مجید رضاییان از استادان ارتباطات و روزنامهنگاری همزمان با روز جهانی ارتباطات و روابط عمومی در استودیوی صلح خبر به نقل از ایسنا حاضر شد و در گفتوگویی به مناسبت این روز، از راهکارهای علم ارتباطات برای جامعه فعلی ایران گفت. او همچنین بر سه ضلع «عینیت»، «نقد» و «ارائه راهکار» برای عملکرد صحیح اهالی […]
مجید رضاییان از استادان ارتباطات و روزنامهنگاری همزمان با روز جهانی ارتباطات و روابط عمومی در استودیوی صلح خبر به نقل از ایسنا حاضر شد و در گفتوگویی به مناسبت این روز، از راهکارهای علم ارتباطات برای جامعه فعلی ایران گفت. او همچنین بر سه ضلع «عینیت»، «نقد» و «ارائه راهکار» برای عملکرد صحیح اهالی رسانه تاکید کرد.
دکتر رضاییان در بخش ابتدایی این نشست، پیامی را برای اهالی رسانه مطرح و تاکید کرد که نباید سه ضلع عینیت، نقد و کشف حقیقت و ارائه راهحل و راهکار را رها کرد تا علم ارتباطات یک امر تئوریک رهاشده از جامعه تلقی نشود.
اهالی رسانه نمیتوانند از عینیت فاصله بگیرند
او بیان کرد: واقعیت این است که چه در «Communications Statistics» و چه در «media static» و «journal statistics» ، «عینیت» وجه مشترک است و این سه نمیتوانند از آن فاصله بگیرند. اینکه ما از کنار آنچه که عینی است و آنچه که عینی اتفاق میافتد، بگذریم یا آن را نادیده بگیریم یا آنگونه که شایسته هست در موردش واکنش نشان ندهیم، به نظر من خیلی شایسته اهالی ارتباطات، روابط عمومی و رسانه نیست. طبیعتا دیدن درست آنچه که وجود دارد، عینیت و برداشت از آن عینیت و وقتی حس را به عینیت میافزاییم میشود واقعیت، یک پایه است.
نقد، نقد است؛ سازنده و غیرسازنده نداریم
این استاد ارتباطات ضلع دوم که باز هم به هر سه اهالی ارتباطات، روابطعمومی و رسانه برمیگردد را نقد دانست و در توضیح آن گفت: نقد، نگاه کارشناسی و تسلط کارشناسی میخواهد. فرض بفرمایید ما در یک رسانه همسو با مثلاً یکی از قوا و یا غیرهمسو حضور داشته باشیم؛ در هر دو حالت نقد با پشتوانه نگاه کارشناسی نباید رها شود. این یک پایه مهم است و با پیشنهاد و راهکار همراه میشود. طبیعتاً نقد، شناخت همه ابعاد است؛ البته من با واژهای به نام نقد سازنده حتماً موافق نیستم؛ این، حرفِ رویزیونیستها در دهه ۶۰ میلادی در اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی در حزب کمونیست بود. نقد، نقد است، سازنده و غیرسازنده هم نداریم، مگر اینکه تخریب باشد. نقد سازنده یا غیرسازنده واژه غلطی است که باید در به کار بردن آن تجدید نظر کرد؛ چرا که ضلع دوم کار اهالی ارتباطات، نقد است.
رضاییان سپس ضلع سوم الزامات رسانهای را کشف حقیقت و ارائه راهحل و راهکار عنوان کرد و تشریح کرد: ضلع سوم مثل ضلع دوم (نقد) و به همان اندازه، به کارشناس شایسته نیاز دارد. ممکن است در کشف حقیقت نیاز باشد به صاحب نظر رجوع کرد که اشکالی هم ندارد. ممکن است راهحلی که به نظرمان میرسد، راهکار درست ناقصی باشد و بر همین اساس نیاز است به صاحب نظر رجوع شود.
