امروز: چهارشنبه, ۵ دی ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الأربعاء 24 جماد ثاني 1446 | 2024-12-25
کد خبر: 465927 |
تاریخ انتشار : 31 فروردین 1401 - 2:34 | ارسال توسط :
0
2
ارسال به دوستان
پ

در حین ساخت و پخش و در فاصله بین سفر تهران به مشهد، برخی عوامل سریال ماه رمضانی «خوشنام» به صلح خبر آمدند. دشواری های ساخت سریال های کمدی در فضای فعلی، ضرورت ایجاد فضایی بازتر و گسترده‌تر برای ساخت سریال‌های طنز با پرهیز از ممیزی، کاهش اعمال نظرهای سلیقه‌ای در ساخت سریال‌ها و همچنین […]

در حین ساخت و پخش و در فاصله بین سفر تهران به مشهد، برخی عوامل سریال ماه رمضانی «خوشنام» به صلح خبر آمدند. دشواری های ساخت سریال های کمدی در فضای فعلی، ضرورت ایجاد فضایی بازتر و گسترده‌تر برای ساخت سریال‌های طنز با پرهیز از ممیزی، کاهش اعمال نظرهای سلیقه‌ای در ساخت سریال‌ها و همچنین دشواری های ساخت سریال ها در شرایط کرونا در کنار پرداختن به دلایل ضعف قصه ها و خلق شخصیت های جذاب از مهمترین عناوینی بود که در نشست خبری این سریال مطرح شد.

نشست سریال طنز رمضانی «خوشنام»، با حضور جمعی از عوامل سازنده و همچنین تعدادی از بازیگران این مجموعه در اواسط پخش در محل خبرگزاری دانشجویان ایران (صلح خبر) برگزار شد.
علیرضا نجف زاده (کارگردان)، احمد زالی (تهیه‌کننده)، فهیمه سلیمانی (نویسنده)، مجتبی احمدی (مشاور رسانه ای سریال، روزنامه نگار و برنامه ساز) به همراه فریده سپاه منصور، امیر غفارمنش، امیر کربلایی‌زاده (بازیگران این سریال) در این نشست حضور داشتند.
نیاز مبرم جامعه به طنز و سریال‌های کمدی در شرایطی که مشکلات اقتصادی و بیماری کرونا خانواده‌ها را تحت فشار قرار داده، کاهش مانع تراشی‌ها و ممیزی برای ساخت سریال‌های طنز و هموار کردن مسیر برای سازندگان و ضرورت ها و راه های خلق شخصیت های جذاب برای سریال ها از جمله مسائلی بود که در این نشست توسط سازندگان سریال «خوشنام» مطرح شد.
علیرضا نجف‌زاده ـ کارگردان ـ در این سریال بر لزوم حاکم شدن نگاه صنعت هنر به سریال سازی در کشور تاکید کرد و عملیاتی کردن این رویکرد را راه حلی مناسب برای پیشبرد سریال ها به سمت بالا بردن نرخ کمی و در ادامه بهبود وضعیت کیفی دانست.
همچنین فریده سپاه منصور که در جریان تصویربرداری سریال «خوشنام» به همراه برخی دیگر از عوامل، درگیر بیماری کرونا شده بود، در این نشست درباره تاثیر کرونا بر زندگی‌اش صحبت کرد و مقاومت در برابر افسردگی را مهمترین دستاوردش از این دوران عنوان کرد.
فهیمه سلیمانی، نویسنده خواهان از میان برداشتن عنوان «شخصیت تراز» برای سریال سازی شد و این اتفاق را راه حلی برای بهبود کیفی قصه ها و خلق شخصیت های ملموس و جذاب دانست.
امیر غفارمنش در این نشست از تاثیر تعامل بازیگران با کارگردان گفت و اینکه با تماشای بخش هایی از سریال باور نمی کرده است که خودش این نقش را بازی کرده است.
امیر کربلایی زاده هم با انتقاد از ممیزی و نگاه سلیقه ای مدیران، خواهان مشخص شدن قوانین نانوشته، با هدف تمکین سازندگان و بازیگران از این قوانین شد.
و اما احمد زالی، تهیه کننده با تاکید بر اهمیت قصه و توانایی کارگردان در قصه گویی، خاطرنشان کرد که اگر این دو مولفه همین طور حفظ شود، به سری دوم «خوشنام» هم می توان فکر کرد.

برای راضی نگه داشتن مردم، جنگیدیم
علیرضا نجف‌زاده ـ کارگردان ـ که از سالهاست در فیلم ها و سریال‌های مختلفی از جمله «پایتخت» با عناوین دستیار اول کارگردان و برنامه ریز فعالیت داشته، حالا مدتی است که خود کارگردانی سریال های تلویزیونی را عهده دار شده و ساخت سریال هایی چون «بوتیمار» و «زوج یا فرد» را در کارنامه دارد.
او در ابتدای این نشست درباره هدفش از ساخت «خوشنام» گفت: «اولویت اول ما مردم بود و برای راضی نگه داشتن مردم، هم جنگیدیم و هم بحث کردیم. از زمان بازنویسی فیلم‌نامه تا انتخاب بازیگر  و لوکیشن در کنار بی‌پولی که پروژه و سازمان صدا و سیما درگیرش بود، برایش جنگیدیم و راه سختی بود که هنوز هم تمام نشده است. فینال قصه را در مشهد و حرم امام رضا (ع) تصویربرداری می‌کنیم و کارهای پس تولید هم در حال انجام شدن است. امیدوارم مردم کار را دوست داشته باشند. حق مردم نیست که وقتشان را پای یک برنامه بگذارند و سرمایه زمانی‌شان را استفاده کنند و پول برق بدهند و در نهایت برنامه‌ای ببینند که برایشان کم‌فروشی شده و  به آن‌ها احترام گذاشته نشده است. این حق مردم است که بهترین‌ها را داشته باشند. نمی‌گویم ما بهترین بودیم. قطعا نقدهایی به برنامه ما وارد است، فقط دیکته نانوشته غلط ندارد ولی تمام تلاش قلبی ما این بود که کم‌فروشی نکنیم. با هم مریض شدیم، کرونا گرفتیم، بستری شدیم، خوب شدیم و  بی‌پولی کشیدیم ولی کارمان را انجام دادیم.»
این کارگردان درباره نیاز روز جامعه به طنز با توجه به مشکلات موجود و ضرورت توجه بیشتر تلویزیون و سازندگان به تولید آثار کمدی و طنز، عنوان کرد: «ماه رمضان، ماه شادی است؛ ماه مهمانی خداست. جزو بهترین ماه‌ها محسوب می‌شود و این بر کسی پوشیده نیست. به جز چند شب شهادت، در تمام کشورهای مسلمان ماه رمضان را جشن می‌گیرند. وظیفه رسانه هم این است که این شادی را تبلیغ کند و برای جامعه به وجود بیاورد. وضعیت جامعه ماهم به گونه‌ای است که نیاز داریم این شادی تزریق شود. کرونا هست، مشکلات اقتصادی، معیشتی، تحریم‌ها و مشکلات اجتماعی خانواده‌ها هم هست. تلویزیون تنها رسانه‌ای است که باعث می‌شود خانواده‌ها یکی دو ساعت کنار هم جمع شوند. ارزان‌ترین وسیله برای مردم تلویزیون است که پایش بنشینند و برنامه‌ای ببینند. ضرورتش برای همه روشن است.»
چرا «مارمولک» بعد از ۲۰ سال ساخت از تلویزیون پخش شد؟
نجف‌زاده در ادامه با اشاره به مشکلاتی که بر سر راه تولیدکنندگان آثار طنز وجود دارد و نیز مانع تراشی‌هایی که در این حوزه می‌شود، گفت: «تمام دنیا از ژانر طنز استفاده می‌کنند که بتوانند موضوعات مختلف را نقد کنند و به چالش بکشند. می‌گویند «یا مکن با پیل‌بانان دوستی/ یا بنا کن خانه‌ای در خورد پیل»؛ ما می‌خواهیم کار طنز داشته باشیم ولی ظرفیت‌هایمان را آنقدر محدود می‌کنیم که برنامه‌سازان  و نویسنده‌ها جرأت نمی‌کنند ورود کنند. زمان پخش سریال «بزنگاه» چقدر اذیت کردند و سریال را کوبیدند اما الان این مجموعه را به راحتی پخش می‌کنند. خیلی از کارهایی که ساخته شده الان با همان کیفیت و متراژ قابلیت پخش را ندارد. همه ما خط قرمزها را می‌دانیم و می‌دانیم در چه حوزه‌ای نباید ورود کنیم اما وقتی سلیقه شخصی تعدادی محدود اما قدرتمند اعمال شود، دست و پای بچه‌ها بسته خواهد شد.»

