مقدمه و تقریظی بر خاطرات فیروز آذر مقدمه و تقریظی بر خاطرات فیروز آذر توسط پروفسور سیدحسن امین کتاب خواندنی وجذاب و دلنشین زندگی نامه خود نوشت (اتوبیوگرافی) دوست ارجمند و همکار گرامی ما جناب آقای فیروز آذر وکیل پایه یک دادگستری است که چون ازدل برخاسته است،بردل می نشیند. شرح حال نویسی و شخصیت […]
مقدمه و تقریظی بر خاطرات فیروز آذر
مقدمه و تقریظی بر خاطرات فیروز آذر توسط پروفسور سیدحسن امین
کتاب خواندنی وجذاب و دلنشین زندگی نامه خود نوشت (اتوبیوگرافی) دوست ارجمند و همکار گرامی ما جناب آقای فیروز آذر وکیل پایه یک دادگستری است که چون ازدل برخاسته است،بردل می نشیند.
شرح حال نویسی و شخصیت شناسی یا به قول قدما «علم رجال»، یکی از شعب علم تاریخ است. تواریخ رسمی، نه تنها به ذکر کلیات اکتفا می کنند، بلکه گاهی تحت تأثیر قدرت های حاکم به تحریف تاریخ می پردازند. در حالی که وقتی یکی از افراد جامعه به گزارش اوضاع زندگی فردی،خانوادگی،حرفه ای و اجتماعی خود و هم عصرانش درقالب حسب حال و خاطرات یعنی گزارش احوال شخصی بپردازد، واقعیت های آن عصرشفاف تر، دقیقتر و بیپیرایهتر ثبت وضبط خواهد شد. ارزش کتاب حاضر از همین منظر است.
من بر بیش ازدویست کتاب ازآثار معاصران مقدمه و تقریظ نوشته ام و تعدادی از آنها زندگی نامه های خود نوشته شخصیت های معاصر بوده وهرکدام به جهتی حائز اهمیت است. برای مثال،کتاب خاطرات قضایی جناب حسین شهسوارانی (معاون اسبق وزارت دادگستری در سالهای اول انقلاب) که جلد دوم آن با مقدمه مفصل من چاپ شده است، از حیث روشن شدن تاریخ حقوق وسوابق سازمان قضایی کشورو نوع پرونده های کیفری و مدنی جاری در جامعه ایران در فاصله ۱۳۲۰ تا۱۳۶۰ بسیار سودمند است.
همچنین کتاب «خلوت انس» شامل خاطرات ادبی و مراودات شاعرانه استاد مشفق کاشانی (رئیس شورای شعر و موسیقی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی) از انتشارات روزنامه اطلاعات که جلد سوم آن با مقدمه من به کوشش شاعر معاصر رضا اسماعیلی چاپ شده است، از نظرشناسایی جو فرهنگی و روابط ادبی هفتاد ساله اخیر ایران جالب و جاذب است.
از طرف دیگر خاطرات یک جلدی جناب دکترمصطفی نبوی (معاون اسبق دانشگاه خواجه نصیر طوسی درسالهای آغازین آن که دکتر حسن هنربخش رئیس آن بود) وبا مقدمه جامع وتفصیلی من در قم به چاپ رسیده است، از جهت سابقه آموزش عالی و تاریخچه دانشگاههای کشور و نیز کانون علوم اداری و مؤسسه علوم اداری حائز اهمیت است.
کتاب حاضر نیز که زندگی نامه و خاطرات دوست ارجمند و همکار گرامی من جناب آقای فیروز آذر است، به جهات عدیده ،شیرین تر، خصوصی تر،ظریف تر و شفاف تراز بسیاری از زندگی نامه ها به نظرم رسید و خوشحالم که حس شخصی خودم را از مطالعه این خاطرات بر قلم آورم.
اول از همه، هنگامی که جناب فیروزآذر، در همان صفحات نخستین کتاب، یادی ازاستادمان در دانشکده حقوق دانشگاه تهران یعنی زنده یاد دکترسید حسن امامی کرده اند، تمام خاطراتم از آن استاد زنده یاد دوباره در ذهنم زنده شد. یاد باد آن روزگاران یاد باد.
ما در دانشکده حقوق دانشگاه تهران،تربیت شده استادان بزرگی بودیم که هیچکدام تکرار نشدند؛ از جمله: دکتر سید حسن امامی،استاد محمود شهابی، استاد محمد سنگلجی،استاد سید محمد مشکوة ،دکتراحمد متین دفتری و… هم چنان که استادان من د رفلسفه یعنی حضرات علامه سید محمد کاظم عصار، علامه حسن زاده آملی و آیت الله سید رضی شیرازی مثال زدنی اند.