در ادامه ویدئوی سخنان مجید رضاییان در این بخش را مشاهده می کنید:
درک اندیشه دیگری افتخار است اتهام که نیست
مجید رضاییان در ادامه این گفتوگو در پاسخ به اینکه کارکردهای مشخص علم ارتباطات، چقدر میتواند به بهبود وضعیت حال حاضر ایران کمک کند و آیا میتواند برای ایرانی امروز نسخه بپیچد؟ از دو منظر مطالعات روزنامهنگاری و مطالعات ارتباطی به این سوال پرداخت و اظهار کرد: یک وجه این است که ارتباطات برای کمک به وضع موجود ما چه نقشی میتواند ایفا کند و وجه دومش این است که آیا راهکار یا نسخهای به تعبیر شما میشود پیچید و ارائه کرد. در مطالعات ارتباطی، اولین مسئلهی پایهای این است که ارتباطات درک اندیشه دیگری است. شما در ارتباطات اول باید خودتان را جای دیگری بگذارید، اندیشه دیگری حتماً اندیشه تو نیست، اندیشه دیگری حتماً از اندیشه تو فاصله دارد، اندیشه دیگری یعنی حتماً نگاهی که تو به موضوع داری، او از زاویه دیگری دارد نگاه میکند و البته درک اندیشه دیگری افتخار است، اتهام که نیست. وجود دیگری اصلاً خیلی خوب است، چون وقتی هست ارتباطات شکل میگیرد.
لزوم تغییر خطقرمزهایی که خودساختهاند
رضاییان در ادامه تاکید کرد که در مسیر ارتباطی و درک اندیشه دیگری گاهی لازم است که خطقرمزها جابهجا شوند و در این زمینه توضیح داد: اولین مسئله این است که ما مقداری سطح خطقرمزهایی که تعیین کردهایم، باید جابجا شود، چراکه بخشی از آن خودساخته و غلط است. شما وقتی که میخواهید حرف دیگری را درک کنید، خودِ شما در درک، اگر از منظر فکری از نقطهای حرکت کردید و به نقطه جدیدی رسیدید که معلوم است خیلی خوب درک کردید و حتی ممکن است پاسخی برای او داشته باشید، میشود همان اندیشه هایدگر؛ در حقیقت «being there» (آنجا بودگی) را به همراه دارد. در «آنجا بودگی» شما در نقطه قبل نیستید. این حرکت، هم میتواند حرکت فکری باشد، هم کنش عملی و اصلا ارتباطات همین است.
این پژوهشگر ژورنالیسم سپس خاطرنشان کرد: ارتباطات اتفاقاً یعنی اینکه خط قرمزها را هم باید جابجا کرد، ارتباطات درک دیگری است. درک دیگری خیلی سخت است، آنقدر سخت است که اصلاً نه تنها حرف شما را نمیزند که اصلا پذیرش حرف او نفی شماست. در فلسفه ضدین و نقیضین داریم؛ گاهی اوقات حرف دیگری نقیض باشد، وجود او نفی شماست، وجود شما نفی اوست و ارتباطات برای همه اینها حرف دارد. بنابراین اندیشه دیگری را باید کامل درک کرد.
وقتی جامعه خط قرمزها را جابهجا میکند
این استاد ارتباطات در ادامه اظهارات خود با این پرسش پایگاه صلح خبر به نقل از خبرنگار صلح خبر به نقل از ایسنا مواجه شد که اگر با درایت و اندیشه کارشناسان این خط قرمزها را جابهجا کنیم، پیش از آنکه جامعه آنها را تغییر دهد، چه تاثیراتی مثبتی به همراه دارد و آیا در آینده اصلا خط قرمزی باقی میماند؟ که خاطرنشان کرد: الان این اتفاق دارد میافتد؛ هر نسلی که تغییر کرد، درسهایی را به همه داد، چه به نسل خودش و چه به نسلهای قبلی و بزرگترها و چه به حاکمیت؛ به همه درس داد. تغییر امری نیست که من بخواهم انجام بشود یا من نخواهم انجام نشود و جلوی آن را بگیرم. تغییر اجتماعی تغییری است که بر اساس مجموعهای از علل و عوامل انجام میشود.