علیرضا نجف زاده ـ کارگردان خوشنام

او به پخش نوروزی فیلم «مارمولک» بعد از ۲۰ سال از تلویزیون اشاره کرد و ادامه داد: «فیلم «مارمولک» بعد از ۲۰ سال ساخت از تلویزیون پخش شد. چرا ۲۰ سال پیش این فیلم را پخش نکردند؟ اگر پخش می‌شد چه اتفاقی می‌افتاد؟! بالاترین مقام رسمی و معنوی نظام ۲۰ سال پیش از «مارمولک» تعریف کردند. چه دستی باعث شده این فیلم ۲۰ سال دیر پخش شود؟ وقتی در نشست مقام معظم رهبری با برنامه‌سازان عنوان می‌شود شوخی کنید  ولی مسخره نکنید و ایشان حمایت می‌کنند، چه اتفاقی می‌افتد که از آن بالا تا برسد به پایین عده‌ای با سلایق شخصی‌شان  مانع تراشی می‌کنند؟ کار طنز خیلی سخت است؛ آن هم برای مردمی که ذاتا طناز و شوخ هستند و ادبیات ما ادبیات طنازی است. از مرحله نگارش تا انتخاب بازیگر  و خلق موقعیت بسیار کار دشواری است؛ آن وقت خیلی از دوستان این موقعیت‌های خلق شده را با  اعمال سلایق شخصی مثل شیر بی یال و کوپالش می‌کنند و از کار می‌زنند و خروجی این‌ کارهایی که می‌بینیم، می‌شود. برنامه‌سازان هم تا یک حدی توان جنگیدن دارند.»
نجف زاده اضافه کرد: «نه در«خوشنام» و نه کارهای قبلی‌ام، یک فریم شوخی غیراخلاقی و سیاسی که خط قرمز را زیر سوال ببرد، نداشتم. به این خاطر که من پدر دو دختر هستم و برنامه ر ا با بچه‌هایم می‌بینم. دوست ندارم وقتی پلانی از سریالم پخش می‌شود، بگویم خدا کند بچه‌ام این را نشنود و طبیعتا این را به جامعه هم تعمیم می‌دهم. خانواده‌ها به محیط امنی نیاز دارند که با بچه‌هایشان با خیال راحت پای تلویزیون بنشینند. پس خود من به عنوان یک انسان این خط قرمز را دارم. در مورد «خوشنام» آقای شاه آبادی و زین العابدین خیلی حمایت کردند و دست ما را باز گذاشتند. هدف ما این بود که  قصه‌ای باورپذیر برای توده متوسط جامعه تعریف کنیم و بعد در لایه‌های بعدی اگر حرفی داریم، بزنیم ولی شرط اول جذابیت قصه بود.»
سکانس های «خوشنام» واقعی درآمد
در ادامه امیر کربلایی زاده، بازیگر نقش ماشال در سریال «خوشنام» درباره قصه سریال گفت: در «خوشنام» مابه ازای اتفاقات را خیلی در جامعه دیدیم و واقعا حس می شد و این خیلی خوب است. فکر می کنم خیلی سکانس های «خوشنام» به شکل واقعی درآمد.
علیرضا نجف زاده در ادامه این صحبت ها گفت: ۹۰ درصد کاراکترهای «خوشنام» برایم مابه ازای بیرونی دارند؛ یعنی آنها را می شناختم و از نزدیک آنها را می بینیم و این ما به ازا باعث می شود جزئیات کار بهتر دیده شود.

کربلایی زاده در این زمینه خاطرنشان کرد: در سریال هایی با حال و فضاهای اینچنین، مثل خانه و اجتماع هایی که برای مردم ملموس است، خیلی مهم است که کارگردان به بازیگرانش اعتماد کند؛ مخصوصا که بازیگرها هر کدام پیرنگ طنازی در بازی خودشان داشته باشند. من فکر می کنم اصل ماجرا برای کارگردان، نخست کست خوب و دوم هرس کردن است ولی متاسفانه برخی  کارگردان ها هستند که می گویند مثلا من تو را انتخاب کردم پس دقیقا باید عین همین دیالوگ را بگویی! در این شرایط منِ بازیگر به یک روبات تبدیل می شوم. منظورم از هرس کردن یعنی شما به بازیگر می گویید مثل یک درخت شروع به زایش کردن کن، شاخ و برگ بده، اتود بزن و اضافه کن. در سریال «خوشنام» خوشبختانه این اتفاقات نیفتاد و ما مرتب با عباس جمشیدی، امیر غفارمنش و بقیه اعضای گروه اتود می زدیم، آقای نجف زاده هم در نهایت می گفتند این جمله بهتر است. به نظرم وقتی عوامل درست انتخاب شده باشند همان عوامل خودشان شروع به زایش می کنند و اتفاق قشنگ در فیلم و سریال ما این است که شما آدم هایی را انتخاب کنید که قدرت خلق داشته باشند، یعنی خلاق باشند. در «خوشنام» به نظرم مردم این ویژگی را حس می کنند و خیلی جاهای کار از من می پرسند فلان صحنه ناگهانی به وجود آمد؟ یعنی صحنه ها آنقدر ناب به وجود می آیند که تماشاگر فکر می کند همه چیز در لحظه اتفاق افتاده است.
طی این ۳۳ سال در این جنس قصه بازی نکرده بودم
امیر غفارمنش، بازیگر نقش بیژن در ادامه به نقشش در سریال «خوشنام» اشاره کرد و گفت: من ۳۳ سال است بازیگری می کنم اما تا به حال در این جنس قصه بازی نکرده بودم. آقای نجف زاده آنقدر حواسش جمع است که پنج نفر را در یک اتاق که کار سختی است نگه می داشت. خدا شاهد است لحظاتی بود مثلا در دل من چیزی می گذشت که چقدر این موقعیت کمدی است ولی آقای نجف زاده سریع کات می داد و می گفت خودت می آیی پای مانیتور یا قبول می کنی که چشمت کمی خنده دارد و من می گفتم خیلی خودم را کنترل کردم! آقای نجف زاده می گفت دوست دارم جدی تر بازی کنی و دائما هم گوشزد می کرد که «خنده در قصه ما اولویت نیست. ما قصه ای تعریف می کنیم و مردم در دل قصه باید بخندند، ضمن اینکه «خوشنام» سریال کمدی محض نیست. یک موقعیت را تعریف می کند که ایجاد کمدی می کند» و ما هم حرفش را گوش  کردیم و خداراشکر خروجی هم خوب بود.
وی ادامه داد: یک مثال می خواهم بزنم و آن هم این است، من دنیا را دوست ندارم ولی زندگی را دوست دارم. زندگی قشنگ است. دنیا با زندگی فرق دارد. دنیا یک زمان و مکان ثابت است اما زندگی ظرف زمان است و چون ما صفحه بعد زندگی مان را نمی دانیم ایستادیم تا ببینیم چه می شود و مانند رمان ورق می زنیم؛ همین شکل زندگی، در تکنیک نوشتاری و در تعلیقِ قصه خوشنام هم ایجاد می شود. قصه ای که مخاطب را می خنداند و در لحظه بعد می گریاند و حالش را بد می کند ولی دوباره او ر ا می خنداند، مانند یک ملودی است و تماشاگر نمی داند در سکانس بعدی چطور غافلگیر می شود، می خندد یا گریه می کند؟

خط قرمزها باید لیست داشته باشند
کارگردان «خوشنام» با گله از برخی ممیزی‌هایی که پس از تصویربرداری گریبان‌گیر سریال شده است، ادامه داد: «فیلم‌نامه اولیه را آقای کیایی نوشتند و آقای مهدی فرجی (از مدیران باسابقه تلویزیون) مشاور بودند و در  بازنویسی که خانم سلیمانی نوشتند، آقای صدری به عنوان ناظر کنار ما بودند. ما فیلم‌نامه را با این نظارت‌ها نوشتیم و کامل کردیم. ولی چه اتفاقی می‌افتد که سریالی که نوشته شده، درباره‌اش بحث شده و فیلم‌برداری هم شده، موقع پخش توسط یکسری سلایق شخصی که ممکن است تعدادشان هم کم باشد و خب زورشان می‌چربد، دچار ممیزی می‌شود.
نجف زاده تاکید کرد: من می‌گویم خط قرمزها باید لیست داشته باشند تا تکلیف‌مان با آن‌ها روشن باشد. همه ما بعد از سال‌ها کار کردن در تلویزیون این موارد را می‌دانیم. ولی ما اگر می‌خواهیم مخاطب گسترده تلویزیون را نگه داریم و همراه خود کنیم و اگر نمی‌خواهیم  فقط برای تعداد خاصی برنامه بسازیم، پس باید این دایره فکری و سوژه قصه را بر اساس توده انبوه مردم باز کنیم. طبعا ما نمی‌توانیم برنامه‌ای بسازیم که صد درصد مخاطبان رضایت داشته باشند. هیچ برنامه‌سازی نمی‌تواند. ولی می‌توانیم با سعه صدر و فضای بازتر، کاری کنیم که تعداد بیشتری از مخاطبان جذب تلویزیون شوند. چرا بعضی از سریال های طنزی که در زمان خودشان  مورد هجمه قرار گرفتند الان برای پخششان له له می زنند؟ چرا انقدر عقبیم؟ کمی با مردم همراه باشیم.
برای بخش نظارت به آدم ها آموزش دهند
امیر کربلایی زاده در ادامه درباره ممیزی و نگاه سلیقه ای مدیران به نکاتی اشاره کرد و گفت: ما یکسری قوانینی در تئاتر، سینما و تلویزیون داریم اما نوع زاویه ای که آن آدم نگاه می کند، متفاوت است. من فکر می کنم چه در تلویزیون و چه در سینما و تئاتر، برای این قسمت قبل از اینکه آن آدم را بیاورند، باید قوانین را به او آموزش بدهند. وقتی آموزش لازم اتفاق نیفتد، در خلق یک اثر ناامنی چه برای بازیگر و چه عوامل تولید به وجود می آورد و آدم ها اصلا نمی دانند آیا اثری که خلق می کنند با تیم جدید سازگاری دارد یا خیر.
غفارمنش با تایید صحبت های کربلایی زاده گفت: اصلا آنها باید خودشان را با  ما وقف بدهند چون سینما، تلویزیون و تئاتر خانه ماست.

