همانطور که پیشبینی میشد بعد از جشنواره تئاتر فجر، مدیر جدید اداره کل هنرهای نمایشی معرفی شد؛ کاظم نظری که در رزومهاش آمده خود اهل تئاتر است و متعلق به همین خانواده. هرچند برای بعضی از اهالی تئاتر چندان شناختهشده نیست. اگر تعطیلات نوروز را کنار بگذاریم، او حالا بیش از یک ماهی است که […]
همانطور که پیشبینی میشد بعد از جشنواره تئاتر فجر، مدیر جدید اداره کل هنرهای نمایشی معرفی شد؛ کاظم نظری که در رزومهاش آمده خود اهل تئاتر است و متعلق به همین خانواده. هرچند برای بعضی از اهالی تئاتر چندان شناختهشده نیست.
اگر تعطیلات نوروز را کنار بگذاریم، او حالا بیش از یک ماهی است که بر مسند مدیریت نشسته است که طبیعتا زمان زیادی برای قضاوت عملکردش نیست و از آنجاکه قرار است برنامههای خود را از طریق رسانهها اطلاعرسانی کند، ما در صلح خبر بنا را بر یک گفتگوی جزیینگرانه گذاشتیم و کوشیدیم از کلینگری بپرهیزیم و موارد را با مصداقها مشخص کنیم. در این گفتگو اسامی بیشتری گفته شد که بعضی از آنها در بازخوانی متن حذف شدهاند. مصاحبه ما زمانی انجام شد که هنوز اتفاقاتی مانند توقیف نمایش «خونینزار» رخ نداده بود.
نظری، مدیری است که از واژه سانسور خوشش نمیآید و تاکید دارد هر هنرمندی که خلاف مصالح نظام کار نکند، مشکلی برای فعالیت نخواهد داشت. میگوید در تئاتر نیروهای امنیتی حضور ندارند و میپذیرد که در طول زمان ممکن است نگاههای سلیقهای در شورای نظارت وجود داشته باشد.
در این گفتگو پرسشهای ریزتری هم مطرح شد که برای پرهیز از طولانی شدن مطلب، پرسشها را حذف و پاسخ آنها را در متن گفتار حفظ کردیم.
گفتگوی صلح خبر را با مدیر جدید اداره کل هنرهای نمایشی پیشرو دارید:
_ اجازه بدهید مصاحبه را با یکی از صحبتهای خودتان آغاز کنیم. در یکی از گفتگوهای رادیوییتان خبر دادید هنرمندانی را که از تئاتر دور بودهاند برای کار کردن دعوت میکنید. هنرمندان متفاوتی هستند که با فاصلههای زیادی کار میکنند مانند دکتر رفیعی، حمید امجد،حمید پورآذری، نصرالله قادری، مهرداد رایانی مخصوص و … منظور شما کدام طیف از هنرمندان است؟
اداره کل هنرهای نمایشی ضمن تاکید بر تکریم جایگاه هنرمندان ارزنده تئاتر کشورمان به هیچ هنرمند عزیزی نمیگوید کار کن یا نکن، در این اداره همه میتوانند کار کنند و پیشنهادهای نمایشی خود را به سالنها و شواری نظارت ما ارایه دهند. همچنانکه در این چند روز تعدادی از هنرمندان شناخته شده تئاتر کشورمان، پیشنهاد اجرایی خود را مطرح کردهاند و من نیز متنهای ارسالی را برای شورای نظارت و ارزشیابی فرستادهام. بنده و همکارانم در اداره کل هنرهای نمایشی دوست داریم پیشکسوتان و کسانی که عمر و جوانی خود را برای کار هنری گذاشتهاند، کار کنند. مملکت متعلق به همه است و همه در این کشور سهمی دارند. کسی نمیتواند جلوی کار دیگری را بگیرد. هر کس که در حوزه فرهنگ و هنر توانایی و ایدهای داشته باشد، میتواند کار کند. حال ممکن است بحث حمایت اداره کل از آثار نمایشی مطرح شود. قبل از عید تلاش بسیاری برای دریافت بودجهای انجام دادیم و حدود یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان برای بسیاری از هنرمندان اعم از جوان تا پیشکسوت پرداخت شد. شاید مبالغ کمی بوده باشد اما به همه تا آنجا که میزان بودجه اجازه داده، در حد توان حمایتهای لازم انجام گرفته است. البته طیفی هستند که به دلیل مسائل مالی شامل آنها نشده است. الان هم جناب وزیر که خود در پی عدالت هنری هستند، ما را مکلف کردهاند به هنرمندان رسیدگی ویژهای داشته باشیم چراکه از منظر دولت، هنرمندان ثروت کشور هستند. ولی میدانید که در وضعیت تحریم هستیم و دشمن از هر طرف بر ما فشار میآورد و تمام پولهای ما بلوکه شده. اگر شرایط مساعدتری در حوزه اقتصادی بعد از مذاکرات برجام مهیا شود، حمایتهای خیلی خوبی خواهیم داشت. ضمن اینکه میکوشیم از مجلس بودجهای دریافت کنیم .
