پارسی وی:مناظرات تلویزیونی در تاریخ جمهوری اسلامی پدیده جدیدی نیست و تقریبا از همان ابتدای انقلاب بهدلیل تشتت آرا و وجود سلایق گوناگون سیاسی پدید آمد. با این حال نحوه پخش مناظرات و رویکردهای صداوسیما در قبال آنها در طول 33 سال اخیر همواره با فراز و نشیبهای فراوانی همراه بود. چه آن زمان که […]
پارسی وی:مناظرات تلویزیونی در تاریخ جمهوری اسلامی پدیده جدیدی نیست و تقریبا از همان ابتدای انقلاب بهدلیل تشتت آرا و وجود سلایق گوناگون سیاسی پدید آمد.
با این حال نحوه پخش مناظرات و رویکردهای صداوسیما در قبال آنها در طول 33 سال اخیر همواره با فراز و نشیبهای فراوانی همراه بود. چه آن زمان که مناظرات به صورت ضبط شده پخش میشد، چه در سال 88 که مناظرات داغ، زنده و البته دو نفره کاندیداهای ریاستجمهوری برگزار شد و چه امسال که قرار است مناظرات جمعی و موضوعی برگزار شود یک نکته غیر قابل انکار است و آن، عطش بالای جامعه برای دیدن و شنیدن سخنان طرفین و قضاوت براساس آن است. اما سازمان صداوسیما در سالهای اخیر چقدر پاسخگوی این عطش مخاطبانش بوده؟
سال 1360 چندماهی قبل از شهادت آیتالله بهشتی، مناظراتی با عنوان «آزادی، هرج و مرج، زورمداری» از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش میشد؛ مناظراتی ایدئولوژیک که یک طرف آن نورالدین کیانوری و احسان طبری بود و طرف دیگرش آیتالله شهید بهشتی و آیتالله مصباح یزدی. در جریان یکی از این مناظرات بود که مجری برنامه پرسید «فرض کنیم انقلاب ایران یک انقلاب مارکسیستی بود در آن صورت آیا اجازه میدادند گروههای اسلامی در تلویزیون بحث کنند»؟ و کیانوری در پاسخ گفت که «ما مارکسیستها معتقد هستیم که آزادترین جوامعی که ممکن است به وجود بیاید، جامعه سوسیالیستی است!» اما شهید بهشتی قانون اساسی شوروی را قرائت کرد که در آن ادعای کیانوری نقض میشد. مناظرات اول انقلاب البته زنده نبود و ضبط شده پخش میشد اما آنطور که محمد هاشمی، رئیس سابق سازمان صداوسیما و عضو شورای سیاستگذاری سیما در ابتدای انقلاب به همشهری میگوید خبری از سانسور نبود. میزان وفاداری سیما به حدی بود که حتی گاهی پخش این مناظرات دردسرهایی هم برای مناظرهکنندهها و مسئولین سیما ایجاد میکرد. حتی یک بار بهدنبال پخش برنامه میزگرد شب جمعه در شبکه دوم آقایان صادق قطبزاده و مبلغی اسلامی (سرپرست سازمان صداوسیمای وقت) به علت طرح مسائل اختلافانگیز و ایجاد جو تشویش و بدبینی بازداشت و روانه اوین شدند. ستاد تبلیغات شورایعالی دفاع و دادستان کل کشور هم بیانیههایی منتشرکردند. همزمان آیتالله موسوی اردبیلی دادستان کل کشور طی بیانیهای حججاسلام علیاکبر محتشمیپور و عبدالله نوری را مشترکا به سرپرستی صداوسیما و دکتر ندیمی را بهعنوان سرپرست شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی ایران منصوب کرد. در این بیانیه آمده بود این افراد تا معرفی سرپرست از سوی قوای سهگانه در این سمتها باقی میمانند.
مناظرات، مطلوب جمهوری اسلامی بود
با گذشت بیش از سه دهه از عمر انقلاب مناظراتی از آن دست، دیگر در سیمای جمهوری اسلامی دیده نشد تا اینکه در سال 88 مناظرات انتخاباتی بین 4 نامزد انتخابات ریاستجمهوری دهم رقم خورد. این مناظرات اگر چه از جنس ایدئولوژیک نبودند اما خاطره مناظرات اوایل انقلاب را که مخاطب را هرجا بود پای خود میکشاندند زنده کردند. پیش از این البته چند مناظره هم در سیما پخش شد که یکی از مهمترین آنها مناظرات آیتالله مصباح و سروش و نماینده حزب توده بود. اما اولین مناظرات تلویزیونی میان کاندیداها مربوط میشود به سال 84 و مناظرهای که میان محمد خوشچهره و محمدباقر نوبخت، نمایندگان محمود احمدینژاد و علی اکبر هاشمی رفسنجانی، دو کاندیدای راه یافته به مرحله دوم انتخابات برگزار شد. سال 88 اما اوج هیجان مناظرات در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بود؛ جایی که نه نمایندگان کاندیداها که خود کاندیداها رودرروی هم مینشستند و برنامهها، کارنامه، رویکردها و حتی مناسبات خانوادگی کاندیدای رقیب یا افراد غیر کاندیدا را به چالش میکشیدند. حضور پرحجم مردم و طرفداران کاندیداها در خیابانها تنها لحظاتی پس از اتمام مناظرات موید همین مطلب بود.