برخی سکانس ها بی خود حذف می شدند
امیر کربلایی زاده سپس در صحبت هایی در این زمینه تصریح کرد: خواهش من این است که مدیران ما به این ساز و کار مناسب در مواجهه با هنر و هنرمند بپردازند. یک بار هم شده ما یک آدمی را داشته باشیم که بیاید این کار را انجام بدهد. ما هم به عنوان هنرمند می گوییم چشم، منِ هنرمند هم اگر بخواهم برای تلویزیون کار کنم حتما تمکین می کنم اما تمکینِ آن چیزی که پس فردا دوباره یک مسئله جدید پیش نیاید. خیلی سخت است، من یک جاهای به آقای نجف زاده می گفتم خیلی اعصاب داری. متاسفانه برخی سکانس ها بی خود حذف می شدند و یا تغییر می کردند که این اتفاق خستگی را به تن ما می گذاشت. امیدوارم روزی برسد که ما این چیزها را کمتر ببینیم.
تقدیس نمایی باعث می شود کسی جرأت نکند سراغ یک موضوع برود
نجف زاده در پاسخ به اینکه در شرایطی که دست مخاطب باز است و فیلترینگ دیگر معنایی ندارد، چطور می‌شود برای مخاطب اعتمادسازی کرد؟ توضیح داد: وقتی مخاطب زندگی خودش و حرف دل خودش و آدم های اطرافش را در برنامه ببیند و برایش مصداق پیدا کند، قطعا پایش می نشیند.
او سپس در همین زمینه به تذکرهای غیرضروری اشاره کرد که در صورت اجرایی شدن داستان «خوشنام» را از واقعیت زندگی مردم دور می‌کرده است، گفت: در قصه ما اوستا شفیع، پدر خوب قصه با بازی حمید لولایی، دچار مریضی می شود و به بیمارستان می‌ رود. وقتی از بیمارستان به خانه می‌آید، طبیعتا ما باید شرایط واقعی بیمارداری که برای خیلی هایمان پیش آمده و درگیرش هستیم‌ را نمایش دهیم. من خودم مریض داری کردم و با پدربزرگ و مادربزرگ زندگی کردم. وقتی بیماری از بیمارستان به خانه می‌آید البته در خانواده‌های قشر متوسط و نه کسانی که در برج‌های شیشه‌ای زندگی می‌کنند و پرستار دارند، اساسی ترین مشکل بیمارداری بحث استحمام و دستشویی رفتن، تغذیه و دارو بیمار است. ما برای تک تک این‌ها برنامه چیدیم و شوخی کردیم که خیلی واقعی و رئال است. ما با زبان طنز با مردم همدردی می‌کنیم تا با این فضا مأنوس تر شوند و شرایط را راحت تر تحمل کنند. بعد می‌گویند با دستشویی رفتن و با حمام رفتن و با سبک غذا خوردن پدرهای خانواده شوخی نکنید. این‌ها کسانی هستند که یا مریض داری نکرده اند، یا پرستار داشته اند و شرایط مردم عادی را نمی دانند. بیننده وقتی این واقعیت‌ها را ببیند، شخصیت‌ها و قصه را باور می‌کند. گاهی سلایق شخصی وارد می شود. مگر یک پدر قابل احترام وقتی مریض می شود با حمام و دستشویی رفتن مشکل پیدا نمی‌کند؟ این تقدیس نمایی آدم ها و سوژه‌ها باعث می شود کسی جرأت نکند دنبال موضوع برود.
به باور کارگردان «خوشنام»، «باید ملموس تر با زندگی مردم ارتباط برقرار کنیم آن وقت مخاطب اعتماد می‌کند.»
نجف زاده یادآور شد: من میان اجتماع هستم، سوار مترو می‌شوم و در اجتماعات خانوادگی شرکت می کنم؛ حالا چند سال است که کرونا کمی ما را محدود کرده است ولی سعی می‌کنم در بطن جامعه باشم و وقتی یک طرحی را می‌خواهم کار کنم اگر فضا را نشناسم اصلا طرفش نمی روم. در مورد «خوشنام»، این فضا را می‌شناسم و سعی کردم با تمام توانم به سمتش بروم ولی این محدودیت ها باعث می شود دست و بال ما بسته شود.

از سمت راست نجف زاده، زالی، سلیمانی

شخصیت تراز را بردارید
در ادامه فهیمه سلیمانی، نویسنده وارد بحث شد و گفت: اگر «شخصیت تراز» از مدیران گرفته شود خیلی از مشکلات حل می‌شود. به عنوان مثال شهرام در خوشنام شخصیتش تراز نیست اما خیلی از مفاهیم اخلاقی را توسط همین شخصیت شهرام می‌توانیم به مخاطب انتقال دهیم. مخاطب اغلب شخصیتی را که به زعم مدیران تراز است، پس می زند. اما در قالب شخصیتی مثل شهرام که زمینی است و مابه ازای آن را در جامعه فراوان می‌بینیم، حالا اگر چند حرف درست هم بزند، قطع به یقین در دل مخاطب می‌نشیند. متاسفانه چیزی که در پنج ـ شش سال اخیر باب شده این است که در هر سریالی که شروع به نوشتن آن می‌کنند، اولین چیزی که می‌گویند این است که شخصیتش تراز نیست. شخصیت تراز، اشتباه نمی‌کند. ولی من می‌گویم وقتی کاراکتر نتواند اشتباه کند اصلا داستان پیش نمی‌رود و در این صورت اصلا مخاطب جذبش نمی‌شود که کار را ببیند؛ یعنی اگر ما بتوانیم واژه شخصیت تراز را حذف کنیم خیلی اتفاقات درستی در حوزه فیلمنامه می‌افتد.
از مثبت های مطلق بدم می‌آید
فریده سپاه منصور، بازیگر فیلم ها و سریال های «مهمان مامان»، «نون خ» ، «دردسرهای عظیم» و «ده رقمی» هم در ادامه این صحبتها گفت: قشنگی «خوشنام» به این است که از انتها به جلو می‌آید. در کارهای دیگر طرف هزار جور پدر سوختگی در می‌آورد آخرش توبه می‌کند همه می‌گویند به به، اما در «خوشنام» همان پدرسوخته را نشان می‌دهد و می شود شخصیت اصلی. دیگر از مثبت های صرف خسته شده ایم. من خودم از مثبت های مطلق بدم می‌آید. همیشه نفر اولمان مثبت است. آدم‌های خوب و نجیب و چشم پاک؛ بس است دیگر، واقعیت زندگی که این نیست! در «خوشنام» برخلاف معمول شخصیت اصلی لات است، دشنام می‌دهد و از طرفی داستان از ته شروع می‌شود، بنابراین متفاوت است.

نگذاشتم کرونا افسرده ام کند
فریده سپاه منصور که در سریال «خوشنام» نقش مهربان را ایفا می‌کند، درباره ابتلایش به کرونا سر این پروژه تلویزیونی و دشواری‌های دوره کرونا برای یک بازیگر، عنوان کرد: یک بار با همه گروه دسته جمعی مریض شدیم. من به طور کلی سالی یک یا دو کار قبول می کنم و فاصله کارهایم زیاد است چون کار خوب کم است. بنابراین وقتی کرونا شیوع پیدا کرد، یک سال اول زیاد به من فشار نیامد چون روند معمولم بود که کم کار کنم ولی به تدریج که بیماری جدی شد، یک پدیده بود و چیزی بود که تا به حال با آن برخورد نکرده بودیم. تنها کاری که من در این دوران کردم این بود که نگذاشتم دچار افسردگی شوم و جوی که وجود دارد به من فشار بیاورد. فکر کنم فقط در سنینی که ما قرار داریم، می‌توانیم این کار را بکنیم چون یکسری مسائل و مشکلات را گذرانده‌ایم و آب دیده شده‌ایم. می‌دانیم با مشکلی که آخرش معلوم نیست چه می‌شود، باید چه طور برخورد کنیم. با سنی که دارم سختی‌های زیادی را پشت سر گذاشته‌ام که آخرش مشخص نبود، طبیعتا کرونا نتوانست مرا افسرده کند. به اطرافیانم هم قول دادم که افسرده نشوم.
این بازیگر پیشکسوت سپس تاکید کرد: هر دوره ای سختی های خودش را دارد. آن زمان می گفتند دوره‌ی طاعون، دوره‌ی آبله، حالا ما می‌گوییم دوره‌ی کرونا.
سپاه منصور درباره حضورش در سریال «خوشنام» هم گفت: در دو سریال قبلی آقای نجف زاده قسمت نشد همکاری کنیم. من سر سریال «نون خ» بودم که آقای مهام زنگ زدند گفتند یک کارگردان خوش ذوق می خواهد سریالی بسازد که اولین کارش است و از من دعوت به همکاری کردند؛ سریال «زوج یا فرد» بود که چون سر «نون خ» بودم نشد. یک بار هم در دوره‌ی اوج کرونا زنگ زدند برای کار «بوتیمار» که در مازندران تصویربرداری شد. من گفتم در این دوره کار نمی‌کنم تا وقتی که واکسن بزنم. در نهایت این افتخار را پیدا کردم که در «خوشنام» با ایشان کار کنم و کرونا بگیرم!(با خنده)

فریده سپاه منصور و علیرضا نجف زاده

همه چیز در خوشنام خوب بود جز بودجه صداوسیما
غفارمنش در ادامه این صحبت ها اظهار کرد: من به خانم سپاه منصور سر صحنه هم گفتم که شخصیت ایشان یک جاهایی واقعا برایم ملموس است؛ چون من مادربزرگ و پدربزرگ اینچنینی داشتم که وقتی با کسی دعوا می کردیم، می گفتند چرا این حرف را می زنی، خجالت بکش ولی بعدِ دعوا آرام می آمد و می گفت حالا زدی یا خوردی!؟ خانم سپاه منصور هم دقیقا این جمله را به هومن گفت. من آن موقع در سریال نبودم اما وقتی کار را دیدم آنقدر برایم قابل لمس بود که لذت می بردم.
این بازیگر تاکید کرد: لحظه هایی که زندگی جریان داشت در خوشنام حذف نشد و این خوب بود. تصویربرداران و صدابرداران ما فوق العاده بودند. کلا تیم، تیم خوبی بود، همه چیز در خوشنام خوب بود به جز بودجه سازمان صداوسیما. من در این کار معتقدم همه خوب و متفاوت کار کردند، امیدوارم مخاطبان هم راضی باشند.
استعداد دیالوگ گفتن بداهه ندارم
سپاه منصور در پاسخ به اینکه چقدر از دیالوگ‌هایش در سریال «خوشنام» بداهه است، توضیح داد: من اصلا استعداد دیالوگ گفتن بداهه ندارم. بداهه  گویی درست خیلی هنر می خواهد که من ندارم. من از تئاتر قدیم آمده‌ام و ما واو به واو نمایشنامه های ترجمه شده خارجی را حفظ می‌کردیم. چون تمرین نکردم بلد هم نیستم چیزی را به متن اضافه کنم؛ مگر اینکه کارگردان بخواهد چیزی را جدا از متن بگویم که باید شش بار تمرین کنم که بتوانم بگویم.