_ برای تولید تئاتر؟ یعنی مرکز به عنوان تهیهکننده فعال شود؟
بله برای تولید تئاتر ولی نه به معنای اینکه مرکز تهیهکننده شود بلکه بتواند از آثار حمایت کند. گروههای نمایشی باید بتوانند خودشان تهیهکننده بیابند و مدیر تولید داشته باشند. ما باید بسترهای شکلگیری تئاتر حرفهای را که در خارج از کشور از طریق کمپانیها انجام میشود، فراهم کنیم. الان که به دلیل شرایط کرونا و وضعیت اقتصادی، تئاتر در سبد مصرف خانوار نیست، باید اینجا وارد عمل شویم و کمک کنیم. اگر این بستر فراهم شود و هنرمندان همیشه تلاشگر حوزه تئاتر همراهی کنند، یقین دارم که اساسا نیازی به حمایت دولت نخواهند داشت. مانند بسیاری از کشورها میتوانند با تولیدات نمایشی، اقتصاد خود را فراهم کنند. یک محصول هنری که هزینه زیادی برای آمادهسازی آن صرف میشود، باید به خوبی عرضه شود. چرا نباید در شهرهای گوناگون و بازارهای بینالمللی عرضه شود؟ بنابراین اگر متن، گروه اجرایی، سالن و … را درست انتخاب کنیم، بویژه کارگردانهای جوان ما فقط برای دریافت بسته حمایتی کار نکنند بلکه به اقتصاد ، سالن، محتوای کار، بسترهای تبلیغاتی در سطح شهر و رسانهها و … فکر کنند، میتوانند درآمدزایی خوبی داشته باشند.
البته طی روزهای گذشته صحبتهایی درباره تعدادی از هنرمندان مطرح شد که گرچه فروش گیشه آنها میتواند پاسخگوی هزینههای تولید کارشان باشد ولی گویا اجازه کار در سالنهای دولتی به آنان داده نشده است.
این هنرمندان متون خود را به شورای نظارت دادهاند و در حال بررسی است. اگر کارشان در شورا تایید شود، هیچ مشکلی برای اجرا ندارند.
_ به شورای نظارت اشاره کردید و از سوی دیگر فرمودید همه هنرمندان میتوانند کار کنند ولی به نظر میرسد در این شورا رویکردی سلیقهای وجود دارد.
هر نمایشنامهای که از نظر مسائل انقلاب، نظام، مملکت، مسائل اجتماعی و … در راستای قوانین جمهوری اسلامی باشد، میتواند اجرا شود. اگر منِ نوعی بخواهم در کشور آلمان نمایشی اجرا کنم، اگر در راستای تفکر و نظام حاکم بر آن کشور نباشد، مطمئن باشید اجازه کار نخواهم یافت چون تجربه کار در آلمان را دارم، این را میگویم. با بهترین کارگردانهایی که شما فکرش را نمیکنید، کار کردهام. آنان هم به این مساله واقف هستند که باید در چارچوب نظام حاکم خود فعالیت کنند.
_درست است ولی ظاهرا درباره بعضی افراد حساسیتهایی وجود دارد.
این طور نیست مگر اینکه خودشان حساسیت ایجاد کنند.