بعد از آن مناظرات جنجالی 88 ،سیمای جمهوری اسلامی به مشی محافظهکارانه خود بازگشت کرد و در انتخاب طرفین مناظره، به سمت چهرههای هم عقیده رفت و فضای چندصدایی را جز در یک مورد دیگر به فضای تکصدایی تبدیل کرد. این درحالی بود که در همان سال88 با وجود فضای التهابی که مناظرات ایجاد کرده بود رهبرمعظم انقلاب حمایت بیچون و چرایی از مناظرات انجام شده کردند و آن را مثبت خواندند. رهبر انقلاب در خطبه معروف 29 خرداد سال 88 تأکید کردند: رقابتها و مناظرات ابتکار مهمی بود، ابتکار جالبی بود، خیلی صریح بود، خیلی شفاف بود، خیلی جدی بود. این مناظرهها تو دهن آن کسانی زد که از بیرون تبلیغ میکردند که این رقابتها نمایشی است. در واقع اگرچه ایشان در بحث راهاندازی کرسیهای آزاداندیشی در جمع دانشجویان در ماه رمضان سال 89 گفتند که «آزاداندیشی جایش توی تلویزیون نیست؛ آزاداندیشی جایش توی جلسات تخصصی است. مثلا فرض کنید در زمینه فلان مسئله سیاسی، یک جلسه تخصصی دانشجویی بگذارید. دونفر، پنجنفر، 10نفر بیایند آنجا با همدیگر بحث کنند؛ این میشود آزاداندیشی». اما در خطبههای سال 88 همین محدودیت را نیز برای مناظرات سیاسی قائل نشدند و تصریح کردند: «در این مناظرهها و در این گفتوگوها و در این گفتارهای تلویزیونی، همه شفاف و راحت حرف زدند، حرف دلشان را بر زبان آوردند، یک سیلابی از نقد و انتقاد به راه افتاد و همه مجبور شدند پاسخگویی کنند. به آنها انتقاد شد، آنها در مقام پاسخگویی برآمدند و از خودشان دفاع کردند. مواضع افراد و مواضع گروهها بدون ابهام، بدون پیچیدهگویی، عریان، در مقابل چشم مردم قرار گرفت؛ سیاستهایشان چیست، برنامههایشان چیست، پایبندیهایشان کدام است؟ تا چه حد است؛ اینها در مقابل چشم مردم قرار گرفت و مردم توانستند قضاوت کنند» و اینکه «یقینا یکی از علل افزایش 10میلیونی آرا نسبت به آخرین حد نصابِ دورههای قبل همین بود که ذهن مردم، فکر مردم مشارکت داده شد، به عرصه آمد و آنها تشخیص دادند، وارد میدان شدند. این مناظرهها به سطح خیابانها هم کشیده شد، داخل خانهها هم رفت که اینها قدرت انتخاب مردم را بالا میبرد. اینجور مباحثات و گفتوگوها ذهنها را پرورش میدهد، قدرت انتخاب را بالا میبرد. این از نظر جمهوری اسلامی چیز مطلوبی است».
تأثیر مناظرات بر مردم
با وجود چنین سخنانی، مناظراتی که پس از خرداد 88 در برنامه «روبه فردا» ترتیب داده شد به جای آنکه گامی درجهت احیای فضای چندصدایی در جامعه بردارد به سمتی رفت که «رو به فردا» را تبدیل به گپ دوستانه کرد؛ سعید ابوطالب نماینده مجلس هفتم در نقد این برنامه گفت که برنامه «رو به فردا» تا تبدیل شدن به یک مناظره خوب فاصله زیادی دارد؛ اینکه مهمانان دعوتشده به جای مناظره بیشتر درد دل میکنند و حرفهای نزده جریانی که رسانه نداشته را بلندبلند میگویند. این درحالی است که رهبری، مناظراتی با چنان شدت و حدتی را منتهی به این نتیجه دانستند که «مردم احساس کردند که در نظام اسلامی بیگانه به حساب نمیآیند، نظام کشور اندرونی و بیرونی ندارد» و اینکه «رأی مردم زینتی نیست. حق انتخاب حقیقتا متعلق به مردم است. مردم میخواهند آگاهانه، هشیارانه انتخاب کنند». ایشان گفته بودند: «بنده هم مثل بقیه آحاد ملت نشستم پای تلویزیون و این مناظرهها را تماشا کردم و از آزادی بیان لذت بردم؛ از اینکه نظام جمهوری اسلامی توانسته است به کمک مردم بیاید تا بتوانند قدرت انتخاب خود را بالا ببرند، لذت بردم».