هومن حاجی عبداللهی در پشت صحنه هم شهرام بود
نجف زاده در ادامه صحبت‌های سپاه منصور گفت: خانم سپاه منصور  بازیگر منضبطی هستند که متن را می خوانند و تحلیل می‌کنند. وقتی قرار شد در «خوشنام» همکاری کنیم، حتی دو سریال قبلی من را تماشا کردند که حال و هوای کار را بشناسند. تصمیم همه ما این بود که موقعیت زندگی را خلق کنیم و اصلا اصرار نداشتیم که به زور موقعیت کمدی و خنده ایجاد شود. تقریبا همه با نقش‌هایشان زندگی کردند. همین مهربانی که در قصه دیدید (اشاره به نقش سپاه منصور در خوشنام)، در پشت صحنه هم همین قدر برای همه عزیز بودند و همه عین پروانه دورشان می‌چرخیدند. بازیگرها ویژگی‌های نقششان را از پشت صحنه شروع می‌کردند. برای هومن حاجی عبداللهی که کاراکتر شهرام را دارد در پشت صحنه هم سعی می‌کردیم فضایی ایجاد شود که همین شهرام باشد.
این کارگردان افزود: گاهی فضایی را تقدیس می‌کنیم بعد دیگر جرأت نمی‌کنیم سمتش برویم. لیست بلند بالایی می نویسیم که شخصیت‌های خوب حتما این ویژگی‌ها را باید داشته باشند و شخصیت‌های بد این‌ها را. در صورتی که اصلا این طور نیست. آدم ها در زندگی واقعی خاکستری هستند. آدم‌ها می‌توانند در اوج بد بودن، در حد اینکه کمک کنند ساک یک پیرزن را جابه جا کنند خوب باشند. آدم‌ها در اوج خوب بودن می‌توانند یک تهمت بزنند و یک دروغ بگویند و خیلی بد باشند. اگر کاراکترها و شخصیت‌هایمان را اینطور خاکستری ببینیم و بنویسیم، برای مردم قابل باور می‌شوند. اینکه نقش های مثبت و منفی تعیین کنیم که دیگر منسوخ شده و مخاطب با این جور نقش‌ها ارتباط برقرار نمی‌کند.
سپاه منصور هم در تکمیل صحبت های نجف زاده به نمایش شخصیت‌های کاملا مثبت در سریال‌ها انتقاد کرد و گفت: آدم‌هایی که دور و بر من زندگی می کنند هم مثبت هستند و هم منفی. ما با این مثبت و منفی‌ها بزرگ می‌شویم؛ نمی‌توانیم خودمان را جدا کنیم و بگوییم من می خواهم همیشه یک جور باشم. من هم از روی تجربه زندگی‌ام، آدم ها را  تحلیل می‌کنم؛ یعنی نقاط ضعف و قوت را می‌بینم. جاهایی که لازم است شخصیت قصه بدجنس شود بدجنس می‌شوم که به دل تماشاچی بنشیند، ذات زندگی همین است. می‌گویند از سوراخ سوزن رد می‌شود از در دروازه رد نمی‌شود، این شکل زندگی ماست.
بازیگر باید دیالوگ‌ها را مزه کرده باشد
این بازیگر در پاسخ به اینکه در طول تصویربرداری سریال چقدر پیش آمده که به کارگردان پیشنهادی دهد و بخواهد دیالوگ یا صحنه‌ای را تغییر دهد؟ گفت: به این شکل نه ولی خیلی وقت‌ها پیش می‌آمد که جملاتی در دهان من نمی‌چرخید و آقای نجف زاده با من همکاری می‌کرد. اگر همراهی کارگردان نباشد کار درنمی‌آید. آقای نجف زاده مثل بعضی از کارگردان‌ها یک دنده نبودند. برخی از کارگردان‌ها اگر بازیگر یک واو را جابه جا  کند، کات می‌دهند و گاهی ۱۲ تا برداشت با یک بازیگر حرفه‌ای که همه می‌شناسند می روند فقط به خاطر همان واو، ولی آقای نجف زاده زندگی را می‌شناسد. البته گاهی پیش می‌آمد که همه دیالوگ ها را درست می‌گفتند بعد ایشان کات می‌دانند چون معتقد بودند در این صحنه زندگی خوب درنیامده است. ایشان با اینکه کارگردان جوانی است ولی این لحظه را می‌شناسد این خیلی مهم است که نمی‌گذارد بازیگرها فقط دیالوگ بگویند باید دیالوگ‌ها را مزه کرده باشند و رابطه انسانی در صحنه اتفاق بیفتد که انرژی آن به تماشاچی برسد.

۹۰ درصد بازیگران «خوشنام» انتخاب‌های اول بودند
در ادامه این نشست، نجف زاده درباره چالش های انتخاب بازیگر برای سریال «خوشنام» و اینکه بازیگران فعلی انتخاب اول او بوده‌اند یا نه؟ توضیح داد: من جزو آن دسته از آدم هایی هستم که هم تئاتر خیلی می‌بینم هم کار همکارانم را می بینم. چه کار خوب چه بد، جسته گریخته می‌بینم. با توجه به تجربه‌ای که سال ها در دستیاری و کستینگ دارم، در اندازه خودم شناختی از بازیگرها و توانمندی هایشان دارم. وقتی قصه را می‌خوانی بعضی از نقش‌ها یواش یواش خودشان را پیدا می‌کنند و انگار می‌گویند چه کسی قرار است باشند. خانم رجایی فر را با وجود بازی جدی‌اش در «پایتخت» در مجموعه «خاله سوسکه» اثر آقای مسلمی دیده بودم و احساس کردم خیلی بازیگر توانمندی است که اگر سر جای خودش قرار بگیرد می تواند جواب نقش را بدهد. تقریبا ۹۰ درصد بازیگرانی که آمدند انتخاب‌های اول من بودند. هم بازیگرها نسبت به من لطف داشتند هم همکاری تهیه کننده بود که ما توانستیم نود درصد انتخاب‌های اولمان را جذب کنیم.
پیشنهاد حاجی عبداللهی برای نقش شهرام برخی را شگفت زده کرد
این کارگردان افزود: دوست داشتم از کلیشه فرار کنم. نه اینکه کلیشه چیز بدی باشد، در تمام دنیا از کلیشه‌های خوب استفاده می‌شود منتها من چون می‌خواستم قصه جدید و قابل باوری را تعریف کنم، سعی کردم بازیگران را از آن کلیشه‌ای که مخاطب درباره شان دارد کمی فاصله بدهم و ساختارشکنی کنم و بازیگران را در فضای جدیدی استفاده کنم. با توجه به توانمندی‌هایی که آقای حاجی عبداللهی دارد و من این شناخت را داشتم تقریبا از همان روزهای اولی که درگیر بستن کست شدیم در ذهن من آقای حاجی عبداللهی، شهرام بود. در انتخاب شخصیت‌های اول معمولا تلویزیون هم مشارکت دارد و نظر می‌دهند. وقتی من پیشنهاد دادم دیدم همه با تعجب نگاه کردند که چطور ممکن است آقای حاجی عبداللهی شهرام باشد ولی من خیلی محکم ایستادم و گفتم شهرام قصه من آقای حاجی عبداللهی است. در صحبت هایمان توانستم متقاعدشان کنم. بحث توانمندی بازیگر نیست بحث ویژگی های آن نقش است. ممکن است یک بازیگر خیلی خوب بر اساس ویژگی‌های نقش در یک نقش نگنجد. بر اساس شناختی که از توانایی های آقای حاجی عبداللهی داشتم ایشان را انتخاب کردم و پای انتخابم هم ایستادم. دوستان می گفتند با بازیگران دیگری که قبلا این تیپ ها را کار کردند و ممکن است کلیشه هم باشند کار کنیم. ولی من به شکل جدی با آنها وارد مذاکره نشدم چون انتخابم مشخص بود.
حمید لولایی برای یک تک دیالوگ هم فکر می کند
او درباره حمید لولایی دیگر بازیگر «خوشنام» نیز گفت: آقای لولایی یکی از باانگیزه ترین بازیگرانی است که در عرصه طنز در سینما و تلویزیون ایران کار می‌کنند. با این همه سابقه و تجارب موفق، برای یک تک دیالوگ هم برنامه دارند و فکر می‌کنند. از لحظه‌ای که به اتاق گریم می‌آید تا وقتی لباس می‌پوشد درباره نقش حرف می‌زند. وجود آقای لولایی یک نعمت و غنیمت در این پروژه بود همانطور که وجود خانم سپاه منصور نعمت بود. ما سعی می‌کردیم از تجارب هم استفاده کنیم.
سپاه منصور هم با تصدیق صحبت‌های نجف زاده درباره حمید لولایی چنین گفت: آقای لولایی چیز دیگری است. من اصلا فکر نمی‌کردم این تیپی باشد. متنش را حفظ می‌کرد می‌آمد. برخی از کسانی که کمدی کار می‌کنند فکر می‌کنند خدای کار شده‌اند و همه باید برایشان بمیرند ولی آقای لولایی قشنگ متن را می‌گفتند و اگر چیزی هم اضافه می‌کردند در وزن آهنگ جمله قبلی بود. جمله اضافی نمی‌گفتند و بازی طرف مقابلش را نمی‌گرفتند. کارهای خوبی می‌کردند که من در کمدین های دیگر ندیده بودم. آقای لولایی خیلی خوب و فوق‌العاده هستند.