_مثلا چه کنند؟
خودم را مثال میزنم. مثلا منِ نوعی حرفهایی بزنم که در واقع سیاهنمایی است. اگر امروز این سقف بالای سر ماست، به این دلیل است که بسیاری از عزیزان این کشور و نزدیکان خود من برای این انقلاب و کشور خون دادهاند، فرزندانشان نتوانستهاند تحصیل کنند، همسرشان درگیر هزار بیماری روحی روانی شده است. چه کسی باید پاسخگوی اینها باشد. وقتی من در آثار نمایشی خود مسائل را بد جلوه میدهم و در خارج از کشور سیاهنمایی میکنم، مثل این است که بیایم منزل شما و به خوبی از من پذیرایی و به من احترام کنید، بعد من به شما بیاحترامی کنم، مسلما ناراحت میشوید. اساسا مشکلی با هیچ هنرمندی نداریم و فکر نمیکنم نظام هم با هیچ هنرمندی مشکل داشته باشد ولی به هر حال باید به قوانین کشوری که در آن زندگی میکنیم، احترام بگذاریم. هر جای دنیا اگر خلاف هنجارهایشان رفتار کنید، به بدترین شکل با آدم برخورد میکنند. با کسی مشکل نداریم ولی شخصا زمانی که مسئولیت نداشتم و مانند شما همین توقعات را داشتم، به عینه میدیدم بعضی از دوستان پول دولت را میگیرند و از فضا و حمایت دولت هم استفاده میکنند ولی دهن کجی هم میکنند. شخصا پیش از این مسئولیت هم برایم سئوال بود که چرا بعضی افراد در نمایشهایشان علیه دولت و نهادی که به آنان امکانات و فضای کار داده، بیانیه میخوانند. در حالیکه دولت میتوانست همین امکانات را در اختیار هنرمند دیگری بگذارد. به عنوان یک تئاتری که مسئولیت دولتی نداشتهام، به من برخورده است. چنین مشکلاتی هم داریم که شما یا مسائل پشت پرده را نمیدانید، هنرمندان هم که ظریف و مهربان و خاص هستند و بعضا همه ابعاد مسائل را مطرح نمیکنند و یک طرفه قضاوت میکنند. من معتقدم اگر هم مشکلی هست، باید درباره آن گفتگو کنیم ولی وقتی یک طرف از دور به شما سنگ پرتاب میکند و داد و بیداد راه میاندازد، قطعا منِ نوعی با چنین فردی، کاری نخواهم داشت. البته این رویکرد من در اداره کل نیست و دوستان خانه تئاتر، خانه هنرمندان، انجمن صنفی عروسکی را دعوت کردم. ما میخواهیم با هنرمندان عزیز تئاتر ارتباط داشته باشیم ولی در راستای مباحث حاکمیت و نظاممان. باید همه برای حفظ حاکمیت، دست به دست هم بدهیم. قرار نیست من به اسم تئاتر یا هر چیز دیگری، ذهن مردم را آشفته و هنرمندان را نگران کنم. چه کسی گفته کاظم نظری برای نگران کردن دیگران کار تئاتر کند؟
_طبیعتا قوانین نظام باید رعایت شود. هنرمندان هم به عنوان شهروندان این جامعه نسبت به کشور خود حساسند. اگر معضلات اجتماعی را در کار هنریشان مطرح میکنند، به معنای سیاهنمایی یا دهنکجی نیست.
هیچ کس با نقد سازنده مشکلی ندارد. بارها مقام معظم رهبری بر نقد سازنده تاکید کردهاند و کسی جلوی چنین نقدی را نمیگیرد ولی اگر منِ نوعی فقط نظرات شخصی خود را بیان کنم و اجازه ندهم طرف مقابلم حرف بزند و راهکار هم ندهم، این میشود نقد یکطرفه یا همان دهنکجی. اگر تئاتر، نقد نکند که اصلا تئاتر نیست ولی نقد تئاتر باید سازنده باشد. راهکار هم بدهد نه اینکه صرفا بلندگویی دست بگیریم، آن هم بلندگویی که متعلق به خودمان نیست و به جای دیگری تعلق دارد، و فقط از زاویه خودمان، مسائل را مطرح کنیم. ما هم به ضرورت نقد سازنده واقفیم چون بدون آن، اصلا کنشی رخ نمیدهد ولی کنش باید سازنده باشد نه تخریبگر تا بتوانیم به جامعه، سیاستمداران، سیاستگذاران فرهنگی کشورمان و … کمک کنیم. بنابراین این انتقاد نباید طوری مطرح شود که من نوعی جرات نکنم خانوادهام را به تماشای تئاتر ببرم. خود من که تئاتری هستم، جرات نمیکنم خانوادهام را به برخی از آثار نمایشی به صحنه رفته ببرم چون بعضی