در ادامه بخش دیگری از صحبتهای مجید رضاییان در صلح خبر به نقل از ایسنا را مشاهده میکنید:
خود گویم و خود خندم عجب مرد هنرمندم؛ ارتباطات این نیست!
دکتر رضاییان با بیان اینکه ارتباطات یعنی درک اندیشه دیگری و درک یک موقعیت تازه، در این زمینه اظهار کرد: اساساً شما در ارتباطات مدام با دیگری سر و کار دارید. ارتباط این نیست که خودت برای خودت بگویی؛ خود گویم و خود خندم عجب مرد هنرمندم. ارتباطات که این نیست! ارتباطات این است که تو باید دیگری را درک کنی، چه در اندیشه و چه در آنچه که در جریان عمل است مانند فرهنگ، امنیت، اقتصاد، سیاست. چهار عرصه ارسطویی و دو عرصهای که فارابی اضافه میکند که حالا امروزه به حکمرانی از آن تعبیر میکنیم؛ همه اینها باید ابتدا درک شوند. میگوید مدلهای بومی خودم را میخواهم داشته باشم، چه کسی گفته نباید داشته باشد، خیلی هم خوب است و باید باشد. مگر ژاپنیها چکار کردند؟ مسئله این است که نسخهها چگونه میتوانند پیچیده شوند، باید گفت نسخهها بعد از درک است که پیچیده میشوند. تا آن درکِ اندیشه دیگری رخ ندهد، اساساً ارتباطات شکل نمیگیرد که بعداً بگوییم چه نسخهای میخواهیم برای آدمها بپیچیم. حتماً هم باید بپیچیم، ولی برای اینکه شما راهکار ارائه بدهید، باید از جایی شروع کنید و آنجایی که شروع میکنید، حتی ممکن است منتهی به این شود که شما خطوط قرمز را جابهجا کنید؛ جامعه هم اصلاً مسیری را طی میکند که ممکن است بخواهد جابجا کند.
در حوزه ارتباطات تجدیدنظر طلبی کرد
این استاد ارتباطات در بخش دیگری از صحبتهای خود در صلح خبر به نقل از ایسنا با موضوع علم ارتباطات، از تجدیدنظر طلبی سخن گفت.
رضاییان با بیان اینکه اساسِ تغییر، تجدیدنظر است، در این راستا به ذکر مثالی تاریخی پرداخت و یادآور شد: ما بستهتر از حزب کمونیست در اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی سابق نداشتیم؛ دهه ۶۰ میلادی با آمدن نیکیتا خروشچف در نقد استالین، جریانی در داخل حزب درست شد به نام منشویکها، رویزیونیستها آمدند و حرفشان این بود که باید انتقاد کرد و انتقاد در درون حزبی ایرادی ندارد. بعد اینها جریانی شدند و جدا شدند، حرفهایی داشتند و مطرح کردند. ما باید درباره این چیزها حرف بزنیم، باید بتوانیم حرف بزنیم و حرف زدن نباید منعی داشته باشد. آنچه که استالین انجام داد، حزب کمونیست را به جایی رساند که حرفهای ایدئولوژیک مارکسیسم با آنچه که رسیده به استالین که دارد عمل میکند، یک فاصلهای در آن هست. پس ما باید تغییر کنیم و اساس تغییر، تجدیدنظر است. تجدیدنظر طلبی در همه جای دنیا و در هر امری از جمله اقتصادی، مدیریتی، ارتباطات بازرگانی و دیپلماسی بازرگانی اتفاق افتاده است.
این استاد ارتباطات با تاکید بر اینکه تجدیدنظر طلبی ماحصل نگاه درست ارتباطی است، بیان کرد: وقتی شما اندیشه دیگری را درک کنید، در ادامه آن به تجدیدنظر هم میرسید. اشکالی ندارد و جسارت فکری است. افتخار است که آدمها بتوانند تجدیدنظر کنند، تغییر کنند و راه حل جدید ارائه دهند.