باید بگویم که من از یادآوری نام این استادان در هر کجا به یاد روزگاران دانشجویی و تحصیل ام می افتم واز این که از جهت کیفی، مخصوصاً استادان حقوق و قضات دادگستری، درآن دوره، والاتر از اخلاف امروز خود بودند، حسرت میخورم و به قول ایرج میرزا میگویم:
یاد ایام جوانی جگرم خون می کرد
خوب شد پیرشدم کم کم و نسیان آمد
آقای فیروز آذر، چند صفحه بعد، طی خاطرات خود، از پدرخانم بزرگوار خود زنده یاد علی اردلان (وزیر دارایی دولت موقت شادروان مهندس مهدی بازرگان) یاد می کند.من آن مرد شریف و آزاده را مکرر از نزدیک مخصوصاً در مقام رهبر جبهه ملی درسالهای پایانی عمرش اغلب همراه استاد ادیب برومند در تهران می دیدم. اردلان یک انسان ایرانی ایران دوست متعهد بود.کاش فیروز آذر که داماد این خانواده خوب است ،از ایشان و حاج عز الممالک اردلان خیلی بیشتر مینوشت که هرچه از این گونه بزرگان بنویسند، کم است.
علاوه بر مرحوم علی اردلان، آقای فیروز آذر در خلال این یادداشتها نام چندین تن ازبزرگوارانی را در میان آورده است که من با هرکدام از ایشان ارتباطی خاص داشته ام.سرهنگ فرامرز ناوی با من نسبت سببی داشت،زیرا عمویم میر سید محمد تقی امین (پسر ارشد امین الشریعه) داماد حاج شیخ عبدالقیوم ناوی از مجتهدین متعین و متشخص سبزوار (شهر سربداران) بود.سرهنگ ناوی که قبلاً مدیر کل تشریفات دربار وآجودان نظامی محمد رضا شاه بود،به موقع، یعنی قبل از این که انقلاب ۱۳۵۷ شروع شود،از خدمات آنچنانی استعفا کرد و به کارهای خیریه و خدمات اجتماعی پرداخت که من پس از مرگ او در مجله «آیینه پژوهش» از نشریات خوب کشور که در قم منتشر می شود، آن خدمات و از جمله تأسیس کتابخانه ناوی را انعکاس دادم.
شخصیت دیگری که فیروز آذر از او یاد می کند،مهندس نظام الدین موحد است .ارتباط من با این وجود شریف که نسبتی هم با مرحوم استاد میرزا طاهر تنکابنی از استادان فلسفه و حقوق تهران داشت، در این اواخر به اعتبار عضویتم در شورای عالی حزب ایران بود که آن مرحوم ،دبیر کل آن بود.حزب ایران (تأسیس ۱۳۲۳) قدیمی ترین تحزب وتشکل سیاسی ایران با قبول اصول ایران دوستی و مبانی سوسیال دموکراسی بود. آقای فیروزآذر درباره رفتن خود به منزل مهندس موحد مطالبی می نویسد که خاطرات مرا از برگزاری مجالس متعددشورای حزب ایران در همان خانه در خیابان بهستان پنجم پاسداران تجدید کرد.در مؤخره کتاب رباعیات امین، دو عکس دسته جمعی من با مهندس موحد چاپ شده است. یکی بر سر مزار زنده یاد دکتر محمد مصدق در قلعه احمد آباد و دیگری در سالن پذیرایی خود دکتر موحد در پاسداران.
آقای فیروزآذر از دکتر کریم سنجابی وخاطرات هشت روز اقامت ایشان در خانه خودش هم سخن می گوید که باز به یاد آن افتادم که ما و همشاگردی هایمان در دانشکده حقوق دانشگاه تهران (ورودی های ۱۳۴۵) کتاب حقوق اداری ایشان را به عنوان متن درسی می خواندیم. آن کتاب مخصوصاً از جهت تاریخچه علوم اداری بسیار پر و پیمان است.
بعد ها که دکتر سنجابی به آمریکا پناهنده شد،خاطرات خود را از آنجا به لندن فرستاد و من آن را با همکاری احمد انواری درشمار انتشارات جبهه در دیار غربت چاپ کردم. خدا رحمت کند استاد ما مرحوم استاد دکتر مهدی حایری یزدی را؛ می فرمود که دکتر سنجابی در خاطراتش مرا سید مهدی نوشته و این اندازه از احوال من به عنوان اولین سفیر ایران در آمریکا پس از انقلاب بی خبر بوده. گفتم: من بی گناهم زیرا اگر چه کتاب من در آخر خاطرات دکتر سنجابی چاپ شده امّا من در ویراستاری متن شرکت نداشته ام بعدها من شرح حال مرحوم استاد دکتر مهدی حایری یزدی (پسر مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی) را در فصلنامه “مقالات و بررسی ها” (نشریه دانشکده الهیات دانشگاه تهران) به عهد مدیریت دکتر هادی عالم زاده نوشتم و این، مفصل ترین شرح حال آن مرحوم است.