آثار حرفهای زشت و ناپسندی را که در الگوی خانوادگی من تعریف نشده، بیان میکنند. این اتفاق به این دلیل میافتد که آن دوست تئاتری به جای هر راهکار دیگری برای جذب مخاطب و فروش گیشه، فکر میکند با الفاظ رکیک و رفتارهای ناپسند یا طرح مسائل غیر شرعی و غیر اخلاقی، میتواند مخاطب جذب کند ولی چرا یک خانواده باید برای دیدن چنین کاری هزینه کند. تماشاگری که برای دیدن تئاتر هزینه میکند، باید از آن حظ ببرد اما متاسفانه کیفیت برخی از کارها هم پایین آمده است. در این مدت کوتاه عدهای از دوستان تئاتری برای اجرای نمایشهایشان تماس میگیرند ولی بعد از چند بار پرسش و پاسخ و پیگیری، در نهایت میگویند ۵۰ میلیون به ما میدهید؟ مگر اینجا بانک است؟! رویکردها قدری عوض شده و متاسفانه به دلیل اشکالات سیستم آموزش کشور که میخواهند سر جوانان را گرم نگه دارند و درگیر تحصیلشان کنند، سالانه ۱۲۰۰ فارغالتحصیل تئاتر داریم که شغل میخواهند ولی سیستم آموزشی، به اقتصاد و آینده آنان فکر نکرده است. اصلاح این موارد را جزو برنامههایم گذاشتهام. میدانم هنرمندان در این دو سال درگیر چه مشکلاتی بودهاند. خود من هم اگر معلمی نمیکردم، زندگیام سخت میگذشت. شما مطمئن باشید برای حل مشکلات این سالهای تئاتر و جامعه هنرمندان تئاتر معاون هنری، وزیر و … همه در پی حل مشکلات هنر نمایش هستند ولی متاسفانه بعضی رسانهها کمی بداخلاقی میکنند و اخبار کذب ارایه میدهند. اگر اخلاق حرفهای را رعایت کنیم و با جامعه و سیاست گفتمان داشته باشیم، میتوانیم کارمان را خوب پیش ببریم. بعضی عزیزان مدام تماس میگیرند که چرا درخواستهای اجرای ما رد شده و میپرسند با ما مخالف هستند. پاسخ من این است که چرا چنین دیدگاهی دارید، به هر حال تصویب یک کار، روالی دارد. اگر آن مراحل درخواست مجوز را در بازه زمانی درست خود رعایت نکنید، نمیتوانیم شتابزده کاری از پیش ببریم. میپذیرم که این فرآیند را باید تسهیل کنیم تا هنرمندان اذیت نشوند و در صددیم تسهیلاتش را فراهم کنیم. حرفم این است که هنرمندان از جامعه جدا نیستند. همه عضو یک خانوادهایم ولی مهم این است که به یکدیگر وصل شویم و کار من این است. باید بکوشیم مشکلات هنرمندی را که منتقد یا آرتیست است، با گفتگو برطرف کنیم و افراد را کنار نزنیم زیرا امثال آقای رحمانیان و دیگر دوستان عمرشان را بر این کار گذاردهاند و احترامشان بر من واجب است. باید با هم گفتگو کنیم تا اگر مسالهای هست که به اعتقاد من نیست، برطرف شود.
_ پس این گونه نیست که بعضی کارگردانها برای کار کردن در سالنهای دولتی ممنوعیتی داشته باشند؟
به شخص کاری ندارم اما گاهی منِ نوعی خطایی کردهام که باید آن را بپذیرم و پاسخگو باشم. شاید به منِ (کاظم) نظری بگویند به دلیل خطایی که کردهای مدتی کاری را انجام نده یا در جای دیگری انجام بده. یک مدیر برای موفق شدن باید صراحت داشته باشد. من صادقانه میگویم منی که خودم تئاتری هستم، اگر خطاهای متعددی کرده باشم، نباید توقع داشته باشم مورد تشویق قرار بگیرم. منظورم نقد سازنده نیست. همه خوب و بد را که میتوانیم تشخیص بدهیم. منظور این است که هنرمندی گروهش را اذیت نکرده باشد. نمونههایی داریم که کارگردان قرارداد بسته و مبلغ حمایتی مرکز و دیگر حمایتها را دریافت کرده ولی دستمزد بازیگرانش را نمیدهد یا موارد دیگر. مثلا گاهی کسی مطالبی را مطرح میکند که کذب محض است و نظام، حاکمیت، مسئولان نظام و … را زیر سئوال برده، باید به چنین کسی پاداش داد؟! کجای دنیا چنین میکنند. البته نمیخواهم کسی مجیزگوی ما باشد ولی صادق باشیم. اگر نقدی به مسئولی باشد، با گفتگو میتوانیم آن را حل کنیم.
