلام نمود: در زلزلهای که در اردبیل و تهران اتفاق افتاد، تنها دو کشته داشتیم که دلیل آن هم ترس بود. دختری که در اردبیل فوت شد، از ترس قالب تهی کرده بود؛ بهتر است خودمان را قوی کنیم، زیرا حوادث طبیعی در همه جای دنیا اتفاق میافتد. من از هر فرصتی برای بیان این پیام استفاده میکنم، زیرا در این اتفاقات باید به فکر سلامت روانی مردم باشیم، زیرا حدود دو ماه است که زلزله ما را رها نکرده است.
استاد مشهدیزاده، از هنروران حاضر در این مراسم نیز گفت: حدود ۱۰۰ سال پیش بیماریای در این مملکت پراکنده شد و یک کودک شش ساله به نام سیدعلی اکبر پدرش را از دست داد. مادرش او را پیش مردی به نام حاج علیاکبر صنعتی در کرمان برد. او در این شهر پرورشگاهی تاسیس کرد و بچههایی که از لایههای پایین جامعه بودند را تربیت میکرد. سیدعلیاکبر نیز در این پرورشگاه بزرگ میشود و به جایی میرسد که به مدرسه کمالالملک در تهران میآید و هنر مجسمهسازی را از استاد صدیقی فرا میگیرد.
این هنرور ادامه داد: هنر مجسمهسازی حدود ۱۳ قرن پنهان بود که با ایستایی صدیقی شروع میشود. مجسمه میدان فردوسی در تهران و مجسمه سنگی سعدی با وزن ۵ تن و ۲۰۰ کیلو در شیراز کار ابوالحسن خان صدیقی است.
او از دختر ابوالحسن خان صدیقی که در این مراسم حاضر بود خواست بایستد و حاضران او را تشویق کنند، سپس اعلام نمود: ما باید هنروران کشور خودمان را بشناسیم. استاد صدیقی، نازنینی به نام علیاکبر صنعتی تربیت کرد. صدیقی و صنعتی نمردهاند و به ما توجه میکنند. ما نیز باید قدردان هنرمندانی که اندیشهورزی، فرهنگ و ادب را به ما یاد دادهاند، باشیم.
«حمید شانس»، هنرور دیگر حاضر در این مراسم نیز گفت: هنوز هم میتوان حرکت بیشتاب دست استاد علیاکبر صنعتی را در این فضا احساس کرد که روی فرق سر کودکی خردسال مینشیند تا زلف پرچین او را ایجاد کند. این هنرور سالها در این ساختمان با کمک شاگردانش کار میکرد. یخ حوض میدان توپخانه را میشکستند تا برای ساخت مجسمه آب بیاورند. به عبارتی اتصال این ساختمان با فضای بیرون هنرور و مجسمهسازی لاینفک نیست.
او ادامه داد: من فکر میکنم آنچه از هویت باقی مانده از نشانهها، شیوه و شکلگیری استاد صنعتی به مثابه یک واقعیت تاریخی است که از مجموعه هلالاحمر جدا نیست. تقریبا تمام هنروران بزرگ خصوصیات اخلاقی و منش رفتاری را از محیطی که در آن زندگی میکنند اخذ میکنند و ارتباط عمیقی با محیط دارند و در این ارتباط نه تنها از محیط تاثیر میگیرند بلکه تاثیرگذار هم هستند و ساختار فرازمانی دارند که این ساختار میتواند تداوم داشته باشد و در نهایت به خودشان برمیگردد.
این هنرور اضافه کرد: علیاکبر صنعتی دو شرایط ویژه داشت. یکی شرایط جغرافیایی که در شرایط تاریخی و فرهنگ نقش اساسی دارد. او در شرایط کویر رشد کرده است. کویر نیز نسبت به جاهای دیگر امکانات کمی دارد، بنابراین کودکان در این مناطق قناعت را یاد میگیرند و تمام تلاش خود را برای درک و فهم زندگی به کار میبرند و صنعتی این کودکی را دارد. دومین ویژگی این هنرور این بود که او در اواخر قاجار به دنیا آمد که ما شاهد فروپاشی یک جامعه سنتی و زایش یک جامعه معاصر هستیم. در حالی که فقر وجود دارد مبارزه نیز هست.
«شانس» اعلام نمود: علیاکبر صنعتی در این جامعه نتیجه یک فرهنگ معین است. اگر امیرکبیر بخشی از نقش مدرنیته در جامعه را هدایت میکرد، بخش دیگری از آن را سیدجمالالدین اسدآبادی نماینده قشر زحمتکش برعهده داشت. او به صنعتیِ بزرگ گفت: تو نمیتوانی مبارزه کنی و پیشنهاد داد که در کرمان پرورشگاه بسازد. علیاکبر صنعتی نتیجه قشر زحمتکش این جامعه است به همین دلیل طبیعی است که به عنوان سمبل به هلالاحمر وصل شود.
در انتهای این برنامه از خانواده علیاکبر صنعتی تقدیر شد که «مینا صنعتی» به نمایندگی لوح تقدیر را دریافت کرد. همچنین از علیزاده، رئیس سازمان زیباسازی شهرداری و کارگر به نمایندگی از سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و حامدی، سردبیر نشریه “تندیس” به نمایندگی از عرصه رسانه تقدیر شد.
انتهای پیام