وقتی انسانها توسط تکنولوژی بلعیده میشوند
رضاییان در پاسخ به این پرسش که با ظهور فناوریهای نوینی مثل متاورس و هوش مصنوعی، سوالاتی درباره آینده ارتباطات در دنیای مجازی مطرح میشود؛ آیا این تحولات به بهبود روابط انسانی منجر میشود یا اینکه چالشهایی را در پی دارد؟ اظهار کرد: اصلاً جای تردیدی نیست و حتما چالش ایجاد خواهد شد. فقط نکته در این است که ما وارد عصر وب و گذار از آن شدیم. دوره گذار از وبِ یک، دو و سه که سال ۲۰۲۵ را هم شامل شده و پایان آن ۲۰۴۰ است. بنابراین ما وارد عصری شدیم که جهان روباتیک است، وارد عصری شدیم که هوشمند است اشیاء هم هوشمند میشود. وارد عصری شدیم که متاورس هم هنوز نیامده کمرنگ شده است؛ البته حالا در حاشیه خواهد بود، خیلی جدی نیست ولی خواهد بود و هر آنچه بر بستر وب هست تا الان هوشمند نبود اما از این به بعد هوشمند میشود؛ یعنی سه عنصر وب تبدیل به چهار عنصر میشود و چنین اتفاقی به شما اجازه ارتباطات نمیدهد شما توسط تکنولوژی بلعیده میشوید، ما در ایران چند سال پیش این نظریه را تایید کردیم.
او با اشاره مقاله خود مبنی بر شورش انسان علیه تکنولوژی گفت: سال ۲۰۱۴ مقاله «شورش انسان علیه تکنولوژی» را داشتم و عنوان کردم که شورش انسان علیه تکنولوژی از ۲۰۳۵ آغاز میشود. نسل آلفا و اگر فرصتی پیدا بشود نسل بعد از آلفا، دیگر نسل روباتیک هستند. نسل z عملاً نسل تاچ بود و چه بسا نسل آلفا؛ یعنی متولدینی که در سال ۲۰۴۰ سی سالهاند. ما باید از همه اینها استفاده کنیم و آنها را به درستی بشناسیم اما یادمان باشد که خودمان کیستیم و چه وضعیتهایی داریم.
رضاییان در عین حال تصریح کرد: مزیتهای افزودهای که پنج تمدن و پنج نقطه در جهان دارند، هیچ کجا ندارد. یکی از آنها تمدن ایرانی است. ما پنج قرن قبل از میلاد، در معماری پلههایی داشتیم که آنقدر ارتفاعش کم بوده که مبادا وقتی مهمان عبور می کند، زانویش خم و تحقیر شود! این درک همراه با این موارد است که ما مدل لباس داشتیم، مدل مو داشتیم یعنی آرایش شده، ظروف داشتیم، قاشق داشتیم، شما بروید و ببینید پنج قرن قبل از میلاد در دنیا اصلاً قاشق میدانستند چیست؟! این گستره تمدنی، تنوع فرهنگی، آداب و رسوم و سنن و تنوع قومیتی و هویتی، من نمیتونم بگویم کمنظیر است ـ چون ظلم است ـ باید بگویم بینظیر است.
این استاد دانشگاه در ادامه مبحث بالا اضافه کرد: حال شما وارد عصری توسط رباتها میشوید. اگر جوامع دیگر وارد این عصر میشوند واقعاً توسط تکنولوژی به تمام معنا بلعیده میشوند ولی پنج نقطه دنیا با سابقه تمدنی بسیار سنگین، وارد عصر هوش مصنوعی که خواهند شد می توانند آن را به خدمت خود درآورند. البته ما هنوز کاری نکردیم اما بیتردید به دلیل مزیتهای افزوده که اشاره کردم، خیلی کارها میتوانیم بکنیم که هوش مصنوعی در خدمت ما باشد به جایی که بتواند ما را ببلعد. امیدوارم مسئولان ما به این نکته توجه داشته باشند که هرچه سریعتر این فرصتها را مد نظر قرار داشته باشند، فرصتی وجود ندارد و نگذارند که از این فرصتها از دست برود.