_اینکه کاری نقد سازنده داشته باشد، سیاهنمایی نکند و در عین حال مجیزگو هم نباشد، کمی تناقض دارد چون به هر حال در شورای نظارت نگاه سلیقهای هم وجود دارد. مثلا ممکن است کاری از نظر کارگردان، نقد سازنده باشد و از نظر شورای نظارت، سیاهنمایی قلمداد شود.
لطفا یکطرفه قضاوت نکنیم؛ کاری که هنرمندان هم انجام میدهند. اینجا کسی با نگاه حذفی، نمایشنامهها را نگاه نمیکند. شما مطمئن باشید اسلوب درام مهم و نیازهای جامعه فرهنگی در اولویت است. اما بعضی نمایشنامهها ربطی به نیازهای فرهنگی جامعه ما ندارد. هر تولید کنندهای محصول خود را برای خریدار عرضه میکند. حال اگر محصولی خریدار نداشته باشد، اداره کل هنرهای نمایشی به عنوان نهادی که از تئاتر حمایت میکند و امکاناتی همچون مکان اجرا، نیروی انسانی و … را تامین میکند، آیا نمیتواند بگوید این کار جوابگوی نیازهای امروز جامعه نیست. هنرمند چون در پی اجرای متن مورد علاقه خود است، دیگر توجه چندانی به نیازهای جامعه ندارد. در کلاسهای کارگردانیام به دانشجویان میگویم برای انتخاب یک متن به نیازهای جامعه دقت کنید نه نیازهای شخصی خود.
-ولی پرداختن به نیازهای جامعه، سبب گرفت و گیر کارها میشود و خیلی اوقات تحمل حرف این نمایشها برای بعضی، راحت نیست. به همین دلیل خیلی از کارها در شورای نظارت به در بسته میخورند یا سانسور میشوند یا …
اینجا سانسور نداریم و ارزیابی است.
-اصولا اولویتهای اصلی شما برای انتخاب آثار چیست؟ مثلا یک زمانی برای کارهای هنری از جمله در سینما به طور مشخص تاکید میشد که نگاه همراه با امید در اولویت باشد. وقتی شما همه هنرمندان را به کار دعوت میکنید، چه نوع آثاری برایتان اولویت دارد؟
همان امید. امید واهی هم نه، امید واقعی ولی درست و نه با کلمات رکیک یا رفتار ناپسند. آیا مخاطب دوست دارد بازیگر روی صحنه سیگار بکشد و در صورت او دود کند؟ چرا این اتفاقها در سالهای دور نیفتاده، چون امروز حتی در زندگی اجتماعیمان هم کمی بیاخلاق شدهایم و دو برابر همین بیاخلاقی را به تئاتر آوردهایم و فکر میکنیم با این کار میتوانیم مخاطب جذب کنیم. متاسفانه برخی از هنرمندان دوست دارند کاری کنند تا اجرای نمایششان تعطیل شود و از این تعطیلی بهرهبرداری کنند. اینها موجب میشود تئاتر به سرمنزل مقصود و جایگاه راستین خود که بیانگر حقیقت است، نرسد. تئاتر باید مسائل انسانی، اخلاقی، عرفانی و زیباییها را بیان کند. مگر شکسپیر از بیاخلاقی میگوید. خدای نخواسته منظورم این نیست که فقط باید شکسپیر کار کنید بلکه مقصودم این است که مسائل انسانی و اخلاقی در درام شرط اول است. اما آیا در تئاترهای ما این وجود دارد؟ باید گفت در بعضی هست و در بعضی دیگر نیست. متاسفانه تعدادی از گروهها هستند که به صورت قارچی رشد کرده و بدون هدف و برنامه هم کار میکنند.
_بخشی از این وضعیت به دلیل کرونا هم هست که در این مقطع بسیاری از هنرمندان حرفهای کار نکردند و شما به عنوان مدیر کل باید چهرههایی را دعوت به کار کنید که آثار ارزشمندی اجرا کردهاند. مثل محمد رضایی راد، دکتر رفیعی و … آیا از این دوستان دعوت میکنید؟
بله. جزو برنامه هایم هست که این دوستان را دعوت و حتی حمایت کنیم تا مردم دوباره به تئاتر بازگردند و سالنها رونق پیدا کنند.
_در میان صحبتهایتان گفتید باید کاری کنیم که فاصله هنرمندان و مدیریت کم شود. از دوره پیش از شما اتفاقی افتاده که نگرانی و فاصله مضاعفی ایجاد کرده، به این معنا که یک کارگردان برای ثبت درخواست اجرای خود باید اسامی تکتک اعضای گروه را همراه با مشخصات شناسنامهای ارایه دهد و گویی در این وضعیت، یک نگاه امنیتی وجود دارد.