با این همه طی 2سال اخیر به صورت جستهوگریخته برنامههایی نیز در صداوسیما دیده شد که فضای یک مناظره واقعی و بیطرف را به بیننده القا میکرد؛ برنامههایی که به نحوی باب فضای نقد و انتقاد را در جامعه میتوانست باز کند؛ اگر عوامل رادیکال برون سازمانی اجازه باز شدن این فضا را میدادند. حضور عماد افروغ در برنامه «پارک ملت» سخنانی که در این برنامه ایراد کرد و اعتراضهایی که فردای آن روز دیده شد از آن نمونه بود.
پس از آن نیز رفته رفته شبکههای مختلف سیما برنامههایی را با نام مناظره روی آنتن فرستادند. برنامه «زاویه» در شبکه چهار سیما بیشتر با هدف رصد مهمترین اتفاقات و عناوین خبری هفته در حوزه علوم انسانی، برنامه «راز» با اجرای نادر طالب زاده باز از شبکه چهار سیما و برنامههایی از این دست بیشتر به میزگرد تنه میزدند تا مناظرات. تا اینکه برنامه «دیروز، امروز، فردا» به ویژه سه برنامه که به موضوع سؤال از رئیسجمهور بین علی مطهری و علی اصغر زارعی، تسخیر لانه جاسوسی بین حسین شریعتمداری و ابراهیم اصغر زاده و رابطه با آمریکا بین مصطفی کواکبیان و منوچهر متکی، اختصاص داشت امیدی به سیمای جمهوری اسلامی داد که بتواند مخاطبان را باز پای این رسانه بنشاند و امیدی هم به مخاطبان که از سیما، مناظرههایی جنجالی ببینید.
از بین سه مناظره اخیری که نام برده شد مناظره تسخیر لانه جاسوسی چنان داغ بود که اصغر زادهای را که خود معتقد بود در گوشهای از این شهر قرار داشت دوباره به صدر رسانهها بازگرداند. هفتهنامه اصلاح طلب آسمان تیتر یک خود را بهعنوان «پشت پرده مناظره» اختصاص داد و خود اصغرزاده اعتراف کرد که فکر میکرد این مناظره برگزار نمیشود و ادامه داد که «بعد از مناظرههایی که در اوایل انقلاب مرحوم شهید بهشتی با کیانوری داشت تا انتخابات 88 که مناظرهها به یک تکنیک تبلیغاتی برای اثرگذاری در روان جمعی جامعه تبدیل شد، مناظرهای از جنس و داغی مناظره خودش و شریعتمداری سراغ نداشته است».
از اردیبهشت 88 که عزتالله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما از شش «مناظره جذاب تلویزیونی» خبر داد و شش مناظره جنجالی و کم نظیر از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد تا امروز که انگشت شمار چند مناظره مخاطبپسند از سیمای جمهوری اسلامی پخش شده است، مناظرههای تلویزیونی بیشتر در منطقه خنثی سیر کرده، طرفینش از طیفهای متمایل به یکدیگر بودهاند تا منتقدان افکار و ایدههای همدیگر و مخاطبانش اندک. این درحالی است که رهبرمعظم انقلاب در ارتباط با مناظرات سال 88 توصیه کرده بودند: «اگر این جور مناظرهها در طول سال و در طول چهار سال ادامه داشته باشد، دیگر وقتی در هنگام انتخابات پیش آمد، حالت انفجاری پیدا نمیکند؛ همه حرفها در طول زمان گفته خواهد شد، شنیده خواهد شد؛ نقدها، پاسخها، جوابها. اینها محسنات این مناظرات بود که خیلی خوب بود؛ اما عیوبی هم داشت که این عیوب را باید برطرف کرد».
در این دوره اما مناظرهها اگرچه همچنان زنده پخش خواهد شد، اما دیگر خبری از مناظرات دونفره نیست و کاندیداها به صورت گروهی و موضوعی به مناظره خواهند پرداخت. بنا به گفته عزتالله ضرغامی «مجموعههای جالب، پربیننده و عادلانه» برای همه نامزدهای انتخاباتی در نظر گرفته شده و مناظرات سال 88 هم آسیب شناسی شده و سیمای جمهوری اسلامی بهدنبال طرح مناسبتری برای مناظرات انتخاباتی است.
مناظرات انتخاباتی سال 88 بخشی پرحرف و حدیث از انتخابات ریاستجمهوری دهم و تمام اتفاقاتی بود که بعد از آن انتخابات رخ داد؛ هر چه بود اما در آن مقطع فضایی باز به نمایش گذاشت، اعتماد عمومی را به سیمای جمهوری اسلامی برگرداند و در مشارکت عمومی کم تاثیر نداشت. شاید بتوان فضایی را فراهم کرد تا دوباره مسئولین «خودشان را در معرض نقد و انتقاد قرار بدهند و پاسخگو باشند و پاسخ بدهند و تبیین کنند. خیلی از اوقات اگر چنانچه یک انتقادی به کسی بشود، این فرصتی است برای او که بتواند ذهنها را روشن کند، تبیین کنند، حقیقت را بیان کنند؛ خیلی چیز خوبی است.»