دوست دارم به جای روزنامهنگاری بحران، روزنامهنگاری تحلیلی را تجربه کنیم
مجید رضاییان با توجه به دغدغهمندیاش در عرصه روزنامهنگاری، سپس با این پرسش مواجه شد که ایران یک کشور بحرانخیز است که بخشی از آن عامل طبیعی دارد مانند سیل، زلزله و … و بخشی هم عامل انسانی دارد مانند جنگ تحمیلی و نمونه اخیر آن هم حادثه انفجار بندر شهید رجایی؛ بر این اساس چقدر از تجربه این بحرانها برای پوشش خبری استفاده کردهایم و سطح روزنامهنگاری ما را بالاتر برده است؟
او گفت: من دوست دارم که روزنامهنگاری ما چیزهای دیگری را تجربه کند. دوست دارم حوزههای خبری ما مثل همه جای دنیا، روزنامه نگاری تحلیلی را تجربه کند. روزنامهنگار ـ کارشناس محور باشیم نه روزنامهنگار ـ رویداد محور؛ چون عصر ژانرهای خبری، یعنی ژانر روزنامهنگاری خبری خیلی وقت است که گذشته. روزنامهنگاری ما به واسطه جنگ تحمیلی و در ادامه مسائل دیگر در روزنامه نگاری بحران خیلی صاحب تجربه است. اما دوست دارم که روزنامهنگاران ما نگاه روزنامهنگار ـ کارشناس محور را داشته باشند. تمرکزشان بر دو عنصر «چگونگی» و «چرایی» باشد. همیشه در بحرانها چگونگی و چراییها ـ عناصر داینامیک ـ رها میشوند.
هنوز رسانه را ضلع سوم میز مذاکره نمیدانیم
رضاییان همچنین در پاسخ به اینکه در فضای فعلی رسانه، آیا ما همچنان باید از رسانه رسمیمان انتظار داشته باشیم که جلوتر از شبکههای اجتماعی در انتشار اخبار پیش برود یا با توجه به ضرورت توجه به سه اصل سرعت، دقت و صحت، شاید بتوان انتظار داشت که رسانه رسمی ما کم کم به سمت تحلیل برود؟ اظهار کرد: علاوه بر رسانههایی که اساسا بر بستر وب هستند، در حال حاضر پرینت مدیا هم بر بستر وب فعالیت دارد. گزارش تهیه میکنند و در بستر وب قرار میدهند و خیلی هم بازدید دارد.
او در ادامه به مذاکرات اخیر و فضای رسانهای موجود اشاره کرد و گفت: در مذاکرات اخیر، هنوز رسانه را ضلع سوم میز مذاکره نمیدانیم. این در حالی است که طرف مقابل با اینکه معتقدند خاموش حرکت کنند و حرف نمیزنند، ولی استراتژی رسانهای دارند و به وقتش مطلبی را میگویند که همه را تحتالشعاع خود قرار میدهند. ما این کار را نکردیم و نمیکنیم. در حالی که ما برای هر اقدامی باید پیوست رسانهای داشته باشیم.
مقاومت در برابر تغییر خلاف رویکرد ارتباطات است
به گفته این استاد ارتباطات کلام پایانیاش قدری تلخ است اما خیرخواهانه.
رضاییان تاکید کرد: در برابر تغییر مقاومت نکنیم. تغییر را با آگاهی، با شناخت، با در نظر گرفتن همه اصول و همه چهارچوبها و همه آن چیزی که باید مورد مطالعه قرار بگیرد، لحاظ کنیم. البته در اینکه تغییر باید دقیق باشد، هیچکس هیچ بحثی ندارد. اما تغییر امری است که چه بخواهیم و چه نخواهیم اتفاق می افتد پس بهتر است که خودمان سراغش برویم و خودمان به استقبالش برویم، نه اینکه تازه اگر نشانههایی از تغییر ایجاد میشود، در برابرش مقاومت کنیم؛ این خلاف رویکرد ارتباطات است.
انتهای پیام