ذوق یک کودک در فریده سپاه منصور و حمید لولایی
کارگردان «خوشنام» هم درباره ویژگی مثبت فروتنی در برخی از بازیگران پیشکسوت، گفت: در هنر و بازیگری هر نقطه‌ای که احساس کردیم به قله رسیده‌ایم، آن نقطه سقوط ماست چون بعد از قله باید سقوط کنیم. عمدتا پیشکسوتانی که روحیه شان به گونه‌ای است که هنوز ذوق دارند تا بتواند به دستاورد بهتری برسند، در کارشان خیلی موفقند. هم خانم سپاه منصور هم آقای لولایی وقتی پلانی را بازی می‌کردند که خوب درمی‌آمد ذوق کودک یا بازیگر جوانی را داشتند که انگار کار اولشان است. و اگر احساس می‌کردند که خوب درنیامده می‌گفتند دوباره بگیریم. خیلی از بازیگرها هستند که به نیت شغل به این کار فکر می‌کنند طوری که فقط بیایند دیالوگ‌ها را بگویند وبروند ولی بعضی از آدم ها ماندگار می‌شوند و مردم دوستشان دارند؛ آن‌ها کسانی هستند که برای مردم کم فروشی نمی کنند و تلاش می کنند طوری بازی کنند که برای مردم جذاب باشد. آقای لولایی، خانم سپاه منصور و بقیه همکارانم در این پروژه این عطش را داشتند که کم فروشی نکنند و کار خوبی انجام دهند. برای همین است که آقای لولایی، خانم سپاه منصور و برخی دیگر از عزیزان بعد از سال ها هنوز ماندگارند.
«خوشنام» دنباله دار می شود؟
نجف زاده درباره احتمال ساخت فصل دوم سریال «خوشنام» توضیح داد: تا وقتی قصه دنباله دار جذابی نداشته باشم نمی‌توانم بگویم سریال قابلیت ادامه دار شدن را دارد یا خیر. خیلی از سریال ها ادامه دار شدند و الان مد شده است ولی هیچکدام «پایتخت» نشده است و «نون خ» هم نشده است. باید هم قصه پتانسیل لازم را داشته باشد هم مخاطب دوست داشته باشد. اینکه می‌گویم مخاطب سریال را دوست دارد تا اینکه بیاییم آمارسازی کنیم و بعد دو، سه و چهار را بسازیم، دو مبحث جداست. الان برای قضاوت زود است؛ باید ببینیم مخاطب کار را دوست دارد یا نه و اینکه تیم سازنده و اتاق فکر کار هم باید طرح و ایده جذابی برایش داشته باشند. سر مجموعه «پایتخت» که سرپرست گروه کارگردانی بودم با مرحوم خشایار الوند، آقای تنابنده، آقای وارسته و آقای مقدم سر قسمت ها بحث می‌کردیم. بعضی قسمت ها ۱۰ ـ ۱۱ بار بازنویسی می‌شد تا به آن ایده خروجی نهایی برسیم. در مورد «خوشنام» هم روز اولی که فیلمنامه را به من دادند آقای زالی گفتند که ایده «خوشنام۲» را هم دارند. ولی خود من خیلی جدی نگرفتم زیرا اول باید بازخورد های سریال را ببینیم،  دوم اینکه سفارش دهنده که تلویزیون است بخواهد و سوم اینکه ایده جذابی داشته باشیم. اگر این سه رأس مثلت کنار هم کامل باشند، ما می‌توانیم فصل های بعد را هم بسازیم. ولی گاهی آمارسازی می‌شود و هنوز فصل اول و دوم دیده نشده، سه و چهار را هم می‌سازند و این در حالی است که من هر چه در جامعه سوال می‌کنم، می‌بینم اصلا کسی یادش نمی‌آید چنین پروژه‌ای بوده، این سوالی است که باید جواب داده شود.
به سریال سازی به عنوان بیزینس نگاه نکنیم
نجف زاده درباره پرسشی که باید در قبال پروژه های دنباله دار تلویزیونی مطرح شود، تصریح کرد: همه ما می‌دانیم که پروژه های تلویزیونی چقدر بودجه دارند، چقدر می‌توانند تبلیغات کنند و این مساله استثنا ندارد؛ ولی اینکه شما یکدفعه می‌بینید تمام سایت‌های خبری و صفحات مجازی که عمدتا پول می‌گیرند و تبلیغ می‌کنند، برای برخی پروژه ها آمارسازی می کنند، پرسش برانگیز است؛ البته مدیران باهوشی که با مردم زندگی می‌کنند این ماجراها را متوجه می‌شوند ولی به هر حال ما اندک مدیرانی هم داریم که ممکن است در اتاق‌های شیشه‌ای باشند و به این آمار استناد کنند و متاسفانه دچار اشتباه شوند. طبیعتا این کار اخلاقی نیست. بالاخره بودجه بیت المال است و مخاطب باید بخواهد که فرض مثال سری دوم یا سوم‌ یک کاری ساخته شود. خدا نکند که این ماجرا بخواهد تبدیل به بیزینس شود و اگر اینطور باشد، قطعا این اتفاق می‌افتد که اگر سری های بعدیِ یک کار خوب نباشد، حتما فصل اول را هم خراب می‌کند.
کارگردان «خوشنام» همچنین یادآور شد که همه ما کار می‌کنیم تا پول دربیاوریم و زندگی‌مان را بچرخانیم ولی به چه قیمتی؟ همیشه برای من «چه ساختن» مهمتر از خودِ ساختن است. بعد از سریال «زوج یا فرد» و «بوتیمار» دو سه سریال دیگر به من پیشنهاد شد اما یک سال و نیم هیچ کاری را نساختم چون متنی که بخواهد مرا درگیر کند به دستم نرسید. من برای شبکه نمایش خانگی پیشنهاد داشتم و متنی بود که از نظر خودشان فکر می‌کردند خیلی خوب است ولی الان خوشحالم که آن را نساختم چون ساخته شد و نتیجه‌اش را هم دیدیم وگرنه بالاخره همه ما زندگی داریم و دوست داریم کار کنیم. امیدوارم بتوانم همین طور طاقت بیاورم و به شکل گزینشی کار کنم.

کارگردان و تهیه کننده سریال خوشنام

قصه باید به روز باشد/یک نگرانی برای ساخت فصل دوم
سپس احمد زالی، تهیه کننده سریال «خوشنام» درباره‌ دشواری های ساخت این پروژه و اینکه آیا ایده «خوشنام ۲» را در ذهن دارند؟ توضیح داد: یکسری مولفه‌هایی برای ساخت سری دوم و سوم سریال‌ها وجود دارد که آقای نجف‌زاده به چند مورد اشاره کردند ولی به نظر من اصل موضوع قصه است. اگر خودتان احساس نکنید که کار، قصه جذابی دارد، حتی اگر توصیه یا سفارشی هم شود، باز هم آنقدر حس و حالتان با کار خوب نیست. الان چرا سریال «خوشنام» دیده می‌شود و مردم درباره‌اش حرف  می‌زنند و رضایت نسبی از آن دارند؟ اول از همه قصه مهم است و بعد توانایی کارگردان در قصه گویی است که من فکر می‌کنم اگر همین دو مولفه همین طور حفظ شود، به سری دوم هم می توان فکر کرد. ولی یک نکته دیگر هم وجود دارد و آن هم این است که باید حواسمان به به روز بودن داستان باشد. فصل‌های بعدی از  هر مجموعه زمانی موفق است که حرف روز را بزند و با مسائل روز روبه رو شود تا مخاطب حرفش را باور کند. در رابطه با «خوشنام» فکر می‌کنم این اتفاق افتاده است.
وی ادامه داد: ما ساختاری برای این کار دیدیم که الان نمی‌توانم بگویم چون داستان لو می‌رود ولی امکان اینکه حداقل سری دوم «خوشنام» ساخته شود وجود دارد. خدا را شکر استقبال‌ نسبتا خوبی هم که از کار شد، ما را مصمم‌تر کرد که به فصل دوم به شکل جدی‌تر نگاه کنیم اما همیشه یک نگرانی برای ساخت دوم مجموعه ها وجود دارد و آن سطع توقع مخاطب است. معمولا سری دوم هیچ سریالی خوب نمی‌شود چون مخاطب در فصل اول با یک سطحی از توقع روبه رو شده که انتظار دارد در فصل دوم یک چیزی ورای این باشد اما معمولا این اتفاق نمی‌افتد ولی در عین حال سری سوم موفق‌ می‌شود و این یک روال است که در کل دنیا اتفاق می‌افتد. من فکر می‌کنم حداقل برای «خوشنام» سری دوم کاملا در دسترس است؛ هم به لحاظ داستان و قصه که اصلی‌ترین موضوع است و هم اینکه سازمان صداوسیما همیشه این نگاه را دارد و می‌گوید سریالی که مردم با کاراکترهایش آشنا شده اند، به طبع خیلی راحت‌تر با آن ارتباط برقرار می‌کنند تا سریالی که اول ساخته شود تا مردم آرام آرام با آن ارتباط بگیرند. به نظرم خود صداوسیما هم علاقه مند به این موضوع است.
طنز سخت ترین ژانر است
نجف زاده که پیش از خوشنام دو سریال تلویزیونی دیگر را در مقام کارگردان ساخته و هر دوی آن ها مانند «خوشنام» فضایی کمدی و طنز داشته‌اند، در پاسخ به این سوال که دوست دارد به عنوان کارگردان طنز شناخته شود و یا اینکه تمایل دارد ژانر ‌های دیگر سریال سازی را هم امتحان کند؟ گفت: من سال‌ها در کارهای مختلف دستیاری کردم و به جرأت می‌گویم کار طنز سخت ترین ژانر است و چالش درونی من این است که همیشه سراغ سخت ترین کارها بروم. بخشی هم به این خاطر است که احساس می کنم جامعه ما امروز به طنز نیاز دارد و می‌خواهم برای لحظاتی هم که شده بتوانم حال مردم را خوب کنم. مردم به اندازه کافی حالشان بد هست؛ گرفتار مسائل اقتصادی، بیماری و مشکلات هستند، می‌خواهم حال خوب را به آن‌ها هدیه دهم و حداقل حال بد را تشدید نکنم. ولی حتما اگر موقعیت مناسب و قصه‌یی مناسبی پیش بیاید، دوست دارم ژانرهای دیگر را هم تجربه کنم. من هنوز در  شروع راه هستم. «خوشنام» سومین سریال تلویزیونی است که ساختم ولی خب سال ها دستیاری کردم و به اندازه خودم به عنوان دستیار در کارهایی که کردم سهم داشت و خیلی از آن کارها طنز نبوده است. ولی الان نیاز مردم این است که کار طنز و شاد ببینند.
مخاطب «خوشنام» می‌تواند به ما جهت بدهد
در ادامه نشست فهیمه سلیمانی، نویسنده مجموعه «خوشنام» درباره‌ اینکه فیلم‌نامه چقدر تغییر کرد و آیا به سری دوم فکر می‌کند؟ توضیحاتی را ارائه داد.
او گفت: فیلمنامه اولیه سریال توسط آقای محسن کیایی نوشته شده بود که من بعدها به گروه اضافه شدم و فیلمنامه نهایی را نوشتم. صحبت‌های درستی از جانب آقایان نجف زاده و زالی شنیدیم که قابل تامل است. ما اساسا برای شروع فصل دوم به این ها فکر کردیم و باید قصه مراحلی را بگذراند تا شروع شود. زمانی که فیلمنامه در حال نگارش بود، ما یکسری داستان‌های فرعی خیلی قشنگ و پررنگی داشتیم که می‌توانستیم به آن پر و بال بدهیم و از همان ابتدا به دلیل اینکه خط روایتی مان منحرف می‌شد، همان جا مسکوت نگه داشتیم که اگر فصل‌های بعدی پیش آمد بتوانیم استفاده کنیم اما ترجیحا آن را الکن کردیم چون روایت اصلی ما داستان شهرام و عاقبتی بود که سر خوشنام شدنش پیدا می‌کند. به نظرم به عنوان نویسنده هر چه به پایان کار نزدیک می‌شویم بازخوردهای مخاطبان را که می‌بینیم، متوجه می‌شویم که نقاط ضعف و قوتمان در فصل یک چه چیزهایی بوده و قطعا اگر هم قرار  باشد فصل دوم ساخته شود به همان نقاط ضعف بیشتر اتکا می‌کنیم و فیلم‌نامه قابل قبول‌تر  و جذاب‌تری از حیث مخاطبان می‌توانیم داشته باشیم.
سلیمانی خاطرنشان کرد: مخاطب در این امر خیلی می‌تواند به ما جهت بدهد. ما نمی‌توانیم در قسمت‌های  اول بگوییم چون بازخورد مخاطبان خوب بوده در مورد فصل‌های بعدی تصمیم بگیریم. حتما باید قسمت ها دیده شوند، نظر مخاطبان را بشنویم و بعد براساس همان نظرات می‌توانیم یک فیلمنامه جذاب‌تر از بخش یک داشته باشیم چون به هر حال آزمون و خطا بوده. من وقتی کاراکتر شهرام را می‌نوشتم خیلی از اصطلاحات را در دهانش می‌گذاشتم ولی در عین حال نگران بودم که آیا می‌تواند خوب باشد و این مدل حرف زدنش چقدر دُز خشونتش در کار را درمی‌آورد.