اصلا این طور نیست. این نگاه اشتباه و برآمده از همان مطلبی است که گفتم؛ اینکه بعضی بچههای تئاتر با چنین نگاههایی برای خود پرستیژی درست میکنند. در حالیکه همه برای دریافت هر تسهیلاتی، باید کارت ملی ارایه دهند.
-ولی گروهها در این وضعیت احساس ناامنی میکنند.
چرا باید احساس ناامنی کنند؟ مگر با ارایه مدارک شناسایی، کسی جلوی کارشان را گرفته یا آنان را به زندان برده. شما از آن سوی ماجرا مطلع نیستید. کارگردانی که از مرکز هنرهای نمایشی حمایتی میگیرد، باید آن را میان گروه اجرایی تقسیم کند. از کجا بدانیم چند نفر در یک پروژه فعالیت میکنند. اگر تعداد اعضای آن مشخص نباشد، شورای حمایت بر چه مبنایی باید از گروههای نمایشی حمایت کند؟ همین شیوه در تلویزیون هم هست.
-همه که قرار نیست در سالن دولتی کار کنند.
چه فرقی میکند، چون قرار است از گروههایی که در مجموعههای خصوصی کار میکنند نیز حمایت کنیم. بخشی دیگر هم برای کسب اطلاعات است برای ثبت در معاونت اطلاعات و برنامهریزی تا مشخص شود چه تعداد نمایش با چه تعداد نیروی انسانی اجرا شدهاند. در این شیوه، نیروی انسانی فعال در کارها را با شناسه کد ملی میشناسیم که بیشتر به خاطر ثبت آمار و ارقام است. بدون آمار چگونه میتوانم بودجه تئاتر را به تناسب فعالان آن، برنامهریزی کنم. باید هویت اینها در جایی احراز شده باشد. هنرمندان اینها را نمیدانند و نگران میشوند که میخواهیم با این مشخصات چه کنیم.
-شاید به این دلیل است که در چند سال گذشته حضور نیروهای امنیتی در تئاتر خیلی زیاد شده و این جامعه تئاتری را بدبین میکند.
ما اینجا نیروی امنیتی نمیبینیم.
-شما این را میفرمایید و در گفتگوی رادیوییتان هم اشاره کردید که مثلا درباره موضوعی مانند ممنوعیت حرکت در تئاتر چنین بخشنامهای به شما ابلاغ نشده است. ولی میبینیم بعضی از فعالان این حوزه دچار مشکل و محدودیت شدهاند.
اصلا اینطور نیست. تا به حال با چنین مسالهای رو به رو نشدهام و هیچ کس در این زمینه به من مراجعه نکرده.
-مطالبی را هم که در فضای مجازی توسط بعضی از فعالان این حوزه منتشر شده مبنی بر اینکه در صفحات خود نوشتهاند که به یک دستگاه اطلاعاتی تعهد دادهاند تا در این حوزه فعالیتی نکنند، ندیدهاید؟
تا به حال با چنین موردی رو به رو نشدهام. کسی هم به من مراجعه نکرده که بگوید از من خواسته شده به جای خاصی مراجعه کنم الا اینکه کسی در بیرون خلافی انجام بدهد. قطعا اگر چنین شود، فرد متخلف را صدا میکنند و میگویند خلاف کردهای. ولی تا به حال مواجه نشدهام که جلوی کار هنری کسی را در داخل کشور بگیرند. کسی هم نگفته کاری را تعطیل کنید. همه کارها در حال اجرا هستند. حتی همان کار آقای رحمانیان هم قطع به یقین اجرا میشود. با ایشان گفتگو میکنیم و اگر در متنشان مسالهای هست، منتقل میکنیم تا برطرف کند. اصلا اجازه نمیدهیم کاری تعطیل شود چون برای هر کاری زحمت کشیده میشود. بنابراین اگر اشکالی وجود داشته باشد، میگوییم تا اصلاح کنند مگر اینکه آن نمایش اصلا قابلیت اجرا نداشته باشد و کاملا برخلاف نظام باشد.