باری از نگاه من مهمترین شخصیتی که درپیوند با خاطرات فیروز آذر در این کتاب بالفعل و بالقوه برای تاریخ معاصر ایران ،میتواند مواد خام دست اول و بیواسطه فراهم کند،
زنده یاد دکتر مهدی آذر (وزیر فرهنگ کابینه ملی زنده یاد دکتر محمد مصدق)است که عموی فیروز آذر است.در این خاطرات از قول دکتر سنجابی آمده است که دکتر مهدی آذر را ایشان به دکتر مصدق معرفی کرده است.
کتاب حاضر، شامل اطلاعات بسیار مفید دیگری است که آقای فیروزآذر از شخصیت های
مختلف از جمله بزرگانی همچون حاج عزالممالک اردلان ، دکتر ابراهیم باستانی پاریزی ارتشبد فیروزمند، دریاداراحمد مدنی،سرلشکر ناصر فربد،دکتر لقا اردلان و غیر ایشان در این اتوبیوگرافی ودفتر خاطرات به ملت ایران ارمغان کرده است.
آقای فیروز آذر در پایان کتاب هم چندین گریز ادبی زده اند و به شکل کشکول های قدیمی، اشعار زیبایی را از شخصیت های ادبی معاصر بازنویسی کرده اند. از جمله: شعر زیبای «عقاب» زنذه یاد دکتر پرویز ناتل خانلری را همراه اطلاعاتی راجع به کلاغ نقل کرده اند که به جای خود خواندنی است. من هم مضامین عقاب خانلری را در «شاهنامه امین» که دنباله “شاهنامه فردوسی” است،به بحر تقارب بازنویسی کرده ام. همچنین شعر زیبای «قو» اثر زنده یاد دکتر مهدی حمیدی شیرازی را با مطالب منتخب دیگر توأم با خاطرات دلنشین و جذاب فراوان دیگر آورده اند یا شعری از فروغ فرخزاد واشعاری دیگر از شاعران معاصر انتخاب کرده اند که بخش پایانی کتاب را به یک جُنگ ادبی شبیه می کند.
از مزایای دیگر این کتاب مسطاب،اشتمال آن بر عکس های فردی و دسته جمعی متعدد است، زیرا می گویند یک عکس گویاتر از یک کتاب است .جناب فیروز آذر این شانس را داشته است که در طول زمان با تعداد زیادی از نخبگان ایران ارتباط دوستی و حرفه ای داشته باشد و سخاوتمندانه نام تمام آن چهره های عزیز را با احترام در این کتاب آورده وعکس تعداد قابل توجهی از آنان را نیز در صفحات مختلف کتاب به چاپ رسانده است. تعدادی از این عکس ها در دفتر ماهنامه ی حافظ گرفته شده است که چندین سال انجمن ادبی ایران به طور ماهانه و انجمن دوستداران حافظ همه هفته روزهای چهارشنبه در آنجا تشکیل می شد و فیروز آذر نیز رونق بخش این محفل ادبی و فرهنگی بود.
این بنده به عنوان یکی از خدمتگزاران علم وادب ویکی از علاقه مندان به تاریخ ایران زمین،از تورق این کتاب مستطاب بسیار لذت بردم ویقین دارم که این اثرمکتوب که اغلب قسمت های آن را دوست و همکار ارجمند ما آقای فیروزآذر به طور شفاهی انشاء کرده وهنرمند ارزشمند معاصر(سرکارخانم مریم لیموچی) آنها را ضبط نموده وبه کتابت درآورده است ،برای خوانندگان جالب وجاذب خواهد بود.
در خاتمه سلامت و تندرستی ودوام توفیقات دوست عزیز و همکار گرامی خود جناب فیروز آذر وکیل پایه یک دادگستری و تمام دست اندرکاران تدوین وچاپ و نشر این زندگی نامه و خاطرات را از خداوند بزرگ مسألت دارم. امیدوارم دیگر عزیزان نیز که هر کدام اطلاعات مفیدی از گذشته ایران معاصر و خاطرات خوبی از رجال ایرانی دارند، آنها را بر قلم آرند تا به این نحو آیندگان از آنان درس آموزند و گذشته چراغ راه آینده شود.
تهران ــ ۲۱آذر۹۴