فهیمه سلیمانی / نویسنده سریال خوشنام

نویسنده سریال «خوشنام» گفت: به نظرم شخصیت مهربان شخصیت درستی است یا شخصیت عمه‌ها تا حدودی و دلیلش هم این بود که ما دورخوانی‌های زیادی سر صحنه داشتیم و وقتی فیلمنامه در حال نگارش بود من می‌دانستم که قرار است چه کسی بازی کند؛ بنابراین بر اساس شخصیت شان خیلی راحت‌تر می نوشتم. الان هم که همه کاراکتر ها ساخته شده اند قطع بر یقین موقعیت‌های خیلی جذاب‌تری طراحی می‌شود.
برای کارگردان و تهیه کننده «خوشنام» فیلمنامه مهم بود
این نویسنده در ادامه به توجه کارگردان و تهیه کننده «خوشنام» در بخش فیلمنامه اشاره و آن را تحسین کرد.
سلیمانی گفت: «خوشنام» شاید برای من از تمام کارهایی که تا به حال انجام دادم جذاب‌تر و دوست داشتنی تر است. چراکه آقای نجف‌زاده به عنوان کارگردان حتی در حین فیلمبرداری هم جلساتی با من و تهیه کننده می گذاشت و ما ساعت ها فیلمنامه را می‌خواندیم و ساعت‌ها بحث می‌کردیم، دیالوگ ها را تغییر می‌دادیم و این برای من خیلی لذت بخش بود که تهیه کننده و کارگران باسوادی کار می‌کنند که فیلمنامه دغدغه‌ اصلی‌شان است. متاسفانه خیلی از کارهایی که ساخته می‌شود و ما خروجی‌شان را در تلویزیون می‌بینیم، اینطور است که می‌گویند فیلمنامه ‌ای به دستمان رسیده، مجوز هم گرفتیم، بقیه فیلمنامه را کنار می‌گذارند و به بازیگر می‌گویند هر کاری بلد هستی خودت انجام بده! حتی کارگردان قلم دستش می‌گیرد و یکسری چیزها را دور می‌اندازد اما خدا را شکر در «خوشنام» این اتفاق نیفتاد؛ به دلیل اینکه تهیه کننده و کارگردانی پای کار بودند که سواد فیلم نامه داشتند و ما به در و دیوار نمی‌خوردیم. گاهی حتی خود من به عنوان نویسنده با خود می‌گفتم که چرا دقت نکردم، چقدر پیشنهادشان درست است. من فکر می‌کنم یکی از دلایل موفقیت نسبی «خوشنام» تا الان، حضور آقای نجف زاده به عنوان کارگردان و آقای زالی به عنوان تهیه کننده و شناختشان نسبت به فیلمنامه بوده است. اگر این اتفاق قطع بر یقین در فصل دوم هم بیفتد و مثل فصل یک دورخوانی‌ها و تعامل زیادی داشته باشیم اتفاقات زیادی می‌ افتد. همه ما مدیون سواد، علم و شعور تهیه کننده و کارگردان کار هستیم.
برای فیلمنامه وقت و هزینه کافی صرف نمی شود
احمد زالی در ادامه مبحث مشکل قصه و فیلمنامه در سریال های تلویزیونی، با پرسش صلح خبر مواجه شد مبنی بر اینکه شاید خود او به عنوان تهیه کننده بیش از هر کسی با وضعیت فیلمنامه های موجود در فضای فیلم و سریال آشنا باشد.
او درباره‌ی ارزیابی‌اش از کلیت فیلمنامه هایی که نوشته می‌شوند و پیشنهادهایی که به او می‌شود، اظهار کرد: واقعیت این است که هم به لحاظ ساختاری در خود سازمان صداوسیما و هم تهیه کنندگانی که فیلمنامه را بشناسند نیاز به یک بازنگری جدی است. ضمن اینکه در خود تلویزیون وقت و هزینه ای که باید برای بخش فیلمنامه گذاشته شود، واقعا صرف نمی‌شود؛ در حالی که اساس هر کاری فیلمنامه‌اش است. اغلب ما در بخش فیلمنامه ها در فشار زمانی برای نگارش قرار می‌گیریم و شاید بودجه‌ای هم که باید به عنوان دستمزد به نویسندگان پرداخت شود، در قیاس با سایر دستمزدهایی که در امر تولید رایج است قابل مقایسه نباشد؛ البته اخیرا کمی وضعیت بهتر شده اما سال هاست نویسندگان ما از این موضوع رنج می‌برند. به طبع نویسنده ای که امرار معاشش از این راه می‌گذرد، وقتی با یک بودجه اندکی می‌خواهد فیلمنامه بنویسد، مجبور است برای اینکه به کارهای بعدی برسد زودتر فیلمنامه را تمام کند ولی اگر شما به نویسنده، هم وقت کافی بدهید و هم یک حقوق و دستمزد مناسب که فرصت تحقیق و مطالعه و بازنویسی را داشته باشد و بتواند تعامل کند، حتما خروجی کار بهتر می‌شود؛ بنابراین بخش فیلمنامه خیلی مهم است.
سه سال وقت صرف فیلمنامه «خوشنام» شد
زالی یادآور شد: اگر فکر می‌کنید امروز «خوشنام» نسبتا کار موفقی شده، به خاطر زمانی است که ما روی فیلمنامه گذاشتیم. ما از سال ۹۶ با آقای کیایی و کوچکی روی فیلمنامه وقت گذاشتیم. آنها نوشتند تا اینکه سال ۱۴۰۰ به خانم سلیمانی رسید و دوباره بازنویسی شد. روابط درآمد و اشکالات ریتمی‌اش برطرف شد و حتی یکسری لوکیشن‌های اصلی با هم ترکیب شدند. فیلمنامه ای که حداقل سه سال برایش وقت گذاشته باشیم می‌تواند به یک خروجی مطلوب و منطقی برسد. از طرفی بحث تهیه کنندگانی که با فیلمنامه روبرو می‌شوند هم هست؛ چون به هر حال همه همکاران من در این صنف آدم های باسواد و تحصیل‌کرده ای هستند و اگر کار خوبی از آنها خارج می‌شود همان هایی هستند که روی فیلمنامه وقت می‌گذارند. سازمان صداوسیما هم باید به تهیه کنندگانی که فیلمنامه و طرح ارائه می‌دهند، نسبت به جذاب بودن متن تاکید داشته باشد وگرنه ممکن است ما کمتر شاهد کارهای مطلوب باشیم. فیلمنامه های زیادی دست من و همین طور بقیه دوستان می‌رسد، ولی به قول خودمان آنی که جذب کند و حرف تازه‌ای داشته باشد و حتی روایت متفاوتی داشته باشد، کمتر به چشم می‌آید.