-تا به حال اثری رسیده که کاملا رد شده باشد؟
خیر. ببینید ما شورای نظارت و ارزیابی داریم. به همه دوستان هم گفتهام اگر کاری اشکال دارد، با نویسنده صحبت کنید تا برطرف کند. خود من از ۱۲ سالگی در کار تئاترم و حدود ۴۰ سال است در این حوزه فعالیت میکنم. حتی یک بار هم برای هیچ یک از نمایشهایم مشکلی پیش نیامده. حرف خود را زدهام ولی جوری زدهام که به کسی برنخورد، به کسی توهین نکرده یا کسی را زیر سئوال نبردهام، اعتبار جایی را مخدوش نکردهام. همواره تلاش کردهام کسانی را که برای نظام و مقدسات من زحمت کشیدهاند و عمر و جوانی خود را گذاشتهاند، زیر سوال نبرم. چون آنان با اعتقادی این کار را کردهاند. مادر شهیدی که فرزند خود را دو دستی برای انقلاب داده، از من و شما انتظاراتی دارد. دوست ندارد خون فرزندش را به راحتی پایمال کنیم. همه جای دنیا هنرمندان احساس مسئولیت میکنند. ما اینجا مسئولیتپذیر نیستیم و این مسئولیت را به گردن افراد سیاسی و اقتصادی میاندازیم در حالیکه هنرمند هم تعهداتی دارد. اشکال ما این است که در دانشگاهها به دانشجویان مسئولیتپذیری را یاد نمیدهیم. چرا در کشورهایی مانند ْآلمان و فرانسه هنرمندانشان به اندازه ما مشکل ندارند؟ چون آنان مسئولیتپذیر هستند و میدانند جامعه چه میخواهد و باید با نظام و سیاست کشور خود چگونه برخورد کنند. ما هم فرهنگ و دین و شریعت خود را داریم، ما که نمیتوانیم از آنان تبعیت کنیم و مهم است که مسئولیت خود را بپذیریم ولی وقتی نمیپذیریم برای خودمان و تئاتر کشور مشکل درست میکنیم. تئاتر ما رشد نمیکند چون مدام درگیر همین مسائل است. اگر در همان چارچوب بتوانیم کار کنیم، قطع به یقین در رشد تئاتر مملکتمان موثر خواهیم بود.
-هنرمندان زیادی داریم که نسبت به مسال اجتماعی یا جنگ احساس مسئولیت میکنند. کسی به اندازه علیرضا نادری درباره جنگ کار نکرده است ولی برای هیچیک از نمایشهایش کم، دچار دردسر نشده است. هنرمندان هم تا جایی میتوانند تحمل کنند.
واقفم که سلیقههایی هم اعمال میشود اما سعی کردهام این سلیقهها در حوزه مدیریتی خودم خیلی دخیل نباشد بلکه تخصص، سلامت و صداقت برایم خیلی مهم است و گفتهام حتی اگر مرا نقد میکنید، با صداقت چنین کنید و دنبال سوءاستفاده و درست کردن بار خبری برای شبکههای خارج از کشور نباشید، برایم محرز شده بعضی دوستان از بعضی موسسات پول میگیرند که اینجا کار تئاتر بکنند و در آن حرفهای عجیب و غریب بزنند. اما اگر نمایشی در راستای ذات اصلی تئاتر باشد ، مطمئن باشید که دولت حامی است. وقتی وزیر محترم ارشاد میگوید در کشوری فرهیخته زندگی میکنم و دوست دارم آثاری فرهیخته ببینم، با این وضعیت مواجه نشود که خانوادهای بعد از دیدن یک نمایش شرمنده فرزند خود شود. پول بلیت هم بماند که یک خانواده چند نفری برای دیدن یک تئاتر ۵۰۰، ۶۰۰ هزار تومان باید هزینه کند و بعد از دیدن نمایش ناراضی باشد. از چه کسی میخواهد پولش را پس بگیرد؟ مگر این پول را راحت به دست میآورند که صرف دیدن یک کار بیارزش کنند. اگر اروپا بود، پدر تهیهکننده را درمیآوردند. مانند نمایش یکی از فیلمهای آقای کیارستمی در ایتالیا که تماشاگران ناراضی بودند و پول خود را از گیشه گرفتند. مخاطب من نجیب است. همین الان مخاطبان از بعضی نمایش در تماشاخانهها ناراضی هستند. به ما و وزیر انتقال میدهند اما چه کنیم؟ اگر جلوی اجرایشان را بگیریم، میگویند ما را سانسور کردند در حالیکه کارش خوب نبوده است. برعکس این هم هست. اخیرا میخواستم اجازه اجرای کاری را ندهم، گفتند هنرمند بزرگی است. اما این هنرمند بزرگ، کارش ضعیف است. اگر اجازه اجرایش را ندهیم، فضاسازی میکنند. اگر بگوییم استاد کارتان ضعیف است، به ایشان برمیخورد. این گونه مسائل هم هست. فقط سانسور که نیست. بله، ایشان (علیرضا نادری) و بسیاری دوستان زحمات بسیاری کشیدهاند و من هم شاهد اجراهای زیبایشان بودهام. میتوانیم با گفتگو و تعامل با هنرمندان، شرایط خیلی خوبی برای تئاتر این کشور فراهم کنیم. دوران آقای منتظری دوران طلایی تئاتر است چون گفتگو و تبادلنظر بین هنرمندان و حوزه مدیرتی برقرار بود. اگر ما هم این بستر را فراهم و درکی متقابل ایجاد کنیم، مطمئن باشید خیلی از مشکلات را حل خواهیم کرد. حتی مسائل مالی، اما وقتی که برای مسئولان کشورم فضایی ایجاد شده که دوست ندارند تئاتر ببینند، چه انتظاری دارید که ما از آنان کمک بخواهیم. باید کاری کنیم که تئاتر در سبد مصرفی همه خانوادهها در تمام اقشار قرار بگیرد ولی حالا در سبد خانوار نیست و همه مسئولیت این وضعیت را به گردن دولت نیندازید چون دوستان هنرمند ما همراهی نمیکنند. از سوی دیگر، درِ تئاتر را به روی همه باز کردهاند در حالیکه صنف باید درجه داشته باشد و افراد شایسته را درگیر کار کنند ولی متاسفانه این نیست. ما گرفتار این مسالهایم. البته قابل حل است و در صدد اجرای آن هستم.
یک گلایه هم از برخی رسانهها دارم مبنی بر اینکه در طول ماه هیچ نقد و مطلبی درباره تئاتر نوشته نمیشود. با این وضعیت چگونه تئاتر میتواند توسعه پیدا کند و مشکلاتش مطرح شود در حالیکه اگر نقد منتقدان، ملاک انتخاب تماشاگران شود، کارگردانی که اثرش مورد تایید منتقدان نباشد، از چرخه کار کنار میرود چون در این شغل باید خلاق و به روز بود.
_چند پرسش هم درباره تغییر و تحولات احتمالی داریم؛ تصمیم دارید اعضای شورای نظارت را تغییر بدهید؟
فعلا خیر.
_درباره دبیر جشنواره تئاتر فجر هم اسامی خاصی شنیده میشود مانند آقای قادری یا محمود فرهنگ.
فعلا هیچ کس مشخص نشده. جشنواره فجر برایم خیلی مهم است. متاسفانه بخشی از آسیبهایی که در این سالها خورده، مدیریتی بوده است نه اینکه خدای نکرده زحمات عزیزان را زیر سئوال ببرم ولی باید مدیری باشد که بتواند جامعه تئاتری مرا برای حضور و فعالیتهای گسترده تشویق کند و تولیدات خوبی را دعوت کند. بنابراین مهم است که چه کسی دبیر باشد مانند همه جای دنیا که با حضور یک دبیر مطرح، افراد بیشتری به حضور در آن جشنواره تمایل پیدا میکنند. جشنواره فجر تنها رخداد بینالمللی تئاتر کشورم است و نمیتواند دبیری ضعیف یا دبیری با تجربه ناموفق داشته باشد. طولانی شدن زمان انتخاب هم به همین دلیل است. چون من نیز فردی علمی و متخصص تئاترم و به دلیل توقعی که از من میرود، خیلی باید دقت کنم و در حال مشورت هم هستم. به تازگی هم با انجمن صنفی عروسکیها صحبت کردیم تا گزینههای خود را برای دبیری جشنواره نمایش عروسکی پیشنهاد بدهند تا بهترین گزینه را انتخاب کنیم ولی اسم هیچ شخصی مطرح نشده است.
برای تغییر مدیریت مجموعه تئاتر شهر هم برنامهای ندارید؟
هنوز برای تغییرات زود است. اخلاق به من میگوید مدتی با این دوستان کار کنم و اگر در راستای دیدگاههای یکدیگر نبودیم، تغییرات را اعمال میکنم. چون نیروی انسانی را ثروت میدانم، خیلی ملاکم این نیست که به این سرعت تغییر بدهم مگر اینکه برایم محرز شود فردی توانایی کار برای مرا ندارد اما اعضای انجمنها تغییر میکنند چون قانونی است و اعضای هیات مدیره باید اعضای جدید را معرفی کنند.
گفتگو از ندا آل طیب و پرستو فرهادی
انتهای پیام