احمد زالی ـ تهیه کننده

صحبت های این تهیه کننده در ادامه با این پرسش همراه شد که چرا تلویزیون مدتی است که دیگر نمی‌تواند با سریال هایش خیابان‌ها را خلوت کند؟ همه مدیران و برنامه سازان ظاهرا مشکلات را می دانند و در کلام و تئوری مشکلی نیست اما در عمل نتیجه آن چیزی که باید باشد نیست؛ چرا؟
زالی پاسخ داد: من به یک چیز معتقدم و همیشه هم گفته ام که تلویزیون ایران سالم‌ترین و مطمئن ترین تلویزیون جهان است؛ یعنی شما با خیال راحت می‌توانید فرزندتان را از صبح پای تلویزیون بگذارید و می‌دانید که تا آخر شب تلویزیون هیچ آموزه‌ی بدی برای فرزندتان ندارد.
این صحبت‌های زالی با این پرسش تاکیدی مواجه شد که آیا واقعا چنین است؟ که او توضیح داد: البته هر برنامه مخاطب خاص خود را دارد. وقتی شما برنامه ای برای گروه سنی ۴۰ سال به بالا می‌سازید، طبیعتا کودک ۵ ساله پای آن نمی‌نشیند و نمی‌تواند متوجه برنامه شود و یا برعکس. حرفم این است که برنامه‌هایی که برای کودکان تولید می کنند برنامه هایی نیستند که آنها را تخریب کنند و من معتقدم خروجی آنها بد نیست. به هر حال هر تلویزیونی یک ساختار انضباطی دارد و ما هم نمی‌توانیم از آن خارج شویم. تلویزیون ما هم ساختاری دارد که ما باید به آن پایبند باشیم. من به جرأت می‌گویم نزدیک‌ترین کاری که با مضمون ماه رمضانی تلویزیون تطابق داشت همین سریال «خوشنام» بود. ما مضمونی را در دل یک داستان شیرین و کمدی روایت کردیم که دغدغه‌ همه ماست. اینکه مثلا اگر دلی را شکستیم یا کسی را ناراحت کردیم اثرش قطعا به خود ما بر می‌گردد و این باور همه دنیا است و نه فقط ما.
تهیه کننده سریال «خوشنام» همچنین اشاره کرد: کاری که تلویزیون از ما خواست، انطباق رفتار کاراکترهایمان با فرهنگ جاری و ساری جامعه است. ما در پرداختن به موضوع فیلمنامه از سوی تلویزیون همراهی داشتیم. خود تِم این سریال یک شمشیر دولب برای تولیدکنندگان است؛ تمی که مستقیما مفهوم اخلاقی دارد، اگر در جریان یک داستان شیرین، اشتباه یا بد روایت شود نه تنها تاثیر ندارد بلکه کاملا تبدیل به یک کار سبک و شعاری می‌شود. یک جاهایی ما گفت و گو کردیم و سازمان صداوسیما کوتاه آمد و یک جاهایی هم ما نتوانستیم و موظف به انجام نظرات بودیم. بنابراین در نهایت معتقدم آنها (صداوسیما) هم به شکل سلبی از کار حمایت کردند.
بحث هنر صنعت را به سریال سازی مان وارد کنیم
در ادامه این نشست، پرسشی مبنی بر اینکه تلویزیون چطور نگاه کند تا وضعیت به لحاظ تعداد بیننده و رضایت از کارها بهتر شود و آیا وقتش نرسیده که با توجه به تنوع رسانه ها و حذف فیلترینگ در دنیا، تلویزیون کمی نگاهش را بازتر کند تا در نهایت به هدف نهایی که همان رسیدن پیام به مخاطب است، نزدیک شود؟ 
علیرضا نجف زاده ـ کارگردان خوشنام ـ در این زمینه توضیح داد: ما خودمان چند سال است که فیلم و سریال می‌سازیم. کشورهای همسایه مان چند سال است که شروع کرده اند؛ الان آنها کجا هستند و ما کجاییم؟ من در کشور امارات برای شبکه ای که سریال ماه رمضانی‌شان را در سال ۸۸ می‌ساختند، به عنوان مشاور کارگردان کمکشان می کردم، آنها آن زمان نوپا بودند. ما اصلا با آنها قابل مقایسه نیستیم. من می‌خواهم بگویم ما همه ـ چه در تلویزیون و چه در شبکه نمایش خانگی ـ یک خانواده هستیم. مثلا چرا کشور ترکیه الان یکی از منابع درآمدش تولید و فروش سریال است. ما وقتی می‌خواهیم چیزی را به دست بیاویم باید هزینه کنیم که بخشی از هزینه‌هایمان فضای بازی است که باید انجام بدهیم، منتهی بعدا باید روی کفه ترازو بگذاریم تا ببینیم چه چیزهایی به دست می آوریم و چه چیزهایی از دست می‌دهیم.
این کارگردان ادامه داد: ما در همین اطراف کشورمان، چند کشور فارسی زبان داریم و حتی یکسری کشورها که زبان اصلی شان فارسی نیست ولی مردمشان فارسی را می‌فهمند مثل تاجیکستان، افغانستان، بحرین و حتی خود امارات. ما خیلی می‌توانیم خوراک فرهنگی داشته باشیم اما در ساخت دچار مساله‌ایم. پروژه ای مصوب می‌شود و اعداد و ریال برای ساختش تعیین می‌شود، ولی وقتی روی چرخه تولید می‌افتد در پرداخت کاری می‌کنیم که تمام تیم تولید از کاری که کرده‌اند پشیمان می‌شوند؛ بنابراین تا زمانی که ما نگاه صنعتی و بحث هنر صنعت را به سریال سازی مان نداشته باشیم نمی‌توانیم آن جهت لازم را داشته باشیم. ما ابتدا باید به لحاظ کمی رشد کنیم و بعد کم کم به لحاظ کیفی هم می‌توانیم رشد داشته باشیم.
هنوز درگیر بدیهیات خودمان هستیم
نجف زاده همچنین تاکید کرد: به عنوان مثال همین سریال های ترکیه، اگر به خاطر داشته باشید چند سال قبل سطحشان خیلی پایین بود اما تولیدشان انبوه بود و الان ما تک و توک سریال‌هایی را از آنها می‌بینیم که دنیا را تسخیر کرده اند. من می‌خواهم بگویم که این نگاه تولیدی است. در این قبیل کشورها وقتی قرار است کاری تولید شود، تیم تولید دیگر دغدغه مسائل تولیدی و مالی روزمره را ندارند اما ما الان درگیر بدیهیات خودمان هستیم. الان ما در پروژه هایمان درگیر این هستیم که پول شام امشب را می‌توانیم بدهیم یا خیر… شفاف بگوییم … پس چطور توقع داریم که بیاییم به محتوا و کیفیت فکر کنیم؟ همه هم قبول دارند اما اینکه در اجرا چه کسی باید آستین بالا بزند و مشکل کجاست؟ به نظرم سیستم اداری مان مشکل دارد و ربطی هم به الان و یکی ـ دو سال اخیر ندارد؛ این معضل در دهه‌های اخیر بوده که به نظرم معضل ساختاری است. ما باید ساختارمان را به سمت صنعتی شدن ببریم. با این نیروهای ایرانی، از نویسنده گرفته تا سایر عوامل و بازیگران می توانیم حرف اول را در کشورهای منطقه هم در تولید و هم محتوا بزنیم ولی چرا این اتفاقا نمی‌افتد؟ به دلیل اینکه نمی‌آییم اسباب صنعتی شدن ساختار سریالی مان را فراهم کنیم. اگر این اتفاق بیفتد من قول می‌دهم حتی اگر ۱۰ پلتفرم  دیگر هم راه بیندازیم باز هم کار وجود دارد و کم کم بینندگان می‌آیند از میان آثار کمی، کیفی را انتخاب می‌کنند.
تولید که زیاد شود مخاطب باهوش انتخاب می کند
این کارگردان همچنین به برخی آثار ضعیف شبکه نمایش خانگی اشاره کرد و گفت: سال گذشته سریال «بوتیمار» از تلویزیون پخش شد و همزمان دو سریال دیگر در پلتفرم‌ها پخش می‌شد که اتفاقا دوستان عزیز، خیلی هم از من باتجربه‌تر بودند و افراد بزرگی بودند که کارها را ساخته بودند اما تعارف نداریم «بوتیمار» آنها را پس زد. من می‌خواهم بگویم در اینجا مخاطب کم کم می‌آید وسط و پلتفرم‌ها و حتی تلویزیون مجبور می‌شوند به سمت کیفیت بروند تا مخاطب داشته باشند. اگر مشکل اقتصادی و مالی صنعت فیلم حل شود همکاران ما قابلیت تولید آثار خوب را دارند. به هر حال همه جا خوب و بد هست و مردم کار خوب را انتخاب می‌کنند. مخاطبان هم باهوش اند و با کاری ارتباط برقرار می کنند که برایش زحمت کشیده شده است. 
قیمت سرسام آور تبلیغات برنامه های تلویزیونی در فضای مجازی
در ادامه این نشست موضوع تبلیغات سریال ها در فضای مجازی مطرح شد که مجتبی احمدی، مشاور رسانه ای سریال خوشنام در توضیحاتی گفت: بحث تبلیغات امروز یک نکته مهم در دیده شدن همه تولیدات تلویزیونی و پلتفرم‌هاست. الان چهار برنامه تلویزیونی نزدیک به هر قسمت میان ۲۵ الی  ۳۰ میلیون برای دیده شدن در فضای مجازی هزینه می‌کنند و اصلا پرداخت این رقم برایشان مهم نیست؛ ضمن اینکه چند برنامه تلویزیونی هستند که در سناریوهایشان بخشی نگارش می‌شود که اصلا آن بخش برای تلویزیون نیست و قرار است بریده شود برای فضای مجازی! اما این اتفاق از دو زاویه برای همه سریال ها نمی‌افتد؛ نخست اینکه در تولید یک مجموعه نمایشی برای تلویزیون، هرگز چنین هزینه ای دیده نشده؛ یعنی یک تهیه کننده برای اینکه بتواند هزینه های تولید یک برنامه تلویزیونی را جمع کند، هرگز نمی‌تواند به تبلیغات فکر کند، مگر اینکه آن اثر، اثر یک ارگانی باشد که سفارش شده باشد و حمایت شود. از طرفی هزینه هایی که شبکه‌های اجتماعی از پروژه ها می‌گیرند کار را به جایی رسانده که پرداخت آن برای همه ممکن نیست.

از سمت چپ مجتبی احمدی، امیر غفارمنش، فهیمه سلیمانی و احمد زالی

این روزنامه نگار و برنامه ساز تلویزیون ادامه داد: ما نشسته ایم و روی کاغذ حساب کردیم. اگر تصمیم بگیریم در یک حالت معمولی بخشی از سریال را در شبکه های اجتماعی وایرال کنیم که مخاطب بعد از دیدن کار دنبالش بگردد، عددی حدود هر قسمت ۱۵ میلیون تومان برای یک بخش فقط هزینه دارد؛ به عنوان مثال یک برنامه ۱۲ قسمت وایرال می‌شود و شما اگر ۱۲ قسمت ۱۵ میلیونی حساب کنید، رقم چقدر می‌شود؟! ما الان برنامه ای تلویزیونی روی آنتن داریم که در لحظه وایرال می‌شود. قطعا یک تهیه کننده معمول تلویزیون نمی‌تواند این عدد را بپردازد؛ ضمن اینکه تمام تلاشش این است که برنامه‌اش روی آنتن به مخاطبانش عرضه شود.
وقتی مخاطب به شخصیت های سریال جهت می دهد
در ادامه نشست صلح خبر، نویسنده سریال «خوشنام» با این پرسش مواجه شد که با توجه به ساخت سریال همزمان با پخش و امکان تعامل با مخاطب در فضای مجازی و بهره گیری از نظرات در شبکه های اجتماعی، این امکان چقدر به کمک نویسنده ها می آید و شما چقدر از این فضاها بهره گرفتید؟
سلیمانی بیان کرد: این موضوع بر می‌گردد به همان صحبت اولیه‌ام که گفتم. دوست دارم کار به اتمام نزدیک شود و بازخوردهای مخاطبان را ببینیم. قبلا این امکان برای نویسنده، کارگردان و تهیه کننده نبود که بتوانند با نظر مخاطبان مستقیما در ارتباط باشند چون تلویزیون آمارهایی را می‌داد که ما نمی‌دانستیم چقدر دقیق و درست است اما الان وقتی کامنت‌ها را می‌خوانیم یا مثلا یک روز بعد از پخش سریال می‌بینیم که خیلی از قسمت ها وایرال  شده، برای خود من خیلی جذاب است، چون خیلی ها آمدند و کامنت‌های مثبت گذاشتند و به نظرم همین اظهارنظرها در رسانه ها خیلی می‌تواند کمک کند. الان که نگارش فیلمنامه خوشنام به پایان رسیده و ساخت در دست کارگردان است اما قطع به یقین اگر فصل دویی هم باشد همین اظهار نظرها خیلی کمک کننده است.
چرا باید از ابتدا مشخص کنیم یک سریال ۱۰۰ قسمتی است؟
در ادامه نجف زاده وارد بحث شد و گفت: در همین کشور ترکیه که مثالش را زدیم، وقتی ساخت سریالی شروع می‌شود، ۱۰ قسمتش را به عنوان نمونه پخش می‌کنند و از طرفی سریال ها را همزمان باهم، هم پخش می‌کنند؛ یعنی کاملا فضا رقابتی است. با این کار تعداد بازدید (ویو) یک سریال که اغلب هم اینترنتی است، معلوم می‌شود، اینکه یک سریال چقدر بیننده دارد و بعد از چند قسمت تکلیفش مشخص است که آیا قصه کشش ادامه دار بودن را دارد یا خیر که اگر دارد، تیم نویسنده می‌تواند مسیر قصه را تغییر بدهند. ناگفته نماند که برخی سریال ها را هم ساختند و در همان ۱۰ قسمت اول جمعش  کردند. این گارانتی که ما بگوییم یک سریالِ صد قسمتی بسازیم، معنی ندارد، چرا باید از همان ابتدا مشخص کنیم که یک سریال ۱۰۰ قسمت باشد و بعد خودمان را مجاب می‌کنیم که برای صد قسمت تایم پر کنیم و بعد که ساخته می‌شود بودجه زیادی می برد و می‌فهیم شاید درست نبوده است. اگر ما هم به آن سمت برویم، هم می‌توانیم به روز باشیم و هم از نظرات به روز مخاطبان استفاده کنیم.

گول کامنت های مثبت و منفی اینستاگرام را نخوریم
وی تصریح کرد: آنها آنقدر از این طریق پیشرفت کرده اند که همین دو سه سال اخیر یک سریال کار کردند که قسمت آخر کار را توانستند به صورت لایو ضبط و پخش کنند. ما در این بخش خیلی عقب افتاده ایم، علی رغم اینکه نیروی انسانی خیلی توانمندتر و با تجربه تری داریم. یک نکته هم اشاره کنم که همه جامعه آنهایی نیستند که در اینستاگرام هستند؛ یعنی ممکن است تعداد خاصی در سن های مختلف حضور داشته باشند اما همه مخاطبان حضور فعالی ندارند و ما نباید گول بخوریم؛ نه از تعریف های زیادی که در کامنت ها می گذارند و نه فحاشی ها و بدگویی هایی که می کنند.
اندازه نقش مهم نیست بلکه چگونه ارائه دادنش مهم است
امیرکربلایی زاده که نقشش به تازگی در خوشنام آغاز شده، درباره اینکه نیمی از کار پخش شده و شما تازه وارد شده اید، خودتان از این مساله نگرانی نداشتید؟ گفت: من مثل همین سوال را برای کاراکتر فرزین فضول در سریال «جیران» آقای فتحی پاسخ دادم. راستش فکر نمی کردم برای یک کاراکتر کوتاه خبرگزاری ها و دوستان و رفقا به من زنگ بزنند و من اصلا توقع نداشتم؛ بنابراین سر همان کار به این نتیجه رسیدم که واقعا اندازه نقش مهم نیست بلکه چگونه ارائه دادنش مهم است. در سریال «جیران» شاید بیش از ۲۰۰ بازیگر مختلف حضور داشتند اما وقتی با یک نقش کوتاه انگشت اشاره به سمت شما می آید، یعنی اتفاق درستی بوده است؛ روزی هم که با آقای نجف زاده صحبت کردیم گفتند که نقش ماشال از یک جای قصه وارد می شود و پمپاژ می کند. ایشان گفتند من ماشال را وارد می کنم تا یک ضلع جدید به آدم های قبلی ماجرا وارد کنم.
در ادامه بحث سلیمانی، نویسنده گفت: شخصیت ماشال گذری نیست و تکمیل کننده داستان است و نبودش کاملا تاثیر دارد. ماشال قرار نیست بیاید و دو قسمت باشد، بلکه قرار است یک وزنه مهم باشد و به داستان کمک کند.
در عین حال نجف زاده گفت: برای کامل کردن پازل آدم ها ما نیاز داریم تا آدم های جدید را وارد کنیم. همین طور که امیر غفارمنش به عنوان کاراکتر بیژن هم دو قسمت پیش به کار اضافه شد آیا بیننده او را نمی پذیرد؟ چرا می پذیرید. ما داستان پروانه را در قصه شروع کردیم چون باید پازلش تکمیل شود. قصه ما قصه ای است که ما از این بازیگران باز هم خواهیم داشت که ناگهان وارد می شوند. شهرام یک لیستی دارد که آدم هایش را پیدا می کند. ما هم در مرحله فیلمنامه و کست طوری برنامه را پیش بردیم که در هر چند قست با یک بازیگر خوب قصه را پمپاژ کنیم.

حس کردم من این نقش را بازی نکرده ام!
امیر غفارمنش، بازیگر نقش بیژن هم درباره تاثیرگذاری تعامل بازیگر با کارگردان در موفقیت یک اثر نمایشی، با نقل قولی از حمید سمندریان، صحبت هایش را اینگونه آغاز کرد: بازیگر باید آنقدر ایده بدهد که کارگردان سر درد بگیرد. در رابطه با کاراکتر هومن و بیژن باید بگویم که برخی ها آنقدر در زندگی شان خسارت زده اند که تپه ای نبوده که گُل گاری نکرده باشند. من هم حس می کنم تماشاگر با دیدن این کار باید حواسش باشد که مثلا اگر من بخواهم جبران خسارت کنم چه می شود؟ پس به این نتیجه می رسد که جبران خسارت کار آسانی نیست ولی آدم خوبی بودن کمی راحت تر است.
او سپس درباره کاراکتر بیژن توضیح داد: درباره کاراکتر خودم وقتی آقای نجف زاده با من صحبت کرد، گفت شخصی را می شناسد که همین شخصیت را دارد و به من گفت که می خواهم این توهم را به این شکل داشته باشی و حتی اولش گفت بیژن یک آدم نشئه است که مواد زده؛ مثل دوپینگی ها، اول کمی قلدر و پررو است ولی کم کم به دلیل اینکه به او مواد نمی رسد مچاله می شود. او به من گفت می خواهم آرام آرام این منحنی را داشته باشی و من هم کم کم در بیان و لحن این ویژگی ها را حس کردم. به جان بچه ام قسم می خورم وقتی سریال را در تلویزیون دیدم، حس کردم من این نقش را بازی نکرده ام. حتی در یکی دو جا به حال بیژن گریه کردم و دلم برایش سوخت. در یک جا برای کاراکتر سحر واقعا دلم سوخت چون همه ما این حس را تجربه کرده ایم که وقتی دو نفر همدیگر را دوست دارند ولی کنترل می شوند، چه حسی دارند. آنجا بغضم گرفت و بهم ریختم.
اهمیت گریم در ایفای یک شخصیت
غفارمنش در ادامه به تاثیرگذاری گریمش در ایفای نقش اشاره کرد و گفت: گریمور من در خلق شخصیتم بسیار تاثیرگذار بود. آقای خلج تا به حال چندین بار من را گریم کرده است. در برنامه عموپورنگ نقش یک سگ را داشتم که عالی کار کرد. در خوشنام هم از او خواهش کردم تا شخصیتم را دربیاورد و من را کمک کند که اتفاقا خیلی کمک کرد، حتی در طراحی، موهای من را کمی تراشید.

امیر غفارمنش در حال نشان دادن گریم موهایش در خوشنام

کارگردان «خوشنام» در ادامه صحبت های غفارمنش درباره اهمیت گریم گفت: ما با تمام طراحان صحنه و همین طور آقای خلج قبل از اینکه بازیگران وارد کار شوند به لحاظ گریم، ظاهر و حتی اتمسفر و لوکشینی که بازیگران قرار است در آن قرار بگیرند، ساعت ها بحث و گفت وگو کردیم و مهم برایمان تاثیرگذاری است؛ دقیقا همین موضوعی که امیر غفارمنش به آن اشاره کرد. سکانسی دید که خودش برای خودش گریه کرده، یعنی مجموع این همکاری ها تاثیر گذاشته و این حاصل زحمت های تمام بچه های پشت دوربین است.
وی سپس بیان کرد: تقریبا تمام بازیگرانی که درگیر «خوشنام» شدند، با دلشان آمدند. ممکن است لحظات کمتری مقابل دوربین باشند اما به همان اندازه لحظات بیشتری فکر کاراکترشان بودند تا نقش را خوب ایفا کنند. ما ساعت ها با هم بحث کردیم، حتی در مورد نقش های کوتاه همه بچه ها واقعا لطف داشتند و اعتماد کردند و خودشان را درگیر کردند و من هم وظیفه اخلاقی خودم می دانستم که وقتی با آقای زالی و خانم سلیمانی در مورد شخصیت ها بحث می کردیم، در جواب می گفتم این آدم با یک ایده آمده و من باید جواب این اعتماد را بدهم و در نهایت هم خروجی این بحث و دعواها مخاطب است که در واقع از کش و واکش های قصه لذت ببرد. خوشحالم تا جایی که دستمان باز بود و بلد بودیم این کار را انجام دادیم.

انتهای پیام                                                                                

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید